اوین
نامه ی کیهان 4 شنبه 7 مرداد ماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان"برجام مقدس نيست"
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان"برجام مقدس نيست"
متن
«برجام» فراهم شده در مذاکرات وين، نه مقدس است، نه فتح خرمشهر است، نه مصوب رهبر
معظم انقلاب و در تراز همت عالي ايشان است و نه تحفه اي که دل از مردم ما ببرد.
اگر رهبر حکيم انقلاب آن گونه که يک سياستمدار ذوق زده از اصل مذاکره با شيطان
بزرگ گفت «توافق، بزرگ تر از فتح خرمشهر است» چنين تحليلي از ماجرا داشت چند بار
به تاکيد نمي فرمود «متن فراهم آمده با دقت در مسير قانوني ملاحظه و بررسي شود و
در صورت تصويب، راه نقض عهدهاي برخي طرف هاي مقابل که به هيچ وجه قابل اعتماد
نيستند بسته شود» و «براي تصويب اين متن يک مسير قانوني پيش بيني شده اي وجود دارد
که بايد اين مسير را طي کند؛ ان شاءالله. انتظار ما اين است که دست اندرکاران، با
دقت مصالح را در نظر بگيرند. چه اين متن تصويب بشود و چه نشود، به حول و قوه الهي
اجازه هيچ گونه سوء استفاده اي از آن داده نخواهد شد و... در هر صورت، سياست ما در
مقابل دولت مستکبر آمريکا هيچ تغييري نخواهد کرد».
از نگاه مردم نيز مذاکرات وين و جمع بندي آن، فتح خرمشهر نيست. تصاوير جشن خياباني توده مردم در فتح خرمشهر در آرشيوها موجود است. مردم ما با متانت تر از آن هستند که براي يک توافق نيم بند- آن هم با هزار اما و اگر درباره دورنماي ماجرا و نتايج آن - جشن بگيرند. چند اظهار شادماني چند صد نفري در چند نقطه شمال شهر تهران 10 ميليوني را نمي توان به اکثريت مردم يا حتي اقليت آنها نسبت داد هر چند که در صورت هرگونه پيروزي، جشن و شادي حق مردم است. کافي است ماجراي اخير را با واکنش به پيروزي تيم ملي فوتبال مقابل استراليا يا حتي باخت مقابل آرژانتين مقايسه کنيم پس از اعلام توافق، در تهران 10 ميليوني، 5 هزار نفر هم- يک نفر از 2 هزار نفر- پاي کار جشن نيامدند. علت روشن است. برخلاف برخي تدارکات دولتي و رسانه اي نا به جا - که با مواخذه يک مقام عالي مواجه شد- مردم فهيم و متين ما دليلي براي هيجان زدگي نمي ديدند همچنان که در اغلب شهرهاي سراسر کشور هيچ تجمعي و هيجاني ديده نشد. بازار و فعالان اقتصادي نيز واکنشي مشابه داشتند و واقع بيني را بر آرزوپردازي و حرکت روي ابرها ترجيح دادند.
جريان سياسي- رسانه اي خاصي همواره مايل بوده به شيوه دور باش و کور باش با اين موضوع مهم امنيت و منافع ملي برخورد کند، هاله اي از تقدس به دور مذاکرات و جمع بندي آن بکشد، رهبري و مردم و مجلس و ساير مجاري قانوني را دور بزند و کشور را در مقابل عمل انجام شده و «متن مقدس» قرار دهد. رهبري به تصريح و اصرار مي فرمايند متن فراهم شده در مجاري قانوني- که مجلس در راس آنهاست- با دقت بررسي شود، در مقابل عده اي عامدانه و عده اي با بدفهمي مي گويند متن به تصويب و امضاي رهبري رسيده و نبايد آن را ارزيابي و بررسي کرد يا رنج و رياضت انديشيدن و سنجيدن و سبک و سنگين کردن را به دوش عوام و خواص و مسئولان گذاشت! «آقا» مي گويد حتي جوان دانشجوي تازه کار بايد تحليل کند و بصيرت داشته باشد اما عده اي نسخه نديدن و نسنجيدن و وسط ميدان مسئوليت نبودن در برابر دشمن دندان تيز کرده و پاي کار را مي پيچند!
