سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "در مسائل ملی فراجناحی فکر کنید"

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 16 آذرماه سال 1395
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "در مسائل ملی فراجناحی فکر کنید"
از زمان ورودخمینی به ایران وسخنرانی اش دربهشت زهرا وپس از قدرت گیری وانحصاری کردنش تاموقعی که زنده بود. بطور مداوم عوامفریبی کرد و به مردم ایران دروغ گفت وپشت پا به قول های داده شده اش زد .به خصوص هرزمان که درموضع ضعف قرار می گرفت درست ضدشعارهای عوامفریبانه قبلی اش رفتار می کرد .همین شیوه خمینی الگو برای سایر کارگزاران رژیم وارونه ولایت فقیه وجانشین وی خامنه ای و باندهای حامی اش شده است . برای همین است که سرمقاله نویس روزی نامه جمهوری اسلامی دردوران خاتمی واحمدی نياد سفت و سخت مخالف مذاکره هسته ای بود ودبیرکل آژانس اتمی و بازرسان ناظرش را مهره های جاسوس آمریکا متهم می شدند. اما پس ازرئیس جمهور شدن حسن روحانی وموافقت خامنه ای با مذاکره هسته ای که منجر به برجام شد . بلافاصله قلم سرمقالات این روزنامه چرخید تاجایی که اکنون خطاب به مخالفان برجام توصیه کرده است بایددرمسایل ملی فراجناحی فکر کرد . حال بماند در38 سال ثابت شده است آنچه محلی ازاعراب ندارد مطالبات مردم و مسایل یامنافع ملی است که آشکارا نادیده گرفته شده است.

تمدید قانون داماتو برای یک دوره 10 ساله در مجلسین آمریکا اگرچه نشان داد ماهیت آمریکا با تغییر دولت‌ها تقریباً حفظ شده ولی بر اثر تغییر نسبی فضای سیاسی – تبلیغاتی در این کشور، فضای مجلسین آمریکا نیز دستخوش تغییر شده و همین پدیده بر روابط خارجی آمریکا نیز تاثیرگذار خواهد بود.
پیروزی ترامپ و آثار و تبعاتش حتی بر مجموعه مناسبات سازمان یافته و تعریف شده آمریکا با متحدانش نیز تاثیر گذاشته و از این بابت حتی همکاران تجاری آمریکا نیز نگرانند و مراتب نگرانی و غافلگیری خود را کتمان نمی‌کنند.
با درک این واقعیت‌های عینی، تا آنجا که به منافع ملی ایران مربوط می‌شود، خوشبختانه اجماع و یکپارچگی مواضع گروه‌ها و جناح‌های مختلف درخصوص این پدیده، یک نقطه قوت محسوب می‌شود که همگان در مورد بدعهدی آمریکا و اینکه مصوبه کنگره ناقض برجام است، اتفاق نظر دارند. طبعاً باید این هماهنگی همچنان حفظ و بلکه تقویت شود تا ضامن منافع ملی و مصالح نظام باشد.
درخصوص تحلیل قضیه با در نظر گرفتن دیدگاه‌های مختلف سیاسی – جناحی، نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد که بعضاً درخصوص چگونگی برخورد با این پدیده، پیشنهادات متفاوتی دارند. طبعاً در یک نظام مبتنی بر آراء مردم تضارب افکار و اندیشه‌ها و داشتن مواضع اصلاحی و انتقادی برای پیشبرد منافع ملی نقش کلیدی و ارزشمندی را ایفا می‌کند و باید از دیدگاه‌های متفاوت درخصوص نحوه دستیابی به منافع حداکثری استقبال کرد و حتی آنرا به فال نیک گرفت. در این زمینه مسائل و نکات دیگری هم هست که باید به طور همزمان مدنظر قرار گیرد.
نخست آنکه همگان باید از منظر حفظ مصالح نظام و منافع ملی به این مسئله بنگرند و با تلاش در مسیر هم افزائی، سعی بر این باشد که منافع ملی خدشه‌دار نشود و هرگز تحت الشعاع قرار نگیرد.
نکته دوم این است که رفتار، مواضع و نحوه تبیین دیدگاه‌های ما، از هر دو جناح و گروه سیاسی و با هر مشربی که هستیم، قطعاً باید حافظ و ضامن منافع کشور باشد و نباید به گونه‌ای انعکاس یابد که خواسته‌های دشمن تامین شود.
