ایلنا گزارش میدهد؛
پلاسکو؛ آوارِ اهمالها بر
سر مردمِ شهر/ آتشنشانانی که قربانی غفلتها شدند 11  بهمن – 95
ولی پیمانکاران قرارگاه خاتم پاسداران با
بنیاد مستضعفان می توانند برجک سازی در مکان مخروبه شده فاجعه پلاسکو خواهند ساخت
.
فروریختن
پلاسکو تنها آوار یک بنای قدیمی نبود، آوار زندگی یک پدر، به آتش کشیده شدن
آرزوهای یک مادر، فروریختن زندگی یک همسر و بریده شدن نفسهای یک فرزند بود.
پلاسکو آوار سوءمدیریتها و بیتدبیریها بر سر مردم شهر بود. نمنمک نجواهایی شنیده میشود، نجواها تبدیل
به صدا و بعد فریاد میشود، هیچ امیدی نیست، از زیر این حرارت و آتش و فولاد هیچکس
زنده خارج نخواهد شد. حتی ممکن است؛ پیکر سالمی در کار نباشد. حالا خیل پیامهای
تسلیت و اظهار تاسف سرازیر میشود. در این میان آنانکه در برابر بیتوجهی به
کمبود تجهیزات و بروز رسانی آتشنشانی و... سکوت کرده و دم برنیاوردهاند، زودتر
از همه تسلیت میگویند و خود را برای برگزاری مراسم تشییع بزرگ این سروهای جوان
آماده میکنند تا اگر شرایط کاری مناسب برای آنان فراهم نشده، اگر تجهیزات کارآمد
و مطلوب برای کمک به حفظ جان آنان مهیا نشده، لااقل بدرقه آنها و تمام آمال و
آرزوهایشان به سوی خاک سرد باشکوه هر چه بیشتر انجام شود تا شاید بتوانند وجدانشان
را دمی آرام کنند.
نمنمک نجواهایی شنیده میشود، نجواها تبدیل
به صدا و بعد فریاد میشود، هیچ امیدی نیست، از زیر این حرارت و آتش و فولاد هیچکس
زنده خارج نخواهد شد. حتی ممکن است؛ پیکر سالمی در کار نباشد. حالا خیل پیامهای
تسلیت و اظهار تاسف سرازیر میشود. در این میان آنانکه در برابر بیتوجهی به
کمبود تجهیزات و بروز رسانی آتشنشانی و... سکوت کرده و دم برنیاوردهاند، زودتر
از همه تسلیت میگویند و خود را برای برگزاری مراسم تشییع بزرگ این سروهای جوان
آماده میکنند تا اگر شرایط کاری مناسب برای آنان فراهم نشده، اگر تجهیزات کارآمد
و مطلوب برای کمک به حفظ جان آنان مهیا نشده، لااقل بدرقه آنها و تمام آمال و
آرزوهایشان به سوی خاک سرد باشکوه هر چه بیشتر انجام شود تا شاید بتوانند وجدانشان
را دمی آرام کنند. اما حالا وقت خداحافظی با توست، که
معصومانه پرکشیدی. برادر آتشنشانم روزهایی که در انتظار دریافت و ارسال اخبار تو
گذراندم؛ تلخترین لحظات زندگیم بود. مرا ببخش اگر نتوانستم اوج مظلومیت تو را در
اخبار و نوشتههایم نشان دهم. مرا ببخش که تلخی اشکهای عزیزان تو را نتوانستم به
تصویر بکشم. ما را به خاطر تمام اهمالها و غفلتهایی که میتوانست مانع مرگی
اینچنین برایت شود، ببخش.
اما حالا وقت خداحافظی با توست، که
معصومانه پرکشیدی. برادر آتشنشانم روزهایی که در انتظار دریافت و ارسال اخبار تو
گذراندم؛ تلخترین لحظات زندگیم بود. مرا ببخش اگر نتوانستم اوج مظلومیت تو را در
اخبار و نوشتههایم نشان دهم. مرا ببخش که تلخی اشکهای عزیزان تو را نتوانستم به
تصویر بکشم. ما را به خاطر تمام اهمالها و غفلتهایی که میتوانست مانع مرگی
اینچنین برایت شود، ببخش.
فروریختن
پلاسکو تنها آوار یک بنای قدیمی نبود، آوار زندگی یک پدر، به آتش کشیده شدن
آرزوهای یک مادر، فروریختن زندگی یک همسر و بریده شدن نفسهای یک فرزند بود.
پلاسکو آوار سوءمدیریتها و بیتدبیریها بر سر مردم شهر بود.
