سناریوی تکراری علیه معاون رئیسجمهور 13 دی - 95
فاش شدن هر واقع و فاجعه وپدیده اجتماعی همچون
تن فروشی وگورخوابی تبدیل به بهانه تبلیغاتی تهاجمات باندهای خامنه ای و پاسداران
به دولت روحانی می شود.
گویی این روزها عدهای تنها
برنامهشان این است که با انگارهسازیهای سیاسی هر موضوعی را به بهانهای برای
تاختن به جریانی که از منظر آنها رقیبشان هست تبدیل سازنند، و چه تلخ است قربانی
شدن سرمایههای اجتماعی که تحت تاثیر این تفکرات قرار میگیرد.
به گزارش ایسنا، زهره آشتیانی -
دبیر کارگروه رسانه معاونت امور زنان ریاستجمهوری - با این مقدمه، در روزنامه
«آرمان» میافزاید: طی روزهای اخیر ماجرای تلخ گورخوابی عدهای از هم وطنانمان که
آوازه اش برتارک رسانههای غربی و عربی کشیده شد شوکی بود برای همه مسئولانی که از
نگاه برنامه نویسها، آسیبهای اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی را سرلوحه قرار دادهاند
اما جالب بود عدهای ظاهرا به دنبال آن هستند تا به قول قدیمیها از آب گلآلود
ماهی بگیرند و بیآنکه به سنجش عملکرد خودشان در قبال موضوع بپردازند علم تخریب و
تحقیر دولت برمیدارند، این درحالی است که بیشک گورخوابیهای از سر ناچار نه
محصول عملکرد سه ساله این دولت بلکه از سر افزایش فاصله طبقاتی حاصل از عملکرد
دولت قبلی است که اکنون همفکرانش به دنبال تطهیر خود هستند!
در این ماجرا جریانهای رسانهای
به دنبال کنکاش کلید واژههایی که خودساختهاند برای اتهامسازی علیه دولت هستندکه
ماجرای تحریف سخنان معاون رئیسجمهور در امور زنان وخانواده درباره عقیمسازی زنان
کارتنخواب نمونه بارزآن است. یک جریان رسانهای که با بودجهای هنگفت و شبکههای
متعدد خبرسازی در عرصه اطلاعرسانی بروز یافته، سیاستگذاریاش صرفاً تخریب دولت
فعلی با هر بهانهای است و به صورت مستمر به بازتولید و تکرار سناریوهای خود بدون
توجه به واقعیتهای موجود در قبال مسئولان دولتی میپردازد که در اینجا فقط میتوان
گفت «رسانه» به عنوان ابزاری متین برای اطلاعرسانی به شمشیری برای مجادلهافکنیهای
بیهوده تبدیل شده است.
جریانی بدون در نظر گرفتن مصالح
عمومی صرفاً به دنبال انگارهسازیهای سیاسی برای تخریب رقیب سیاسیشان هستند،
بدون آنکه در نظر بگیرند تلاش برای کاهش آسیبهای اجتماعی عرصه مبارزه و رقابتهای
سیاسی و حزبی وگروهی نیست بلکه حرکت درمدار جبران عقبماندگی ۲۰ ساله گذشته در خصوص مساله آسیبهای
اجتماعی است که در راستای سیاستگذاریهای ناکارآمد گذشته یا غفلت مسئولان
قانونگذار و اجرایی بروز و شدت یافته و اکنون کمک به مرتفع ساختن آن به جای قیل و
قال کردن نیاز به ائتلافی فراگیر دارد.
حال پرسش اصلی این است که آیا
آمار و ارقام دردآور و نگرانکننده از شاخصهای آسیبهای اجتماعی محصول عملکرد
دولت فعلی است یا اینکه نوع نگرش سیاستگذاریهای دولتهای قبلی در آن دخیل است؟
عدم توجه به موضوع آسیبهای اجتماعی در تدوین برنامه پنجم توسعه یا عدم کار عمیق
کارشناسی بهدور از تئوریپردازیهای غیرکاربردی تاثیرگذار در افزایش آسیبهای
اجتماعی و افزایش فاصله طبقاتی بوده است یا تلاش برای جلب حمایت نهادهای مدنی و
حساسیت افکار عمومی از سوی معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور برای توجه به
موضوع آسیبهای اجتماعی زنان که از سوی برخی به سیاهنمایی تعبیر شد، به نحوی که
گویی همه آمارها و گزارشها بر پایه تخیل بودهاند!
از سوی دیگر قابل تأمل است نگرانی
جریانی خاص نسبت به اظهارات معاون رئیسجمهور درباره عقیمسازی زنان که البته
ایشان از واژه «بررسی کارشناسی از سوی وزارت بهداشت «و» به دنبال راه حلهای دیگر»
نیز استفاده کرده است، در حالیکه هیچگونه نگرانی از سوی این جریان نسبت به تولد
رو به افزایش نوزادان معتاد و واقعه تلخ خرید و فروش نوزادان وجود ندارد و آدمی
سردرگم میشود نسبت به مواجههای که از سوی این جریان رسانهای با موضوع وجود
دارد.
آنچه مهم است اینکه بنا بر تاکید مقام معظم رهبری باید
همت و رویکرد تمام دستگاهها و نهادها معطوف به تسهیلگری و پیگیری جهت جبران عقبماندگیهای
سالهای گذشته برای کاهش آسیبهای اجتماعی باشد و در این میان به نظر میرسد که
این انتظاری چندان نیست که همگان فارغ از هر گرایش سیاسی و اندیشهای به همافزایی
و تقویت سرمایه اجتماعی برای اهتمام به این مأموریت و رسالت مهم بپردازند، نه آنکه
برای بهرهگیریهای سیاسی و سودای انتخاباتی خود یک اظهارنظر را به گونهای متفاوت
در رسانههای خود منعکس کنند تا شاید رویکرد افکار عمومی را نسبت به مجموعه دولت
تحت تاثیر قرار دهند، درحالیکه که مردم نسبت به واقعیتهای پیرامونشان بسیار واقف
و دارای تحلیل و تشخیص درست هستند