اوین
نامه ی کیهان 3 شنبه 27 تیر ماه سال 1396
يادداشت روز
اوین نامه ی کیهان "گزينه نظامي زير ميز است! "
سربازجو شریعت نداری بدون آنکه بگوید شرایط جنگ ایران وعراق
چگونه شروع شد وبرای چه 8 سال طول کشید تا که خمینی شیاد مجبور شد با سرگشی جام زهر تن به شکست جنگ بدهد. همچنین بدون آنکه بگوید هزینه خسارات جنگی 8 ساله و خسارات
اقتصادی ایران وعراق چه میزان بود؟ چند
میلیون شهروندان ایرانی کشته و مجروح وبی خانمان وآواره شدند؟ یااینکه چرا خوزستان
نفت جنگ زده و یران شد طوریکه خرمشهر مخروبه شده همچنان مخروبه باقیمانده است ؟ بدتراینکه چرا جنگ
خانمانسوز موهبت الهی نامیده شد؟
بااین
وجود بانادیده گرفتن یاکتمان کردن حقایق جنگ که آثارتخریبی اش همچنان پابرجاست امابرای
اینکه پاسخ به روحانی بدهد که گفته است اگر برجام انجامن می گرفت احتمال
جنگ زیاد بود . بانقل قول ازخمینی شیاد دستاوردها و برکات جنگ ۸ ساله را اینگونه ردیف کرده
است :
آنچه در ادامه مي آيد
فقط بخشي از آنهمه است. دستاوردهايي که اين روزها به وضوح قابل ديدن است؛ «هر روز،
ما در جنگ برکتي داشته ايم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ايم. ما انقلابمان
را در جنگ به جهان صادر نموده ايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت
نموده ايم، ما در جنگ، پرده از چهره تزوير جهانخواران کنار زديم، ما در جنگ،
دوستان و دشمنانمان را شناخته ايم، ما در جنگ به اين نتيجه رسيده ايم که بايد روي
پاي خودمان بايستيم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستيم، ما در جنگ
ريشه هاي انقلاب پر بار اسلامي مان را محکم کرديم، ما در جنگ حس برادري و وطن
دوستي را در نهاد يکايک مردمان بارور کرديم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم
منطقه نشان داديم که عليه تمامي قدرتها و ابرقدرتها ساليان سال مي توان مبارزه
کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال
خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامي سردمداران نظامهاي فاسد در مقابل اسلام احساس
ذلت کنند، جنگ ما بيداري پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که
صنايع نظامي ما از رشد آنچناني برخوردار شد و از همه اينها مهمتر استمرار روح
اسلام انقلابي در پرتو جنگ تحقق يافت
۱- امروز با سالگرد پذيرش قطعنامه ۵۹۸ شوراي امنيت سازمان ملل و پايان دفاع مقدس ۸ ساله همزمان است. کساني که از آن روزها خبر چنداني ندارند و يا در آن دوران دستي از دور بر آتش داشته اند، حق دارند با مشاهده برخي از مشکلات اين روزها، شرايط را سخت! و حتي بحراني! تصور کنند و تهديد خالي از واقعيت برخي مسئولان را باور کنند که اگر با حريف سازش نکنيم- بخوانيد تسليم نشويم- سايه جنگ را بر سر خود خواهيم داشت! ولي فقط نيم نگاهي به شرايط ايران اسلامي در آغاز جنگ و هجوم همه جانبه تمامي قدرت هاي ريز و درشت دنيا به کشوري که تازه از يک انقلاب پيروز بيرون آمده بود و عبور مقتدرانه از آن هنگامه پرمخاطره، کافي است تا با امام راحلمان رضوان الله تعالي عليه همصدا شوند که «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند» واقعيتي که ۵ سال قبل، هفته نامه آمريکايي «ويکلي استاندارد» با اشاره به اقتدار مثال زدني اين روزهاي جمهوري اسلامي ايران به آن اعتراف کرده و نوشته بود؛ روساي جمهور آمريکا، از کارتر تا اوباما در يک نقطه با امام خميني اشتراک نظر دارند و آن، اين که «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند».
