پس از 7 سال انتظار
"هامونبازها"
روی صحنه 8 مرداد- 94
در رژیم
ضد هنر وهنرمند ومدافع تعزیه و
روضه و حامی و مبلغ مداحی و نمایشنامه روحوضی حوزوی، جایگاه هنرو هنرمند و
فعالیت هنری آنگونه است که نمایش یک فیلم باید توی ترافیک 7 ساله برای دریافت مجوز
بماند! درصورتیکه تجمعات ضد کنسرت های هنری سریع وبدون مجوز برگزار می شود.
فرارو- نمایش
«هامون بازها» یک نمایش بسیار تماشایی است. روایتی اپیزودی از زندگی 7 نفر از
کسانی که هر کدام به نحوی تحت تاثیر فیلم هامون ساخته مهرجویی قرار گرفتهاند. این
نمایش این روزها بعد از 7 سال انتظار بر روی صحنه تالار وحدت در حال اجرا است و تا
به امروز هم با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شده است.
۲۶ سال از ساخته شدن فیلم سینمایی «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی میگذرد. در طول این سالها این فیلم به فیلم کالت بسیاری از دوستداران سینما تبدیل شد تا جایی که شاید در تاریخ سینمای ایران هیچ فیلمی را نتوان یافت که این چنین عدهای را مشتاق و عاشق خود کرده باشد.
فیلم «هامون» در دوره هشتم جشنواره سینمایی فجر (۱۳۶۸)، با کسب پنج سیمرغ بلورین بههمراه «جایزه ویژه هیئت داوران» موفقترین فیلم آن سال جشنواره بود. این فیلم توانست برنده جایزه ویژه هیئت داوران برای بهترین فیلم و همینطور سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری، نقش اول مرد، و بهترین تدوین شود.
فیلم «هامون» همچنین کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین در شش زمینه دیگر بود. در جشنواره آن سال، هامون برنده یا کاندیدای دریافت ۱۲ جایزه از ۱۹ جایزه موجود بود. شخصیت حمید هامون هم بهعنوان برترین شخصیت تاریخ سینمای ایران توسط مجله فیلم انتخاب شد.
سال ۸۵ مانی حقیقی کارگردان سینما فراخوانی منتشر کرد به نام «هامون بازان جهان کجایید؟» و قرار شد فیلمی مستند درباره «هامون» و اینکه این فیلم چه تاثیری روی مخاطبانش داشته است، بسازد. در این فراخوان تنها افرادی میتوانستند شرکت کنند که یا از عاشقان فیلم «هامون» و یا از آن متنفر بودند. حقیقی در این مستند قصد داشت بفهمد واقعا حرف حساب هامونبازان چیست و چرا فکر میکنند این فیلم داریوش مهرجویی شاهکار است. حالا بعد از گذشت چندین سال از ساخته شدن این مستند، «هامونبازها» به صحنه تئاتر آمدند. نمایش «هامون بازها» از این فیلم مستند الهام گرفته شد.
۲۶ سال از ساخته شدن فیلم سینمایی «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی میگذرد. در طول این سالها این فیلم به فیلم کالت بسیاری از دوستداران سینما تبدیل شد تا جایی که شاید در تاریخ سینمای ایران هیچ فیلمی را نتوان یافت که این چنین عدهای را مشتاق و عاشق خود کرده باشد.
فیلم «هامون» در دوره هشتم جشنواره سینمایی فجر (۱۳۶۸)، با کسب پنج سیمرغ بلورین بههمراه «جایزه ویژه هیئت داوران» موفقترین فیلم آن سال جشنواره بود. این فیلم توانست برنده جایزه ویژه هیئت داوران برای بهترین فیلم و همینطور سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری، نقش اول مرد، و بهترین تدوین شود.
فیلم «هامون» همچنین کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین در شش زمینه دیگر بود. در جشنواره آن سال، هامون برنده یا کاندیدای دریافت ۱۲ جایزه از ۱۹ جایزه موجود بود. شخصیت حمید هامون هم بهعنوان برترین شخصیت تاریخ سینمای ایران توسط مجله فیلم انتخاب شد.
