توقع زدايي از برجام،دستور كار جديد خط نفوذ

اوین نامه ی کیهان 21 آذر - 95
توقع زدايي از برجام،دستور كار جديد خط نفوذ
3
سال بعد از بزك توافق

روحانی پس ازرئیس جمهورشدن چون فضا به نفعش بود برای اینکه از سوی رفسنجانی ومدعیان اصلاح طلب حمایت می شد .از سوی  دیگر جناح رقیب شکست خورده  از کما خارج نشده بود . بنابراین روحانی  وکابینه اش برروی مذاکره هسته ای و برجام  سرمایه گذاری کردند . از طرف دیگر جناح شکست خورده نمایش انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد-92 تمام هم وغم و بسیج  نیروی خودرا تمرکز برروی مخالفت بابرجام وبه شکست وبن بست کشانیدنش گذاشت  .  امامشکل روحانی خوشباوری اش از یک طرف و سازشکاری عدم افشاگری بدون لکنت زبان وی پیرامون مخالفان برجام از سوی دیگر بود به خصوص نقش برجسته مخالفت کردن پاسداران بابرجام ورسانه های خبری وابسته به این ارگان فاشیستی از جمله اوین نامه ی کیهان سربازجوشریعت نداری پاسدار اطلاعاتی سپاه را فاش نکرد تا مانع شود اینان  درجهت خلاف تصور روحانی برجام حرکت کنند . طوریکه اکنون اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری تیتر خبری زده است  " توقع زدايي از برجام،دستور كار جديد خط نفوذ" تا جواب سخنرانی 16 آذرر وحانی در 16 آذر دردانشگاه تهران را داده باشد .چون روحانی فاش ساخت  که گامی بدون مشورت و موافقت خامنه ای بارد وبدل کردن نامه های مکتوب محور برجام برنداشته است . یعنی توپ راانداخت توی زمین خامنه ای تاجلوی دهان مخالفان برجام رابسته باشد.

سرويس سياسي- ساختن چيزي شبيه معجزه از برجام قبل از نهايي شدن اين توافق دستورکار جريان نفوذ بود که اين خط فکري را به مجموعه دولت و رسانه ها تزريق مي کردند، حالاپس از گذشت سه سال دستور کار جديد اين جريان به توقع زدايي از برجام تغيير کرده است!
    جريان انتظار آفرين ديروز، اين روزها براي توقع زدايي از برجام بسيج شده اند. همان هايي که تا ديروز خيال پردازي هاي خود را در قالب دنياي پس از برجام براي مردم ترسيم مي کردند، اکنون بايد از آنها پرسيد اگر قرار بوده تحريم هاي اصلي لغو نشود و توقع دستاورد اقتصادي از برجام نداشته ايم، پس چرا انبوهي از امتيازات هسته اي را به غرب داديم؟ آيا ملت ما بدهکار آمريکا و غرب بودند و طيف ترويج کننده خوش خيالي خواستند ملت ما مديون غرب نمانند؟!

    
    
برجام و انتظارات غيرواقعي
    محمود سريع القلم، استاد علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي در يادداشتي به اين موضوع پرداخته است. او امروز و پس از گذشت تقريبا سه سال از بزک کردن برجام به اين نکته پرداخته که نبايد از برجام انتظارات غيرواقعي داشته باشيم! البته آنچه وي انتظارات غيرواقعي خوانده همان چيزهايي هستند که از جانب دولتمردان و رسانه هاي اطلاح طلب به مردم ارائه مي شد. به عقيده او «دقت کم تئوريک دستگاه ديپلماسي با رهيافتي که نسبت به ايران طي دهۀ گذشته در آمريکا انباشته شده بود و سايه انداختن روش سازمان مللي (سخنراني و تنظيم قطعنامه) بر فرآيند برجام، باعث شد تا انتظارات غيرواقعي و تحليل هاي احساس محور در ذهن بسياري شکل گيرد و نمايش برجام مهم تر از محتواي آن شود

