چرا ظریف باید وزیر خارجه
بماند؟ 11 تیر – 96
برای اینکه باید برجام ناتمام وبرجام های دیگر رادنبال و به نتیجه برساند.
«ظریف در همان روزهای نخست و شاید در ایامی که هم از بیرون تحت فشار بود و
هم به ناروا از داخل، از وزارت انصراف میداد. او اما این روزها مصمم و با جدیت در
حال سفرهای متعدد به اروپا در جهت تقویت منافع ایران است؛ امری که میتوان آن را
این گونه تعبیر و تفسیر کرد که ظریف حداقل از تخریب و این طور مسائل ترسی ندارد و
این گونه مسائل مانعی برای او به شمار نمیآید.»
به گزارش ایسنا، انتخاب نوشت: «این روزها بحث انتخاب کابینه، داغ است. هر
کسی و از هر سوی در هر حال لابی کردن برای طرح گزینه ارجح خود است، رئیسجمهور اما
با استقلال تصمیمگیری میکند؛ درست مانند دوره گذشته. با این حال همگان معتقدند
تغییر ضروری است و برخی از این انتخابها چندان عملکرد خوبی نداشتهاند اما بسیاری
در عین حال یقین دارند که محمدجواد ظریف و البته در کنارش وزرای دیگری چون بیژن
زنگنه، با وجود فشارهای فراوان جهادگونه در راه منافع وطن دویدند و زحمت کشیدند و
در ردیف بهترین وزرا در طول چندین دهه گذشته قرار دارند.
علیرغم این موضوع برخی جریانها همگام با طیف دلواپس از روی ناآگاهی یا غرضورزانه
خبر از عدم تمایل ظریف برای ادامه سکانداری دستگاه دیپلماسی به دلیل شدت تخریبها
میدهند؛ خبری که شاید بیشتر آرزوی قلبی این جریانات باشد تا این که به واقعیت
نزدیک باشد که اگر اندکی با عالم واقع فاصله داشت، ظریف در همان روزهای نخست و
شاید در ایامی که هم از بیرون تحت فشار بود و هم به ناروا از داخل، از وزارت
انصراف میداد. او اما این روزها مصمم و با جدیت در حال سفرهای متعدد به اروپا در
جهت تقویت منافع ایران است؛ امری که میتوان آن را این گونه تعبیر و تفسیر کرد که
ظریف حداقل از تخریب و این طور مسائل ترسی ندارد و این گونه مسائل مانعی برای او
به شمار نمیآید.
برای ماندن ظریف در کابینه دلایل متعدد و زیادی میتوان یافت اما در زیر
تنها به ۴ مورد از آنها اشاره میکنیم:
۱- اعتماد رهبری و رئیسجمهور:
شاید کمتر وزیر و وزیر خارجهای را سراغ داشته باشیم که به دفعات از سوی
حضرت آیتالله خامنهای مورد تحسین و تمجید قرار گرفته است. آن روزها که ظریف و
یارانش سخت آماج حملات جبهه پایداری بودند، رهبری، وزیر خارجه را امین و فرزند
انقلاب خواند. ایشان همچنین اخیرا وزیر خارجه را انسانی «متدین، با وجدان و دارای
احساس مسئولیت» توصیف کردهاند. سیدحسن خمینی، یادگار امام خمینی در این رابطه میگوید:
«تصور نمیکنم مقام معظم رهبری تعاریفی مشابه تعریفی که از دستگاه دیپلماسی خصوصا
مذاکرهکنندگان هستهای کردند را قبلا هم بیان کرده باشند. ایشان در ماه رمضان دو
سال قبل چندین صفت را برای آقایان ظریف، عراقچی، تخت روانچی و سایر مذاکرهکنندگان
به کار بردند. علاوه بر این دولت هم به این مذاکرهکنندگان اعتماد دارد لذا این
مجموعه هم اعتماد حاکمیت را دارد و هم مردم، گر چه حرفهای بیهوده همیشه وجود دارد.»
همچنین، ظریف از جمله افرادی است که رابطهای طولانی با رئیسجمهور دارد؛
رابطهای که همراه با اعتماد و اطمینان است. ظریف در کنار دکتر روحانی در مذاکرات
هستهای ۲۰۰۳ با تروئیکا نقش ویژهای ایفا کرد؛ نقشی
که به شکلی محوریتر توسط او در قامت وزیر خارجه در سال ۲۰۱۵ در مذاکرات هستهای با پنج به علاوه یک تکرار شد. رئیسجمهور میگوید:
«اگر غیر از دکتر ظریف، فرد دیگری رئیس تیم مذاکرهکننده بود، ما امروز در این
نقطه نبودیم و به اینجا نمیرسیدیم... بیشک قویترین فردی که این بار مسئولیت را
میتوانست به عنوان وزیر خارجه به مقصد برساند، برگزیدم. این یکی از توفیقات
خداوند بود.»
