موازنه جديد قدرت در منطقه با محوريت ايران و روسيه شكل گرفته

اوین نامه ی کیهان 11 دی - 95
فايننشال تايمز: موازنه جديد قدرت در منطقه با محوريت ايران و روسيه شكل گرفته است
سربازجو شریعت نداری به مناسبت آغاز سال  جدید مسیحی تلاش کرده  از موضع ذوق زدگی جوک بیمزه رانقل قول کند چون  نقل کرده موازنه جديد قدرت در منطقه با محوريت  رژیم وارونه ی ولایت فقیه  و روسيه شكل گرفته است. در حالی که روس ها  در زمینه آتش  بس درسوریه  به ترکیه نزدیک شده و تلاش می کنند به کشورهای عربی هم  نزدیک تر شوند .

يک روزنامه انگليسي با اشاره به تحولات جديد و کاملاً متفاوت با گذشته در غرب آسيا، نوشت که موازنه قدرت جديدي در منطقه با محوريت ايران و روسيه شکل گرفته است.
    
اين روزها تحولات در منطقه به قدري متفاوت با گذشته و برخلاف انتظارات آمريکا و اروپا است که اعتراف مهمترين ارگان هاي رسانه اي غرب را هم به دنبال داشته است.
    
پيش از اين و سال ها قبل «کاندوليزا رايس» وزير خارجه پيشين آمريکا، گفته بود، خاورميانه درد زايمان دارد، چرا که خاورميانه جديد در حال متولد شدن است. سران رژيم صهيونيستي هم اظهارات مشابهي را به زبان مي آوردند. اما اکنون شرايط به قدري فرق کرده که حتي رسانه هاي وابسته به مراکز قدرت غربي هم حرف هاي کاملاً متفاوتي مي زنند. آخرين مورد آن، روزنامه انگليسي «فايننشال تايمز» است که تحولات غرب آسيا در سال 2016 را پوشش داده و با ارائه تحليلي، نوشت که ايران و روسيه توانستند در اين سال، رقباي خود را مبهوت کنند.
    «
ديويد گاردنر» دبير اخبار بين المللي اين روزنامه، تحولات فوق را دستمايه تحليل خود قرار داده و در اين گزارش تحليلي خود تحت عنوان «موازنه قدرت جديد در خاورميانه»، نشست سه جانبه اخير وزراي خارجه ايران، روسيه و ترکيه در مسکو را محور توجه خود قرار داد.
    
در ماجراي نشست سه جانبه و برقراري آتش بس به عنوان نخستين پيامد آن، نه آمريکا و نه کشورهاي اروپايي هيچکدام حضور نداشتند و ميانجي آتش بس نيستند. اما ايران حاضر است و به همراه روسيه، تعيين تکليف مي کند. گاردنر مي نويسد که دولت ترکيه هم چاره اي جز پيوستن به اين دو کشور ندارد؛ آنکارا از بيم شکل گيري يک منطقه خودمختار کردنشين در مناطق مرزي ترکيه و سوريه، به سمت مسکو و تهران گرايش پيدا کرده و از حمايت مخالفان «بشار اسد» دست کشيده است.
    
در ادامه تحليل روزنامه فايننشال تايمز آمده است، روسيه توانسته اتحاد اروپايي ها را برهم بزند و تعدادي از کشورهاي خاورميانه را نيز به خود جذب کند.
    
نويسنده در تحليل خود، به واقعه بسيار مهم آزادسازي حلب اشاره کرده و مي نويسد: پيروزي در حلب، محور مورد حمايت ايران را از بغداد تا بيروت تقويت کرده است.
    
علاوه بر فايننشال تايمز، مقامات آمريکايي در روزهاي اخير در واکنش به نشست سه جانبه مسکو و حضور نداشتن آمريکا در اين نشست، بسيار برآشفته شده اند و آن را تحقيرآميز و نشانه شکست واشنگتن در خاورميانه دانستند.
    
شماري از سناتورها و آنهايي که دستي در قوه مجريه آمريکا ندارند، در واکنش به تحولات ضدآمريکايي منطقه، از کاخ سفيد و شخص اوباما مي خواهند به ايران و روسيه ضرب شست نشان دهد، ولي نمي دانند که کاخ سفيد ديگر توان اين کار را ندارد.
    
از جمله اتفاقات کاملاً متفاوتي که اخيراً رخ داده، راي ممتنع آمريکا به قطعنامه ضدشهرک سازي شوراي امنيت سازمان ملل بوده است. اين راي نشان مي دهد که واشنگتن تحت شرايط اجبارآميز قرار گرفته و مي خواهد به تحولات همسو با محور مقاومت گردن بنهد. 
    
پيش از اين و در پي آزاد شدن شهر «حلب» و اخراج تروريست هاي وابسته به آمريکا از اين شهر، «بشار اسد» رئيس جمهور سوريه گفته بود که تاريخ سوريه، و منطقه به قبل و بعد آزادسازي حلب تقسيم خواهد شد. اين اظهارات به خوبي نشان مي دهد که نظم جديد در راه است، نظمي که محور مقاومت، محور آن خواهد بود.