چرا آثار نماز را در زندگي خود نمي بينيم؟

چرا آثار نماز را در زندگي خود نمي بينيم؟  12 تیر -94
اول چرا کشورهایی که مسلمان نیستند و شهروندان شان نماز نمی خوانند هم پیشترفته  تراز کشورهای اسلامی اند؟ هم اینکه  مردمش شاد  و سالم ترندو دررفاه بهتری اندو به دلیل سیستم خدماتی درمان بهداشت درست  عمر طولانی تری هم دارند . درصورتیکه بر خلاف ادعایی که شده است آيا اگر انسان به نمازش توجه کند مي تواند اميدوار باشد که تمام جوانب زندگي اش خوب شود؟ اخلاقش خوب شود؟ ديگر از صفات زشت دست بر مي دارد و...؟ سئوال است که چرا خامنه ای و پیروانش در حوزه ها و امام جمعه ها و بازجویانش در سیاه چال ها و ارگان های سرکوبگر  وسانیدیس خورانش توی خیابان هاودانشگاه ها و مکان های ا جرای کنسرت های موسیقی به ویژه سربازجو شریعت نداری که این مطلب را از خبرگزاری دروغ پرداز پاسداران فارس کپی کرده  وهمه پیشانی بام هرن مازد اغ سوزانده ها دارای چنین صفات ذ کر شده ای نیستند؟

نماز بهترين اعمال ديني است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادت هاي ديگر هم قبول مي شود و اگر پذيرفته نشود اعمال ديگر هم قبول نمي شود، همان طور که اگر انسان شبانه روزي پنج نوبت در نهر آبي شست وشو کند، آلودگي در بدنش نمي ماند، نمازهاي پنج گانه هم انسان را از گناهان پاک مي کند و سزاوار است که انسان نماز را در اوّل وقت بخواند و کسي که نماز را پست و سبک شمارد مانند کسي است که نماز نمي خواند، با اين وجود يکي از سوالاتي که ذهن مخاطبان را به خود جلب کرده اين است چرا ما آثار نماز را در زندگي خود نمي بينيم؟ آيا اگر انسان به نمازش توجه کند مي تواند اميدوار باشد که تمام جوانب زندگي اش خوب شود؟ اخلاقش خوب شود؟ ديگر از صفات زشت دست بر مي دارد و...؟ گناهان را ترک مي کند و کلاً براي دستيابي به آثار نماز چه بايد کرد؟     
    
مرکز تخصصي نماز در جواب اين پرسش مي گويد:
    بي اعتنايي به نماز و توجه نکردن و عدم رسيدگي به آن سبب شده که نماز امري ساده، بي ارزش و پيش پا افتاده شناخته شود و گروهي آن را کاري بي فايده و عملي بي اثر در زندگي خود بدانند و حتي کار به جايي برسد که عده اي بگويند نماز چه اثري در زندگي دارد و حال آنکه هر کسي به ميزان معرفت و شناخت خود از نماز بهره مي برد و چون معرفت و ايمان افراد با هم متفاوت است، نمازهاي آنها و آثار آن نمازها نيز مختلف است.
    
    
از مجموع آيات و روايات بر مي آيد که نمازها از نظر اثرگذاري بر سه قسم است:
    نماز بي اثر

    نمازهايي که مهر« باطل» بر روي آنها نقش مي بندد، چه بسيار افرادي که به دليل کوتاهي در فراگيري احکام و عدم آشنايي با احکام نماز، حتي بدون اينکه خودشان هم متوجه باشند نمازشان باطل است از همين رو بهره اي از آثار نماز نمي برند و يا آنکه نماز خود را به جهت ديدن ديگران(ريا) مي خوانند و به محض دگرگون شدن شرايط و بر هم خوردن اوضاع، ديگر نه از نماز خبري است و نه از نمازگزار.
    
