گزیده ها قسمت چهارم

گزیده ها قسمت چهارم 14 آذر- 95
دستگیری پسر 18 ساله متهم به قتل کمتر از 12 ساعت 
مرکز اطلاع رسانی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد: جوانی که با چاقو پسر عمه خود را در فشم به قتل رسانده بود، دستگیر شد.در ساعت 20 روز پنجشنبه یازدهم آذرماه سالجاری وقوع یک فقره جنایت در منطقه فشم - کوچه حسینی به کلانتری 162 فشم اعلام شد.
با حضور ماموران در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد که پدر مقتول پس از ورود به خانه با جسد فرزندش در حالیکه چاقویی در داخل سینه وی بود، روبرو شد.با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمـد و به دستور قاضی مهرطلب رئیس حوزه قضایی رودبار قصران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.پدر مقتول در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: پسرم زین الدین (18 ساله) چند خانه آن طرف‌تر از ما بهمراه تعدادی از بچه‌های فامیل به صورت مجردی زندگی می‌کرد؛ از سر نگرانی به پسرم سر زدم که ناگهان پس از ورود خانه با جسدش روبرو شدم.
*
پلیس به دنبال شناسایی صاحب کتانی‌ها
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در بررسی محل جنایت با یک جفت کتانی روبرو شدند که ابتدا تصور می‌شد متعلق به مقتول است اما با عدم شناسایی کتانی‌ها توسط اعضای خانواده مقتول، شناسایی صاحب کتانی‌ها در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.براساس این گزارش در تحقیقات میدانی از محل جنایت و با بررسی اظهارات تعدادی از همسایگان مشخص شد که جوانی در غروب روز جنایت با پای برهنه از خانه مقتول خارج و دوان دوان از محل دور شده است؛ دیدن این صحنه موجب شد که یکی از همسایگان طی تماس با پدر مقتول این موضوع را اطلاع دهد و او نیز ساعتی بعد و در پی عدم پاسخگویی فرزندش به تماس‌های تلفنی، به محل مراجعه و با جسد فرزندش روبر شود.در ادامه رسیدگی به پرونده مشخص شد که یکی از بستگان مقتول بنام «حجت» (پسردایی مقتول) با پای برهنه در منطقه گیلاوند دیده شده است؛ با شناسایی تصویر بدست آمده از حجت توسط همسایگان، کارآگاهان به منطقه گیلاوند اعزام و در ساعت سه بامداد جمعه 12 آذر متهم دستگیر شد.حجت صراحتا به ارتکاب جنایت و قتل پسرعمه‌اش اعتراف کرد و گفت: با بالا رفتن از لوله گاز خود را به داخل بالکن کشیده و از آنجا وارد خانه شدم؛ مقتول در حال مشاهده تلویزیون بود که به سمتش حمله ور شده و با چاقویی که در دست داشتم چند ضربه به سینه وی زده و از محل متواری شدم.سرهنگ کارآگاه "حمید مکرم" معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، در مورد این خبر اظهار کرد: تحقیقات در پرونده در مراحل مقدماتی قرار دارد و با توجه به وجود برخی ابهامات و همچنین برخی تناقضات در اظهارات متهم در خصوص انگیزه واقعی جنایت، رسیدگی تخصصی برای شناسایی دقیق نحوه ارتکاب جنایت و انگیزه آن از سوی متهم، در دستور کار کارآگاهان قرار گرفته و وی نیز با قرار بازداشت موقت در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار داده شده است.
 خبر ويژه 
تحريم هاي 10 ساله آمريكا نقض كدام بندهاي برجام است؟
تمديد 10 ساله تحريم هاي ضدايراني موسوم به ISA، نقض آشکار تعهدات آمريکا در برجام است.
    در پي تمديد تحريم هاي 10 ساله آمريکا در کنگره آمريکا (مجالس نمايندگان و سنا) که با اتفاق آرا صورت گرفت، برخي محافل بزک کننده شيطان بزرگ مدعي شده اند که اين اقدام نقض برجام نيست.

