يادداشت ميهمان اوین نامه ی کیهان "«حفظ برجام به هر قيمتي»تا كجا؟! "

 اوین نامه ی کیهان 2 شنبه  9 مرداد ماه سال 1396
يادداشت ميهمان  اوین نامه ی کیهان "«حفظ برجام به هر قيمتي»تا كجا؟! "
سربازجو شریعت نداری آنقدر برای یادداشت نویسان  اوین نامه اش ازمهره های همکار ثابت با عنوان یادداشت نویس مهمان استفاده می کند تا بالاخره نوبت خودش شود تا بگوید که وی نیز نه میزبان و نماینده ویژه خامنه ای دراوین نامه کیهان نیست که وی  هم یک  مهمان همکار افتخاری است با این اختلاف که اختیارش از میزبان  بیشتر است . تصور کرده است هنوز ماهیت اوین نامه فاش نشده است و اگر چنانچه از پسوند یادداشت نویس مهمان استفاده شود محتوا وسمت وسو وتحلیل و نوشتار یادداشت هاهم تغییر می کنند و اثری ازهم لهجه بودن و کپی های تکراری ادامه دار نیست که محور مخالفت با برجام وروحانی ودولت از موضع ضدآمریکایی نیست . درحالی که در 4 سال گذشته یک یادداشت نبوده تا علیه روحانی و دولت و دربیش ازد و سال گذشته علیه برجام نبوده باشد و شامل موضوع دیگری بوده که شامل روحانی و دولت وبرجام وحامیان شان نبوده است.

تحليل مواضع تيم مذاکره کننده هسته اي و شخص رئيس جمهور قبل و بعد از برجام براي درک ماهيت نافرجام برجام و همچنين جريان شناسي جريان غربگراي نفوذ کرده در ارکان اجرايي کشور بسيار حائز اهميت و راه گشاست و البته تامل برانگيز! درخصوص واکنش تيم مذاکره کننده به تحريم هاي جديد و اقدامات خصمانه آمريکا نيز بايد گفت آقايان مسير پرتناقضي را در پيش گرفتند و همچنان در اين مسير حرکت مي کنند که نشان مي دهد جز انحراف افکارعمومي براي «حفظ برجام به هر قيمتي»هدف ديگري ندارند
    تناقض اول- قبل از امضاي برجام آقايان ادعا داشتند ديگران موجب اعمال تحريم ها بر کشور شدند و ما قهرمان رفع تحريم ها و حل مشکلات اقتصادي هستيم. اما گذشت زمان نشان داده نه تنها هيچ تحريمي لغو و مشکلي از اقتصاد حل نشده، بلکه بر شدت اعمال تحريم هاي جديد و مشکلات اقتصادي نيز افزوده شده است . کمااينکه بايد به ياد آوريم که تمام تحريم ها و قطعنامه هاي قبلي سازمان ملل عليه ملت نيز در دوراني اتفاق افتاد که آقاي روحاني به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي، مسئول تيم مذاکره کننده هسته اي در دولت اصلاحات بود و تحريم هاي يکجانبه آمريکا و اروپا نيز بعد از فتنه88 به دليل حضور همفکران و حاميان مدعي اصلاحات در وزارت خزانه داري آمريکا و اتحاديه اروپا و دادن اطلاعات محرمانه و سري کشور رخ داد. لذا ادعاي اينکه ديگران موجب اعمال تحريم ها بر کشور شدند و ما قهرمان رفع تحريم ها هستيم، ادعايي براي انحراف افکار عمومي و رسيدن به قدرت و نه حل واقعي مشکلات کشور بود
    تناقض دوم- ابتدا آقايان در برابر نقض برجام و بدعهدي هاي آمريکا عنوان مي کردند اين گونه اقدامات آمريکا با«روح برجام»منافات دارد و «متن برجام» را نقض نکرده و اگر با متن برجام تناقض داشته باشد، واکنش نشان مي دهيم
    تناقض سوم - در مرحله بعد که بر ميزان تحريم هاي آمريکا افزوده شد و نقض متن برجام آشکارتر شد، براي توجيه «حفظ برجام به هر قيمتي» ادعا کردند اگر«نقض فاحش برجام» صورت گيرد، ما واکنش نشان مي دهيم!