حفظ برجام و بلکه تقویت آن برای کشور و نظام یک اصل است و این دشمنان ما هستند که از تحقق برجام نگرانند و اصرار دارند که به آن آسیب بزنند و آنرا ناکارمدآآ
آمد حتی جلوه دهند.
فراموش نکنیم چه کسانی در مسیر شکل گیری یک مذاکره موفق سنگ اندازی و کارشکنی می‌کردند. این آل سعود و صهیونیست‌ها و جناح هم پیمان آنها در مجلسین آمریکا بودند که با تمامی توان و ظرفیت آنروز خود برای عدم شکل گیری برجام وارد عمل شدند.
«سعودالفیصل» وزیر خارجه وقت عربستان با 38 سال تجربه کاری در پست رئیس دیپلماسی آل سعود، سرزده به سوئیس رفت و سعی کرد برخی اعضای 1+5 را تحریک و همراه سازد. ماجرای کارشکنی‌های لوران فابیوس وزیر خارجه وقت فرانسه را هم که فراموش نکرده ایم. او سخنگوی اسرائیل در مذاکرات بود و با مواضع خود فریاد سایر اعضای 1+5 را هم در آورد.
حتی همان روزها هم طیف جمهوریخواهان آمریکا سعی داشتند مانع تصویب و امضای برجام شوند ولی عملاً کاری از پیش نبردند.
امروزه همان طیف از نیروهائی که دیروز ناکام شدند، تلاش می‌کنند این روند تثبیت شده را برهم بزنند. این ما هستیم که باید با سعه صدر، دقت نظر، حفظ یکپارچگی و در نهایت هوشمندی و با رعایت همان پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های کار، مانع تحقق اهداف و برنامه‌های دشمنان قسم خورده ملت ایران شویم. برجام یک امتیاز برجسته بوده و هست که اگر هوشمندی رهبری و هدایت و درایت ایشان پشتوانه تیم مذاکره کننده نبود، به چنان موفقیتی دست نمی‌یافتیم و اگر مذاکرات پیچیده و پرتنش و پرفراز و نشیب دو ساله بیش از آن به طول می‌انجامید، با تغییر ترکیب مجلسین آمریکا، امروز دستیابی به برجام قطعاً غیرممکن می‌بود.
این برجام بود که قطعنامه‌های ظالمانه شورای امنیت را به امضای همان اعضای شورای امنیت کنار زد. این برجام بود که صادرات نفت ایران را به قبل از تحریم‌ها رساند. این برجام بود که باعث شد مناسبات بین‌المللی که دیروز علیه ما بود، به کلی تغییر یابد و همه برای دوستی و همکاری با ایران به تکاپو بیفتند.
ما باید به خاطر داشته باشیم که حتی همین تیم اوباما پس از توافق برجام از شدت و دامنه اشتیاق دنیا برای از سرگیری مناسبات سیاسی – اقتصادی با ایران غافلگیر شدند و اوباما دنیا و به ویژه اروپا را تهدید کرد که اگر بخواهید برای بهره گیری از فرصت‌های ناشی از برجام شتاب بیشتری به خرج دهید، ما همچون یک کامیون آجر بر سر شما فرو می‌ریزیم!
کارشکنی‌های همین تیم آمریکائی موجود را در طول دوره تقریباً یکساله پس از برجام را هم که همه ما در ذهن داریم. پیداست که حتی همین تیم فعلی هم نمی‌خواستند و هنوز هم نمی‌خواهند در برابر اقتدار و عزت و صلابت ایران تمکین کنند، تا چه رسد به جمهوریخواهان مخالف برجام. عقل و منطق ایجاب می‌کند که همگی صبر و متانت و هوشمندی لازم را به کار بگیریم و به گونه‌ای موضع گیری و رفتار کنیم که همچنان حافظ و ضامن یکپارچگی ملت – دولت – نظام در این عقبه‌های سخت و سرنوشت ساز باشد و کمترین خدشه‌ای به استحکام، کارآئی و تاثیر برجام تحت هیچ شرایطی لطمه نزند. این منطقی‌ترین موضعی است که می‌توان منافع ملی و مصالح نظام در این موضوع فراجناحی نیز تامین و تضمین کرد، چرا که در غیر این صورت هر حرکت ما ممکن است به سود دشمن و در جهت تامین اهداف و برنامه‌های آن تمام شود.