نويسنده: حسين شريعتمداري
۱- امروز با سالگرد پذيرش قطعنامه ۵۹۸ شوراي امنيت سازمان ملل و پايان دفاع مقدس ۸ ساله همزمان است. کساني که از آن روزها خبر چنداني ندارند و يا در آن دوران دستي از دور بر آتش داشته اند، حق دارند با مشاهده برخي از مشکلات اين روزها، شرايط را سخت! و حتي بحراني! تصور کنند و تهديد خالي از واقعيت برخي مسئولان را باور کنند که اگر با حريف سازش نکنيم- بخوانيد تسليم نشويم- سايه جنگ را بر سر خود خواهيم داشت! ولي فقط نيم نگاهي به شرايط ايران اسلامي در آغاز جنگ و هجوم همه جانبه تمامي قدرت هاي ريز و درشت دنيا به کشوري که تازه از يک انقلاب پيروز بيرون آمده بود و عبور مقتدرانه از آن هنگامه پرمخاطره، کافي است تا با امام راحلمان رضوان الله تعالي عليه همصدا شوند که «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند» واقعيتي که ۵ سال قبل، هفته نامه آمريکايي «ويکلي استاندارد» با اشاره به اقتدار مثال زدني اين روزهاي جمهوري اسلامي ايران به آن اعتراف کرده و نوشته بود؛ روساي جمهور آمريکا، از کارتر تا اوباما در يک نقطه با امام خميني اشتراک نظر دارند و آن، اين که «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند».
۲- جنگ در حالي به جمهوري اسلامي تحميل شده بود که، تازه از يک انقلاب پيروز بيرون آمده بوديم، ده ها گروه تروريستي - به قول حضرت امام(ره)- مثل قارچ از زمين روئيده و به مقابله با نظام برخاسته بودند، سه کودتا را کشف و ناکام گذاشته بوديم، از همه سو تحريم شده بوديم، همه قدرت هاي ريز و درشت دنيا عليه ايران اسلامي به ميدان آمده بودند، اطلاعات نظامي در اختيار فرماندهاني بود که فراري و در خدمت دشمن بودند، ما حتي از محل زاغه هاي مهمات و تسليحات خود بي خبر بوديم، ارتش در حالتي از نيمه پاشيدگي قرار داشت، سپاه نيرويي تازه کار و جنگ ناديده بود... و تقريبا همه شرايط غير از نيروي مردمي پاکباخته و فداکار و گوش به فرمان امام راحل(ره) عليه ايران اسلامي بود.
در آن شرايط، حق با کارتر بود که چند ساعت بعد از حمله عراق در يک کنفرانس خبري با رسانه هاي آمريکايي و اروپايي، گفته بود «اميدوارم مسئولان ايران بر سر عقل آمده باشند»! و صدام نيز حق داشت که در مصاحبه با خبرنگاران خارجي در يکي از مناطق اشغالي کشورمان با تکبر بگويد «ادامه مصاحبه را بزودي در تهران انجام مي دهم»!
۳- و اما، برخلاف بعضي ها که امروزه با وجود اقتدار مثال زدني و آزمون داده کشورمان و دست توانا و بلند آن در منطقه از لبنان تا فلسطين و سوريه و عراق و يمن و... و افول غيرقابل انکار اقتدار امروز آمريکا نسبت به آن روزها، مردم را از «سايه جنگ» مي ترسانند، امام راحل ما (ره) در پيام راديويي روز ۳۱ شهريورماه ۵۹، يعني اولين ساعات آغاز جنگ خطاب به ملت فرمودند؛
«ملت ايران نبايد خيال بکنند که جنگي شروع شده است و حالا فرض کنيد که دست و پاي خود را گم کنيم... اين حرفها در کار نيست. اين يک دزدي آمده است، يک سنگي انداخته و فرار کرده است... من به ملت ايران سفارش مي کنم که چند جهت را ملاحظه کنند؛ يک جهت اين که خونسردي خودشان را حفظ کنند و ابدا توجه به اين معنا که يک قضيه اي واقع شده است توجه نکنند».
