يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "تركيه امروز، تركيه فردا "

اوین نامه ی کیهان 4 شنبه 15 دی ماه سال 1395
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "تركيه امروز، تركيه فردا "
 گرچه بطور مشکوک جای سئوال است که چرا تا کنون ترکش داعش به رژیم وارونه ولایت فقیه اصابت نکرده است که بیشتر ثابت می کند خلافت داعشی ولایت فقیه پدر خوانده داعش است . ولی ناآرامی وبی ثباتی ترکیه هرگز نمی تواند به نفع رژیم وارونه ولایت فقیه ودو هم پیمانش عراق و سوریه باشد که همکار یادداشت روزنویس سربازجو شریعت نداری از این بابت ابرازخشنودی کرده است .
رفتار و روند «ترکيه» طي ماه هاي اخير به يک معما تبديل شده است و به همين نسبت آينده آن نيز در هاله اي از ابهام قرار دارد. از اين رو بسياري از ناظران سياسي معتقدند ترکيه در دهليز پرماجرايي قرار گرفته است. اما در اينجا سوال اساسي اين است که اين وضعيت داراي چه پيامدهايي است؟
    حدود يک سال پيش- سوم آذر 94- ارتش ترکيه يک جنگنده سوخوي 24 متعلق به روسيه را در مناطق شمالي سوريه سرنگون کرد و پس از آنکه روسيه اعلام کرد که تحت شرايطي اقدام تلافي جويانه را به کار نخواهد گرفت، دولت اردوغان از آنچه رخ داده بود عذرخواهي کرد و گفت که چنين حادثه اي ناشي از يک خطاي نظامي بوده و تکرار نخواهد شد.

    در اين ماجرا گمانه زني هاي زيادي صورت گرفت و دولت به طور غيرمستقيم تلاش کرد تا اسقاط سوخو يک اقدام غيرحکومتي ناشي از بي دقتي ارتش تلقي شود و در يک موضع ديگر موضوع را به روابط خارجي ترکيه مرتبط کرد و به گونه اي پاي دخالت ناتو را به ميان کشيد.

    کمتر از هفت ماه پس از آن- 25 خرداد 95- دولت اردوغان با يک کودتاي نظامي مواجه گرديد ولي توانست تسلط خود را بر شرايط داخلي حفظ نمايد. 

    ترکيه اين بار هم تلاش کرد تا به موضوع جنبه اي جناحي داده و علاوه بر آن پاي عناصر خارجي را به ميان بکشد. کودتاي نظاميان ترکيه سبب دستگيري بيش از 40 هزار نفر از اعضاي ارتش، قضات، معلمان و... شد و بر اين اساس عده اي از ناظران نتيجه گرفتند که کودتا واقعيت خارجي ندارد و آنچه به عنوان کودتا معرفي شده است، ابتکار عملي هوشمندانه بوده که اردوغان از آن براي بهبود موقعيت داخلي خود و پيش بردن برنامه هايي که به نتيجه رساندن آنها بدون وارد کردن يک شوک بزرگ ممکن نيست، استفاده مي کند.

    بر اثر اين کودتا روابط ترکيه و اروپا از يک سو و رابطه عربستان، امارات و... از سوي ديگر دچار ارتعاش شديد گرديد. امروز اگرچه نزديک به 7 ماه از کودتاي نافرجام ارتش گذشته است هنوز به صورت يک موجود فعال ادامه دارد کما اينکه هنوز دستگيري ها در ترکيه ادامه دارد. و بعضي از تحليلگران معتقدند، کودتا در ترکيه شکست نخورده بلکه به تعويق افتاده است.

    دولت ترکيه طي حدود يک سال گذشته تلاش زيادي کرد تا به بازتعريف نقش خود در سوريه دست يابد. حدود سه سال پس از آنکه رجب طيب اردوغان از لزوم برقراري منطقه «پرواز ممنوع» سخن گفت و نتوانست همراهي ديگران را براي تحقق آن بدست آورد و خود را نيز از تحقق آن عاجز مي دانست، يگان هايي از ارتش خود را به سمت مناطق شمالي سوريه گسيل نمود. ارتش ترکيه در شمال غربي حلب مناطقي از کردها مثل اعزاز را به تصرف خود درآوردند اما نتوانستند بر شهر «الباب» واقع در شمال غرب حلب مسلط گردند. ترکيه در اين منطقه با دو گروه بالنسبه قدرتمند- گروه کردي به رهبري صالح مسلم و گروه داعش- درگير شد و در نهايت با عقب نشيني از الباب، ناتواني خود را در چنين عمليات هايي نشان داد.

