اصغر
نوری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
هستند ناشرانی که وارد گود
شدهاند تا فقط پول دربیاورند 8اسفند-96
دررژیم
بی در وبی پیکر وبی قانون که سیاست به چاپ به چاپ 40 سال است رایج شده است .برای چه
ناشران در فضای سانسور غالب تلاش نکنند از فضای غارتگری سهمی داشته باشند؟
اصغر
نوری میگوید: ما باید مخاطبان ادبیات عامهپسند را کمکم جذب ادبیات جدی و
ارزشمند کنیم. این مهم با حمایت و کمک به ناشرانی که اثر جدی منتشر میکنند، اتفاق
میافتد.
اصغر نوری
(مترجم و نمایشنامهنویس) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره تاثیر ورود پررنگ حوزه
اقتصاد به حوزه فرهنگ و خصوصا حوزه کتاب و نشر در رواج آثار ادبی عامهپسند و
سرگرمی در بازار گفت: اول باید اینگونه به قضیه نگاه کرد که در دنیای امروز
بالاخره بخشی از موضوعات و مقولاتی که در حوزه کتاب و نشر مهم است، حوزه اقتصادی و
مالی است. در دنیای امروز ناشر چه کتاب عامهپسند منتشر کند و چه کتاب نخبهگرا
قبل از هر چیز باید به فکر بازگشت سرمایهاش هم باشد و در همهجای دنیا هم همین
است و ناشر کتابهای عامهپسند هم داریم. مسئله وقتی مشکلساز میشود و ایراد پیدا
میکند که هر روز از تعداد ناشران جدی و کسی که دغدغه و فرهنگ این کار را داشته و
قبول داشته باشد که جدا از مقوله اقتصادی یک رسالت فرهنگی هم دارد، کاسته میشود.
در کنار چاپ آثار عامهپسند باید ناشرانی هم داشته باشیم که کارهای ارزشمند چه
تالیف و چه ترجمه منتشر کنند و این کارها را خوب هم به جامعه معرفی کنند که فروش و
بازده مالی هم داشته باشند.
او ادامه
داد: به نظر میرسد در این چند سال اخیر ناشرانی پیدا شدند و روز به روز هم بر
تعدادشان افزوده میشود که فرهنگ چاپ کتاب را نمیشناسند و فقط وارد گود شدهاند
تا پول دربیاورند. مسلما کسی که با هدف اقتصادی وارد کار نشر شده هیچگاه به طرف
چاپ کار جدی نمیرود، چون باید برای معرفی آن زحمت کشید و برای بازگشت سرمایهاش
صبر کرد. این دسته از ناشران معمولا به دنبال چاپ آثاری هستند که میتواند مردم را
احساساتی کند و خودشان هم جو تبلیغاتی درست میکنند و میبینیم که آثاری که ارزش
ادبی ندارند در یک سال تا ۲۰ مرتبه هم
تجدید چاپ دارند و فروش بالایی هم به دست میآورند. مسلما این داستان نگرانکننده
است ولی من همیشه به عملکرد ناشران خوبی که داریم، امیدوارم. این ناشران میتوانند
بازار کتاب را به تعدل برسانند. ما ناشرانی داریم که کتابهای ارزشمندی منتشر میکنند
و تلاش هم دارند که این آثار دیده و خوانده شوند. شاید با حفظ تعادل بین این دسته
از ناشران بتوانیم به بهبود وضعیت امیدوار باشیم.
مترجم رمان
«قتل حسابشده» همچنین در توضیح راهکاری برای رونق دادن به بازار ادبیات جدی بیان
کرد: مسلما برای رونق دادن به بازار کتابهای جدی و معرفی این دسته از آثار باید
به جاهایی امید ببندیم که خودشان در فروش ذینفع نیستند. طبیعی است که کتابفروش
آثار پرفروش را در پشت ویترین قرار بدهد چون شغلش است، یا اگر پخشیها به صورت جدیتری
روی توزیع کتابهای پرفروش کار میکنند به این دلیل است که از فروش این کتابها
روزگار میگذرانند. من فکر میکنم که رسانهها و روزنامهها و مخصوصا امروزه رسانههای
مجازی و ورود سازمانهایی مثل صداوسیما که همیشه کنار کشیدهاند و در این زمنیه
کار نکرده و اگر هم خواسته قدمی بردارد به سراغ کتابهایی با طیف موضوعی مشخص
مذهبی و ... رفته، میتواند در ایجاد تعادلی که ذکر شد موثر باشد. به گمان من برای
کار ارزشمند فرهنگی باید زحمتکشید چون کار نخبهگرا به خودیخود در همان برخورد
اول نمیتواند مخاطب را جذب کند و باید لذت بردن از این آثار را به مخاطب یاد داد.