رهبر معظم انقلاب به عنوان استراتژي، امسال را سال همدلي در برابر طراحي هاي دشمن ناميدند و ضمناً فرمودند همدلي چيز زورکي نيست، بايد مسئولان با صاحب نظران و منتقدان تعامل فکري داشته باشند و از اين طريق به همدلي برسند. اما درست خلاف اين طرح حکيمانه- که يک کلّ به هم پيوسته است- برخي مسئولان امر در دولت و وزارت خارجه، روش حرکت «چراغ خاموش» و «به کلي محرمانه» را مصرّانه پيش مي برند که آخرين آن انتشار ترجمه فارسي متن برجام پس از 14 روز توافق است. متني که ظرف 18 ماه فراهم آمده آيا هيچ پيش نويس و نسخه فارسي از آن در دسترس نبوده که منتشر شود؟ اگر اين متن فتح خرمشهر است، پس چرا برادران خوب دولت و وزارت خارجه رويشان نشده ترجمه فارسي آن را بلافاصله منتشر کنند؟ اصرار بر ايجاد خلااطلاعاتي و انفعال و تحير و گرفتن زمان از صاحب نظران و افکار عمومي کدام هدف را دنبال مي کند؟
صورت مسئله مهم همچنان، «توافق خوب و بد» و اصالت دستاورد و نتيجه است و نه، اصالت توافق و وعده. اين نشانه اقتدار فزاينده جمهوري اسلامي است که به تعبير رهبر معظم انقلاب غربي ها روزي مي گفتند بايد پيچ و مهره هاي صنعت هسته اي باز شود وحتي 5 سانتريفيوژ هم نداشته باشيد و امروز گردش چند هزار سانتريفيوژ را تحمل مي کنند و ادامه تحقيقات و توسعه و گردش صنعت هسته اي را روي کاغذ مي آورند و امضا مي کنند. اين اقتدار اولاً با همت و مجاهدت متخصصاني که قائل نبودند بايد رو به قبله غرب شد و انتظار نابودي کشيد بلکه بايد اراده کرد و توانست، به دست آمده و نه مذاکره. ثانياً توافقي که جامعيت و مانعيت نداشته باشد و راه در رو را براي حريف بد عهد باز بگذارد و همزماني و توازن تعهدات را رعايت نکرده باشد و امتيازات داده شده ما را برگشت ناپذير کند يا تعهدات آنها در مقابل امتيازات نقد واگذار شده از سوي ما را در حد وعده نسيه براي آينده- آن هم بدون ضمانت- فهرست کند، توافق پايا و مانا و قابل اتکايي نيست. به همين دليل نيز رهبر انقلاب چندين بار به بررسي دقيق و بستن راه هاي نقض عهد از سوي طرف بدعهد تاکيد کرده اند. آيا از دل اين واقعيت ها، اعتماد و حسن ظن به دولت هاي مستکبر عالم و ادعاي تغيير سياست خارجي برمي آيد و اصلاً چنين روياپردازاني صلاحيت چنين اظهارنظرهايي را دارند؟ نمي شود براي کتمان منافذ و نقاط ضعف متعدد متن برجام، از رهبري هزينه کرد اما رهنمود راهبردي معظم له را مبني بر اينکه آماده مبارزه با استکبار باشيد، دور زد و جشن سازش با شيطان بزرگ و برخي شيطانک هاي اروپايي گرفت، چنان که برخي محافل با دعوت و استقبال از وزير خارجه خبيث و دون پايه فرانسه (پيشنهاددهنده بازگشت سريع تحريم ها و آلت دست صهيونيست ها) مرتکب شدند.
