روزی نامه ی
جگومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 9 مردادم اه
سال 1396
سر مقاله روزی نامه جمهوری " ملاحظاتی در باب اقلیم کردستان عراق"
سرمقاله نویس به جای اینکه به مسایل داخلی
رژیم قرون وسطایی به پردازد همچون گدایان سرگردان دوره گرد پرسه زنان تلاش می کند
تا دستش را بهرسویی دراز کند. برای همین برخلاف
اینکه جزو مدافعان سرسخت رفسنجانی بوده است . کوشش نمی کند لااقل دردفاع از
رفسنجانی بگوید چرا رفسنجانی حذف شد . یااینکه چرا اشاره به سیاست 39 ساله صدور
تروزیسم و ارتجاع وبحران به برون مرز رژیم ولایت فقیه نمی کند که چگونه پاسداران با تز بایددربرون
خانه به جای درون بادشمن چنگید مداخله جویی مستمرنظامی درامورد اخلی عراق وسوریه و لبنان و
یمن و افغانستان و بحرین و... می کنند . به خصوص پاسداران پس ازاشعال نظامی عراق
با حمایت ازنوری مالکی مزدور ودست نشانده وعوامل نفوذی درون دولت وی جنگ فرقه ای
درعراق برپا کردند تابهانه برای سرکوب اهل تسنن و کردهای عراقی وجودداشته باشد .
برای همین رابطه کردها با دولت عراق تیره شده است . اکنون بافراموش کردن این نقش
مخرب پاسداران اقلیم کردستان و آمریکا وترکیه متهم شده اند که درشرف برنامه ریزی توطئه مشترک اند .
اقلیم کردستان عراق آبستن حوادث
غیرمنتظرهای است. اخبار و گزارشهای نگرانکنندهای به گوش میرسد که بر ابهامات
میافزاید و شرایط پیچیدهای را به تصویر میکشد. قرار است اقلیم کردستان عراق یک
همه پرسی در سوم مهر ماه سال جاری برای اعلام استقلال برگزار کند. اگرچه برای
کاستن از اهمیت موضوع و مهار آثار و تبعات قضیه اعلام شده که این همه پرسی الزام
آور نیست ولی کاملاً آشکار است گردانندگان امور چه اهداف و برنامههائی را در سر
میپرورانند و اصرار دارند اوضاع را به کدامین سمت به پیش ببرند.
تا اینجای قضیه هر 4 کشوری که دارای اقلیت کرد هستند، با برگزاری این همه پرسی مخالفت کرده و آنرا مغایر مصالح و امنیت منطقه تلقی کردهاند. روشن است که چنین اقدامی در واقع نقطه شروع بحرانهای فراوان و زنجیره حوادث بیپایان است که مستقیماً ثبات و امنیت منطقه را تحت الشعاع خود قرار میدهد که نخستین قربانیان آن کردها خواهند بود.
آنچه در این میان، زنگهای خطر را به صدا در میآورد، اشتهای سیری ناپذیر دشمنان ملتهای منطقه برای زمینه سازی و ریلگذاری در جهت تحقق همین قضایا است. همه به خاطر دارند کنگره آمریکا اعطای یک وام 700 میلیون دلاری به دولت بغداد را به پذیرش طرح تبدیل حکومت عراق به یک دولت فدرالی مشروط نمود. اگرچه تشکیل حکومت فدرالی به منزله تجزیه اجزاء سرزمین عراق نیست ولی در این مورد خاص اکنون بیش از سه دهه است که برای تجزیه عراق و در نخستین گام، تجزیه اقلیم کردستان از عراق، تدارکات و اقدامات ویژهای صورت گرفته است. کنگره آمریکا در همان دوره، در گام بعدی به طرح تجزیه عراق به 3 قسمت کردنشین، سنی نشین و شیعه نشین نظر داده که اگر دولت بغداد تمکین میکرد، در واقع استعمار سیاه آمریکا با تجاوز نظامی به عراق، زمینه ساز تجزیه این سرزمین اسلامی شده است.
البته دولتهای وقت در ترکیه بیشترین همراهی، همکاری و زمینه سازی برای تحقق اهداف شوم بیگانگان در اقلیم کردستان عراق را از خود نشان دادهاند و پایگاه هوائی «اینجرلیک» به مرکز ثقل فعالیتهای استعماری در این زمینه تبدیل شده است. با وجود این حتی ترکیه هم از این خوش خدمتیهای غیرعاقلانه بهرهای نبرده و بیشترین خسارتها، ناامنیها و بحرانها را در مناطق کردنشین ترکیه باعث شده است.
