لزوم تجدید نظر فرانسه در سیاست خود با
ایران 7 مرداد-94
بی خودی خمینی شیاد نگفته بود هرگاه احساس خطر کنم دستور می د هم تا نماز
وروزه وحج تعطیل گردد . بنابراین اکنون که جانشین خمینی شیاد خامنه ای رمال جام زه
رتوافق هسته ای را سرکشیده ودر موضع ضعف شدید با اقتصاد بحرانی قراردارد .مجبور
شده دشمنی با فرانسه را فراموش وموضع سرسختانه اش در مذاکرات هسته ای را نادیده
بگیرد تا روحانی میزبان وزیر امور خارجه فرانسه در تهران باشد که به دعوت وی وارد
تهران شده است .
همکاریهای اتمی ایران و فرانسه از سالهای قبل از
پیروزی انقلاب و از سال 54 شروع شد (3 سال پیش از پیروزی انقلاب) و فرانسه از شاه
2 میلیارد دلار وام گرفت و یک میلیارد دلار آنرا در سال 57 به دولت بختیار (قبل
از پیروزی انقلاب) برگرداند.
1- کارخانه غنی سازی اردیف
ایران، در کارخانه غنی سازی به روش دیفیوژن گازی یعنی کارخانه اردیف که در تریکاستن فرانسه قرار دارد و با مشارکت کشورهای فرانسه، اسپانیا، بلژیک و ایتالیا بوده و در حقیقت با وام 2 میلیارد دلاری ایران در آن سالها احداث شد، شریک بود. در همین راستا ایران قراردادی را برای تهیه سوخت 5 نیروگاه اتمی یکهزار مگاواتی امضا نمود که شریک فرانسوی هم پول سوخت و هم مخارج غنی سازی سوختها را دریافت کرد و هیچگاه حتی یک گرم سوخت برای نیروگاهها به ایران نداد. بهعلاوه وقتی سوختهای ایران را میفروخت پول آنرا نیز به ایران بر نگرداند و در پس دادن یک میلیارد دلار مانده وام پرداختی نیز هر روز دنبال بهانههای واهی بود و هر روز به بهانه نیروگاه اتمی کارون که قرار بود در کنار رود کارون و در «دارخوین» بسازند و هیچ کاری هم نکرده بودند (کمتر از 5درصد پیشرفت کار) دنبال تهاتر یک میلیارد دلار با کار انجام نشده بودند.
2- نیروگاه اتمی دارخوین
خوبست درباره نیروگاه اتمی دارخوین هم کمی توضیح دهم. طبق قرارداد، قرار بود فرانسه یک نیروگاه 1000 مگاواتی اتمی در محل دارخوین احداث نماید که پیشرفت کمی تا پیروزی انقلاب داشت. هنوز کمتر از یکسال از پیروزی انقلاب اسلامی نمیگذشت که هر روز شرکت فرانسوی سازنده نیروگاه اتمی دارخوین کنار رود کارون، بهانهای را خلق میکرد. گرچه آنها هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده کار را رها کرده بودند و نیروگاه اتمی دارخوین را که قرار بود بسازند رها کرده و رفته بودند و فقط با نامه و تلفن هر روز مطالبه جدیدی داشتند.
فراموش نمیکنم هنوز یکسال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که یک روز یک کارتن کلید را جلوی دفتر من به منشی داده و رفتند و گفتند ما دیگر دنبال ساختن نیروگاه اتمی برای ایران نیستیم. در حالیکه اینجانب شاهد بودم دولت وقت فرانسه تا قبل از پیروزی انقلاب هر روز دست و پا میزد که چند قرارداد برای ساخت نیروگاههای اتمی با ایران منعقد نماید و بهترین دلیل آن را هم عضویت در کارخانه اردیف میدانست.
جناب آقای فابیوس! من به این نکته اشاره نمیکنم که در همان سالها هم جنابعالی جزء تصمیم گیران اصلی فرانسه بودید و از این نکته هم میگذرم که بارها اعضای غیر فرانسوی شورای حکام نیروگاه اردیف، یعنی اسپانیا، ایتالیا و حتی بلژیک هم عقیده بودند که اعضای فرانسوی این شورا در حق ایران ظلم و زور گویی میکنند.
این خلاصه را که حاصل 16 سال عضویت اینجانب در برد کارخانه اردیف بود یادآوری کردم تا بخاطر بیاورید که الان موقع تجدید نظر کردن فرانسه در موضع خود درخصوص ایران است. باید فرانسه بپذیرد که در منطقه خلیج فارس جمهوری اسلامی ایران هم هست و هم نقش عمده و کلیدی دارد. به علاوه نباید فراموش کرد که فرانسه از دیرباز سیاست کجدار و مریزی را با ایران داشته است و الان تا دیر نشده باید درخصوص آن تجدید نظر کند.