به راستي آيا رفتار برخي سياسيون و رسانه ها مصداق آيات 117 تا 119 سوره آل عمران نيست که مي فرمايد «اي کساني که ايمان آورده ايد از غير خود، محرم و همراز نگيريد. آنها از هيچ دشمني و کوتاهي در حق شما کوتاهي نمي کنند و دوست دارند هر آنچه شما را رنج دهد. دشمني در کام آنان آشکار است و البته آنچه از دشمني در سينه خود پنهان مي کنند، بزرگ تر است... شما آنها را به دوستي مي گيريد و آنها شما را دوست نمي گيرند». به تعبير آيه 120 سوريه بقره «يهود و نصاري هرگز از تو راضي نمي شوند مگر اينکه آيين آنها را پيروي کني» و به تعبير حضرت امام در پيام 29 تير 67 «نکته مهمي که بايد آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم اين است که دشمنان ما و جهانخواران تا کي و تا کجا ما را تحمل مي کنند. به يقين آنها مرزي جز عدول از همه هويت ها و ارزشهاي معنوي و الهي مان نمي شناسند. به گفته قرآن کريم، هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما بر نمي دارند مگر اينکه شما را از دينتان برگردانند. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم صهيونيست ها و آمريکا و شوروي در تصميمشان خواهند بود تا هويت و شرافت مکتبي مان را لکه دار نمايند... چه خوب است به اين سوال ]از سوي مغرضين[ پاسخ داده شود که ملت هاي جهان سوم و مسلمان و خصوصاً ملت ايران در چه زماني نزد غربي ها و شرقي ها احترام و اعتبار داشته اند که امروز بي اعتبار شده اند؟»
پذيرش تصويب قطعنامه در برجام و تدوين ساز و کار اجرايي آن، دور زدن صريح «قانون اساسي» و «رهبري» است؛ همچنان که پذيرش محدوديت هاي بالاي 10 سال (15 سال در زمينه کاهش ذخاير 10 هزار کيلويي به 300 کيلو - 15 سال توقف غني سازي در فردو و...) و بعضاً تا 25 سال، موکول کردن رفع تحريم ها به پس از اجراي تعهدات ايران (از جمله شامل خروج 98 درصد ذخاير اورانيوم غني شده از کشور، برچيدن 14 هزار سانتريفيوژ، تغيير کاربري رآکتور آب سنگين اراک، عدم استفاده از سانتريفيوژهاي پيشرفته)، ممنوعيت ساخت و سازهاي جديد، ورود به حريم امنيت ملي در حوزه تصميماتي و موشکي، موکول کردن اقدامات توافق و لغو تحريم ها به راستي آزمايي پيچيده و بي سروته آژانس از جمله در زمينه مصاحبه دانشمندان و بازرسي مراکز نظامي و قس علي هذا. اين خطوط قرمز تضمين توازن و تعادل توافق است.ساز و کار اين روند طبق برجام، به واسطه قطعنامه 2231 و توافق با آژانس کاملاً ريل گذاري شده است. تامين رضايت آژانس و رضايت کميسيون مشترک که 6 عضو از 8 عضو آن طرف دعواي ما هستند، نقطه ثقل اين پکيج است. رکن دوم توافق، تقدم تعهدات واقعي و روشن ما در مقابل تعهدات نسيه غرب است. واقعيت سوم، برگشت ناپذيري واگذاري هاي ما در مقابل برگشت پذيري خودکار وعده آنها براي تعليق 13 درصدي تحريم هاست.
اين توافق برخلاف تصور ما تمهيدي براي بستن دست طرف ايراني درحوزه هاي اقتصاد خارجي و ديپلماسي و امنيت ملي و قدرت نظامي و امنيت اطلاعاتي است و نه گشودن دست ايران. ما ذخاير سوخت 20 درصد و حدود 10 هزار کيلو اورانيوم 3/5 درصد و 19 هزار سانتريفيوژ فعال- از جمله در تاسيسات فردو- و راکتور اراک را داشتيم که چانه زني کنيم اما اگر قرار باشد ظرف چند ماه همه اين مهره هاي بازي را بدهيم- که بايد چنين کنيم تا تازه در کنار راستي آزمايي آژانس درباره گذشته و حال برنامه هسته اي ايران، نوبت شروع تعهدات غرب برسد- 6 ماه بعد چه چيزي دست ما را مي گيرد؟ آيا مثلاً ذخيره اورانيوم غني شده ظرف 10 سال را مي توان در چند ماه احيا کرد يا 14 هزار سانتريفيوژ را زودتر از 3-4 سال از نو چيد و آبشار ساخت؟ شما جاي فلان شرکت خارجي باشيد که مشتاق معامله با ايران است اما مي بيند ماشه اي کشيده شده که با کمترين اشاره اي- مانند تله موش- عمل مي کند حاضريد ريسک بکنيد و معامله پايدار حداقل يک ساله انجام دهيد؟
سوالات مهمي در اين ميان وجود دارد. 1- آمريکا و متحدانش چرا بايد تحريم هاي اصلي و موثر را متوقف کنند به خصوص در موقعيتي که دست ايران از برخي امتيازها تهي مي شود؟ 2- اعتماد محض به وعده آمريکا و انگليس و فرانسه و آلمان، رکن اصلي توافق است در حالي که آنها مي گويند مبناي تعامل ما با ايران راستي آزمايي است و نه توافق. در اين شرايط که آنها به صراحت مي گويند به ايران اعتماد نخواهند کرد، ما چگونه و با چه تضميني بايد اعتماد کنيم؟ اين دو سوال که اجراي توافق متوقف به يافتن پاسخ آنهاست، همچنان بي جواب مانده است. رفتار غرب در تبديل چند قطعنامه به يک قطعنامه سخت گيرانه تر، رفتار نزول خوار کلاهبرداري است که ممکن است چند چک 2-3 ميليون توماني را بگيرد و با منت گذاري بگويد 7-8 چک شما را تبديل به يک چک کردم. اما وقتي به رقم چک جديد نگاه مي کنيد، معلوم مي شود رقم اين بدهي چند صد ميليون تومان شده است!