همین التهابات قومی در مناطق کردنشین ترکیه در پرتو بحران سازی در اقلیم کردستان، بر اثر همین سیاستهای غیراصولی آنکارا شکل گرفته و همچون آتشی در زیر خاکستر، توسعه یافته و اکنون به مرز فوران آتش و برافروختن شعلههای سرکش آن، نزدیکتر شده است. با این حال، ترکیه همواره ترجیح داده است که با سیاست مشت آهنین، چه در مناطق کردنشین ترکیه و چه حتی به بهانه سرکوب «پ ک ک» درون قلمرو اقلیم کردستان عراق، به عملیات تمام عیار نظامی از طریق بمباران هوائی و حملات توپخانهای متوسل شود.
ناگفته پیداست که این رفتار اقلیم کردستان عراق در غرب مشتاقان و حامیانی دارد که در این منطقه استراتژیک، جای پای تازهای پیدا کنند و موقعیت خود را به دور از چشم دولتهای منطقه تثبیت نمایند. آمریکا و برخی متحدانش در «ناتو» به بهانه تلاش برای سرکوب داعش و سایر گروههای تروریستی طی سالهای اخیر خطوط پروازی مستقیم و ایجاد پل هوائی برای انتقال جنگ افزارهای مدرن به اقلیم کردستان برقرار کردهاند که همواره مورد اعتراض و انتقاد دولت بغداد نیز واقع شده است.
علاوه بر این برخی نیروهای ویژه ارتشهای ناتو تحت پوشش کمکهای مستشاری، مستقیماً عازم کردستان عراق شدهاند و سرگرم انجام اقدامات و طرحهائی برای آینده هستند.
در واقع حجم کمکهای تسلیحاتی ناتو به اقلیم کردستان عراق، بسیار فراتر از نیازها برای سرکوب داعش بوده و هست و عملاً در پوشش سرکوب داعش، کردستان عراق به زرادخانهای از سلاحهای پیشرفته مبدل شده است که به خودی خود خطری برای ثبات و امنیت عراق و منطقه به شمار میرود.
نکته مکمل آنکه دقیقاً به طور همزمان، آمریکا و سایر ارتشهای ناتو در صفحات شمال سوریه، سرگرم احداث پایگاههای نظامی دائمی و تجهیز و آموزش کردهای سوریه هستند که به بهانه سرکوب داعش تجهیز شدهاند ولی روشن است که اهداف دیگری برای دراز مدت، در نظر است. شتاب غیرمنتظره آمریکا و سایر ارتشهای ناتو برای تجهیز نظامی کردهای عراق و سوریه به ویژه اصرار آنها برای پیشروی برق آسای کردها در عمق خاک سوریه و عراق و تصرف مناطقی که هرگز کردنشین نبوده اند، از طرحهای جدیدی برای «بازی با مهره کردها» در منطقه را در ذهن تداعی میکند. این نکته از آن جهت، اهمیتی مضاعف پیدا میکند که کردهای سوریه و عراق بارها تصریح کردهاند که از مناطق تصرفی در دوره اخیر، هرگز عقب نشینی نخواهند کرد و آنرا برای همیشه به عنوان قلمرو کردنشین حفظ میکنند. شاید چنین فرایندی به ظاهر برای کردها در سوریه و عراق دلنشین و حتی شیرین باشد لکن باید مطمئن باشندکه بدون پیامدهای غیرمنتظره نیست و اگر امروز هم با واکنش فوری مواجه نشود، قطعاً روزی دیگر پیامدهای خود را آشکار میسازد. دقیقاً به همین دلیل است که برادران کرد ما در سوریه و عراق نباید بر اثر حمایت و جانبداری بیگانگان دچار «اشتباه در محاسبه» شوند و در مسیری قرار بگیرند که شاید بدون بازگشت باشد.
تا اینجای قضیه هر 4 کشوری که دارای اقلیت کرد هستند، با برگزاری این همه پرسی مخالفت کرده و آنرا مغایر مصالح و امنیت منطقه تلقی کردهاند. روشن است که چنین اقدامی در واقع نقطه شروع بحرانهای فراوان و زنجیره حوادث بیپایان است که مستقیماً ثبات و امنیت منطقه را تحت الشعاع خود قرار میدهد که نخستین قربانیان آن کردها خواهند بود.
آنچه در این میان، زنگهای خطر را به صدا در میآورد، اشتهای سیری ناپذیر دشمنان ملتهای منطقه برای زمینه سازی و ریلگذاری در جهت تحقق همین قضایا است. همه به خاطر دارند کنگره آمریکا اعطای یک وام 700 میلیون دلاری به دولت بغداد را به پذیرش طرح تبدیل حکومت عراق به یک دولت فدرالی مشروط نمود. اگرچه تشکیل حکومت فدرالی به منزله تجزیه اجزاء سرزمین عراق نیست ولی در این مورد خاص اکنون بیش از سه دهه است که برای تجزیه عراق و در نخستین گام، تجزیه اقلیم کردستان از عراق، تدارکات و اقدامات ویژهای صورت گرفته است. کنگره آمریکا در همان دوره، در گام بعدی به طرح تجزیه عراق به 3 قسمت کردنشین، سنی نشین و شیعه نشین نظر داده که اگر دولت بغداد تمکین میکرد، در واقع استعمار سیاه آمریکا با تجاوز نظامی به عراق، زمینه ساز تجزیه این سرزمین اسلامی شده است.
