روزی نامه س حکومتی جمهوری اسلامی شنبه 14 تیرماه سال
1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری
اسلامی " بعد از توافق "
درشرایطی که هم جان کری وهم ظریف اعتراف کرده اند که
مذاکره ی سخت هسته ای ادامه دارد .معلوم نیست که برای چه سرمقاله نویس خواب نما
شده که خواب خوش توافق خوب مورد نظر خامنه ای وتیم مذاکره ی کننده ی هسته ای دولت
روحانی دیده است .مهمتراینکه مدعی شده که پس از امصای توافق تأکید شود که تحریم ها
دربست لغو شود . برای اینکه اذعان کرده اطلاعات،
اخبار و اظهارات دست اندرکاران مذاکرات هستهای رژیم وارونه ی ولایت فقیه و 1+5 همگی از حتمی بودن امضاء توافقنامه حکایت
دارند.
اماعجیب است که چرا در ادامه با کلمه شرطی " اگر" افزوده اگر این پیشبینی تحقق یابد، قطعاً همان چیزی
امضا خواهد شد که از نظر طرف ایرانی مذاکرات «توافق خوب» دانسته میشود. زیرا گروه
مذاکره کننده ایرانی فقط چیزی را امضا خواهد کرد که در آن، خطوط قرمز اعلام شده
توسط خامنه ای رعایت شده باشد.
مهمتراینکه سرمقاله نویس برخلاف گذشته که همیشه آژانس اتمی وبازرسانش را متهم به جاسوسی برای آمریکا می کرد .ولی اکنون ادعا کرده موفقیتآمیز توصیف شدن سفر «آمانو» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و اخباری که از پس گرفته شدن زیادهخواهیهای آمریکا درخصوص بازرسی مراکز نظامی و نظارتهای غیرمتعارف مربوط به فعالیتهای هستهای دردست میباشد، نشان میدهد که راه برای رسیدن به یک توافق خوب هموار شده است.
مهمتراینکه سرمقاله نویس برخلاف گذشته که همیشه آژانس اتمی وبازرسانش را متهم به جاسوسی برای آمریکا می کرد .ولی اکنون ادعا کرده موفقیتآمیز توصیف شدن سفر «آمانو» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و اخباری که از پس گرفته شدن زیادهخواهیهای آمریکا درخصوص بازرسی مراکز نظامی و نظارتهای غیرمتعارف مربوط به فعالیتهای هستهای دردست میباشد، نشان میدهد که راه برای رسیدن به یک توافق خوب هموار شده است.
بالاخره سرمقاله نویس درتعبیر خواب پنبه دانه ای خودنتیجه
گرفته است قطعاً تحریمها هم باید طبق نظر مسئولین ایرانی یکجا لغو شوند تا توافق
خوب تحقق یابد.
بهرحال
سرمقاله برای اینکه بیشتر لو داده
باشد که خواب رؤیایی اش واقعی نیست تأکید کرده
که بعد از امضاء توافق نامه، حداقل سه واقعیت را باید دولت و ملت ایران در
نظر داشته باشند و به دقت آنها را رعایت نمایند که شامل اقتصاد جهادی- مقاومتی
خامنه ای می شود .یعنی اینکه حتی در صورت توافق خوب هسته ای و لغو تحریم ها، ابی
برای ملت گرم نمی شود و کمکی هم به بحران اقتصادی
کشور نمی کند.
اطلاعات، اخبار و اظهارات دست اندرکاران مذاکرات هستهای ایران و 1+5 همگی
از حتمی بودن امضاء توافقنامه حکایت دارند. اگر این پیشبینی تحقق یابد، قطعاً
همان چیزی امضا خواهد شد که از نظر طرف ایرانی مذاکرات «توافق خوب» دانسته میشود.
زیرا گروه مذاکره کننده ایرانی فقط چیزی را امضا خواهد کرد که در آن، خطوط قرمز
اعلام شده توسط رهبر معظم انقلاب رعایت شده باشد.