۴- فقط چند ماه از آغاز جنگ گذشته بود که مقاومت جانانه ملت که با ايثار جان و مال و به ميدان آوردن همه توان همراه بود، قدرت هاي ريز و درشت دنيا - از جمله کشورهاي ۱+۵ - را به اين نتيجه رساند که جز ورود مستقيم و بي پرده به جنگ با ايران اسلامي، چاره اي ندارند و اينگونه بود که ملاحظات نصفه و نيمه را کنار گذاشتند و آشکارا به ميدان آمدند. تانک هاي چيفتن انگليسي، لئوپاردهاي آلماني، موشک هاي اگزوسه و جنگنده هاي ميراژ و سوپراتاندارد فرانسوي، هواپيماهاي ميگ و سوخو و موشک هاي اسکادبي روسي، بمب هاي شيميايي آلماني و انگليسي، موشک هاي سايدبايندر و هواپيماهاي آواکس آمريکايي، دلارهاي سعودي و کويتي و اماراتي و... همه همراه با کارشناسان مربوطه در اختيار صدام قرار گرفت و ما به قول امام راحلمان(ره) تنهاي تنها بوديم و غير از خداي بزرگ و مردم پاکباخته که دست از جان شسته و به ميدان هاي نبرد شتافته بودند، و امام بزرگوارمان که هدايت ملکوتي و هوشمندانه امت را برعهده داشت، هيچ کس ديگري را نداشتيم.
همان روزها حضرت امام(ره) نامه اي خطاب به پاپ نوشت و از ايشان پرسيد «اگر امروز حضرت مسيح عليه السلام حضور داشتند، جانب ما را مي گرفتند يا آمريکا را». پاسخ پاپ در واتيکان به فرستادگان ايران فقط يک جمله بود؛ «OH JESUS CRIES ... يا حضرت مسيح»! گفتني است آقاي دکتر جليلي در آغاز اجلاس بغداد در روز سوم خرداد ۹۱ با ۱+۵ که در کاخ قبلي صدام برگزار شده بود از نمايندگان ۱+۵ پرسيده بود «آقايان! امروز چه روزي است»؟ و در پاسخ تعجب آنان از اين پرسش گفته بود؛
«امروز سالروز آزادي مقتدرانه خرمشهر است و در حالي که حاکميت عراق به مردم مظلوم آن و دوستان استراتژيک ما بازگشته است در قصر صدام با شما به مذاکره نشسته ايم... راستي، امروز صدام کجاست؟... آن روزها که همه دنيا در يکسو و ايران اسلامي در سوي ديگر ايستاده بود، تسليم زورگويان غربي و شرقي و حاميان منطقه اي آنها نشديم بنابراين نبايد انتظار داشته باشيد امروز که در اوج اقتدار هستيم به کسي باج بدهيم و در مقابل خواسته هاي غيرقانوني و زورگويانه آنان تسليم شويم» (نقل به مضمون).
۵- و ۲۹ سال پيش در چنين روزي قطعنامه ۵۹۸ را در حالي پذيرفتيم که دشمن، يعني همه قدرت هاي ريز و درشت آن روزها در اهداف خود ناکام مانده بودند و دفاع مقدس، تنها جنگ ايران در دويست سال اخير بود که حتي يک وجب از خاک ميهن اسلامي را نيز از دست نداده بوديم و آنان که در آغاز آنهمه رجز مي خواندند و تمام توان خود را به ميدان کشيده بودند، صلح را به دريوزگي آمده بودند. همان روزها کساني که از ماهيت جنگ ۸ ساله بي خبر بودند اين ترجيع بند را تکرار کرده و به ملامت مي گفتند؛ مگر شعار نمي داديد «جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» و «جنگ جنگ تا پيروزي» و از اين نکته بديهي غافل بودند که با پذيرش قطعنامه، جنگ به پايان نرسيده، بلکه ميدان درگيري از عرصه نظامي به عرصه هاي ديگر، از جمله عرصه اقتصادي و... تغيير يافته است. آنچه از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي تاکنون شاهد بوده ايم.