توافق عادلانه و پايدار با غرب، يک سوء تفاهم بزرگ است. غرب به زعم خود دنبال اجراي يک نقشه کلي 10 ساله براي اثرگذاري در محيط داخلي و خارجي ايران و تغيير رفتار جمهوري اسلامي به مثابه بدل تغيير ساختار (مسخ و استحاله هويت) است و در اين ميان روي طيف هاي «تجديدنظرطلب»، «مرعوب» و «اصالت پيروزي در انتخابات به هر قيمت» حساب کرده است. سخنان جان کري در شوراي روابط خارجي آمريکا در اين باره صريح است و عجيب اينکه عناصر نام برده شده از سوي وي لااقل نمي گويند که تو غلط مي کني نگران ماندگاري ما در سياست ايران هستي. توافق تصويب شود يا نشود، فاز تازه و مهمي از چالش ميان ما و استکبار شروع شده و اين مذاکرات، شروع يک چالش بزرگ است نه پايان آن. چنين واقعيتي را بايد فهميد و وسط ميدان آمد که مقتداي انقلاب فرمود تشخيص در وقت لازم و اقدام در وقت لازم است که فضيلت ها و ارزشها را حفظ مي کند. مردم ما از شب قدر تا روز قدس و از حماسه 22 بهمن تا تشييع با شکوه 270 غواص خط شکن نشان دادند که پاي کارند. مي مانند خواص که نبايد از ملت و مقتداي خود جا بمانند. به تعبير امير مومنان «فَقُمتُ بالامرحين فشلوا.... در حالي که ديگران فشل بودند براي اقامه امر الهي به پا خاستم و در حالي که ديگران پنهان مي شدند خود را به رخ کشيدم و گفتم آنگاه که ديگران از گفتار عاجز بودند». امروز روز خط شکني است، براي همه آنها که مصاف با استکبار را انتظار کشيده اند. نويسنده: محمد ايماني
از نگاه مردم نيز مذاکرات وين و جمع بندي آن، فتح خرمشهر نيست. تصاوير جشن خياباني توده مردم در فتح خرمشهر در آرشيوها موجود است. مردم ما با متانت تر از آن هستند که براي يک توافق نيم بند- آن هم با هزار اما و اگر درباره دورنماي ماجرا و نتايج آن - جشن بگيرند. چند اظهار شادماني چند صد نفري در چند نقطه شمال شهر تهران 10 ميليوني را نمي توان به اکثريت مردم يا حتي اقليت آنها نسبت داد هر چند که در صورت هرگونه پيروزي، جشن و شادي حق مردم است. کافي است ماجراي اخير را با واکنش به پيروزي تيم ملي فوتبال مقابل استراليا يا حتي باخت مقابل آرژانتين مقايسه کنيم پس از اعلام توافق، در تهران 10 ميليوني، 5 هزار نفر هم- يک نفر از 2 هزار نفر- پاي کار جشن نيامدند. علت روشن است. برخلاف برخي تدارکات دولتي و رسانه اي نا به جا - که با مواخذه يک مقام عالي مواجه شد- مردم فهيم و متين ما دليلي براي هيجان زدگي نمي ديدند همچنان که در اغلب شهرهاي سراسر کشور هيچ تجمعي و هيجاني ديده نشد. بازار و فعالان اقتصادي نيز واکنشي مشابه داشتند و واقع بيني را بر آرزوپردازي و حرکت روي ابرها ترجيح دادند.