موفقیتآمیز توصیف شدن سفر آقای «آمانو» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و اخباری که از پس گرفته شدن زیادهخواهیهای آمریکا درخصوص بازرسی مراکز نظامی و نظارتهای غیرمتعارف مربوط به فعالیتهای هستهای دردست میباشد، نشان میدهد که راه برای رسیدن به یک توافق خوب هموار شده است. قطعاً تحریمها هم باید طبق نظر مسئولین ایرانی یکجا لغو شوند تا توافق خوب تحقق یابد.
رسیدن به توافق و برچیده شدن پرونده مذاکرات هستهای ایران و 1+5 تنها راهی است که برای غرب به ویژه آمریکا باقی مانده است. آمریکا به خوبی میداند که با گزینه نظامی نمیتواند دانش هستهای ایران را نابود کند یا از کار بیاندازد. حربه تحریم هم زنگ زده شده و ناکارآمدی آن به اثبات رسیده بطوری که خود دولتمردان آمریکائی نیز از آن قطع امید کردهاند. گزینه سوم، که تنها گزینه باقی مانده برای آمریکا در موضوع فعالیتهای هستهای ایران است، رسیدن به توافقی است که نشان دهد ایران درصدد دست یابی به سلاح اتمی نیست و در عین حال به فعالیتهای خود در زمینه فناوری هستهای صلحآمیز و تحقیقات در این رشته ادامه خواهد داد.
چانهزنیها، تحریمها و فشارهای آمریکا و همدستانش در 12 سال گذشته نشان داده است که این روش به جائی نمیرسد و با جمهوری اسلامی ایران باید با زبان منطق سخن گفت و با اعتراف به حقوق قانونی ملت ایران و رعایت آن میتوان به این ماجرا خاتمه داد. این واقعیت را دولت یازدهم و گروه مذاکره کننده منتخب این دولت توانست به طرف غربی بفهماند و راه را برای رسیدن به توافقی که مبنی بر این واقعیتها باشد باز نماید.
بعد از امضاء توافق نامه، حداقل سه واقعیت را باید دولت و ملت ایران در نظر داشته باشند و به دقت آنها را رعایت نمایند.
اول آنکه درست مثل دوران مذاکرات که حیلهگریها و بد عهدیهای زیادی از طرف مقابل به ویژه آمریکا دیده شد، چنین وضعیتی برای بعد از امضاء توافق نامه نیر قابل پیشبینی است. طرف ایرانی باید با دقت کامل بر اجرای دقیق مفاد توافق بالاخص بخش تحریمها نظارت و از این طریق حقوق ملت ایران را بطور کامل استیفا نماید. از طرف ایران، با توجه به عملکرد روشنی که دارد و با در نظر گرفتن این واقعیت که اصولاً اعتقادی به تولید سلاح اتمی ندارد، تضمینهای لازم برای اجرای صحیح توافق نامه وجود دارد. بنابر این، تمام تلاشها و توجهات باید بر این نکته متمرکز باشد که طرف مقابل به تعهدات خود عمل نماید و تخطی و بدعهدی نکند. قطعاً اگر تضمینهای لازم در متن توافق نامه گنجانده شوند، اطمینان بیشتری به انجام صحیح تعهدات طرف مقابل وجود خواهد داشت.
دوم آنکه دولت و ملت ایران، در عین حال که از رهگذر امضاء توافق نامه هستهای و اجرای آن به گشایشهائی از نظر اقتصادی به ویژه با آزاد شدن دارائیهای بلوکه شده خود خواهند رسید، همواره باید برای پیامدهای بدعهدی احتمالی طرف مقابل آمادگی داشته باشند. به یاد داشته باشیم که آمریکا و بطور کلی غرب با نظام جمهوری اسلامی ایران به خاطر اصول و معیارهای این نظام مشکل دارد و حل شدن مساله هستهای به معنای برطرف شدن این مشکل نیست. به همین دلیل، ما باید همواره آماده مواجهه با کینهتوزیها و دشمنیهای غرب به ویژه آمریکا باشیم و خود را از گزند این دشمنان قسم خورده در امان ندانیم. امضاء توافق نامه نباید ما را از برخوردهای خصمانه دشمنانمان در خطوط اصلی مورد اختلاف آنان با ما غافل نماید.
و سوم آنکه در هر حال ما باید پیوند خود با اقتصاد مقاومتی را حفظ کنیم و آن را اصلیترین محور ترسیم کننده خطوط اقتصادی کشورمان بدانیم.
