پورشه بد است؟!

پورشه بد است؟! 8 مرداد -94
اشکال وارد به نویسنده ی این مطلب است که به دلایلی نگفته است که رژیم ولایت فقیه  از صدرتاذیل آن آلوده به فساد است وفرهنگش قرون وسطایی و عقب مانده می باشذ و رفتارش ضدانسانی ومدافع سانسور وسرکوب است .کلاً رژیمی نامتعارف وبربرمنش است که هیچ وجه مشترکی با حکومت های آن طرف آبی ها و فرهنگ حاکمش ندارد.برای همین  دیدن پورشه سواران ساده نیست چون کنار کارتون خوابان ویراژمی دهند و مالکان شان نه برحسب استعداد که رانت خوار و اختلاس گر ..... هستند.

یادداشت دریافتیمحمد ماکویی، وقتی چشم ما ایرانی‌ها به جمال یک "پورشه سوار" روشن می‌شود، دست کم به دو دلیل از والدین گرامیش یاد می‌کنیم: اول اینکه با پول زحمت نکشیده و ناسالم و کثیف صاحب "پورشه" شده اند و دوم اینکه با انداختن "پورشه" زیر دست و پای بچه‌های کم سن و سالشان که با آن در کوچه‌ها و خیابان‌ها دور دور کنند، هم موجبات عمومیت و شیوع اعمال خلاف را فراهم ساخته اند و هم سبب شده اند که دل بچه‌های کم مایه و بی بضاعت و آدم‌های متوسط الحال جامعه حسابی بسوزد!
این‌ها در حالی است که آدم‌های آن ور آب به مجرد مشاهده یک "پورشه"، کاری به کار راننده نداشته و فقط به تولید کننده آن "احسن،"آفرین" و "دست مریزاد" می‌گویند!
"
پورشه" انصافا ماشین بدی نیست که اگر بود تولید نمی شد! شاهد این بد نبودن این نیز هست که اگر احیانا خیری پیدا شده و "به تعداد" "پورشه" وارد کشور ایران کرده و هر دستگاه آن را با یک دستگاه "پراید" تاخت بزند، بعید است فراخوان او با استقبال ملی مواجه نشود!
با این حساب چرا دیدگاه ما ایرانی‌ها با مردم آنور آب تا این اندازه در مورد "پورشه" فرق دارد!
قطعا این تفاوت دیدگاه تا حدی به نوع تصاحب "پورشه" بر می‌گردد زیرا آنور آبی‌ها از همان کودکی می‌آموزند که اگر احیانا خیال دارند که در سال‌های آینده صاحب "پورشه" شوند یا باید درس و مشقشان را جدی گرفته و صاحب تحصیلات عالیه شوند و یا می‌بایست از سنین کم و به مجردی که قانون اجازه می‌دهد سر از بازار کار در بیاورند!
علاوه بر همه اینها اگر نابغه باشند و مثلا لیونل مسی و بیل گیتس و فدریکو فلینی باشند هم می‌توانند لیاقت سوار شدن بر "پورشه" را پیدا کنند! بگذریم از اینکه اگر به فرموده ادیسون "نبوغ" را یک درصد استعداد و 99 درصد اراده بگیریم، امثال کریس رونالدو و لئوناردو دی کاپریو نیز مسیر به مراتب سخت تری را برای تصاحب "پورشه" و یا دست کم توانایی خرید آن نسبت به "پورشه سواران ایرانی" طی کرده اند!
از طرفی بعید است که در کشور ما حتی یک پورشه سوار بخواهد و بتواند سلسله مراتب پورشه دار شدن خود را قلمی کرده و یا آن را در مجلات و روزنامه‌ها و سایت‌های معتبر در معرض نمایش و قضاوت عموم مردم بگذارد! شاید این مهمترین دلیلی باشد که باعث بشود که ما ایرانی‌ها به خودمان حق بدهیم که نسبت به هیچ پورشه سواری نگاه خوبی نداشته باشیم!
متاسفانه اغلب ما نمی دانیم که نگاه‌های بدی که به همه پورشه سواران می‌اندازیم می‌تواند در آینده و با توجه به لغو تحریم‌ها اتفاقات بدی را برایمان رقم بزند!
جهت روشن شدن مطلب فرض کنیم که در میان تمامی پورشه سوار‌ها، انسان‌هایی هم پیدا شوند که بتوانند با عرضه قابلیت آن ور آبی‌ها، قدرت تصاحب پورشه را پیدا کنند! در این صورت آنها چاره ای جز این ندارند که یا مدام نگاه‌های بد مردمی را روی خود و خودرو خود پذیرا باشند و یا با در اختیار گرفتن زندگیی معمولی، به تدریج از عرضه قابلیت‌های علمی و فنی و هنری و ورزشی خود بکاهند تا در مورد آن‌ها هم ضرب المثل "خلایق هرچه لایق" همانند بقیه مردم جور در بیاید!
باید گفت که انصافا آدم بالایی‌ها را می‌باید قدر دانست که دست کم بخشی از توانایی‌های خود را در طبق اخلاص نهاده و آنها را عرضه اجتماع می‌کنند زیرا احتمالا بیشتر کسانی که دستشان به دهانشان می‌رسد ترجیح می‌دهند با جلای وطن، سر از سرزمین‌هایی در آورند که مردمانشان با دیدن "پورشه سوار"، کاری به راننده نداشته و فقط "احسنت"،"آفرین" و "دست مریزاد" خود را تقدیم ماشین می‌کنند!