1100 روز گذشت /365 روز باقيمانده را دريابيد

اوین نامه ی کیهان 13 مرداد - 95
1100 روز گذشت /365 روز باقيمانده را دريابيد
دولت يازدهم وارد سال چهارم شد
مثل اینکه  فراموش شده است که  38 سال یا بیش از 12 برابر  بیشتر از عمر دولت روحانی سپری شده است که با عوامفریبی ووعده های دروغ حکومت از آن مستضعفان وپابرهنگان و اقتصاد مال خر است و جامعه معنوی- اخلاقی- دینی وآخروی ونه دنیوی ومادی شروع شد  که به شرایط کنونی منتهی شده است . ولی اوین نامه سربازجو شریعت نداری پاسدار سپاه با خط بطان کشیدن بر عملکرد گذشته تلاش کرده است وانمود کند که نه خامنه ای و احمدی نژاد و....  فقط دولت روحانی است که شعار تبلیغاتی وارونه و دروغ داده است؟

امروز آغاز چهارمين سال فعاليت دولت يازدهم است. سه سال قبل، دولت يازدهم با بيش از 1600 وعده خوش آب و رنگ کارش را شروع کرد.
    
فهرست وعده هاي دولت به قدري طولاني و متنوع است که براي انتشار آن به تنهايي، به بيش از 2 صفحه کامل روزنامه احتياج داشتيم و به خاطر همين از انتشار آن گذشتيم!
    
طبيعتا براي همه مردم چه آنها که روحاني منتخب آنها بود و چه آنها که نبود، تحقق آن همه وعده، آرزويي بزرگ بود چرا که سرجمع تحقق وعده ها، رشد و ارتقاي ايران اسلامي و سربلندي ملت بود.
    
اما برخلاف آن انتظار و آن روياي شيرين، اکنون پس از سه سال اوضاع نه آنگونه که گفته بودند، که به جهاتي به مراتب بدتر هم شده است.
    
مثلاقرار بود طي يک برنامه صد روزه در معيشت مردم گشايش ايجاد شود.
    
قرار بود اشتغال براي جوانان ايجاد شود.
    
قرار بود مسکن، براي همه در دسترس و سهل الوصول شود.
    
قرار بود مشاغل خرد و صنايع متوسط توسعه پيدا کند.
    
قرار بود يارانه هاي توليد بيشتر و بيشتر شود.
    
قرار بود احترام و عزت به پاسپورت ايراني داده شود.
    
قرار بود ارزش و اعتبار پول ملي احيا شود.
    
قرار بود با توليد ملي، راه واردات مسدود شود. 
    
قرار بود از ميادين مشترک نفتي و گازي با حداکثر صرفه کشورمان بهره برداري شود.
    
قرار بود با سد کردن واردات، به جاي ايجاد اشتغال براي جوانان خارجي، براي جوانان ايراني شغل توليد شود.
    
قرار بود توليدات کشاورزي به مرحله خودکفايي و صادرات برسد.
    
قرار بود اقشار محروم و مستضعف به مرحله اي برسند که 45 هزار تومان يارانه برايشان هيچ باشد و قرار بود قرار بود صدها قرار بود ديگر!
    
حالا1100 روز از آن وعده ها گذشته است 1100 روز سه چهارم يک دوره رياست جمهوري است و تقريبا هر کاري که مي شده بايد تا الان خود را نشان مي داده است. هر طرح و پروژه، هر برنامه و ايده اي بوده، بايد تاکنون يا به پايان مي رسيد، يا آثار آن در زندگي مردم هويدا مي شد. اما واقعيت چيست و چه اتفاقي افتاد؟ آيا مردم همه آن وعده ها - يا نه، کسر کوچکي از آن وعده ها- را در زندگي خود و در مقام عمل، عينيت يافته مي بينند؟!
    
قبل از پاسخ به اين پرسش محوري، بايد يک چيز ديگر را بدانيم و آن اينکه، دولت براي تحقق آن همه وعده، چند لايحه و برنامه به مجلس داد و تصويب کرد؟ واقعيت اين است که حتي اگر لوايح بودجه سالانه را هم جزو برنامه هاي دولت براي تحقق وعده ها قلمداد کنيم، ملاحظه مي شود که هيچ برنامه خاص و روشني براي نيل به آن اهداف وجود ندارد و جز يک سري شعار زيبا و فريبنده، راهبرد اجرايي در اين حوزه شکل نگرفت.
    