جريان سياسي- رسانه اي خاصي همواره مايل بوده به شيوه دور باش و کور باش با اين موضوع مهم امنيت و منافع ملي برخورد کند، هاله اي از تقدس به دور مذاکرات و جمع بندي آن بکشد، رهبري و مردم و مجلس و ساير مجاري قانوني را دور بزند و کشور را در مقابل عمل انجام شده و «متن مقدس» قرار دهد. رهبري به تصريح و اصرار مي فرمايند متن فراهم شده در مجاري قانوني- که مجلس در راس آنهاست- با دقت بررسي شود، در مقابل عده اي عامدانه و عده اي با بدفهمي مي گويند متن به تصويب و امضاي رهبري رسيده و نبايد آن را ارزيابي و بررسي کرد يا رنج و رياضت انديشيدن و سنجيدن و سبک و سنگين کردن را به دوش عوام و خواص و مسئولان گذاشت! «آقا» مي گويد حتي جوان دانشجوي تازه کار بايد تحليل کند و بصيرت داشته باشد اما عده اي نسخه نديدن و نسنجيدن و وسط ميدان مسئوليت نبودن در برابر دشمن دندان تيز کرده و پاي کار را مي پيچند!
رهبر معظم انقلاب به عنوان استراتژي، امسال را سال همدلي در برابر طراحي هاي دشمن ناميدند و ضمناً فرمودند همدلي چيز زورکي نيست، بايد مسئولان با صاحب نظران و منتقدان تعامل فکري داشته باشند و از اين طريق به همدلي برسند. اما درست خلاف اين طرح حکيمانه- که يک کلّ به هم پيوسته است- برخي مسئولان امر در دولت و وزارت خارجه، روش حرکت «چراغ خاموش» و «به کلي محرمانه» را مصرّانه پيش مي برند که آخرين آن انتشار ترجمه فارسي متن برجام پس از 14 روز توافق است. متني که ظرف 18 ماه فراهم آمده آيا هيچ پيش نويس و نسخه فارسي از آن در دسترس نبوده که منتشر شود؟ اگر اين متن فتح خرمشهر است، پس چرا برادران خوب دولت و وزارت خارجه رويشان نشده ترجمه فارسي آن را بلافاصله منتشر کنند؟ اصرار بر ايجاد خلااطلاعاتي و انفعال و تحير و گرفتن زمان از صاحب نظران و افکار عمومي کدام هدف را دنبال مي کند؟
صورت مسئله مهم همچنان، «توافق خوب و بد» و اصالت دستاورد و نتيجه است و نه، اصالت توافق و وعده. اين نشانه اقتدار فزاينده جمهوري اسلامي است که به تعبير رهبر معظم انقلاب غربي ها روزي مي گفتند بايد پيچ و مهره هاي صنعت هسته اي باز شود وحتي 5 سانتريفيوژ هم نداشته باشيد و امروز گردش چند هزار سانتريفيوژ را تحمل مي کنند و ادامه تحقيقات و توسعه و گردش صنعت هسته اي را روي کاغذ مي آورند و امضا مي کنند. اين اقتدار اولاً با همت و مجاهدت متخصصاني که قائل نبودند بايد رو به قبله غرب شد و انتظار نابودي کشيد بلکه بايد اراده کرد و توانست، به دست آمده و نه مذاکره. ثانياً توافقي که جامعيت و مانعيت نداشته باشد و راه در رو را براي حريف بد عهد باز بگذارد و همزماني و توازن تعهدات را رعايت نکرده باشد و امتيازات داده شده ما را برگشت ناپذير کند يا تعهدات آنها در مقابل امتيازات نقد واگذار شده از سوي ما را در حد وعده نسيه براي آينده- آن هم بدون ضمانت- فهرست کند، توافق پايا و مانا و قابل اتکايي نيست. به همين دليل نيز رهبر انقلاب چندين بار به بررسي دقيق و بستن راه هاي نقض عهد از سوي طرف بدعهد تاکيد کرده اند. آيا از دل اين واقعيت ها، اعتماد و حسن ظن به دولت هاي مستکبر عالم و ادعاي تغيير سياست خارجي برمي آيد و اصلاً چنين روياپردازاني صلاحيت چنين اظهارنظرهايي را دارند؟ نمي شود براي کتمان منافذ و نقاط ضعف متعدد متن برجام، از رهبري هزينه کرد اما رهنمود راهبردي معظم له را مبني بر اينکه آماده مبارزه با استکبار باشيد، دور زد و جشن سازش با شيطان بزرگ و برخي شيطانک هاي اروپايي گرفت، چنان که برخي محافل با دعوت و استقبال از وزير خارجه خبيث و دون پايه فرانسه (پيشنهاددهنده بازگشت سريع تحريم ها و آلت دست صهيونيست ها) مرتکب شدند.