    سريع القلم در يادداشت خود سهم موضوع هسته اي را در اختلاف هاي ميان ايران آمريکا يک نهم عنوان کرده و بر اين باور است که «وقتي موضوع هسته اي يک نهم است، قاعدتاً نبايد آن را هشت نهم جلوه داد. تقابل موجود، گسترده و دامنه دار است. اين يک غفلت تبليغاتي دستگاه ديپلماسي بود که مسايل سياست خارجي با غرب را، به موضوع هسته اي تقليل داد. شاقول انتظارات اشتباه تنظيم شد و انتظارات غيرواقعي در ذهن خاص و عام جا افتاد. در سياست بين الملل، کشورها عموما و دائما اهرم مي سازند تا امتياز بگيرند

    اما پيرامون اين بخش از نوشته سريع القلم دو نکته اصلي به ذهن متبادر مي شود: نخست اينکه انتظارات اشتباه و غيرواقعي را چه کسي در ذهن خاص و عام جا داد و با چه هدفي؟

    ديگر آنکه اگر توقع رفع مشکلات اقتصادي مملکت از قبيل سوئيفت يا موانع ايجاد شده در صادرات يا واردات کالامانند محدوديت هاي بيمه و يا بازگشت پول حاصل از فروش نفت و... انتظار بي جا از برجام است پس اين توافق براي چه انجام شد تا به صورت يک طرفه صنعت صلح آميز هسته اي کشور را به اين حال و روز درآوريم؟! 

    
    
برجام و دستاورد اقتصادي!
    در ايام سالگرد اعلام توافق برجام در وين، (تير 1395) تحرکات برخي مديران ارشد دولتي و رسانه هاي حامي آنها براي توقع زدايي از برجام شدت گرفت. آنها با ادبيات مشابه تلاش کردند از برجام توقع زدايي اقتصادي کنند؛ چنان که بعيدي نژاد با صراحت گفت «به برجام نگاه اقتصادي نداشته باشيد چرا که تفاهم اقتصادي نيست

    اين رويکرد تقليل گرايانه در حالي است که طيف ياد شده طي چند سال گذشته برعکس حالا، به انتظارات موهوم درباره مذاکره و توافق با آمريکا در حد معجزه اقتصادي و رونق اشتغال و توليد و حتي بهبود وضعيت آب خوردن و هوا و ريزگردها و... دامن مي زدند و نظام را به لحاظ رواني براي توافق و اجراي آن به هر قيمت که شده- ولو نامتوازن و ناهمزمان- تحت فشار قرار داده بودند.

    جريان نفوذ کارش اين است که با داده هاي غلط دولتمردان را به تصميم هاي نادرست رهنمون سازد. حتي اگر اين تصميم ها توسط اشخاص دلسوز کشور و نظام اتخاذ شده باشند از آنجا که داده هاي غلط و نادرست از امري وانموده به آنها منتقل شده نتيجه آن چيزي مي شود که جريان نفوذ مي خواهد. در واقع مي توان گفت در چنين حالتي اين نفوذي ها هستند که غالبا به صورت غيرمستقيم تصميم سازي مي کنند.

    مجموع نکاتي که گفته شد زمينه ساز ايجاد توقع در ميان مردم براساس اظهارات دولتمردان و برخي رسانه ها مي شود. البته به اين نکات بايد عدم توجه به تجربيات گذشته و ناديده انگاشتن حافظه تاريخي از موارد مشابه را نيز بيفزاييم. اينکه غرب و خاصه آمريکا قابل اعتماد نيستند و بارها اين مرز و بوم عهدشکني آنها را ديده است. سريع القلم نيز در يادداشت مذکور مي نويسد: « اصولادر سياست بين الملل، عنصري به نام «اعتماد» وجود ندارد که ما بتوانيم آن را با عقد قرارداد به دست آوريم. سياست منافع است و بس، حتي ميان انگلستان و آمريکا که شبيه ترين دو کشور در نظام بين الملل هستند

    همين داده ها و اطلاعات غلط به برآورد نادرست از راهکار برون رفت از مشکلات مي انجامد. برآورد نادرستي که از تصويري غيرواقعي از شرايط وجود و علل آن برخاسته ناگزير نسخه اي را مي پيچد که اگرچه وعده درمان با خود دارد اما نه درد را آنچنان که بايد شناخته است و نه درمان را. 