نوری
افزود: شاید اگر بخش معرفی کتاب روزنامهها و مطبوعات ما جدیتر در این زمنیه
فعالیت کنند یا سایتهای ادبی و خبرگزاریها از وجود آثار ارزشمند ادبی اطلاعرسانی
کنند بتوان شرایط را تغییر داد.
وقتی ناشر
بین کتاب عامهپسندی که حتما میفروشد و یک کتاب ارزشمند که باید برای فروش آن
زحمت کشید دومی را انتخاب میکند، باید به او کمک کرد. این کمک را هم مطبوعات،
خبرگزاریها و رادیو تلویزیون و هرجایی که مردم را دعوت به تجربه ادبیات جدی دعوت
کند، میتواند رقم بزند. واقعیت این است که ادبیات عامهپسند در همهجای دنیا
نیازی به تبلیغ و معرفی ندارد و همیشه در تیراژ بالا فروخته میشوند.
این مترجم
سپس در پاسخ به پرسشی درباره نقش ممیزی و سانسور در عدم استقبال ناشران از چاپ
کتابهای ادبی جدی اظهار داشت: مسلما وجود ممیزی و سانسور و سختتر بودن و زمانبرتر
بودن چاپ یک ادبیات جدی چه تالیفی و چه ترجمه در رفتن بازار به سمت آثار کمخطرتر
و عامهپسند تاثیر دارد، ولی من معتقدم هرکس کاری را انجام میدهد که بلد است و به
آن اعتقاد دارد. ناشری که کتاب عامهپسند منتشر میکند یا مولفی که اثر عامهپسند
مینویسد انتخاب نکرده، کارش این است و درواقع بیشتر از این نمیتواند. آدمی هم
زمان میگذارد و یک رمان جدی مینویسد و یک اثر جدی ترجمه میکند و ناشری هم که
این اثر را چاپ میکند به این کار اعتقاد دارند. گاهی انتشار آثار جدی با مشکلات
بیشتری روبرو میشود تا چاپ یک اثر عامهپسند و هم من و هم همکارانم این تجربه را
داریم که کتابمان بیشتر از حد معمول در ارشاد مانده و انتظار مجوز کشیده یا حتی
سانسورهای بیموردی را شاهد بودیم که مجبور شدیم با آن بجنگیم. خب همه اینها از
من نوعی وقت و انرژی میگیرد اما با تمام این حرفها این مسائل باعث نمیشود آدمهایی
که اهل ادبیات جدی هستند به طرف عامهپسند مبتذل بروند. باید مقاومت کرد و کار کرد
و این موضوع همین الان هم دارد اتفاق میافتد.
او به نقش
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کمک به کاهش نقش منفی اقتصاد در بازار کتاب نیز
گریزی زد و گفت: فکر میکنم درباره تاثیری که ورود اقتصاد به عرصه کتاب و فرهنگ
داشته و دارد و باعث میشود اثری که بهتر میفروشد راحتار توزیع و معرفی شود،
ارشاد میتواند یک کمک جدی کند. ارشاد معمولا خریدهایی از ناشران میکند و در
تامین کتابهای کتابخانههای عمومی سراسر کشور هم نقش دارد و اگر این بخش خرید را
بیشتر بر انتخاب کتابهای جدی و ارزشمند متمرکز کند آن ناشران و مولفی که ادبیات
ارزشمند تولید میکند تاحدودی میتواند راحتتر نفس بکشد. متاسفانه در این حوزه هم
معمولا ارشاد برعکس عمل میکند و خریدهایش از ناشران باز از میان کتابهای عامهپسند
است که خودشان در بازار وضع خوبی دارند. ناشری و مولفی که ادبیات جدی تولید میکند،
چه تالیف و چه ترجمه باید مورد حمایت قرار بگیرد، ولی درهرصورت نمیتوان کاری کرد
که رونق بازار ادبیات عامهپسند کمرنگ شود. لزومی هم ندارد که این اتفاق بیفتد.
ما باید مخاطبان ادبیات عامهپسند را کمکم جذب ادبیات جدی و ارزشمند کنیم. این
مهم با حمایت و کمک به ناشرانی که اثر جدی منتشر میکنند، اتفاق میافتد.
نوری در
پایان درباره آخرین ترجمههایش گفت: احتمالا سه کتاب ترجمه و نمایشنامه برای عرضه
در نمایشگاه کتاب سیویکم آماده میشوند. رمان «عوضی» نوشته ژوئل اگلوف که قبلا
رمان «منگی» را از او منتشر کرده بودم توسط نشر افق و با خرید کپیرایت زیر چاپ میرود.