۶- حضرت امام- رضو ان الله تعالي عليه - در توصيف دستاوردها و برکات جنگ ۸ ساله به نکاتي اشاره فرموده اند که آنچه در ادامه مي آيد فقط بخشي از آنهمه است. دستاوردهايي که اين روزها به وضوح قابل ديدن است؛ «هر روز، ما در جنگ برکتي داشته ايم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ايم، ما در جنگ، پرده از چهره تزوير جهانخواران کنار زديم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته ايم، ما در جنگ به اين نتيجه رسيده ايم که بايد روي پاي خودمان بايستيم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستيم، ما در جنگ ريشه هاي انقلاب پر بار اسلامي مان را محکم کرديم، ما در جنگ حس برادري و وطن دوستي را در نهاد يکايک مردمان بارور کرديم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم که عليه تمامي قدرتها و ابرقدرتها ساليان سال مي توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامي سردمداران نظامهاي فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بيداري پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنايع نظامي ما از رشد آنچناني برخوردار شد و از همه اينها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابي در پرتو جنگ تحقق يافت.»
7-آن روزها که آمريکا در اوج اقتدار جهاني و منطقه اي بود و تمام متحدان اروپايي و منطقه اي خود را نيز براي مقابله با ايران اسلامي که سخت ترين و ضعيف ترين دوران حيات خود را سپري مي کرد، به کار گرفته بود، ناکام از آوردگاه جنگ بيرون آمد بنابراين امروزه با توجه به اقتدار مثال زدني جمهوري اسلامي ايران از يکسو و افول قدرت آمريکا و اروپا و متحدان منطقه اي آن از سوي ديگر، بديهي است که ادعاي توسل به «گزينه نظامي» فقط در حد و اندازه يک «لاف گزاف» قابل ارزيابي است و به قول «رابرت گيتس» وزير دفاع آمريکا در دوران بوش و اوباما، «اگر کسي از حمله نظامي به ايران سخن بگويد بايد او را به تيمارستان معرفي کرد» و به نوشته نيويورک تايمز «ما (آمريکا) توان يک بندانگشت پيشروي در خاورميانه از طريق اقدام نظامي را نداريم» و به گفته اوباما؛ «تنها راه حضور نظامي ما در منطقه خاورميانه - غرب آسيا- جنگ هاي نيابتي است» و دهها اعتراف صريح ديگر که بدون نياز به اعتراف آنها نيز به وضوح و فقط با نيم نگاهي به منطقه قابل فهم است و...
گزينه نظامي برخلاف لاف گزافي که آمريکا مي زند، روي ميز نيست، بلکه زير ميز افتاده و خاک مي خورد، چرا که آمريکايي ها يک بار در جريان جنگ تحميلي به آن متوسل شده و ناکام از آوردگاه بيرون آمده بودند. آنهم در اوج اقتدار خود و در حالتي که ايران اسلامي با شرايط سخت و دشوار ياد شده روبرو بود.
و بالاخره بسيار بعيد است کساني که مردم را با گزينه نظامي آمريکا مي ترسانند، از اين واقعيت بي خبر باشند. اين جماعت نيز به گونه اي ديگر لاف مي زنند. لاف منفي! نویسنده سربازجو شریعت نداری
۱- امروز با سالگرد پذيرش قطعنامه ۵۹۸ شوراي امنيت سازمان ملل و پايان دفاع مقدس ۸ ساله همزمان است. کساني که از آن روزها خبر چنداني ندارند و يا در آن دوران دستي از دور بر آتش داشته اند، حق دارند با مشاهده برخي از مشکلات اين روزها، شرايط را سخت! و حتي بحراني! تصور کنند و تهديد خالي از واقعيت برخي مسئولان را باور کنند که اگر با حريف سازش نکنيم- بخوانيد تسليم نشويم- سايه جنگ را بر سر خود خواهيم داشت! ولي فقط نيم نگاهي به شرايط ايران اسلامي در آغاز جنگ و هجوم همه جانبه تمامي قدرت هاي ريز و درشت دنيا به کشوري که تازه از يک انقلاب پيروز بيرون آمده بود و عبور مقتدرانه از آن هنگامه پرمخاطره، کافي است تا با امام راحلمان رضوان الله تعالي عليه همصدا شوند که «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند» واقعيتي که ۵ سال قبل، هفته نامه آمريکايي «ويکلي استاندارد» با اشاره به اقتدار مثال زدني اين روزهاي جمهوري اسلامي ايران به آن اعتراف کرده و نوشته بود؛ روساي جمهور آمريکا، از کارتر تا اوباما در يک نقطه با امام خميني اشتراک نظر دارند و آن، اين که «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند».