    
نماز با اثر کم يا متوسط
  عمده نمازها اين گونه است. نمازهايي که بدون خشوع و خضوع، بدون مراعات شرايط بدون رعايت آداب باطني و عرفاني و... خوانده مي شود.
    
    
نماز پر اثر
    نمازهاي نابي که تمامي شرايط قبولي نماز در آن رعايت مي شود، اين نماز بهترين وسيله براي قرب به خدا، جامع ترين مظهر عبوديت، بندگي و کامل ترين نمونه شکر و سپاسگزاري است، اين نماز عامل نيرومند و موثري در صلاح حال فرد و جامعه است و عبادتي است که از جهت تربيت و سازندگي به راستي بي نظير است، چنين نمازي است که انسان را به تمامي آثار و برکات نماز نائل مي سازد و نمازگزار به خوبي از برکات آن بهره مي برد.

    به طور مسلم اگر انسان مومن به نماز خود توجه کند و رابطه اش را با خداي خود هر چقدر هم که ضعيف و کم رنگ باشد، قطع نکند و همين ارتباط ضعيف را روز به روز تقويت کند تا به تدريج به درجات عالي قرب و معرفت خداي متعال برساند

        
نماز تاثير خود را در تمام جوانب زندگي انسان خواهد گذاشت اما به شرط اينکه:
    گرت هواست که معشوق نگسلد پيوند 

    نگاهدار سر رشته تا نگه دارد

    لذا انسان با ايمان بايد بکوشد با تمرين و تصميم و اراده قوي به نمازش عمق و شور و حال ببخشد و با مراجعه به علماي دين و مطالعه کتاب هايي که درباره احکام نماز و همچنين اسرار و نکات ظريف نماز بيان شده و نيز مطالعه شرح حال بزرگاني که به نماز عشق مي ورزيده اند و نماز آنها نمونه اي از معراج مومن بوده است، به تدريج و کم کم بر حضور و توجه در نمازش بيفزايد و شور و نشاط خود را در حال نماز بيشتر کند تا از اين طريق نمازي کامل و قابل قبول درگاه الهي را اقامه کرده و به دنبال آن آثارو برکات نماز را روز به روز در زندگي خود بيشتر لمس کند، هر چند اين تاثيرگذاري در دراز مدت و اندک اندک صورت پذيرد.

        
در پايان ذکر چند نکته ضروري است:
    اول: آثار متعددي که براي عبادتي مانند نماز در روايات بيان شده به اين معنا نيست که لزوماً همه آنها با هم در يک فرد ظهور مي يابد، بلکه ممکن است در هر فردي متناسب با شرايط روحي و جسمي او برخي از آنها تحقق يابد و يا در فردي که آمادگي و زمينه کامل دارد، همه آنها محقق شود.

    دوم: تحقق آثار مادي و معنوي فراواني که در آيات و روايات براي نماز بيان شده مشروط به وجود شرايطي مثل اخلاص و توجه و حضور در نماز و مانند آن است و علاوه بر آن بايد موانع موجود بر سر راه تحقق اين آثار نيز بر طرف شود، مثلاً اگر انسان نماز شب بخواند، ولي از گناهان پرهيز نداشته باشد و يا نسبت به والدينش رعايت احترام را نکند و يا به حق الناس بي توجه باشد، بدون شک اين آثار زمينه تحقق و تبلور پيدا نمي کند و يا در حد ضعيفي که قابل احساس و درک نيست ظاهر مي شود.

    سوم: گاهي ظاهر نشدن آثار، لطف خداوند است و خداوند مي خواهد که بنده اش هميشه در خانه او بيايد و با او سخن بگويد و نجوا کند و اگر اين آثار را زود و سريع به بنده نماز شب خوان بدهد دچار غرور و خودبيني مي شود و اين غرور و عجب، مانع رسيدن او به مقامات و درجات بالاتر و عالي تر شود، پس در واقع اين لطف مخفي خداوند در حق بنده اش است.