شکي نيست که براي رسيدن به يک مقصد کوتاه در يک سفر چند روزه هم نيازمند نقشه راه و برنامه سفر هستيم و آرزوي خوش گذشتن در يک مقصد تفريحي، هيچ تاثيري در حال و روز واقعيمان نخواهد داشت. به طريق اولي، وقتي قرار است براي چهار سال کشور هدف گذاري شود، اين ضرورت بيش از پيش خود را نشان مي دهد و به رخ مي کشد. اما دريغ از يک برنامه مدون و پيشرو!
    
اکنون دولت جواب بدهد، کدام گروه اقتصادي، فرهنگي يا سياسي از بين خيل عظيم تحصيل کردگان اين رشته ها، در طول اين سه سال طرف مشورت دولت بوده است؟ آيا آنها اساسا به کار کارشناسي و علمي کمترين اعتقادي دارند؟! با اين وضع فقدان برنامه و عدم مراجعه به متخصصين، اوضاع اقتصادي و فرهنگي جامعه قابل پيش بيني است، اما مرور اندکي بر برخي بخش ها مي تواند ابعاد کارنامه دولت را روشن تر کند.
    
اکنون و به مدد سه سال مديريت دولت تدبير و اميد، قريب هشتاد درصد صنايع کشور تعطيل است! دولت يارانه توليد را به مرزي رسانده که صداي وزير صنعت هم به اعتراض و گلايه بلند شده است. در مقابل واردات بيداد مي کند! قاچاق از مبادي رسمي، رسما و علنا در جريان است و ميلياردها ميليارد دلار کالاي قاچاق، دائما به کشور وارد مي شود! دولت طرح هاي ساده و اوليه اي مثل «طرح شبنم» را کنار گذاشت و راه را براي قاچاقچيان هموارتر کرد! حالابيکاري و تعطيلي واحدهاي توليدي، آفت جان همه خانه هاي ايراني شده است! رکود، چنان گريبان نظام توليد کشور را گرفته که صد عاقل هم نمي توانند براي آن فکري بکنند! نقدينگي سه برابر روز نخست دولت يازدهم شده اما در دست بانکداران و دلالان مافيايي است و توليد تشنه يک جرعه از آن است! در اين بين، دولت هيچ يک از اين مشکلات را به روي خودش هم نمي آورد! آنها تمام قد به معاشقه و مغازله با برجام مشغولند! برجامي که همچون آفتاب درخشان، مي درخشد و در زندگي و کار و آينده مردم گشايش ايجاد مي کند! روحاني رسماً اعلام مي کند که در سايه برجام هر روز يک گشايش داشته ايم و اندکي بعد، تعطيلي کارخانه ها يکي پس از ديگري آغاز مي شود! اين شرح مختصري بود از نخستين روز سال چهارم! حالادولت تنها 365 روز فرصت دارد که به وعده هايش عمل کند. با اينکه خلف وعده هاي دولت، بخش عظيمي از بدنه اجتماعي و حاميانش را نا اميد کرده است، باز هم ما دعا مي کنيم که دولت بتواند در همين زمان اندک باقي مانده کاري بکند. بتواند بساط حقوق هاي نجومي و اشرافي را برچيند، بتواند دست دلالان و کارچاق کن هايي مثل حسين فريدون را - که در انتصاب مديران فاسد نقش محوري دارد- از سر بيت المال مسلمين کوتاه کند. بتواند به اندازه ذره اي هم که شده، عزت و اعتبار را به ديپلماسي انقلاب اسلامي برگرداند و اجازه ندهد رئيس سي آي اي علناً روحاني و دولتش را نزديک به آمريکا و در جهت منافع خود معرفي کند. بتواند در حد توان، توليد ملي را رونق ببخشد. بتواند به هر تعداد ممکن، دست واسطه ها و دلالان و قاچاقچيان را کوتاه کند و...
    
شايد همه اين آرزوها براي 365 روز زياد باشد، اما ما باز هم اميدواريم، سه سال منتظر تحقق اين اهداف بوديم، 365 روز ديگر هم صبر مي کنيم.