    تناقض چهارم- حال که به اذعان خود رسانه هاي آمريکايي «نقض فاحش برجام» با تصويب قانون مادر تحريم هاي ايران آشکارتر شده، آقايان باز براي «حفظ برجام به هر قيمتي» ادعا مي کنند اين تحريم ها «تحريم هاي حجمي» است نه «تحريم هاي موضوعي»! يعني اين تحريم ها جديد نيست و تحريم هاي گذشته تجميع شده است! لذا در پاسخ به اين ادعا بايد گفت تحريم هاي گذشته يکجا در قطعنامه2231 سازمان ملل بعد از برجام تجميع شدند که از آن به دروغ به عنوان لغو تحريم ها ياد کردند و به عنوان افتخار خود به افکارعمومي جا زدند وآنچه اکنون تصويب شده تحريم هاي جديد نامحدودي است که به گفته پل رايان رئيس مجلس نمايندگان آمريکا «تحريم هاي گسترده تاريخي» است!

     تناقض پنجم - بعد از توجيهات قبلي، اکنون که نقض برجام حتي براي دنيا آشکار شده و آقايان با مواضع انفعالي خود قدرت و اراده لازم جهت نشان دادن واکنش مناسب و قاطع را ندارند، براي فرار از مسئوليتِ آنچه تاکنون انجام داده اند ادعا مي کنند«اگر مسئولان عالي نظام تصميم بگيرند، ما اقدام مي کنيم»!. سوال اين است آن زمان که در اقدامي نابجا با اوباما گفتگو و در طول مذاکرات به کرات از خطوط قرمز نظام عبور کرديد و برجام ديکته شده آمريکايي ها را پذيرفتيد و بعد از امضا و اجراي برجام، به شروط و زياده خواهي هاي خارج از برجام آمريکا تن داديد، آيا به هشدارها و تذکرات مسئولان عالي نظام توجه کرديد که امروز منتظر تصميم مسئولان عالي نظام هستيد؟ لذا همانگونه که قبلا بر خلاف منافع ملي عمل کرديد، اکنون نيز بايد مسئوليت در کما رفتن و مرگ برجام را بپذيريد و تصور نشود که مي توان با فرار از پاسخگويي در محضر ملت، مسئوليت و هزينه اقدامات نابجاي خود را متوجه مسئولان عالي نظام کنيد! و بايد همانگونه که قبلا تصميم مي گرفتيد، اکنون نيز تصميم لازم را بگيريد. هرچند مسئولان و نهادهاي عالي نظام آنجا که لازم باشد، براي جلوگيري از تحميل خسارات و هزينه هاي بيشتر و غيرقابل جبران به کشور تصميم لازم را خواهند گرفت و منتظر شما نخواهند ماند

    تناقض ششم- در ادامه سنت «نامحرم بودن ملت»، آقايان براي «حفظ برجام به هر قيمتي» وقتي در خارج موضع گيري و قراردادي امضا مي کنند ، فشار مي آورند رسانه هاي داخلي مواضع مقامات و رسانه هاي خارجي و زد و بندهاي پشت پرده و جزئيات قراردادها با خارجي ها را در داخل کشور منعکس نکنند!! در حالي که متناقضانه بر گردش اطلاعات تاکيد و ادعا مي کنند دانستن حق مردم است!

     تناقض هفتم- آقايان در جريان مذاکرات و امضاء برجام با بزک کردن چهره آمريکا و تعريف و تمجيد از دمکرات ها ، آنها را دوست ملت ايران القا مي کردند، اما راي قاطع دمکرات ها به همراه جمهوري خواهان هم در مجلس نمايندگان و هم در سنا به تحريم هاي S۷۲۲ ، نشان داد در اين موضوع نيز آقايان در توهم خودساخته فرو رفته بودند و اکنون حباب اين توهم ترکيد!
    تناقض هشتم- آقايان قبلا ادعا مي کردند با مذاکره با اروپايي ها و اميد داشتن به آنها به جايي نمي رسيم و بايد برويم با آمريکا مستقيما مذاکره کنيم و حالا بعد از چهار سال مذاکره مستقيم با آمريکا در برجام ، دوباره به اول خط رسيدند و در برابر نقض هاي مکرر برجام از سوي آمريکا براي «حفظ برجام به هر قيمتي» که «دستاورد هيچ» و «خسارت محض» براي ملت ايران داشته، مجددا دست به دامن اروپايي ها شدند و عنوان مي کنند برجام توافق چند جانبه است و اروپايي ها به آن پايبند هستند! هرچند که بيانيه مشترک فرانسه و انگليس و آلمان با آمريکا که در آن ادعا شده ايران قطعنامه 2231 را نقض کرده، اندک اميد به اروپايي ها براي «حفظ برجام به هر قيمتي » را هم از بين برد.