البته دولتهای وقت در ترکیه بیشترین همراهی، همکاری و زمینه سازی برای تحقق اهداف شوم بیگانگان در اقلیم کردستان عراق را از خود نشان دادهاند و پایگاه هوائی «اینجرلیک» به مرکز ثقل فعالیتهای استعماری در این زمینه تبدیل شده است. با وجود این حتی ترکیه هم از این خوش خدمتیهای غیرعاقلانه بهرهای نبرده و بیشترین خسارتها، ناامنیها و بحرانها را در مناطق کردنشین ترکیه باعث شده است.
همین التهابات قومی در مناطق کردنشین ترکیه در پرتو بحران سازی در اقلیم کردستان، بر اثر همین سیاستهای غیراصولی آنکارا شکل گرفته و همچون آتشی در زیر خاکستر، توسعه یافته و اکنون به مرز فوران آتش و برافروختن شعلههای سرکش آن، نزدیکتر شده است. با این حال، ترکیه همواره ترجیح داده است که با سیاست مشت آهنین، چه در مناطق کردنشین ترکیه و چه حتی به بهانه سرکوب «پ ک ک» درون قلمرو اقلیم کردستان عراق، به عملیات تمام عیار نظامی از طریق بمباران هوائی و حملات توپخانهای متوسل شود.
ناگفته پیداست که این رفتار اقلیم کردستان عراق در غرب مشتاقان و حامیانی دارد که در این منطقه استراتژیک، جای پای تازهای پیدا کنند و موقعیت خود را به دور از چشم دولتهای منطقه تثبیت نمایند. آمریکا و برخی متحدانش در «ناتو» به بهانه تلاش برای سرکوب داعش و سایر گروههای تروریستی طی سالهای اخیر خطوط پروازی مستقیم و ایجاد پل هوائی برای انتقال جنگ افزارهای مدرن به اقلیم کردستان برقرار کردهاند که همواره مورد اعتراض و انتقاد دولت بغداد نیز واقع شده است.
علاوه بر این برخی نیروهای ویژه ارتشهای ناتو تحت پوشش کمکهای مستشاری، مستقیماً عازم کردستان عراق شدهاند و سرگرم انجام اقدامات و طرحهائی برای آینده هستند.
در واقع حجم کمکهای تسلیحاتی ناتو به اقلیم کردستان عراق، بسیار فراتر از نیازها برای سرکوب داعش بوده و هست و عملاً در پوشش سرکوب داعش، کردستان عراق به زرادخانهای از سلاحهای پیشرفته مبدل شده است که به خودی خود خطری برای ثبات و امنیت عراق و منطقه به شمار میرود.
نکته مکمل آنکه دقیقاً به طور همزمان، آمریکا و سایر ارتشهای ناتو در صفحات شمال سوریه، سرگرم احداث پایگاههای نظامی دائمی و تجهیز و آموزش کردهای سوریه هستند که به بهانه سرکوب داعش تجهیز شدهاند ولی روشن است که اهداف دیگری برای دراز مدت، در نظر است. شتاب غیرمنتظره آمریکا و سایر ارتشهای ناتو برای تجهیز نظامی کردهای عراق و سوریه به ویژه اصرار آنها برای پیشروی برق آسای کردها در عمق خاک سوریه و عراق و تصرف مناطقی که هرگز کردنشین نبوده اند، از طرحهای جدیدی برای «بازی با مهره کردها» در منطقه را در ذهن تداعی میکند. این نکته از آن جهت، اهمیتی مضاعف پیدا میکند که کردهای سوریه و عراق بارها تصریح کردهاند که از مناطق تصرفی در دوره اخیر، هرگز عقب نشینی نخواهند کرد و آنرا برای همیشه به عنوان قلمرو کردنشین حفظ میکنند. شاید چنین فرایندی به ظاهر برای کردها در سوریه و عراق دلنشین و حتی شیرین باشد لکن باید مطمئن باشندکه بدون پیامدهای غیرمنتظره نیست و اگر امروز هم با واکنش فوری مواجه نشود، قطعاً روزی دیگر پیامدهای خود را آشکار میسازد. دقیقاً به همین دلیل است که برادران کرد ما در سوریه و عراق نباید بر اثر حمایت و جانبداری بیگانگان دچار «اشتباه در محاسبه» شوند و در مسیری قرار بگیرند که شاید بدون بازگشت باشد.