سال ۸۵ مانی حقیقی کارگردان سینما فراخوانی منتشر کرد به نام «هامون بازان جهان کجایید؟» و قرار شد فیلمی مستند درباره «هامون» و اینکه این فیلم چه تاثیری روی مخاطبانش داشته است، بسازد. در این فراخوان تنها افرادی میتوانستند شرکت کنند که یا از عاشقان فیلم «هامون» و یا از آن متنفر بودند. حقیقی در این مستند قصد داشت بفهمد واقعا حرف حساب هامونبازان چیست و چرا فکر میکنند این فیلم داریوش مهرجویی شاهکار است. حالا بعد از گذشت چندین سال از ساخته شدن این مستند، «هامونبازها» به صحنه تئاتر آمدند. نمایش «هامون بازها» از این فیلم مستند الهام گرفته شد.
با
آنکه این مستند مورد توجه قرار گرفت اما نقد برخی از منتقدان را هم به همراه داشت.
به عقیده آنان حقیقی سوژههای مناسبی را برای ساخت مستندش انتخاب نکرده و همین
باعث شده بود تا یک ایده بسیار عالی به خوبی به مرحله اجرا نرسد. حرفی که پس از
دیدن نمایش «هامون بازها» شاید بسیاری دیگر هم آن را تایید کنند و یا حتی این
نمایش را روایت کامل شده همان مستند بدانند.
نمایش با معرفی 7 شخصیت اصلی آغاز میشود و هر کدام از این 7 شخصیت دلیل علاقه و یا حتی نفرت خود از فیلم مهرجویی را شرح میدهند. پس از آن روایت این 7 شخصیت که هر کدام به بهانه «هامون» به هم مرتبط هستند در 10 اپیزود که هر قسمتش با یک فیلم همچون (سوته دلان، ضیافت، یاران، مرثیه، گوزنها و...) نشانه گذاری و بخش بنده شده ادامه پیدا میکند.
صحنه تالار وحدت به سه فضای مجزا تقسیم بندی شده است و با نورپردازی و ریتم سریع روند زندگی شخصیتهای داستان را دنبال میکند. آنها همچون تمام هامون بازها با هم کورسِ «هامون»بینی گذاشتهاند. نیازمند آن هستند که طی مناسکی خاص مدام دور هم جمع شوند و دیالوگهای فیلم را طوطیوار تکرار کنند.
نمایش با معرفی 7 شخصیت اصلی آغاز میشود و هر کدام از این 7 شخصیت دلیل علاقه و یا حتی نفرت خود از فیلم مهرجویی را شرح میدهند. پس از آن روایت این 7 شخصیت که هر کدام به بهانه «هامون» به هم مرتبط هستند در 10 اپیزود که هر قسمتش با یک فیلم همچون (سوته دلان، ضیافت، یاران، مرثیه، گوزنها و...) نشانه گذاری و بخش بنده شده ادامه پیدا میکند.
صحنه تالار وحدت به سه فضای مجزا تقسیم بندی شده است و با نورپردازی و ریتم سریع روند زندگی شخصیتهای داستان را دنبال میکند. آنها همچون تمام هامون بازها با هم کورسِ «هامون»بینی گذاشتهاند. نیازمند آن هستند که طی مناسکی خاص مدام دور هم جمع شوند و دیالوگهای فیلم را طوطیوار تکرار کنند.
این
روند ادامه پیدا میکند تا فراخوان دعوت از مشتاقان شرکت در مستند مانی حقیقی به
هامون بازها میرسد. ماجرای تلاش برای حضور در مستند و عاشق سینه چاک بودنی که فرد
را به مرز جنون میرساند. و در نهایت هم داستان هامونبازها با مرگ خسرو شکیبایی
به پایان میرسد.
این سومین تلاش رحمانیان برای روی صحنه بردن نمایشش بود. او درباره این نمایش گفته است: ««نمایشنامه هامون بازها را بعد از تماشای مستند درخشان مانی حقیقی نوشتم. فیلم حقیقی به ما یادآوری میکند که چگونه میتوانیم در اقیانوسی غرق شویم و از درکِ آب عاجز باشیم. دیدنِ هامون بازها برای ما، کشف دوباره فیلم هامون، مهمترین فیلم ـ کالت این سی و هفت سالِ اخیر است.»
او میگوید: «بنده شخصا از علاقهمندان فیلم سینمایی «هامون» بودم. همیشه برایم جذاب بوده که یک فیلمساز چگونه میتواند با نسلهای بعد از خودش ارتباط برقرار کند و اثری این چنینی بسازد مخصوصا قشر روشنفکر مانند اصحاب رسانه و هنرمندان که با آثاری از این دست تا سالها ارتباط برقرار میکنند. فیلم مانی حقیقی من را بر آن داشت که نمایشی این چنینی را به روی صحنه ببرم.»