    محمدجواد ظريف 23 خرداد گذشته ضمن گزارشي به مجلس تصريح کرد که تمديد اين تحريم ها، نقض برجام خواهد بود. وزارت خارجه نيز ديروز در بيانيه اي همين واقعيت را مورد تاکيد قرار داد.

    علت روشن است. اين دسته از تحريم هاي آمريکا براي اولين بار در سال 1996 عليه برنامه هسته اي ايران به تصويب رسيد. به گزارش رويتر، «قانون تحريم هاي ايران؛ تحريم هايي در زمينه هاي تجاري، انرژي، دفاعي و صنايع بانکي در ارتباط با برنامه هسته اي ايران و نيز آزمايش موشک هاي بالستيک وضع مي کند». همچنين به گزارش دويچه وله، «قانون تحريم هاي ايران (Iran Sanctions Act)، فعاليت هاي تجاري، حوزه انرژي، نظامي و بانکي مربوط با برنامه هسته اي و موشکي ايران را مشمول تحريم و جريمه مي کند

    درست به همين دليل که تحريم هاي مذکور هسته اي است، نقض مقدمه برجام و مواد 21 و 24 و 26 آن است.

    در بند «ه» مقدمه برجام آمده است: «برجام موجب لغو جامع کليه تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد و همچنين تحريم هاي چندجانبه و ملي مرتبط با برنامه هسته اي ايران و نيز شامل گام هايي براي ايجاد دسترسي در حوزه هاي تجارت، فناوري، مالي و انرژي مي شود

    ماده 21 برجام اشعار مي دارد: «ايالات متحده منطبق با اين توافق، اعمال تحريم هاي مشخص شده در پيوست 2 را با اثربخشي همزمان با اجراي اقدامات توافق شده مرتبط با برنامه هسته اي ايران به نحو مشخص شده در پيوست 5، متوقف ساخته و به اين توقف ادامه خواهد داد

    ماده 24 برجام تاکيد مي کند: «اتحاديه اروپايي، کشورهاي آلمان، انگليس و فرانسه و نيز ايالات متحده فهرست کامل و جامعي از تحريم ها يا اقدامات محدوديت ساز مرتبط با هسته اي را مشخص مي نمايند و آنها لغو خواهند نمود

    همچنين ماده 26 برجام تاکيد مي کند:

    «...ايالات متحده، با حسن نيت، نهايت تلاش خود را براي دوام اين توافق و پيشگيري از ايجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ايران از لغو تحريم هاي مشخص شده در پيوست 2 به عمل خواهد آورد. دولت ايالات متحده، در چارچوب اختيارات قانوني رئيس جمهور و کنگره، از بازگرداندن يا تحميل مجدد تحريم هاي مشخص شده در پيوست 2 خودداري مي نمايد
خبر ويژه 
نمادهاي بانكي بورس 5 ماه است بسته شده است!
«نمادهاي بانکي در بورس از تيرماه گذشته بسته شده و تا امروز متوقف مانده است. اين اقدام مي تواند به زيان سهامداران خرد تمام شود
    روزنامه دولتي ايران ضمن انتشار اين خبر نوشت: بسته ماندن و توقف طولاني نمادهاي بانکي در بازار بورس و اوراق بهادار تهران اکنون يکي از مهم ترين دغدغه هاي نهاد ناظر بازار و سهامداران است. نمادهاي بانکي که از اواخر تيرماه امسال براي رفتن به مجامع عمومي بسته شده بود و طبق روال بايد ظرف چند روز دوباره باز و براي سهامداران آنها قابل خريد و فروش مي شد، تا امروز همچنان متوقف مانده و باعث سرگرداني سهامداران شده است. سرگرداني که به احتمال زياد در نهايت با زيان بخشي از سهامداران و تاثير بر شاخص کل خاتمه پيدا مي کند.

    ارزش کل سهامي که به دليل متوقف بودن نماد بانک ها در بورس منجمد شده بيش از 27 هزار ميليارد تومان يعني حدود 8 درصد ارزش کل بازار سرمايه است.