در آن سالها بارها و بارها عدم رضایت ایران از برخورد فرانسه با صنعت هستهای ایران و به ویژه درخصوص حقوق ایران در کارخانه اردیف به اطلاع دولتهای وقت فرانسه رسانده شد ولی هیچگاه آنها در قبال جمهوری اسلامی ایران نقش عادلانهای نداشتند.
جناب آقای فابیوس! این بار که شما به عنوان سفیر دوستی و آشتی و برای جبران مافات به کشور ما آمده اید پیشنهاد مینماید واقعیتها را ببینید، به حقوق ایرانیان احترام بگذارید و در یک کلام تا دیر نشده در سیاستهای خود تجدید نظر نمائید.
1- کارخانه غنی سازی اردیف
ایران، در کارخانه غنی سازی به روش دیفیوژن گازی یعنی کارخانه اردیف که در تریکاستن فرانسه قرار دارد و با مشارکت کشورهای فرانسه، اسپانیا، بلژیک و ایتالیا بوده و در حقیقت با وام 2 میلیارد دلاری ایران در آن سالها احداث شد، شریک بود. در همین راستا ایران قراردادی را برای تهیه سوخت 5 نیروگاه اتمی یکهزار مگاواتی امضا نمود که شریک فرانسوی هم پول سوخت و هم مخارج غنی سازی سوختها را دریافت کرد و هیچگاه حتی یک گرم سوخت برای نیروگاهها به ایران نداد. بهعلاوه وقتی سوختهای ایران را میفروخت پول آنرا نیز به ایران بر نگرداند و در پس دادن یک میلیارد دلار مانده وام پرداختی نیز هر روز دنبال بهانههای واهی بود و هر روز به بهانه نیروگاه اتمی کارون که قرار بود در کنار رود کارون و در «دارخوین» بسازند و هیچ کاری هم نکرده بودند (کمتر از 5درصد پیشرفت کار) دنبال تهاتر یک میلیارد دلار با کار انجام نشده بودند.
2- نیروگاه اتمی دارخوین
خوبست درباره نیروگاه اتمی دارخوین هم کمی توضیح دهم. طبق قرارداد، قرار بود فرانسه یک نیروگاه 1000 مگاواتی اتمی در محل دارخوین احداث نماید که پیشرفت کمی تا پیروزی انقلاب داشت. هنوز کمتر از یکسال از پیروزی انقلاب اسلامی نمیگذشت که هر روز شرکت فرانسوی سازنده نیروگاه اتمی دارخوین کنار رود کارون، بهانهای را خلق میکرد. گرچه آنها هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده کار را رها کرده بودند و نیروگاه اتمی دارخوین را که قرار بود بسازند رها کرده و رفته بودند و فقط با نامه و تلفن هر روز مطالبه جدیدی داشتند.
فراموش نمیکنم هنوز یکسال از پیروزی انقلاب نگذشته بود که یک روز یک کارتن کلید را جلوی دفتر من به منشی داده و رفتند و گفتند ما دیگر دنبال ساختن نیروگاه اتمی برای ایران نیستیم. در حالیکه اینجانب شاهد بودم دولت وقت فرانسه تا قبل از پیروزی انقلاب هر روز دست و پا میزد که چند قرارداد برای ساخت نیروگاههای اتمی با ایران منعقد نماید و بهترین دلیل آن را هم عضویت در کارخانه اردیف میدانست.
جناب آقای فابیوس! من به این نکته اشاره نمیکنم که در همان سالها هم جنابعالی جزء تصمیم گیران اصلی فرانسه بودید و از این نکته هم میگذرم که بارها اعضای غیر فرانسوی شورای حکام نیروگاه اردیف، یعنی اسپانیا، ایتالیا و حتی بلژیک هم عقیده بودند که اعضای فرانسوی این شورا در حق ایران ظلم و زور گویی میکنند.
این خلاصه را که حاصل 16 سال عضویت اینجانب در برد کارخانه اردیف بود یادآوری کردم تا بخاطر بیاورید که الان موقع تجدید نظر کردن فرانسه در موضع خود درخصوص ایران است. باید فرانسه بپذیرد که در منطقه خلیج فارس جمهوری اسلامی ایران هم هست و هم نقش عمده و کلیدی دارد. به علاوه نباید فراموش کرد که فرانسه از دیرباز سیاست کجدار و مریزی را با ایران داشته است و الان تا دیر نشده باید درخصوص آن تجدید نظر کند.
در آن سالها بارها و بارها عدم رضایت ایران از برخورد فرانسه با صنعت هستهای ایران و به ویژه درخصوص حقوق ایران در کارخانه اردیف به اطلاع دولتهای وقت فرانسه رسانده شد ولی هیچگاه آنها در قبال جمهوری اسلامی ایران نقش عادلانهای نداشتند.
جناب آقای فابیوس! این بار که شما به عنوان سفیر دوستی و آشتی و برای جبران مافات به کشور ما آمده اید پیشنهاد مینماید واقعیتها را ببینید، به حقوق ایرانیان احترام بگذارید و در یک کلام تا دیر نشده در سیاستهای خود تجدید نظر نمائید.