اقتصاد مقاومتی برای ملت ایران با توجه به شرایط جهان و منطقه و با عنایت به دشمنیهائی که علیه نظام اسلامی وجود دارد، یک استراتژی است. به اقتصاد مقاومتی هزگر نباید به عنوان یک تاکتیک و برنامه کوتاه مدتی که در مقطع خاصی به آن نیاز داریم نگاه شود. ما حتی با قطع نظر از دشمنیها و شرایط جهانی و منطقهای، به فرهنگ اقتصاد مقاومتی برای حل بسیاری از مشکلاتی که در بخشهای تولید و مصرف و نوع تقسیم ثروت در کشورمان داریم بشدت نیازمندیم. در همین ماه مبارک رمضان، علیرغم آنهمه تذکر که درباره ضرورت ترک شکم بارگی و لزوم توجه به نیازمندان داده میشود، اسرافها، زیادهرویها و اتلاف شدید نعمتهای خدا در جامعه ما آنچنان زیاد است که نمیتوان چنین وضعیتی را با یک جامعه اسلامی منطبق دانست. وجود بیش از 200 هزار خانواده محتاج به نان شب در تهران – آنگونه که شهردار تهران میگوید – و این واقعیت تلخ که بیش از 15 میلیون نفر در کشور، زیر خط فقر دارند، دولت و ملت را ملزم به تلاش برای ایجاد تغییرات اساسی در شیوه تقسیم ثروت و چگونگی الگوی مصرف مینماید. اینها محورهای مهمی برای حرکت در چارچوب اقتصاد مقاومتی هستند.
نظام جمهوری اسلامی اگر نتواند عدالت را به صورت همه جانبه در جامعه ایرانی محقق نماید، به رسالت خود عمل نکرده است. التزام به اقتصاد مقاومتی، علاوه بر مصونیت بخشیدن به کشور در برابر تهاجمات، عامل مهمی در تحقق عدالت نیز خواهد بود.
موفقیتآمیز توصیف شدن سفر آقای «آمانو» مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و اخباری که از پس گرفته شدن زیادهخواهیهای آمریکا درخصوص بازرسی مراکز نظامی و نظارتهای غیرمتعارف مربوط به فعالیتهای هستهای دردست میباشد، نشان میدهد که راه برای رسیدن به یک توافق خوب هموار شده است. قطعاً تحریمها هم باید طبق نظر مسئولین ایرانی یکجا لغو شوند تا توافق خوب تحقق یابد.
رسیدن به توافق و برچیده شدن پرونده مذاکرات هستهای ایران و 1+5 تنها راهی است که برای غرب به ویژه آمریکا باقی مانده است. آمریکا به خوبی میداند که با گزینه نظامی نمیتواند دانش هستهای ایران را نابود کند یا از کار بیاندازد. حربه تحریم هم زنگ زده شده و ناکارآمدی آن به اثبات رسیده بطوری که خود دولتمردان آمریکائی نیز از آن قطع امید کردهاند. گزینه سوم، که تنها گزینه باقی مانده برای آمریکا در موضوع فعالیتهای هستهای ایران است، رسیدن به توافقی است که نشان دهد ایران درصدد دست یابی به سلاح اتمی نیست و در عین حال به فعالیتهای خود در زمینه فناوری هستهای صلحآمیز و تحقیقات در این رشته ادامه خواهد داد.
چانهزنیها، تحریمها و فشارهای آمریکا و همدستانش در 12 سال گذشته نشان داده است که این روش به جائی نمیرسد و با جمهوری اسلامی ایران باید با زبان منطق سخن گفت و با اعتراف به حقوق قانونی ملت ایران و رعایت آن میتوان به این ماجرا خاتمه داد. این واقعیت را دولت یازدهم و گروه مذاکره کننده منتخب این دولت توانست به طرف غربی بفهماند و راه را برای رسیدن به توافقی که مبنی بر این واقعیتها باشد باز نماید.
بعد از امضاء توافق نامه، حداقل سه واقعیت را باید دولت و ملت ایران در نظر داشته باشند و به دقت آنها را رعایت نمایند.