    موضوع بسته شدن نماد بانک هاي بورسي به اواخر تيرماه که فصل برگزاري مجامع سالانه شرکت ها است بازمي گردد؛ زيرا الزام بانک مرکزي به بانک ها مبني بر رعايت استانداردهاي بين المللي IFRS در تدوين صورت هاي مالي و اسناد حسابرسي بانک ها و مشروط شدن صدور مجوز برگزاري مجامع به ارائه صورت هاي جديد مالي و نيز تعلل بانک ها موجب توقف نماد آنها شد.

    در واقع اصلاح استاندارد صورت هاي مالي شبکه بانکي باعث شده بانک هايي که پيش از آن سود شناسايي کرده بودند و قرار بود اين سود ميان سهامداران تقسيم شود، اکنون با زيان هاي ميلياردي مواجه شوند. هرچند در ابتدا لزوم رعايت استانداردهاي جديد براي انتشار و تصويب صورت هاي مالي که از سوي بانک مرکزي مورد تاکيد قرار گرفته بود، دليل اصلي باز نشدن نماد بانک ها در بورس بود، ولي طي روزهاي اخير بانک مرکزي اعلام کرد که پس از اصلاحات انجام شده، از نظر اين بانک هيچ مانعي براي باز شدن نمادهاي بانکي وجود ندارد.اما موضوع اين است که تبديل صورت هاي مالي سودده به زيان برخي بانک ها سورپرايزي است که علاوه بر سهامداران کل بازار و شاخص هاي آن را نيز تحت تاثير قرار مي دهد.

    اکنون، گذشت چند ماه از توقف اين نمادها با وجود برگزاري مجمع عمومي اغلب بانک ها، موجب سرگرداني سهامداران شده است زيرا تا زمان بسته بودن نماد يک شرکت در بورس، مالکان امکان خريد و فروش سهام خود را ندارند.

    محمد جمالي کارشناس بازار سرمايه در گفت وگو با «ايران» با اشاره به اينکه به يک باره اعلام سود برخي بانک ها به زيان تبديل شده است، گفت: به اعتقاد من مقصر اصلي در اين ماجرا بانک مرکزي است، چرا که به يک باره اجرايي کرده و باعث سردرگمي بازار و سهامداران شده است.

    وي ادامه داد: در اين مسئله سهامداران خرد بيشترين آسيب را متحمل خواهند شد. در حالي که آنها بر اساس صورت هاي مالي و تاييد شده قبلي اقدام به خريد سهام بانک ها کرده اند و اکنون با تغيير يک باره صورت هاي مالي اين سهامداران خرد هستند که بدون تقصير زيان مي کنند.
خبر ويژه 
ناكارآمدي و عصبانيت ريزش راي روحاني را تشديد مي كند

مردم از هر چه چشم بپوشند از ناکارآمدي چشم نمي پوشند و همين عامل عصبانيت مقامات دولتي است.
    رجانيوز در تحليلي به قلم دکتر سليماني استاد دانشگاه علم و صنعت نوشت: ممانعت از سخنراني افراد هتاک و دريده دهن گرچه از ترويج فکر انحرافي يا وابسته يا خودباخته جلوگيري و به نحوي ايمن سازي مي کند، ولي بايد توجه داشت که هرچه اين افراد بيشتر سخن بگويند، بيشتر عِرض و آبروي خود را مي برند و تاريخ مصرفشان زودتر تمام مي شود. از طرفي ديگر سخن آنها بيشتر موجب افول سريع تر ستاره بختشان مي شود. آيا اگر دکتر سروش به زبان خودش به قرآن حمله نمي کرد و اعجاز قرآن را منکر نمي شد، به اين راحتي از صحنه خارج مي شد؟ آيا اگر افرادي مثل مهاجراني و اکبر گنجي و محسن کديور و آغاجري و غيره با لبهاي خود آن توهين ها را بر سر زبان نمي آوردند، به اين سادگي قابل طرد شدن بودند؟ تجربه نشان داده است که افرادي که راه انحراف را پيش مي گيرند يا خودباختگي را پيشه مي کنند و مغرور کف و سوت هاي پوشالي مي شوند، بر سرعت انحراف خود مي افزايند و لذا زودتر سقوط مي کنند. آيا اگر آقاي علي مطهري آن جسارت را به امام رضا(ع) نکرده بود، امروز اين قدر نفرت براي خود مي آفريد؟ درست است که اين جسارت دل هر انسان آزاده اي را، خواه مسلمان و خواه نامسلمان، مي آزارد و متاسف مي کند و غمگين مي نمايد، ولي چند برابر آن ماهيت ها رو مي شود و افول تسريع مي گردد.

