ریشه‌های فتنه ۸۸ و عوامل پدیدآیی حماسه ۹ دی

یادداشت جوان/دکتر یدالله جوانی

ریشه‌های فتنه ۸۸ و عوامل پدیدآیی حماسه ۹ دی  9دی-95
 عنوان " دکتر "  چایگزین  پاسدار  برای  یدالله جوانی شده  است  تا وانمود شود وی پاسدار و  مدیر مسئول ورق پاره اطلاعاتی جوان پاسداران نیست و همچون همقطارش پاسدارمقدم فر مدیر عامل  خبر گزاری پاسداران یادداشت علیه فتنه 88 تهیه وتنظیم نکرده است.چون اشاره شد  خامنه ای خودش سکوت کرده است ولی  در مقابل هرچه پاسدار و آخوند نماینده یک خال به فرمان دارد همراه بااعضای کابینه دولت عدالت محور پاک ترین درتاریخ  احمدی نژاد را علیه جناح رقیب بسیج کرده است تابا بهانه سال گرد 9دی تیغ کشی همراه بااتهام زدن علیه  باندها و جناح رقیب به خصوص رهبران متهم به فتنه 88 را به چیش ببرند .چون نوعی زهرچشم گیری پیش گیرانه است که در صورت تقلبات گسترده در نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری 96 اعتراضات خیابانی 88تکرار نشود

 

