يادداشت روز اوین نامه ی کیهان"ترمز نباشيد،آماده باشيد !"

اوین نامه ی کیهان 5 شنبه 1 مرداد ماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان"ترمز نباشيد،آماده باشيد !"
سربازجو شریعت نداری می داند که خامنه ای برای اینکه وحشت از بحران اقتصادی وخیزش عمومی مردم ناراضی به جان آمده دارد . لذا با سرکشی جام زهر هسته ای تلاش کرده است ازو امداربودن به پاسداران  وحامیان شان خود رارها کند .یا حداقل فشارشان را کاهش دهد تا دیگر مجبور نباشد تبدیل به بلندگوی دایمی شان شود . بنابراین قلم انتقادی وسناریو سازی اش همچون دوران خاتمی و احمدی نژادی کاربرد و برایی ندارد . به خصوص اینکه می داند نتیحه صدها یادداشت های روزش که درد فاع از برنامه ی هسته ای واهداف نظامی اش بادهواشده است .تاجاییکه از طریق همین یادداشت های قبل از دیدارو سخنرانی های خامنه ای  بود که برایش تعیین و تکلیف می کرد تا چه بگوید .ولی چون تصور نمی کرد که توافق هسته ای از موضع ضعف وتسلیم پذیرفته شود  . بنابراین قلمش دچار لرزش و ضعف وحتی ترس شده است .چون همچون گذشته قادر نیست شمشیر از رو بسته با رقیب برخورد کند و عربده کشی وتهدید نماید . برای همین بطورا توکشیده پیرامون توافق هسته ای قلمفرسایی کرده و خطاب به حامیان روحانی موافق توافق هسته  ای درا بتدای یادداشت روز خود گفته است:
 اگرچه يک جريان خزنده و چند نفره که برخي روزنامه ها و سايت هاي زنجيره اي را از پشت صحنه مديريت مي کنند، اصرار دارند هر انتقادي را به حساب مخالفت و حتي دشمني انتقادکنندگان با انتقادشوندگان بنويسند و اين روزها بيشترين تلاش خود را روي مسائل هسته اي متمرکز کرده اند ولي فارغ از هياهوي اين جريان به آساني مي توان نقد منصفانه و دلسوزانه را به ارزيابي نشست و سره را از ناسره تشخيص داد.
در ادامه سربازجو شریعت نداری نقد منصفانه  و دفاع از موشک های بالستیکی و چاشنی عوامفریبانه ی حرام بودن سلاح هسته ای ومخاطب قرار دادن تیم مذاکره کننده ی هسته ای دولت روحانی  افزوده است :
بنابرايناگر موشک ها از قابليت حمل کلاهک هسته اي برخوردارند و ايران در حالي که استفاده از سلاح اتمي را حرام قطعي مي داند براساس بند 3 از ضميمه B قطعنامه اخير شوراي امنيت سازمان ملل بايستي آزمايش و توليد آن را متوقف کند و اين موشک ها را از سامانه تسليحاتي خود کنار بگذارد! حالابايد از برادران عزيزمان در تيم مذاکره کننده هسته اي پرسيد؛ مگر قرار نبود از دسترسي حريف به مراکز نظامي و توان تسليحاتي کشورمان جلوگيري شود؟ پس چرا علاوه بر دسترسي، به دشمنان تابلودار ايران اسلامي اجازه دست اندازي نيز داده شده است؟!
بند مورد اشاره يکي از موذيانه ترين ترفندهاي به اصطلاح حقوقي حريف است، چرا که واژه تسليحات هسته اي شامل همه انواع سلاح هاي هسته اي اعم از بمب يا کلاهک هسته اي و برخي از انواع ديگر است. و از سوي ديگر، تعهد ما براساس معاهده 
NPT و آنچه در برجام آمده است، عدم انحراف -DIVERSION- فعاليت هسته اي کشورمان به سوي توليد سلاح هسته اي است. از اين روي - دقت کنيد- در حالي که الزام ايران به خودداري از توليد سلاح هسته اي موضوع اصلي توافق وين و قطعنامه شوراي امنيت است و اين موضوع در تمامي بندها و مفاد توافق و قطعنامه آمده، ديگر چه نيازي به تاکيد جداگانه بر کلاهک هسته اي بوده است؟! مگر نه اينکه کلاهک هسته اي نيز يکي از انواع سلاح هاي هسته اي است بنابراين تاکيد بر عدم توليد سلاح هسته اي شامل کلاهک هسته اي نيز بوده و هست و با جرات مي توان گفت تاکيد جداگانه بر آن فقط با هدف دست اندازي به صنايع موشکي کشورمان صورت پذيرفته است. کاش عزيزانمان با حساسيت بيشتري به اين بند از ضميمه B توجه مي فرمودند.  
 بالاخره سربازجو شریعت پس از بررسی و تحلیل توافق هسته ای و با نقد منصفانه اش تناقضاتش را برجسته کرده است  و در پایان همچون خامنه ای از موضع دشمن شناسی خطاب به معدود کساني که به قول وی  احتمالافريب بزک آمريکا از سوي جماعت اندک و کم شمار وادادگان را خورده اند، توصیه یا تهدید کرده است در اين مسير سنگ اندازي نکنيد؛ ترمز نباشيد، آماده باشيد چون
مبارزه با دشمن تعطیل بردار نیست:
  اگرچه باز هم دراين باره گفتني هايي هست که به آن خواهيم پرداخت ولي شنيدني ترين اين گفتني ها، آن است که فاصله پر نشدني فقط ميان توده يکپارچه مردم و مسئولان از هر سليقه و نگاه با دشمنان کينه توز اسلام و انقلاب و نظام است و تفاوت سليقه هاي دروني نمي تواند غفلت از دشمنان بيروني را در پي داشته باشد و به قول حضرت آقا در بيانات اخيرشان، سند وين تصويب بشود يا نشود در مواضع جمهوري اسلامي ايران نسبت به آمريکا، حمايت از نهضت هاي مقاومت و هيچيک از ديگر اصول بنيادين انقلاب تغييري ايجاد نمي شود. حضرت ايشان پيش از اين نيز در ديدار صميمي دانشجويان تاکيد کرده بودند؛ «مبارزه با استکبار و نظام سلطه براساس مباني قرآني هيچگاه تعطيل پذير نيست و امروز آمريکا کامل ترين مصداق استکبار است... خودتان را براي ادامه مبارزه با استکبار آماده کنيد» بنابراين خطاب به معدود کساني که احتمالافريب بزک آمريکا از سوي جماعت اندک و کم شمار وادادگان را خورده اند، بايد گفت؛ در اين مسير سنگ اندازي نکنيد؛ ترمز نباشيد، آماده باشيد