    
    
برجام حلال تمام مشکلات!
    رئيس جمهور در 17 خرداد 1394 يعني در زماني که مذاکرات هسته اي تا نهايي شدن توافق برجام چند ماه بيشتر فاصله نداشت در مراسم گراميداشت هفته محيط زيست گفت: «ما وقتي مي گوييم بايد تحريم هاي ظالمانه رفع شود بعضي ها چشمان شان زياد نچرخد. تحريم هاي ظالمانه بايد از بين برود تا سرمايه بيايد و مشکل محيط زيست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود 

    حميد بعيدي نژاد، مديرکل سياسي و بين المللي وزارت خارجه، 24 فروردين 1394 که در جمع دانشجويان دانشکده علوم پزشکي دانشگاه آزاد، درباره توافق ژنو که قبل از برجام انجام شد سخن مي گفت، لغو تحريم هاي اروپا و توقف اجراي تحريم هاي آمريکا را وعده داد و افزود: «در هر صورت حتي با برداشته شدن ممنوعيت ها در زمينه طلاو فلزات گران بها براساس اطلاعاتي که به دست ما رسيده است، عوايد قابل توجهي از تعليق تحريم ها در اين بخش نصيب کشور مي شود. چرا که با اعمال تحريم عليه اين بخش، در لحظات پاياني برخي از محموله هاي طلاکه قرار بود به کشور وارد شود، ارسال نشدند. با اجراي توافق ژنو اين محموله ها و يا عوايد آنها مي تواند به کشور برگردند

    
    
مقدمه اي برحل مشکلات هم نيست
    سريع القلم در بخشي از نوشته خود آورده است: «براي مخاطبان و جامعه مدني ايراني توجيه نشد که برجام، حل و فصل مسايل ايران و آمريکا نيست. و حتي مقدمه اي بر گشايش مشکلات ايران و غرب و ايران و منطقه نيز نيست. نظام تحريم عليه ايران بسيار وسيع تر از نظام تحريم هسته اي است.» به عبارتي او نه تنها برجام را حلال مشکلات ايران نمي داند بلکه نگاه حداقلي به آن را نيز به عنوان «مقدمه اي بر گشايش مشکلات» قبول ندارد.

    اما اظهارات دولتمردان و برخي رسانه ها غير از اين بود. چنانکه محمد باقر نوبخت، سخنگوي دولت در نشست تبيين سياست هاي تسريع رونق اقتصادي گفت: «فاصله بين برجام و رفع تحريم ها زمان ويژه اي است که در آن سياست هاي تسريع رونق اقتصادي را اجرا مي کنيم و علاوه بر رشد اقتصادي دولت مهار تورم را محقق مي کنيم

     سريع القلم در يادداشتش بر اين نکته تاکيد مي کند که «چون آمريکا نمي تواند اهداف و افکار ايران را تغيير دهد (اختلافات ۸ گانه)، پس بايد علي الحساب در فکر از ميان برداشتن توان هسته اي ايران باشد. چون اختلافات متعدد ديگري وجود دارد، آمريکا فشار خود را بر ايران ادامه مي دهد تا ايران به تدريج از مدار حساسيت هاي آمريکا بيرون برود. عجله اي هم نيست. اين ذهن طرف مقابل است

    چگونه مي شود اين خوانش از برجام را در کنار سخنان سيد عباس عراقچي، عضو ارشد تيم مذاکره کننده هسته اي قرارداد وقتي مرداد ماه 1394 در نشست ويژه بررسي توافق هسته اي گفت: «مي خواهم به خودمان اين توافق را تبريک بگويم! و آن را بايد جشن گرفت و تمام قد از اين توافق دفاع مي کنم. يک دستاورد ديگر فرو ريختن مبناي رواني تحريم هاست و هر کس که از ليست تحريم ها خارج شود، سوئيفت هم عليه آن اجرا نخواهد شد و ۸۰۰ نهاد و فرد در ايران از تحريم هاي سوئيفت خلاص خواهند شد