متن هامون بازها در بهار 1388 نوشته شد و همزمان با آن تمرین گروه آغاز شد تا اجرای نمایش در نخستین سالمرگ «خسرو شکیبایی» بر روی صحنه برود. اما این اتفاق نیافتاد و این نمایش یک سالی بلاتکلیف ماند. تا آنکه به پیشنهاد یکی از مدیران تئاتری دوباره کار بر روی هامون بازها آغاز شد. قرار بود نمایش در بخش مهمان جشنواره بیست و نهم تئاتر فجر و بعد از جشنواره به مدت ۲۰ شب در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برود.
این سومین تلاش رحمانیان برای روی صحنه بردن نمایشش بود. او درباره این نمایش گفته است: ««نمایشنامه هامون بازها را بعد از تماشای مستند درخشان مانی حقیقی نوشتم. فیلم حقیقی به ما یادآوری میکند که چگونه میتوانیم در اقیانوسی غرق شویم و از درکِ آب عاجز باشیم. دیدنِ هامون بازها برای ما، کشف دوباره فیلم هامون، مهمترین فیلم ـ کالت این سی و هفت سالِ اخیر است.»
او میگوید: «بنده شخصا از علاقهمندان فیلم سینمایی «هامون» بودم. همیشه برایم جذاب بوده که یک فیلمساز چگونه میتواند با نسلهای بعد از خودش ارتباط برقرار کند و اثری این چنینی بسازد مخصوصا قشر روشنفکر مانند اصحاب رسانه و هنرمندان که با آثاری از این دست تا سالها ارتباط برقرار میکنند. فیلم مانی حقیقی من را بر آن داشت که نمایشی این چنینی را به روی صحنه ببرم.»
متن هامون بازها در بهار 1388 نوشته شد و همزمان با آن تمرین گروه آغاز شد تا اجرای نمایش در نخستین سالمرگ «خسرو شکیبایی» بر روی صحنه برود. اما این اتفاق نیافتاد و این نمایش یک سالی بلاتکلیف ماند. تا آنکه به پیشنهاد یکی از مدیران تئاتری دوباره کار بر روی هامون بازها آغاز شد. قرار بود نمایش در بخش مهمان جشنواره بیست و نهم تئاتر فجر و بعد از جشنواره به مدت ۲۰ شب در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه برود.
در آن سال ۸۹ قرار بود بازیگرانی چون
رضا عطاران، مهتاب نصیرپور، افشین هاشمی، اشکان خطیبی، علی عمرانی، شقایق فراهانی
و معصومه رحمانی در این نمایش به ایفای نقش بپردازند.
تا آنکه دوباره همان مشکلات قبلی بر سر راه نمایش قرار گرفتند و ممیزیهای زیادی برای متن در نظر گرفته شد. ممیزیهایی که باعث میشد یکی از شخصیتهای داستان به طور کامل از نمایش حذف شود. اما مقاومت گروه از اعمال این ممیزی باعث شد که «هامون بازها» دست نخورده اما اجرا نشده باقی بماند. در این زمان رحمانیان به کانادا مهاجرت کرد و پرونده این نمایش برای مدتی بسته ماند اما او در تمام طول این سالها برای اجرای این اثر نمایشی مصر بود.
او حتی زمانی که دوباره زمزمههای حضور نمایشش بر صحنه آغاز شد در نشست خبری همین نمایش گفته بود با توجه به مشکلاتی که پیش از این برای «هامونبازها» پیش آمده، نمیداند در روز اعلام شده کار روی صحنه میرود یا خیر و گروه با تردید، تمرینها را دنبال میکند. اما بالاخره در سومین تلاش و پس از بازبینی بالاخره رحمانیان موفق به دریافت مجوز شد.
مجوزی که اجازه میداد «هامونبازها» که در دورههای قبل، حتی دستور به حذف کامل یک شخصیت آن داده شده بود، بدون تغییر از 29 تیرماه در تالار وحدت به روی صحنه برود.
در این نمایش که موسیقی، همانند برخی دیگر از آثار رحمانیان نقش مهمی در آن دارد، علی عمرانی، مهتاب نصیرپور، اشکان خطیبی، هومن برقنورد، مهدی ساکی، سها سناجو و پرستو رحمانیان بازی میکنند. از نکات جالب توجه نمایش «هامونبازها» حضور تورج منصوری به عنوان مدیر نورپردازی است که فیلمبرداری «هامون» مهرجویی را هم برعهده داشت.