 اگرچه يک جريان خزنده و چند نفره که برخي روزنامه ها و سايت هاي زنجيره اي را از پشت صحنه مديريت مي کنند، اصرار دارند هر انتقادي را به حساب مخالفت و حتي دشمني انتقادکنندگان با انتقادشوندگان بنويسند و اين روزها بيشترين تلاش خود را روي مسائل هسته اي متمرکز کرده اند ولي فارغ از هياهوي اين جريان به آساني مي توان نقد منصفانه و دلسوزانه را به ارزيابي نشست و سره را از ناسره تشخيص داد. در کلام خداوند سبحان نيز آمده است؛ «فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه، آن گروه از بندگان مرا بشارت ده که سخنان (متفاوت) را مي شنوند و از بهترين آنها پيروي مي کنند» (آيات 17 و 18 سوره مبارکه زمر) از اين روي و قبل از ورود به موضوع اصلي يادداشت پيش روي اشاره به اين نکته ضروري است که انتقادي اگر در ميان است- که هست- بيرون از هياهوي جريان مرموز ياد شده در همراهي با تيم محترم کشورمان است و نه فقط در خور شنيدن، بلکه پس از ارزيابي مستندات آن، شايسته به کار بستن نيز خواهد بود.
    و اما، پيش از اين درباره توافق وين و مفاد قطعنامه اي که روز دوشنبه با عنوان تضمين توافق ياد شده در شوراي امنيت سازمان ملل به تصويب رسيد، انتقاداتي جدي داشتيم و امروز با توجه به تراکم بحث ها و نظرات مطرح شده درباره بند3 ضميمه B از قطعنامه شوراي امنيت که موضوع آن موشک هاي بالستيک ايران است، اشاره به چند نکته را ضروري مي دانيم. نکاتي که اگر از هم اکنون براي آن چاره اي انديشيده نشود، مي تواند پي آمدهاي خطرناکي در پي داشته باشد. بخوانيد؛ در بند 3 از ضميمه B قطعنامه اخير شوراي امنيت سازمان ملل آمده است «ازايران خواسته مي شود تا هيچ فعاليتي مرتبط با موشک هاي بالستيک طراحي شده با قابليت حمل تسليحات هسته اي صورت ندهد. از جمله شليک هرگونه موشک با استفاده از فناوري هاي مربوط به موشک هاي بالستيک، تا زمان هشت سال پس از «روز پذيرش برجام» و تا زماني که آژانس بين المللي انرژي اتمي گزارشي ارائه دهد که «جمع بندي مبسوط» را تائيد کند، بسته به اين که کدام زودتر اتفاق بيفتد» و در اين باره گفتني است که؛ 1- موضوع بند ياد شده اگرچه در نگاه اول، «موشک هاي بالستيک با قابليت حمل تسليحات هسته اي» است و شايد همين «ظاهر فريبنده» برخي از دوستان را به اين باور کشانده است که موشک هاي بالستيک ايران مشمول اين بند نمي شوند! ولي فقط با اندکي دقت به وضوح مي توان ديد که «قابليت حمل کلاهک هسته اي» فقط يک بهانه براي توقف توليد، آزمايش و نهايتا حذف اين سلاح استراتژيک - و متعارف- از سامانه تسليحاتي کشورمان است... که عواقب فاجعه آميز آن به آساني قابل فهم خواهد بود. اما چرا؟!
    2-
موشک هاي بالستيک -BALLISTIC MISSILE- معمولادر چهار نوع کوتاه برد (زير 1000 کيلومتر)، ميان برد (بين 1000 تا 3500 کيلومتر)، بلند برد (3500 تا 5500 کيلومتر) و قاره پيما ( با برد بيش از 5000 کيلومتر) ساخته مي شود.
    