    همزمان با اقدامات گسترده جبهه مقاومت و روسيه براي آزادسازي شهر حلب، دولت ترکيه به همراه دولت هايي نظير آمريکا و انگليس تلاش هاي خود را به کار بستند تا حلب آزاد نشود اما در عين حال آنکارا تلاش کرد تا از تمايل روسيه براي پررنگ کردن راه حل سياسي سود جسته و در اين روند به موقعيت ويژه اي دست پيدا کند. بر اين اساس وزير خارجه ترکيه فرداي روز ترور شدن سفير روسيه در آنکارا به مسکو رفت و در کنار ايران و روسيه، توافق آتش بس مشروط را امضا کرد.
    ترکيه با قرار گرفتن در کنار ايران و روسيه، وضعيت کشوري در حال تغيير سياست خارجي را به تصوير کشيد و از اين رو بسياري از تحليلگران حضور آنکارا در کنار تهران و مسکو را يک تحول راهبردي در مناسبات خارجي ترکيه و در نتيجه در وضع منطقه ارزيابي کردند. ترکيه در عين حال با پذيرش رسمي نمايندگي بخشي از گروه هاي تروريستي، تلاش کرد تا ضعف خود را در فعل و انفعالات منطقه اي با پذيرش نقشي تحقيرآميز جبران نمايد. اردوغان با تاکيد بر اصلاح روابط آنکارا- مسکو و شرايطي که پس از سقوط سوخو و ترور «اندره کارلف» در فضاي رواني ميان دو کشور به وجود آمده بود، تلاش کرد تا تضميني براي ثبات سياسي و اقتصادي خود پيدا کند چرا که کودتاي خرداد ماه و مخالفت مجدد اتحاديه اروپا در راهيابي ترکيه به اين سازمان اروپايي، تصويري از سياست و اقتصاد لرزاني را براي ترکيه به وجود آورده بود.

    اما درعين حال شرايط داخلي سوريه هرگز به گونه اي نيست که اردوغان يا پوتين بتوانند به تنهايي يا صرفاً با کمک يکديگر مديريت کرده و از آن براي خود يک موقعيت پرتابي پديد آورند. حملات شديد مطبوعات وابسته به اردوغان در ترکيه به ايران در حد فاصل اجلاس هاي مسکو و آستانه به خوبي بيانگر آن است که چاوش اوغلو وزير خارجه ترکيه نتوانسته است با قرار گرفتن در کنار «سرگئي لاورف» تغييري در پرستيژ و آوازه ترکيه پديد آورد.

    توافقات مسکو و بخصوص آنچه به برقراري آتش بس در اين کشور مربوط مي شود اگرچه با راي دو روز پيش شوراي امنيت سازمان ملل به يک سند بين المللي هم تبديل گرديد ولي همه مي دانند که در دو سوي ماجراي امنيتي و ضد امنيتي در سوريه، سازمان هايي قرار دارند که از قطعنامه هاي شوراي امنيت و کشورهايي نظير ترکيه و روسيه فرمان نمي گيرند. آنان که از تماميت ارضي سوريه، مردم و دولت بشار اسد حمايت مي نمايند و به خصوص پس از آزادي حلب از سيطره تروريست ها به شدت تحت فشار رواني و تبليغاتي رسانه هاي غربي، عربي و ترک قرار گرفته اند، هرگز از استراتژي «حفظ سوريه» دست برنمي دارند چه اينکه همين ها طي سال هاي گذشته تنها نيروهايي بودند که در مقابل تروريزم تحت الحمايه غرب ايستادند و سوريه را نجات دادند اگر ايران، حزب الله و گروه هاي ديگري نظير دفاع وطني، فاطميون و زينبيون نبودند تا در مقابل تروريزم تکفيري بايستند و خطوط حمايتي کشورهايي نظير آمريکا، ترکيه، عربستان، قطر و... بشکنند، امروز اساساً سوريه اي نبود تا روسيه و ترکيه را بر سر يک ميز دور هم جمع کند.
    بر اين اساس مي توان گفت سياست چرخش از غرب به شرق و منطقه ترکيه اگر چه يک اقدام اصلاحي به حساب مي آيد اما در عين حال از آنجايي که با دامن زدن به تنش با بخش مهم تر منطقه يعني جبهه مقاومت توام شده است نمي تواند به دستاوردهايي که اردوغان به آن فکر مي کند، منتهي شود. اردوغان گمان مي کند پيوند با روسيه او را از بهبود روابط با ايران، عراق، سوريه، لبنان و... بي نياز مي کند و اين درحالي است که روسيه اگر طي يکي- دو سال اخير به موقعيت بهتري در منطقه دست پيدا کرده است از طريق قرار گرفتن در کنار جبهه مقاومت بوده است. حتي در سوريه، روس ها نمي توانند در يک خط موازي با ايران بر دولت و مردم سوريه اثر بگذارند چه اينکه دولت سوريه نمي خواهد در شرايط انتخاب بين روسيه و ايران قرار گيرد و به شهادت سخنان «وليد المعلم» وزير امور خارجه و «علي مملوک» رئيس دستگاه امنيتي سوريه، ايران تنها طرف سوريه است که حضور و غيابش در يک اجلاس خارجي نظر دمشق را نشان مي دهد. 

    ترکيه در عين حال از نظر داخلي نيز با وضع امنيتي بي ثباتي مواجه است انفجارهاي پياپي در شهرهاي مختلف اين کشور از اسلامبول که بر اثر تکرار به ترکيه وجهه يک کشور پرآشوب را داده است، از بي ثباتي رو به تزايد خبر مي دهند و اين موضوع قضاوت درباره وضع فرداي اين کشور را با دشواري مواجه کرده است و جالب اين است که درست در شرايط تزايد ناامني، اردوغان با جديت، افزايش اختيارات رئيس جمهور و تبديل نظام سياسي اين کشور از پارلماني به رياستي و در واقع تغيير قانون اساسي ديرپاي ترکيه را که منشاء مناقشات زيادي در داخل است را دنبال مي نمايد. آنچه در درون جغرافياي همسايه شمال غربي ما مي گذرد و آنچه از عملکرد خارجي حزب به ظاهر اسلام گراي ترکيه برمي آيد، تصوير ترکيه را در هاله اي از ابهام قرار داده است.
نويسنده: سعدالله زارعي