    
    
بايد برجام را بزک مي کرديم!
    پس از روي کار آمدن دولت يازدهم زمزمه هاي مذاکرات هسته اي با غرب براي رسيدن به توافقي که براي هر دو سمت مذاکره نتيجه مثبت داشته باشد آغاز شد و در اين ميان روزنامه هاي زنجيره اي که از جمله مدافعان سرسخت مذاکرات هسته اي بودند در آن روزها همه معضلات و مشکلات را به تحريم ها پيوند مي زدند. اين روزنامه ها در دوره مذاکرات و در ايام نهايي شدن توافق برجام با تيترهاي درشت در صفحه نخست روزنامه هاي خود به آنچه امروز «توقع بي جا از برجام» خوانده مي شود دامن زدند.

    اما مخاطب اين گونه اظهارات ملت ايران بودند که سابقه اي سياه از آمريکا در ذهن شان نقش بسته بود؛ سابقه اي که به واسطه اقدامات آمريکا عليه مردم ايران به وجود آمده بود. از طرف ديگر آمريکا براي ملت ايران نماد تمام عيار بدعهدي و کارشکني و دخالت و دشمني بود و ايرانيان نمونه اي از اين عهدشکني را در توافق نامه الجزاير که ميان ايران و آمريکا بسته شده بود به خاطر داشتند و در خاطرشان مانده بود که چگونه اين دولت مستکبر به هيچ کدام از تعهداتش در توافق نامه الجزاير عمل نکرد. نه تنها پايبند به تعهداتش نبود بلکه با بهانه هاي واهي در سال هاي بعد شرايط را براي ملت ايران سخت تر کرد.

    در زماني که بحث هاي پيرامون مذاکرات هسته اي مطرح شد روزنامه هاي زنجيره اي و مدعي اصلاح طلبي وظيفه اي را برعهده داشتند که همانا بزک کردن اين مذاکرات بود. آنها از اغراق به بهترين شکل استفاده کردند؛ هم در سياه نمايي گذشته و عاقبت نرفتن به پاي ميز مذاکره و نتايج تحريم و هم در آرايش مذاکرات با غرب و دنياي پس از توافق.

    برخي از محافل رسانه اي و سياسي بي انصاف و بي صداقت چند سال پيش چنين القاء مي کردند که گره هاي اقتصادي به خاطر درگيري با آمريکاست و توافق با شيطان بزرگ هم امکان پذير و هم معجزه آساست اما نظام به خاطر ماجراجويي نمي خواهد اختلاف را برطرف کند. اين در حالي است که پس از برجام معلوم شد آمريکا در نهايت خباثت و بدعهدي است و تحريم ها را يا اصلالغو نمي کند و يا در صورت تظاهر به لغو، برجام را دور زده و مجددا آنها را تجديد مي کند و حتي طرف هاي همکاري با ايران را تهديد به مجازات مي نمايد.

    در همين باب «مهدي رحمانيان» در گفتگو با «حسين دهباشي» به صراحت به اين وظيفه روزنامه هاي زنجيره اي اشاره کرده و مي گويد: «من مبالغه را قبول دارم. اين مبالغه ها بايد مي شد به اين خاطر که فضا خيلي فضاي تنگ و ترشي بود، دولت بايد در حقيقت اين موضوع را قدري بزک مي کرد که بتواند حرفش را به کرسي بنشاند

    با اين اوصاف اگر مشاهده کرديد که روزنامه ها يا اشخاصي که تا پيش از اين هر روز به شکلي و هر بار از دريچه اي به آرايش کردن برجام و دستاورد سازي براي آن مي پرداختند اکنون يا پس از اين در مسير تقليل و فراموش کردن آنها هستند، خيلي تعجب نکنيد!