روزنامه جوان

۹دی را باید گرامی داشت و از فراموش شدنش جلوگیری کرد زیرا حماسه بزرگ و تاریخی خلق شده در چنین روزی، نمایش قدرت فکری ملت ایران و قدرت نظام جمهوری اسلامی است.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، 9دی را باید گرامی داشت و از فراموش شدنش جلوگیری کرد زیرا حماسه بزرگ و تاریخی خلق شده در چنین روزی، نمایش قدرت فکری ملت ایران و قدرت نظام جمهوری اسلامی است. 9 دی، یک حماسه بی‌نظیر تاریخی و تجلی «وحدت ملی» حول محور «ولایت فقیه» و رهبری حضرت امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) است. مردم مؤمن و انقلابی ایران با خلق حماسه ماندگار و اعجاب‌برانگیز 9دی، دیانت، بصیرت، ولایتمداری، دشمن‌شناسی، وفاداری و تکلیف‌گرایی خود براساس اسلام ناب محمدی (ص) را به نمایش گذاشتند. به طور قطع روز 9 دی، یوم‌الله است چراکه در این روز، ملت ایران تحت هدایت‌های الهی و عنایات ائمه اطهار و خصوصاً حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع)، بزرگ‌ترین توطئه خارجی و فتنه داخلی علیه انقلاب اسلامی و نظام ولایی را در هم شکست. بنابراین 9دی را می‌توان از نقاط عطف تاریخی در فرآیند و عرصه تقابل راهبردی و مبارزه مستمر و دائمی میان انقلاب اسلامی و ملت ایران، با نظام سلطه و شبکه استکبار دانست. تأمل در این نقطه عطف تاریخی نشان می‌دهد خودجوشی و مردمی بودن از ویژگی‌های اصلی و برجسته این حماسه تاریخی است.
این خروش مردمی به صورت گسترده و فراگیر در سراسر کشور با حضور دهها میلیونی مردم نشئت گرفته از روحیه عاشورایی و انقلابی ملت ایران است. این خروش و حرکت خودجوش، تجلی و تبلور همزمان تولی و تبری یک ملت مؤمن و انقلابی است. ملت ایران با خلق حماسه 9دی، خشم مقدس و انزجار خود را از دشمنان و استکبار از یک طرف، و میثاق، وفاداری و نصرت ولی فقیه را از طرف دیگر، به نمایش گذاشت. ملت ایران با این کار خود که کاری بود کارستان، ‌تمامی دوستان و علاقه‌مندان به انقلاب اسلامی در سراسر جهان را خوشحال کرد و عصبانیت استکبار و مزدورانش را برانگیخت. جبهه استکبار در 9 دی سال 88 با مشاهده حماسه ملت ایران به شدت عصبانی شد و به همین دلیل و با هدف کمک به فتنه‌گران و مجازات مردم حماسه‌آفرین، وضع و تشدید تحریم‌های ظالمانه علیه جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار داد. شکست دادن فتنه‌ای که غربی‌ها برای پدید آوردن آن در ایران بیش از 20 سال کار کرده بودند، کار بزرگ ملت ایران در 9 دی بود. امریکایی‌ها و همپیمانان‌شان، هرگز تصور نمی‌کردند ملت ایران بتواند بزرگ‌ترین تهدید و توطئه علیه انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی را به یک فرصت تبدیل کند. اما ملت ایران این کار بزرگ را انجام داد و با افشای جریان نفاق جدید در جامعه اسلامی و جراحی غده‌های سرطانی، انقلاب و نظام را برای چندین دهه بیمه کرد و زمینه‌های فتنه بعدی را از بین برد. با نگاهی تیزبین و بصیرتی نافذ، می‌توان دریافت که آن حادثه بی‌نظیر در 9 دی، انقلاب را تداوم بخشید و عوامل ماندگاری این انقلاب توحیدی را تقویت کرد.
در یک کلام اگر بخواهیم عظمت حماسه 9 دی را فهم و درک نماییم، باید به ریشه‌یابی فتنه 88 بپردازیم و ماهیت و ابعاد این توطئه بزرگ و پیچیده را مورد توجه قرار دهیم. با کشف ماهیت فتنه و اهداف براندازانه آن، خیانت جریان فتنه و سران آن آشکارتر می‌شود. فتنه 88 از آنجا که بیگانگان طراح اصلی آن از سال‌ها قبل بودند، یک فتنه امریکایی ـ صهیونیستی است. عده‌ای تصور می‌کنند حوادث سال 88 در مقطع انتخابات و پس از آن، نزاع بین دو رقیب بود که با اشتباهات مسئولان نظام و دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی همراه و خسارت‌بار شد. کسانی که چنین تحلیلی را از حوادث آن سال ارائه می‌کنند و براساس چنین تحلیل‌هایی به دنبال رفع حصر برخی سران داخلی فتنه می‌باشند، یا ناآگاه و بی‌بصیرت هستند و یا خود به نوعی به اردوگاه فتنه‌گران تعلق خاطر دارند. واقعیت این است که حوادث سال 88، نه ریشه در مناظره‌ها و سوءتفاهم‌ها دارد، نه ریشه در مسائلی چون واژه‌های مطرح شده از سوی رئیس‌جمهور وقت مانند کلمه «خس و خاشاک» دارد بلکه این حوادث بر اساس یک نقشه طراحی شده از قبل پدید آمد. نقشه‌ای که بیگانگان و خصوصاً امریکایی‌ها، صهیونیست‌ها و برخی از کشورهای اروپایی براساس تجارب‌شان در انقلاب‌های رنگی ایجاد و در کشورهایی چون اوکراین و گرجستان برای ایران هم طراحی کرده بودند. غربی‌های ناکام در شکست دادن انقلاب اسلامی و براندازی جمهوری اسلامی در دهه اول با توطئه‌هایی چون کودتا، ترور رهبران انقلاب، غائله‌های تجزیه‌طلبی و تحمیل یک جنگ هشت‌ساله، به این جمع‌بندی رسیدند که تنها راه شکست انقلاب و تضعیف و براندازی جمهوری اسلامی، قرار دادن مردم در برابر انقلاب و نظام اسلامی است.