    تناقض نهم- و اما در مرحله جديدي که در پيش داريم و در حالي که آمريکا براي معرفي ايران به عنوان ناقض برجام خيز برداشته، آقايان براي «حفظ برجام به هر قيمتي»ادعا مي کنند اين توطئه آمريکاست که مي خواهد ايران نقض کننده برجام باشد و با مايه گذاشتن از قرآن مي گويند تا آمريکا برجام را نقض نکند، ما متعهد به برجام خواهيم بود! سوال اصلي اين است که آيا نقضي بوده که آمريکا انجام نداده باشد؟ و آقايان پاسخ دهند منتظر چه اقدامي از سوي آمريکا هستند که از نظر آنها نقض برجام تلقي شود؟ لذا همانطور که در مطلب قبلي اشاره شد توطئه اصلي آمريکا مثل هميشه اين است تا ايران به برجام متعهد بماند اما خود به هيچکدام از تعهداتش پايبند نباشد. چنانچه چند دقيقه بعد از تصويب قانون مادر تحريم ها عليه ايران در مجلس نمايندگان آمريکا، ترامپ در يک گردهمايي در ايالت اوهايو به ايران که به تمام تعهداتش عمل کرده، هشدار مي دهد بايد به برجام پايبند باشد و تهديد مي کند اگر ايران به تحريم هاي جديد واکنش نشان دهد با «عواقب بسيار بسيار بزرگي» روبرو خواهد شد!!! و بعد از اين هشدار و تهديد، رئيس جمهور در جلسه هيئت دولت اعلام مي کند «ما به برجام پايبند هستيم»! و دم از صلح و دوستي با دشمن مي زند!
    تناقض دهم- دولت با انفعال و عقب نشيني هاي متوهمانه خود در برابر نقض مکرر برجام براي آمريکا انگيزه ايجاد کرده تا بدون ترس از هر گونه واکنشي از سوي ايران، دست به اعمال تحريم هاي جديد بزند. دولت با اين موضع انفعالي نتوانسته و يا نخواسته آمريکا را به عنوان ناقض برجام در جهان معرفي کند و همين امر موجب شده تا آمريکايي ها به فکر معرفي ايران به عنوان ناقض برجام بيافتند. برهمين اساس ترامپ تيمي را مامور کرده تا از خلل و فرج و ابهامات برجام دستاويز حقوقي پيدا کنند تا در گزارش سه ماه بعد وزارت امورخارجه آمريکا، ايران به عنوان ناقض برجام معرفي شود. آنگونه که باب کروکر رئيس کميته خارجي سنا و تدوين کننده اصلي تحريم ها عليه ايران گفته در مرحله بعد ترامپ درخواست بازديد از مراکز نظامي ايران را مطرح مي کند و چنانچه ايران نپذيرد، به عنوان ناقض برجام معرفي خواهد شد.مقدمه چيني براي معرفي ايران به عنوان ناقض برجام در نامه اخير رکس تيلرسون وزير خارجه آمريکا به کنگره نيز کاملا مشهود است.
     تناقض يازدهم - رئيس جمهور دولت يازدهم اعلام کرده «ما مخالف منافع ديگر کشورها در منطقه نيستيم و مي خواهيم ديگر کشورها هم به منافعشان برسند»! اولا همين منافع آنها در منطقه هست که موجب فشار آنها بر ايران شده و اگر منافعشان که با منافع ملت ايران تضاد دارد، به خطر نيفتاده بود که دست به تحريم ايران نمي زدند. ثانياً بايد به اين سوال حضرت امام «ره»پاسخ دهند که :« آمريکا چه منفعتي در منطقه دارد که از آن طرف دنيا دستش را دراز مي کند؟» و پاسخ دهند از طرف ملت چه اجازه اي دارند که به فکر تامين منافع آمريکا در منطقه به عنوان دشمن شماره يک ملت ايران هستند؟

    و در پايان؛ دولت و تيم مذاکره کننده هسته اي بايد حد يقف مماشات با آمريکا را مشخص کنند، کما اينکه حد يقف آمريکا در اعمال تحريم و فشار بر ايران نيز مشخص نيست! و آقايان بايد پاسخ دهند تا کي مي خواهند در برابر نقض فاحش متن برجام و تحريم هاي جديد آمريکا سکوت و «برجام را به هر قيمتي حفظ کنند»؟ چرا اعلام نمي کنند آمريکا ناقض برجام است؟ و مهمتر اينکه آقايان بايد پاسخ دهند بعد از اين همه مذاکره مستقيم با آمريکا در برجام و اعتماد به لبخندهاي آمريکايي ها، چرا آمريکا به فکر «معرفي ايران به عنوان ناقض برجام» افتاده است؟! و آقايان با انفعالي که تاکنون داشته اند آيا در برابر اين اقدام آمريکا مي توانند واکنشي نشان دهند؟
نويسنده: دكتر محمدحسين محترم