آن دسته از موشک هاي بالستيک که قابليت حمل کلاهک هسته اي دارند با موشک هاي بالستيکي که خرج انفجاري و سرجنگي معمولي دارند، از ساختار مشابهي برخوردار هستند و هيچگونه تفاوتي با يکديگر ندارند. تنها تفاوت اين دو نوع موشک بالستيک در «کلاهک» يا «سرجنگي» -WARHEAD- آنهاست که مي تواند «هسته اي» و يا معمولي باشد. گفتني است هر موشک بالستيکي که بتواند يک سرجنگي به وزن 200 کيلوگرم را با خود حمل کند، مي تواند به جاي خرج انفجاري معمولي، کلاهک هسته اي داشته باشد. به همين علت، امروزه از موشک هاي بالستيک ميان برد و بلندبرد براي حمل کلاهک هسته اي استفاده مي شود.
    اکنون با شرحي که گذشت به متن بند 3 از ضميمه B باز مي گرديم. بسياري از موشک هاي بالستيک ايران از نوع ميان برد يعني با برد 1000 تا 3500 کيلومتر هستند. بنابراين از قابليت حمل کلاهک هسته اي برخوردارند و ايران در حالي که استفاده از سلاح اتمي را حرام قطعي مي داند براساس بند 3 از ضميمه B قطعنامه اخير شوراي امنيت سازمان ملل بايستي آزمايش و توليد آن را متوقف کند و اين موشک ها را از سامانه تسليحاتي خود کنار بگذارد! حالابايد از برادران عزيزمان در تيم مذاکره کننده هسته اي پرسيد؛ مگر قرار نبود از دسترسي حريف به مراکز نظامي و توان تسليحاتي کشورمان جلوگيري شود؟ پس چرا علاوه بر دسترسي، به دشمنان تابلودار ايران اسلامي اجازه دست اندازي نيز داده شده است؟!
    
بايد توجه داشت که سامانه موشک هاي بالستيک يکي از اصلي ترين فاکتورها و اهرم هاي دفاعي کشورمان است و نتيجه دست اندازي حريف به اين سامانه غير از خلع سلاح ايران اسلامي در مقابل دشمنان منطقه اي و فرامنطقه اي آن هيچ معنا و مفهوم ديگري ندارد. ضمن آن که اين دسترسي ها و دست اندازي ها به موشک هاي بالستيک ختم نمي شود و اين رشته سر درازتري دارد و مي تواند ايران اسلامي را به اندازه اي تضعيف کند که حتي توان مقابله با گروه فکسني داعش را هم نداشته باشد... که در فرصتي ديگر به آن خواهيم پرداخت.
    
و درباره اهميت موضوع تنها به آيه 102 از سوره مبارکه نساء اشاره مي کنيم که خطاب به رزمندگان اسلام هشدار اکيد مي دهد؛« ... کافران دوست دارند که شما از سلاح و متاع خود غافل شويد تا آنگاه، يکباره بر شما بتازند».
    3
- اعضاي محترم تيم هسته اي کشورمان و برخي ديگر از شخصيت هاي سياسي که ظاهرا به عواقب خطرناک بند 3 از ضميمه B قطعنامه شوراي امنيت پي برده اند در توضيح بند مزبور و چاره جويي براي پيشگيري از عواقب آن اظهاراتي داشته و دارند که ضمن تقدير از شهامت آنان در اذعان هر چند تلويحي به اين خطا و تلاش براي چاره جويي آن، بايد گفت؛ راه کارهاي ارائه شده از جانب اين عزيزان و تفسير آنان از بند ياد شده کارساز نيست که به نمونه هايي از آن اشاره اي گذرا خواهيم داشت؛
    
مي فرمايند؛ موشک هاي بالستيکي که قابليت حمل کلاهک هسته اي دارند با آن دسته از موشک هاي بالستيک که «سرجنگي» غيرهسته اي حمل مي کنند، تفاوت ساختاري دارند. که ديديم ندارند!
    مي گويند؛ نقض قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل به معناي نقض توافق وين نيست! که بايد گفت؛ 
    
اولا؛ توافق وين (برجام) ضميمه A از قطعنامه است بنابراين نقض هر يک از مواد و بندهاي آن به مفهوم نقض برجام خواهد بود.
    