نويسنده: حسين شريعتمداري
۱- امروز با سالگرد پذيرش قطعنامه ۵۹۸ شوراي امنيت سازمان ملل و پايان دفاع مقدس ۸ ساله همزمان است. کساني که از آن روزها خبر چنداني ندارند و يا در آن دوران دستي از دور بر آتش داشته اند، حق دارند با مشاهده برخي از مشکلات اين روزها، شرايط را سخت! و حتي بحراني! تصور کنند و تهديد خالي از واقعيت برخي مسئولان را باور کنند که اگر با حريف سازش نکنيم- بخوانيد تسليم نشويم- سايه جنگ را بر سر خود خواهيم داشت! ولي فقط نيم نگاهي به شرايط ايران اسلامي در آغاز جنگ و هجوم همه جانبه تمامي قدرت هاي ريز و درشت دنيا به کشوري که تازه از يک انقلاب پيروز بيرون آمده بود و عبور مقتدرانه از آن هنگامه پرمخاطره، کافي است تا با امام راحلمان رضوان الله تعالي عليه همصدا شوند که «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند» واقعيتي که ۵ سال قبل، هفته نامه آمريکايي «ويکلي استاندارد» با اشاره به اقتدار مثال زدني اين روزهاي جمهوري اسلامي ايران به آن اعتراف کرده و نوشته بود؛ روساي جمهور آمريکا، از کارتر تا اوباما در يک نقطه با امام خميني اشتراک نظر دارند و آن، اين که «آمريکا هيچ غلطي نمي تواند بکند».
۲- جنگ در حالي به جمهوري اسلامي تحميل شده بود که، تازه از يک انقلاب پيروز بيرون آمده بوديم، ده ها گروه تروريستي - به قول حضرت امام(ره)- مثل قارچ از زمين روئيده و به مقابله با نظام برخاسته بودند، سه کودتا را کشف و ناکام گذاشته بوديم، از همه سو تحريم شده بوديم، همه قدرت هاي ريز و درشت دنيا عليه ايران اسلامي به ميدان آمده بودند، اطلاعات نظامي در اختيار فرماندهاني بود که فراري و در خدمت دشمن بودند، ما حتي از محل زاغه هاي مهمات و تسليحات خود بي خبر بوديم، ارتش در حالتي از نيمه پاشيدگي قرار داشت، سپاه نيرويي تازه کار و جنگ ناديده بود... و تقريبا همه شرايط غير از نيروي مردمي پاکباخته و فداکار و گوش به فرمان امام راحل(ره) عليه ايران اسلامي بود.
در آن شرايط، حق با کارتر بود که چند ساعت بعد از حمله عراق در يک کنفرانس خبري با رسانه هاي آمريکايي و اروپايي، گفته بود «اميدوارم مسئولان ايران بر سر عقل آمده باشند»! و صدام نيز حق داشت که در مصاحبه با خبرنگاران خارجي در يکي از مناطق اشغالي کشورمان با تکبر بگويد «ادامه مصاحبه را بزودي در تهران انجام مي دهم»!