اول آنکه درست مثل دوران مذاکرات که حیلهگریها و بد عهدیهای زیادی از طرف مقابل به ویژه آمریکا دیده شد، چنین وضعیتی برای بعد از امضاء توافق نامه نیر قابل پیشبینی است. طرف ایرانی باید با دقت کامل بر اجرای دقیق مفاد توافق بالاخص بخش تحریمها نظارت و از این طریق حقوق ملت ایران را بطور کامل استیفا نماید. از طرف ایران، با توجه به عملکرد روشنی که دارد و با در نظر گرفتن این واقعیت که اصولاً اعتقادی به تولید سلاح اتمی ندارد، تضمینهای لازم برای اجرای صحیح توافق نامه وجود دارد. بنابر این، تمام تلاشها و توجهات باید بر این نکته متمرکز باشد که طرف مقابل به تعهدات خود عمل نماید و تخطی و بدعهدی نکند. قطعاً اگر تضمینهای لازم در متن توافق نامه گنجانده شوند، اطمینان بیشتری به انجام صحیح تعهدات طرف مقابل وجود خواهد داشت.
دوم آنکه دولت و ملت ایران، در عین حال که از رهگذر امضاء توافق نامه هستهای و اجرای آن به گشایشهائی از نظر اقتصادی به ویژه با آزاد شدن دارائیهای بلوکه شده خود خواهند رسید، همواره باید برای پیامدهای بدعهدی احتمالی طرف مقابل آمادگی داشته باشند. به یاد داشته باشیم که آمریکا و بطور کلی غرب با نظام جمهوری اسلامی ایران به خاطر اصول و معیارهای این نظام مشکل دارد و حل شدن مساله هستهای به معنای برطرف شدن این مشکل نیست. به همین دلیل، ما باید همواره آماده مواجهه با کینهتوزیها و دشمنیهای غرب به ویژه آمریکا باشیم و خود را از گزند این دشمنان قسم خورده در امان ندانیم. امضاء توافق نامه نباید ما را از برخوردهای خصمانه دشمنانمان در خطوط اصلی مورد اختلاف آنان با ما غافل نماید.
و سوم آنکه در هر حال ما باید پیوند خود با اقتصاد مقاومتی را حفظ کنیم و آن را اصلیترین محور ترسیم کننده خطوط اقتصادی کشورمان بدانیم.
اقتصاد مقاومتی برای ملت ایران با توجه به شرایط جهان و منطقه و با عنایت به دشمنیهائی که علیه نظام اسلامی وجود دارد، یک استراتژی است. به اقتصاد مقاومتی هزگر نباید به عنوان یک تاکتیک و برنامه کوتاه مدتی که در مقطع خاصی به آن نیاز داریم نگاه شود. ما حتی با قطع نظر از دشمنیها و شرایط جهانی و منطقهای، به فرهنگ اقتصاد مقاومتی برای حل بسیاری از مشکلاتی که در بخشهای تولید و مصرف و نوع تقسیم ثروت در کشورمان داریم بشدت نیازمندیم. در همین ماه مبارک رمضان، علیرغم آنهمه تذکر که درباره ضرورت ترک شکم بارگی و لزوم توجه به نیازمندان داده میشود، اسرافها، زیادهرویها و اتلاف شدید نعمتهای خدا در جامعه ما آنچنان زیاد است که نمیتوان چنین وضعیتی را با یک جامعه اسلامی منطبق دانست. وجود بیش از 200 هزار خانواده محتاج به نان شب در تهران – آنگونه که شهردار تهران میگوید – و این واقعیت تلخ که بیش از 15 میلیون نفر در کشور، زیر خط فقر دارند، دولت و ملت را ملزم به تلاش برای ایجاد تغییرات اساسی در شیوه تقسیم ثروت و چگونگی الگوی مصرف مینماید. اینها محورهای مهمی برای حرکت در چارچوب اقتصاد مقاومتی هستند.
نظام جمهوری اسلامی اگر نتواند عدالت را به صورت همه جانبه در جامعه ایرانی محقق نماید، به رسالت خود عمل نکرده است. التزام به اقتصاد مقاومتی، علاوه بر مصونیت بخشیدن به کشور در برابر تهاجمات، عامل مهمی در تحقق عدالت نیز خواهد بود.