به راستي آيا رفتار برخي سياسيون و رسانه ها مصداق آيات 117 تا 119 سوره آل عمران نيست که مي فرمايد «اي کساني که ايمان آورده ايد از غير خود، محرم و همراز نگيريد. آنها از هيچ دشمني و کوتاهي در حق شما کوتاهي نمي کنند و دوست دارند هر آنچه شما را رنج دهد. دشمني در کام آنان آشکار است و البته آنچه از دشمني در سينه خود پنهان مي کنند، بزرگ تر است... شما آنها را به دوستي مي گيريد و آنها شما را دوست نمي گيرند». به تعبير آيه 120 سوريه بقره «يهود و نصاري هرگز از تو راضي نمي شوند مگر اينکه آيين آنها را پيروي کني» و به تعبير حضرت امام در پيام 29 تير 67 «نکته مهمي که بايد آن را اصل و اساس سياست خود با بيگانگان قرار دهيم اين است که دشمنان ما و جهانخواران تا کي و تا کجا ما را تحمل مي کنند. به يقين آنها مرزي جز عدول از همه هويت ها و ارزشهاي معنوي و الهي مان نمي شناسند. به گفته قرآن کريم، هرگز دست از مقاتله و ستيز با شما بر نمي دارند مگر اينکه شما را از دينتان برگردانند. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم صهيونيست ها و آمريکا و شوروي در تصميمشان خواهند بود تا هويت و شرافت مکتبي مان را لکه دار نمايند... چه خوب است به اين سوال ]از سوي مغرضين[ پاسخ داده شود که ملت هاي جهان سوم و مسلمان و خصوصاً ملت ايران در چه زماني نزد غربي ها و شرقي ها احترام و اعتبار داشته اند که امروز بي اعتبار شده اند؟»
پذيرش تصويب قطعنامه در برجام و تدوين ساز و کار اجرايي آن، دور زدن صريح «قانون اساسي» و «رهبري» است؛ همچنان که پذيرش محدوديت هاي بالاي 10 سال (15 سال در زمينه کاهش ذخاير 10 هزار کيلويي به 300 کيلو - 15 سال توقف غني سازي در فردو و...) و بعضاً تا 25 سال، موکول کردن رفع تحريم ها به پس از اجراي تعهدات ايران (از جمله شامل خروج 98 درصد ذخاير اورانيوم غني شده از کشور، برچيدن 14 هزار سانتريفيوژ، تغيير کاربري رآکتور آب سنگين اراک، عدم استفاده از سانتريفيوژهاي پيشرفته)، ممنوعيت ساخت و سازهاي جديد، ورود به حريم امنيت ملي در حوزه تصميماتي و موشکي، موکول کردن اقدامات توافق و لغو تحريم ها به راستي آزمايي پيچيده و بي سروته آژانس از جمله در زمينه مصاحبه دانشمندان و بازرسي مراکز نظامي و قس علي هذا. اين خطوط قرمز تضمين توازن و تعادل توافق است.ساز و کار اين روند طبق برجام، به واسطه قطعنامه 2231 و توافق با آژانس کاملاً ريل گذاري شده است. تامين رضايت آژانس و رضايت کميسيون مشترک که 6 عضو از 8 عضو آن طرف دعواي ما هستند، نقطه ثقل اين پکيج است. رکن دوم توافق، تقدم تعهدات واقعي و روشن ما در مقابل تعهدات نسيه غرب است. واقعيت سوم، برگشت ناپذيري واگذاري هاي ما در مقابل برگشت پذيري خودکار وعده آنها براي تعليق 13 درصدي تحريم هاست.