    اما ورود رئيس محترم جمهور به اين موضوع را مي توان از چند منظر بررسي کرد. يکي اينکه قابل فهم و درک است که آراي رئيس جمهور ريزش و سقوط کرده است. نتايج نظرسنجي ها هر روز موجب پريشاني بيشتر مي شود. لذا بايد مترصد چنين فرصت هايي بود تا شايد بتوان چند راي جمع آوري شود. مردم از رئيس جمهور طلب اشتغال، وام، رونق اقتصادي، رفع رکود، جلوگيري از تعطيلي کارخانجات، توسعه و عمران و آبادي، مي خواهند، که دست ايشان در همه اين زمينه ها کوتاه و خالي است. مردم در اين 38 سال مرتب شاهد بوده اند که عده اي هر چه بيشتر دم از آزادي بيان زده اند، در عمل سختگيري بيشتري کرده اند و منتقدان را کوبيده اند و موافق خود را فقط ميدان داده اند. اين وجه در دولت يازدهم از برجستگي خاصي برخوردار است. بنابراين اگر بيانيه سياسي رئيس جمهور در مورد لغو سخنراني مشهد به اين منظور صادر شده باشد، بايد مطمئن باشند که مردم به اين نوع بيانيه ها توجهي نخواهند کرد.

    از منظر ديگر، برجام به فرجام نرسيد. برجام به جنازه اي بي خاصيت به ضرر ايران و پُر خاصيت به نفع دشمنان تبديل شده است. لذا رئيس محترم جمهور عصباني هستند و لذا در اين گونه مواقع زود دست به حکم مي شوند و حکم صادر مي کنند. غافل از اينکه صدور حکم در زمان عصبانيت را هيچ کس توصيه نمي کند. درست است که به دليل افزايش 30درصد بيکاري در دولت يازدهم، سه برابر شدن نقدينگي، بردن پولها توسط نجومي بگيران، اختلاس هاي چند هزار ميلياردي و دستبرد به سرمايه قشر زحمت کش تعليم و تربيت، زمزمه عبور از روحاني، بي اعتباري پاسپورت ايراني، گراني و عدم همخواني نرخ تورم اعلام شده با جيب مردم، تخصيص فقط و فقط حدود 10 درصد بودجه عمراني به عمران و آبادي کشور، دو و نيم برابر شدن بودجه جاري و پر خرجي دولت، رکود در مسکن و صنعت فولاد و سيمان، زمين گير شدن کشاورزان و عدم پرداخت به موقع مطالبات آنها، عدم پرداخت وام هاي ازدواج، عدم توزيع سبد کالا، تناقض در آمارها، نزديک به بن بست رسيدن طرح تحول پزشکي، کاهش قدرت خريد عموم، افزايش بي رويه قيمت حامل هاي انرژي، عدم تحقق رشد اقتصادي مورد نظر، اجبار دولت به حمايت از نجومي بگيرها، همه و همه در دولت يازدهم موجب عصبانيت و نگراني مي شود، ولي بايد بر عصبانيت چيره شد. فرد عصباني هميشه بازنده است. هر چه حاشيه سازي بيشتر و گرد و غبار درست کردن بالارود، برخلاف مصلحت دولت مستقر است و ظاهرا گوش شنوا نيست. ناکارآمدي دولت و رئيس دولت، با عصبانيت بيشتر مي شود. دولت عصباني عنان مديريت را از دست مي دهد و مرتب به جاده خاکي مي زند. به جاي عصبانيت بايد براي مردم کار کرد، مشکلات مردم را حل کرد و در وسط ميدان خدمتگزاري بود. با فحش و حمله و دري وري گفتن به منتقدين و ساير قوا، گشايشي ايجاد نمي شود و راي آن چناني جمع نمي شود. بلکه ناکارآمدي بيشتر مي شود و شيب ريزش راي صعودي تر مي گردد.