۲- تثبیت برجام و تداوم
آن:
ظریف را شاید بتوان جزء زبردستترین مذاکرهکنندگان ایران و حتی در سطح بینالملل
دانست. امری که از سوی مقامات اروپایی و آمریکایی نیز مورد صحه گذاشته شده است.
جان کری، وزیر خارجه سابق آمریکا میگوید: «میخواهم به طور روشن و شفاف بگویم که
جواد ظریف یک مذاکرهکننده سرسخت و پرتوان و در تمام مدت یک وطنپرست است که به
سختی برای منافع کشورش جنگید.» ظریف اما شاید جزء معدود افرادی است که از زیر و بم
متن برجام به خوبی آگاه است و میتواند جلوی هر نوع تخلف طرف آمریکایی را بگیرد؛
تا حدی که نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل نیز نسبت به آن اذعان دارد و
گفته است که دیگر نمیتوان علیه ایران در شورای امنیت طرح تحریم تصویب کرد. به
علاوه، هماهنگیهای ظریف با مقامات اروپایی نیز بسیار حائز اهمیت است؛ طوری که
نتیجه مذاکرات فشرده اخیر ظریف در اروپا را از زبان وزرای خارجه اروپا و مسئول
سیاست خارجی اتحادیه اروپا شنیدیم که گفتند: «اتحادیه اروپا تضمین میکند، برجام
ادامه پیدا کند.»
۳- برنامههای ناتمام:
ظریف ارتباط بسیار خوبی با دیپلماتهای اروپایی و غربی و همچنین آسیایی
دارد که شاید به دوران حضور او در سازمان ملل بازمیگردد. چهرههایی چون سرگئی
لاورف، وزیر خارجه روسیه و داوود اوغلو، رئیسجمهور و وزیر خارجه سابق ترکیه از
جمله افرادی هستند که صمیمیت بسیاری با وزیر خارجه ایران دارند. طرح تفاهمات و
توافقهای بینالمللی و مواردی که او بر سر آنها با همتایانش در غرب و شرق با به
نقطه مشترک رسیده، ممکن است با نبود ظریف یا به بیراهه رود که در این صورت بر خلاف
منافع کشور است، یا از اساس استارت نخورد. بنابراین حضور شخص ظریف در مسند وزیر
خارجه به منظور تدوام دیپلماسی اعتدال ضروری است.
۴- دلسردی بخش غیر قابل
انکاری از رایدهندگان به روحانی:
یکی از مهمترین دلایلی که مردم چه در سال ۹۲ چه در سال ۹۶ به دکتر روحانی رای دادند، رویکرد او در
سیاست خارجی و دیپلماسی بود. در حقیقت، همین رویکرد مدبرانه بود که باعث تحقق
برجام شد و امروز نیز ایران در مسائل منطقهای مانند بحران سوریه و قطر یکی از
عناصر تعیینکننده است. بنابراین نبود فردی که تاکنون توانسته به بهترین شکل ممکن
چهره ایران را در جهان و منطقه بهبود ببخشد و دیپلماسی را در جهت کاهش تنش ایران
با کشورهای مختلف پیاده کند و بهانه را از دست مخالفان بگیرد، میتواند باعث
دلسردی بخش عظیمی از رایدهندگان به دکتر روحانی شود که یکی از اولویتهای اصلی
رای خود به شیخ اعتدال را ظریف و دیپلماسی او میدانند.
نكته آخر این كه ظريف همواره در مصاحبههايش آرزو میكند كه بار مسئوليت
وزارت خارجه بر دوش او نيافتد؛ چندان که در مصاحبه با انتخاب تاكيد كرد اگر همين
الان او را از اين مسئوليت رها كنند، او بسيار خوشحال خواهد شد. اين خوشحالی اما
میتواند دليل سادهای داشته باشد. چه كسي چون ظريف آماج تهمت و حمله دلواپسان
بوده است؟ كيست كه نداند اگر دلواپسان با برخي وزرای دولت هم مصالحه كنند (كه كم و
بيش اين اتفاق افتاده) باز هم از ظريف نميگذرند! و دشمني و بیتقوايی با او را
ادامه میدهند! چنين كسي نبايد از معافيت مسئوليت دولتی، غرق در شادي شود؟
ظریف گر چه آرزو میكند بار سنگين مسئوليت وزارت خارجه در چنين شرايط حساسی
بر دوش او نيافتد اما اگر روحاني تكليف كند كه ايران نيازمند اوست تا سرانجام خوش
هستهاي نصيب كشور شود و مناقشات منطقه و جهان به بهترين شكل براي ايران رقم
بخورد، بيشك ظريف بار ديگر به عنوان وزير خارجه كابينه دولت دوازدهم به مجلس
معرفي ميشود؛ اتفاقي كه بسيار نيز محتمل است.»