تا آنکه دوباره همان مشکلات قبلی بر سر راه نمایش قرار گرفتند و ممیزیهای زیادی برای متن در نظر گرفته شد. ممیزیهایی که باعث میشد یکی از شخصیتهای داستان به طور کامل از نمایش حذف شود. اما مقاومت گروه از اعمال این ممیزی باعث شد که «هامون بازها» دست نخورده اما اجرا نشده باقی بماند. در این زمان رحمانیان به کانادا مهاجرت کرد و پرونده این نمایش برای مدتی بسته ماند اما او در تمام طول این سالها برای اجرای این اثر نمایشی مصر بود.
او حتی زمانی که دوباره زمزمههای حضور نمایشش بر صحنه آغاز شد در نشست خبری همین نمایش گفته بود با توجه به مشکلاتی که پیش از این برای «هامونبازها» پیش آمده، نمیداند در روز اعلام شده کار روی صحنه میرود یا خیر و گروه با تردید، تمرینها را دنبال میکند. اما بالاخره در سومین تلاش و پس از بازبینی بالاخره رحمانیان موفق به دریافت مجوز شد.
مجوزی که اجازه میداد «هامونبازها» که در دورههای قبل، حتی دستور به حذف کامل یک شخصیت آن داده شده بود، بدون تغییر از 29 تیرماه در تالار وحدت به روی صحنه برود.
در این نمایش که موسیقی، همانند برخی دیگر از آثار رحمانیان نقش مهمی در آن دارد، علی عمرانی، مهتاب نصیرپور، اشکان خطیبی، هومن برقنورد، مهدی ساکی، سها سناجو و پرستو رحمانیان بازی میکنند. از نکات جالب توجه نمایش «هامونبازها» حضور تورج منصوری به عنوان مدیر نورپردازی است که فیلمبرداری «هامون» مهرجویی را هم برعهده داشت.
شاید
در نگاه اول نمایش «هامون بازها» یک روایت ساده و حتی پر از لحظههای طنز باشد اما
با نگاهی عمیقتر «هامون بازها» قشری را تصویر میکند که تعداد آنان از 26 سال
گذشته تا به امروز کم نیست و به چرایی رفتار آنان میپردازد. هامون بازانی حقیقی
که به گفته «هومن» نمایش از زمانی که این فیلم را دیدهاند زندگی شان عوض شده و
دیگر نتوانستهاند همچون گذشته به زندگی خود ادامه دهند.
آنان تمام لحظههایشان به تحلیل شخصیت «حمید هامون» میگذرد. روشنفکری که با سرگردانیاش میان سنت و مدرنیته و سر و کله زدن با عشق زمینی و یافتن عشق الهی دست و پا میزند. آنان با این شخصیت آنچنان همذات پنداری میکنند که بعد از دیدن بارها و بارهای آن در آن ذوب می شوند و تبدیل میشوند به عاشقی سینه چاک. کسی که حاضر است حتی برای یافتن جواب، یا اعاده حیثیت از آنچه می پرستد دست به اسلحه ببرد. این افراد حمید هامون را آیینه خود میدانند و در جای جای زندگیشان به حرفها و حرکات او نگاه میکنند.
آنان تمام لحظههایشان به تحلیل شخصیت «حمید هامون» میگذرد. روشنفکری که با سرگردانیاش میان سنت و مدرنیته و سر و کله زدن با عشق زمینی و یافتن عشق الهی دست و پا میزند. آنان با این شخصیت آنچنان همذات پنداری میکنند که بعد از دیدن بارها و بارهای آن در آن ذوب می شوند و تبدیل میشوند به عاشقی سینه چاک. کسی که حاضر است حتی برای یافتن جواب، یا اعاده حیثیت از آنچه می پرستد دست به اسلحه ببرد. این افراد حمید هامون را آیینه خود میدانند و در جای جای زندگیشان به حرفها و حرکات او نگاه میکنند.
روایت
داستان «هامون بازها» روان و تماشایی است و همچون بیشتر آثار رحمانیان با نوستالژی
همراه است. از استفاده از فیلمهای ماندگار برای توضیح بیشتر هر اپیزود گرفته تا
دیالوگها و صحنههای ماندگار هامون که در پشت صحنه نمایش در حال پخش است.
نوستالژیای که حتی شاید بعد از دیدن نمایش شما را وادارد که باز هم به سوی ساخته
مهرجویی بروید و این بار آن را با نگاه یک «هامون باز» تماشا کنید.