احمد شیرزاد:
تخریبکنندگان بهشتی حداقل جوانمرد بودند 10بهمن-95
کسانی که در زمان شهید بهشتی این
شایعات را مطرح کردند این جوانمردی را داشتند تا پس از فوت بهشتی آنها را متوقف
کنند. امیدوارم امروز هم کسانی که اسم خودشان را ارزشی میگذارند، حداقل به اندازه
برخی در دهه شصت جوانمردی داشته باشند که بعد از درگذشت هاشمی رفتارهای سوء نسبت
به او را تمام کنند.
به گزارش ایسنا، احمد شیرزاد،
نماینده سابق مجلس در مجلس ششم شورای اسلامی در یادداشتی برای روزنامه آفتاب یزد
نوشت: «اخیرا شخصی اظهارات عجیب و تندی درباره فوت آیتالله هاشمی داشته و به
ناراست از تغییر چهره هاشمی پس از فوت او سخن گفته است؛ صحبتهایی که البته با پخش
تصاویر پیکر ایشان کذب بودن آن مشخص شده است.
اما روی سخن من نه تنها آن شخص،
بلکه اساساً شیوع اینگونه گفتمانها پس از فوت آقای رفسنجانی است. باید گفت ورود
به این فاز از گفتمان به طور کلی منافع ملی را دنبال نمیکند و صرفا روحیه کینه و
حسادت بعضی از کسانی را نشان میدهد که در این سالها دائم به طرف هاشمی تیر پرتاب
میکردند.
آنها باید بدانند این روند هیچ
نفعی برای خود این افراد و گروههایشان نیز ندارد چون این عمل، صرفا یک رفتار
بسیار سطح پایین و سخیف است که حاوی هیچ تحلیل و موضع سیاسی نیست و در نهایت پیامی
را هم به جامعه منتقل نمیکند. این که درباره اوضاع و احوال شخصی یک نفر که فوت
کرده قضاوتهای بیمورد شود، بسیار کوتهنظرانه است.
همه ما در آیین و دینمان داریم
که وقتی کسی از دنیا رفته، دادگاه عدل الهی راجع به خوب و بد او تصمیم خواهد گرفت.
البته میشود احوال فکری یک شخص
درگذشته را نقد کرد اما حمله به احوال شخصی او اساسا کار صحیحی نیست و کسی که به
روز قیامت اعتقاد داشته باشد، این صحبتها را مطرح نمیکند. تصورم این است، مشکل
افرادی مثل این آقا آن است که فکر میکنند حق دارند نسبت به مکنونات آدمها و شخصیترین
احوال آنها قضاوت کرده و آن قضاوت را در معرض عموم اعلام کنند.
هاشمی سیاستمدار، به عنوان کسی که
در صحنه ایران بوده است، مثل همه افراد سیاسی دیگر از بالاترین مقامها تا پایینترین
آنها قابل نقد است. ما میتوانیم عملکرد و رفتار سیاسی آنها را نقد کنیم.
به هر حال هاشمی کسی نیست که
بتوان او را فراموش کرد. وی آثار بسیاری از خود به جای گذاشته است و باید تحلیل
شود. اما علیه احوال شخصی او حرف زدن هیچ کمکی به کسی نمیکند، بلکه حتی جریان
هجمه کننده را کوچک و تحقیر میکند. در کنار حرفهای این شخص اما رسانههایی نیز
پس از فوت هاشمی حرفهایی علیه آیتالله مطرح کردند.
باز هم میگویم که از نقد هاشمی
استقبال میکنیم اما وقتی پرونده سیاسی هاشمی باز میشود، باید پرونده همه افراد
سیاسی تاثیرگذار دیگر نیز باز شود.
هاشمی را نمیتوان جدای از جمهوری
اسلامی و شخصیتهایی که در جمهوری اسلامی بودند بررسی کرد. قطعا هاشمی قابل تحلیل
است ولی ورود به هر عرصه تحلیل باید همراه با نگاه مصلحتگرانه و رویکرد به آینده
کشور باشد. اگر قرار است چنین نقدی درباره هاشمی صورت بگیرد، باید نقدی همهجانبه
باشد و در زمان خودش انجام شود.
اما متاسفانه دیدیم برخی رسانهها
از جمله صداوسیما پس از فوت هاشمی سردرگم عمل کردند. در یک مقطعی همراهی با
سوگواری آیتالله داشتند ولی در لابهلای همین برنامهها نیز سخنان یکجانبه صورت
گرفت .
در آخر بگذارید به دهه اول انقلاب
برگردیم. قبل از زمان شهادت آیتالله بهشتی شایعات بسیار گستردهای راجع به زندگی
اشرافی او توسط گروههای مارکسیستی و ضد انقلاب پخش میشد که پس از شهادت ایشان
متوقف شد. در زمان آیتالله هاشمی هم چنین شایعاتی یا مسائل دیگر درباره امور شخصی
وی مطرح شد. (البته از این پس اگر کسی در این باره با مدرک و سند میتواند صحبت
کند این حق را دارد.) اما میتوان گفت کسانی که در زمان شهید بهشتی این شایعات را
مطرح کردند این جوانمردی را داشتند تا پس از فوت بهشتی آنها را متوقف کنند.
امیدوارم امروز هم کسانی که اسم خودشان را ارزشی میگذارند، حداقل به اندازه برخی
در دهه شصت جوانمردی داشته باشند که بعد از درگذشت هاشمی رفتارهای سوء نسبت به او
را تمام کنند.»