۳- و اما، برخلاف بعضي ها که امروزه با وجود اقتدار مثال زدني و آزمون داده کشورمان و دست توانا و بلند آن در منطقه از لبنان تا فلسطين و سوريه و عراق و يمن و... و افول غيرقابل انکار اقتدار امروز آمريکا نسبت به آن روزها، مردم را از «سايه جنگ» مي ترسانند، امام راحل ما (ره) در پيام راديويي روز ۳۱ شهريورماه ۵۹، يعني اولين ساعات آغاز جنگ خطاب به ملت فرمودند؛
«ملت ايران نبايد خيال بکنند که جنگي شروع شده است و حالا فرض کنيد که دست و پاي خود را گم کنيم... اين حرفها در کار نيست. اين يک دزدي آمده است، يک سنگي انداخته و فرار کرده است... من به ملت ايران سفارش مي کنم که چند جهت را ملاحظه کنند؛ يک جهت اين که خونسردي خودشان را حفظ کنند و ابدا توجه به اين معنا که يک قضيه اي واقع شده است توجه نکنند».
۴- فقط چند ماه از آغاز جنگ گذشته بود که مقاومت جانانه ملت که با ايثار جان و مال و به ميدان آوردن همه توان همراه بود، قدرت هاي ريز و درشت دنيا - از جمله کشورهاي ۱+۵ - را به اين نتيجه رساند که جز ورود مستقيم و بي پرده به جنگ با ايران اسلامي، چاره اي ندارند و اينگونه بود که ملاحظات نصفه و نيمه را کنار گذاشتند و آشکارا به ميدان آمدند. تانک هاي چيفتن انگليسي، لئوپاردهاي آلماني، موشک هاي اگزوسه و جنگنده هاي ميراژ و سوپراتاندارد فرانسوي، هواپيماهاي ميگ و سوخو و موشک هاي اسکادبي روسي، بمب هاي شيميايي آلماني و انگليسي، موشک هاي سايدبايندر و هواپيماهاي آواکس آمريکايي، دلارهاي سعودي و کويتي و اماراتي و... همه همراه با کارشناسان مربوطه در اختيار صدام قرار گرفت و ما به قول امام راحلمان(ره) تنهاي تنها بوديم و غير از خداي بزرگ و مردم پاکباخته که دست از جان شسته و به ميدان هاي نبرد شتافته بودند، و امام بزرگوارمان که هدايت ملکوتي و هوشمندانه امت را برعهده داشت، هيچ کس ديگري را نداشتيم.
همان روزها حضرت امام(ره) نامه اي خطاب به پاپ نوشت و از ايشان پرسيد «اگر امروز حضرت مسيح عليه السلام حضور داشتند، جانب ما را مي گرفتند يا آمريکا را». پاسخ پاپ در واتيکان به فرستادگان ايران فقط يک جمله بود؛ «OH JESUS CRIES ... يا حضرت مسيح»! گفتني است آقاي دکتر جليلي در آغاز اجلاس بغداد در روز سوم خرداد ۹۱ با ۱+۵ که در کاخ قبلي صدام برگزار شده بود از نمايندگان ۱+۵ پرسيده بود «آقايان! امروز چه روزي است»؟ و در پاسخ تعجب آنان از اين پرسش گفته بود؛
«امروز سالروز آزادي مقتدرانه خرمشهر است و در حالي که حاکميت عراق به مردم مظلوم آن و دوستان استراتژيک ما بازگشته است در قصر صدام با شما به مذاکره نشسته ايم... راستي، امروز صدام کجاست؟... آن روزها که همه دنيا در يکسو و ايران اسلامي در سوي ديگر ايستاده بود، تسليم زورگويان غربي و شرقي و حاميان منطقه اي آنها نشديم بنابراين نبايد انتظار داشته باشيد امروز که در اوج اقتدار هستيم به کسي باج بدهيم و در مقابل خواسته هاي غيرقانوني و زورگويانه آنان تسليم شويم» (نقل به مضمون).