ثانيا؛ قطعنامه اخير شوراي امنيت با عنوان «تضمين توافق وين» صادر شده است بنابراين جايگاه قانوني و الزام مفاد آن برتر و فراتر از توافق وين است و اگر چنين نبود، نقش تضميني قطعنامه براي «برجام» معنا و مفهومي نداشت.
    
اعلام مي دارند که نقض قطعنامه موجب بازگشت تحريم ها نخواهد شد و از اين نکته بديهي عبور مي کنند که قطعنامه هاي قبلي شوراي امنيت تنها به علت تجميع در قطعنامه اخير به حالت تعليق درآمده اند بنابراين نقض قطعنامه 2231 براساس روندي که طراحي شده است، تمامي قطعنامه هاي قبلي را باز مي گرداند. 
    مي فرمايند؛ اگر حريف بند 3 از ضميمه B را به مفهوم توقف توليد و آزمايش ممنوعيت برخورداري کشورمان از موشک هاي بالستيک تفسير کند، بدون توجه به تبعات نقض قطعنامه از اجراي اين بند خودداري مي کنيم! که بايد گفت؛
     اولا؛ بند ياد شده غير از آنچه اشاره شد تفسير ديگري ندارد و ثانيا؛ «چرا عاقل کند کاري که باز آرد پشيماني» و با عرض پوزش بايد پرسيد، چرا علي رغم آنهمه تاکيد و هشدار درباره حفظ حريم نظامي و توانمندي هاي دفاعي کشورمان به حريف اجازه تحميل اين بند خطرناک داده شده است؟ که اکنون براي خروج از آن ناچار به نقض قطعنامه و تحمل پي آمدهاي آن باشيم؟!
    4-
بند مورد اشاره يکي از موذيانه ترين ترفندهاي به اصطلاح حقوقي حريف است، چرا که واژه تسليحات هسته اي شامل همه انواع سلاح هاي هسته اي اعم از بمب يا کلاهک هسته اي و برخي از انواع ديگر است. و از سوي ديگر، تعهد ما براساس معاهده NPT و آنچه در برجام آمده است، عدم انحراف -DIVERSION- فعاليت هسته اي کشورمان به سوي توليد سلاح هسته اي است. از اين روي - دقت کنيد- در حالي که الزام ايران به خودداري از توليد سلاح هسته اي موضوع اصلي توافق وين و قطعنامه شوراي امنيت است و اين موضوع در تمامي بندها و مفاد توافق و قطعنامه آمده، ديگر چه نيازي به تاکيد جداگانه بر کلاهک هسته اي بوده است؟! مگر نه اينکه کلاهک هسته اي نيز يکي از انواع سلاح هاي هسته اي است بنابراين تاکيد بر عدم توليد سلاح هسته اي شامل کلاهک هسته اي نيز بوده و هست و با جرات مي توان گفت تاکيد جداگانه بر آن فقط با هدف دست اندازي به صنايع موشکي کشورمان صورت پذيرفته است. کاش عزيزانمان با حساسيت بيشتري به اين بند از ضميمه B توجه مي فرمودند. 
    5- و بالاخره اگرچه باز هم دراين باره گفتني هايي هست که به آن خواهيم پرداخت ولي شنيدني ترين اين گفتني ها، آن است که فاصله پر نشدني فقط ميان توده يکپارچه مردم و مسئولان از هر سليقه و نگاه با دشمنان کينه توز اسلام و انقلاب و نظام است و تفاوت سليقه هاي دروني نمي تواند غفلت از دشمنان بيروني را در پي داشته باشد و به قول حضرت آقا در بيانات اخيرشان، سند وين تصويب بشود يا نشود در مواضع جمهوري اسلامي ايران نسبت به آمريکا، حمايت از نهضت هاي مقاومت و هيچيک از ديگر اصول بنيادين انقلاب تغييري ايجاد نمي شود. حضرت ايشان پيش از اين نيز در ديدار صميمي دانشجويان تاکيد کرده بودند؛ «مبارزه با استکبار و نظام سلطه براساس مباني قرآني هيچگاه تعطيل پذير نيست و امروز آمريکا کامل ترين مصداق استکبار است... خودتان را براي ادامه مبارزه با استکبار آماده کنيد» بنابراين خطاب به معدود کساني که احتمالافريب بزک آمريکا از سوي جماعت اندک و کم شمار وادادگان را خورده اند، بايد گفت؛ در اين مسير سنگ اندازي نکنيد؛ ترمز نباشيد، آماده باشيد. نويسنده: حسين شريعتمداري