اين توافق برخلاف تصور ما تمهيدي براي بستن دست طرف ايراني درحوزه هاي اقتصاد خارجي و ديپلماسي و امنيت ملي و قدرت نظامي و امنيت اطلاعاتي است و نه گشودن دست ايران. ما ذخاير سوخت 20 درصد و حدود 10 هزار کيلو اورانيوم 3/5 درصد و 19 هزار سانتريفيوژ فعال- از جمله در تاسيسات فردو- و راکتور اراک را داشتيم که چانه زني کنيم اما اگر قرار باشد ظرف چند ماه همه اين مهره هاي بازي را بدهيم- که بايد چنين کنيم تا تازه در کنار راستي آزمايي آژانس درباره گذشته و حال برنامه هسته اي ايران، نوبت شروع تعهدات غرب برسد- 6 ماه بعد چه چيزي دست ما را مي گيرد؟ آيا مثلاً ذخيره اورانيوم غني شده ظرف 10 سال را مي توان در چند ماه احيا کرد يا 14 هزار سانتريفيوژ را زودتر از 3-4 سال از نو چيد و آبشار ساخت؟ شما جاي فلان شرکت خارجي باشيد که مشتاق معامله با ايران است اما مي بيند ماشه اي کشيده شده که با کمترين اشاره اي- مانند تله موش- عمل مي کند حاضريد ريسک بکنيد و معامله پايدار حداقل يک ساله انجام دهيد؟
سوالات مهمي در اين ميان وجود دارد. 1- آمريکا و متحدانش چرا بايد تحريم هاي اصلي و موثر را متوقف کنند به خصوص در موقعيتي که دست ايران از برخي امتيازها تهي مي شود؟ 2- اعتماد محض به وعده آمريکا و انگليس و فرانسه و آلمان، رکن اصلي توافق است در حالي که آنها مي گويند مبناي تعامل ما با ايران راستي آزمايي است و نه توافق. در اين شرايط که آنها به صراحت مي گويند به ايران اعتماد نخواهند کرد، ما چگونه و با چه تضميني بايد اعتماد کنيم؟ اين دو سوال که اجراي توافق متوقف به يافتن پاسخ آنهاست، همچنان بي جواب مانده است. رفتار غرب در تبديل چند قطعنامه به يک قطعنامه سخت گيرانه تر، رفتار نزول خوار کلاهبرداري است که ممکن است چند چک 2-3 ميليون توماني را بگيرد و با منت گذاري بگويد 7-8 چک شما را تبديل به يک چک کردم. اما وقتي به رقم چک جديد نگاه مي کنيد، معلوم مي شود رقم اين بدهي چند صد ميليون تومان شده است!
توافق عادلانه و پايدار با غرب، يک سوء تفاهم بزرگ است. غرب به زعم خود دنبال اجراي يک نقشه کلي 10 ساله براي اثرگذاري در محيط داخلي و خارجي ايران و تغيير رفتار جمهوري اسلامي به مثابه بدل تغيير ساختار (مسخ و استحاله هويت) است و در اين ميان روي طيف هاي «تجديدنظرطلب»، «مرعوب» و «اصالت پيروزي در انتخابات به هر قيمت» حساب کرده است. سخنان جان کري در شوراي روابط خارجي آمريکا در اين باره صريح است و عجيب اينکه عناصر نام برده شده از سوي وي لااقل نمي گويند که تو غلط مي کني نگران ماندگاري ما در سياست ايران هستي. توافق تصويب شود يا نشود، فاز تازه و مهمي از چالش ميان ما و استکبار شروع شده و اين مذاکرات، شروع يک چالش بزرگ است نه پايان آن. چنين واقعيتي را بايد فهميد و وسط ميدان آمد که مقتداي انقلاب فرمود تشخيص در وقت لازم و اقدام در وقت لازم است که فضيلت ها و ارزشها را حفظ مي کند. مردم ما از شب قدر تا روز قدس و از حماسه 22 بهمن تا تشييع با شکوه 270 غواص خط شکن نشان دادند که پاي کارند. مي مانند خواص که نبايد از ملت و مقتداي خود جا بمانند. به تعبير امير مومنان «فَقُمتُ بالامرحين فشلوا.... در حالي که ديگران فشل بودند براي اقامه امر الهي به پا خاستم و در حالي که ديگران پنهان مي شدند خود را به رخ کشيدم و گفتم آنگاه که ديگران از گفتار عاجز بودند». امروز روز خط شکني است، براي همه آنها که مصاف با استکبار را انتظار کشيده اند. نويسنده: محمد ايماني