آنان براساس چنین نظریه و راهبردی مجموعه‌ای از اقدامات را از دهه دوم انقلاب به بعد برای زمینه‌سازی جهت فروپاشی از درون انجام دادند. در دوره اصلاحات، غربی‌ها نیروهای داخلی مستعد را برای انجام تغییرات اساسی در ایران شناسایی و با آنان ارتباط برقرار کردند. اجلاس برلین در سال 1379، یکی از نمونه‌های این ارتباط است. مؤسسات، سرویس‌های جاسوسی و سفارتخانه‌های غربی در گذر زمان با شناسایی، ارتباط‌گیری و زمینه‌سازی پس از 20 سال کار و سرمایه‌گذاری و ایجاد شبکه‌های ماهواره‌ای، به این جمع‌بندی رسیدند که انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری زمان مناسبی برای اجرای یک انقلاب رنگی در ایران است.
جریان اشرافیت قدرت‌گرا و تمامیت‌خواه، با استخدام جریان‌های روشنفکری غربگرا و عناصری از نیروهای با سابقه انقلابی که دچار دگردیسی معرفتی شده بودند، بازیگری در داخل کشور برای اجرای انقلاب رنگی و انجام یک کودتای مخملی در ایران را بر عهده گرفت. رفتارشناسی جریان فتنه و عوامل اصلی آن نشان می‌دهد که آنان از سال 1387 و چندین ماه مانده به انتخابات در 22 خرداد 1388 طبق نقشه انقلاب رنگی، به مقدمه‌سازی برای ایجاد تردید در مردم نسبت به سلامت انتخابات روی آوردند. تشکیل کمیته صیانت از آرا برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی در اواخر سال 1387 در فضای القای شبهه نسبت به سلامت انتخابات و امانت‌داری نظام از رأی مردم یک نمونه از این اقدامات است.
شبکه‌سازی اجتماعی در فضای مجازی، انتخاب یک رنگ شبیه انقلاب‌های رنگی در دیگر کشورها، تحریک‌ هواداران و تمرین به صحنه‌ آوردن آنان با شعارهایی چون «اگر تقلب نشه، میرحسین رئیس‌جمهور می‌شه» و «اگر تقلب بشه، ایران قیامت می‌شه»، همگی در روزهای منتهی به انتخابات، حکایت از متفاوت بودن انتخابات سال 1388 با تمامی انتخابات پیشین می‌نمود. نظرسازی‌ها مبتنی بر پیروزی قطعی آقای موسوی و انتشار گسترده آن در رسانه‌های داخلی و شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی، اعلام پیروزی از سوی موسوی قبل از شمارش آرا، بخش دیگری از این سناریوی خطرناک بود. ادعای تقلب و درخواست ابطال انتخابات از سوی موسوی،  کروبی و افراد و گروه‌های همسو با آنان، بخش اصلی این سناریو بود. کلیدواژه «تقلب» در انتخابات دروغ بزرگی بود که جریان فتنه با تمرکز بر آن، تصور می‌کرد با شعار دفاع از حقوق و رأی مردم آنان را به خیابان‌ها کشانده، با لشکرکشی‌های مستمر خیابانی، انجام تحصن‌ها و گسترش نافرمانی مدنی، می‌تواند نظام اسلامی را تسلیم خود و حامیان خارجی‌اش نماید. این تصور که فریب مردم در نقطه کانونی آن قرار داشت و جریان فتنه متکی به شعارها و سابقه‌ای که در انقلاب داشت معتقد بود نتیجه خواهد داد، سبب شد فتنه‌گران بی‌رحمانه و نانجیبانه، تمامی ارزش‌ها، امام، رهبری، اسلام و جمهوریت نظام را مورد هجوم قرار دهند. آنان به چیزی جز پیروز شدن در این مسیر خائنانه نمی‌اندیشیدند، فلذا تمامی پل‌های پشت سر را برای بازگشت به دامان نظام و ملت به دست خود خراب کردند. حرمت‌شکنی روز عاشورا، نقطه اوج خراب کردن این پل‌های پشت سر است اما برخلاف تصور آنان، ملت ایران پس از حرمت‌شکنی روز عاشورا از سوی جریان فتنه، به صحنه آمد و با خلق حماسه 9 دی، شعله‌های فتنه را فرو نشاند و بدین صورت بزرگ‌ترین و خطرناک‌ترین توطئه علیه انقلاب اسلامی را در هم شکست.