۵- و ۲۹ سال پيش در چنين روزي قطعنامه ۵۹۸ را در حالي پذيرفتيم که دشمن، يعني همه قدرت هاي ريز و درشت آن روزها در اهداف خود ناکام مانده بودند و دفاع مقدس، تنها جنگ ايران در دويست سال اخير بود که حتي يک وجب از خاک ميهن اسلامي را نيز از دست نداده بوديم و آنان که در آغاز آنهمه رجز مي خواندند و تمام توان خود را به ميدان کشيده بودند، صلح را به دريوزگي آمده بودند. همان روزها کساني که از ماهيت جنگ ۸ ساله بي خبر بودند اين ترجيع بند را تکرار کرده و به ملامت مي گفتند؛ مگر شعار نمي داديد «جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان» و «جنگ جنگ تا پيروزي» و از اين نکته بديهي غافل بودند که با پذيرش قطعنامه، جنگ به پايان نرسيده، بلکه ميدان درگيري از عرصه نظامي به عرصه هاي ديگر، از جمله عرصه اقتصادي و... تغيير يافته است. آنچه از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي تاکنون شاهد بوده ايم.
۶- حضرت امام- رضو ان الله تعالي عليه - در توصيف دستاوردها و برکات جنگ ۸ ساله به نکاتي اشاره فرموده اند که آنچه در ادامه مي آيد فقط بخشي از آنهمه است. دستاوردهايي که اين روزها به وضوح قابل ديدن است؛ «هر روز، ما در جنگ برکتي داشته ايم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ايم، ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ايم، ما در جنگ، پرده از چهره تزوير جهانخواران کنار زديم، ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته ايم، ما در جنگ به اين نتيجه رسيده ايم که بايد روي پاي خودمان بايستيم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستيم، ما در جنگ ريشه هاي انقلاب پر بار اسلامي مان را محکم کرديم، ما در جنگ حس برادري و وطن دوستي را در نهاد يکايک مردمان بارور کرديم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم که عليه تمامي قدرتها و ابرقدرتها ساليان سال مي توان مبارزه کرد، جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين را به دنبال خواهد داشت، جنگ ما موجب شد که تمامي سردمداران نظامهاي فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند، جنگ ما بيداري پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود که صنايع نظامي ما از رشد آنچناني برخوردار شد و از همه اينها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابي در پرتو جنگ تحقق يافت.»
7-آن روزها که آمريکا در اوج اقتدار جهاني و منطقه اي بود و تمام متحدان اروپايي و منطقه اي خود را نيز براي مقابله با ايران اسلامي که سخت ترين و ضعيف ترين دوران حيات خود را سپري مي کرد، به کار گرفته بود، ناکام از آوردگاه جنگ بيرون آمد بنابراين امروزه با توجه به اقتدار مثال زدني جمهوري اسلامي ايران از يکسو و افول قدرت آمريکا و اروپا و متحدان منطقه اي آن از سوي ديگر، بديهي است که ادعاي توسل به «گزينه نظامي» فقط در حد و اندازه يک «لاف گزاف» قابل ارزيابي است و به قول «رابرت گيتس» وزير دفاع آمريکا در دوران بوش و اوباما، «اگر کسي از حمله نظامي به ايران سخن بگويد بايد او را به تيمارستان معرفي کرد» و به نوشته نيويورک تايمز «ما (آمريکا) توان يک بندانگشت پيشروي در خاورميانه از طريق اقدام نظامي را نداريم» و به گفته اوباما؛ «تنها راه حضور نظامي ما در منطقه خاورميانه - غرب آسيا- جنگ هاي نيابتي است» و دهها اعتراف صريح ديگر که بدون نياز به اعتراف آنها نيز به وضوح و فقط با نيم نگاهي به منطقه قابل فهم است و...
گزينه نظامي برخلاف لاف گزافي که آمريکا مي زند، روي ميز نيست، بلکه زير ميز افتاده و خاک مي خورد، چرا که آمريکايي ها يک بار در جريان جنگ تحميلي به آن متوسل شده و ناکام از آوردگاه بيرون آمده بودند. آنهم در اوج اقتدار خود و در حالتي که ايران اسلامي با شرايط سخت و دشوار ياد شده روبرو بود.
و بالاخره بسيار بعيد است کساني که مردم را با گزينه نظامي آمريکا مي ترسانند، از اين واقعيت بي خبر باشند. اين جماعت نيز به گونه اي ديگر لاف مي زنند. لاف منفي! نویسنده سربازجو شریعت نداری