نشر نیماژ هم نمایشنامه «ساعت» امانوئل روبلس و یک مجموعه نمایشنامه از خودم به
نام «پنج روایت از شکسپیر» که درواقع ۵ قتباس من
از ۵ نمایشنامه شکسپیر است را برای عرضه در
نمایشگاه کتاب سال آتی منتشر میکند. این نمایشنامهها در همین سالهای اخیر در
جشنوارههایی در فرانسه و آلمان اجرا شدهاند و سه تا نمایشنامه از همین مجموعه
نیز اردیبهشت سال آینده در سالن سنگلج با کارگردانی خودم روی صحنه میروند.
اصغر
نوری میگوید: ما باید مخاطبان ادبیات عامهپسند را کمکم جذب ادبیات جدی و
ارزشمند کنیم. این مهم با حمایت و کمک به ناشرانی که اثر جدی منتشر میکنند، اتفاق
میافتد.
اصغر نوری
(مترجم و نمایشنامهنویس) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره تاثیر ورود پررنگ حوزه
اقتصاد به حوزه فرهنگ و خصوصا حوزه کتاب و نشر در رواج آثار ادبی عامهپسند و
سرگرمی در بازار گفت: اول باید اینگونه به قضیه نگاه کرد که در دنیای امروز
بالاخره بخشی از موضوعات و مقولاتی که در حوزه کتاب و نشر مهم است، حوزه اقتصادی و
مالی است. در دنیای امروز ناشر چه کتاب عامهپسند منتشر کند و چه کتاب نخبهگرا
قبل از هر چیز باید به فکر بازگشت سرمایهاش هم باشد و در همهجای دنیا هم همین
است و ناشر کتابهای عامهپسند هم داریم. مسئله وقتی مشکلساز میشود و ایراد پیدا
میکند که هر روز از تعداد ناشران جدی و کسی که دغدغه و فرهنگ این کار را داشته و
قبول داشته باشد که جدا از مقوله اقتصادی یک رسالت فرهنگی هم دارد، کاسته میشود.
در کنار چاپ آثار عامهپسند باید ناشرانی هم داشته باشیم که کارهای ارزشمند چه
تالیف و چه ترجمه منتشر کنند و این کارها را خوب هم به جامعه معرفی کنند که فروش و
بازده مالی هم داشته باشند.
او ادامه
داد: به نظر میرسد در این چند سال اخیر ناشرانی پیدا شدند و روز به روز هم بر
تعدادشان افزوده میشود که فرهنگ چاپ کتاب را نمیشناسند و فقط وارد گود شدهاند
تا پول دربیاورند. مسلما کسی که با هدف اقتصادی وارد کار نشر شده هیچگاه به طرف
چاپ کار جدی نمیرود، چون باید برای معرفی آن زحمت کشید و برای بازگشت سرمایهاش
صبر کرد. این دسته از ناشران معمولا به دنبال چاپ آثاری هستند که میتواند مردم را
احساساتی کند و خودشان هم جو تبلیغاتی درست میکنند و میبینیم که آثاری که ارزش
ادبی ندارند در یک سال تا ۲۰ مرتبه هم
تجدید چاپ دارند و فروش بالایی هم به دست میآورند. مسلما این داستان نگرانکننده
است ولی من همیشه به عملکرد ناشران خوبی که داریم، امیدوارم. این ناشران میتوانند
بازار کتاب را به تعدل برسانند. ما ناشرانی داریم که کتابهای ارزشمندی منتشر میکنند
و تلاش هم دارند که این آثار دیده و خوانده شوند. شاید با حفظ تعادل بین این دسته
از ناشران بتوانیم به بهبود وضعیت امیدوار باشیم.
مترجم رمان
«قتل حسابشده» همچنین در توضیح راهکاری برای رونق دادن به بازار ادبیات جدی بیان
کرد: مسلما برای رونق دادن به بازار کتابهای جدی و معرفی این دسته از آثار باید
به جاهایی امید ببندیم که خودشان در فروش ذینفع نیستند. طبیعی است که کتابفروش
آثار پرفروش را در پشت ویترین قرار بدهد چون شغلش است، یا اگر پخشیها به صورت جدیتری
روی توزیع کتابهای پرفروش کار میکنند به این دلیل است که از فروش این کتابها
روزگار میگذرانند. من فکر میکنم که رسانهها و روزنامهها و مخصوصا امروزه رسانههای
مجازی و ورود سازمانهایی مثل صداوسیما که همیشه کنار کشیدهاند و در این زمنیه
کار نکرده و اگر هم خواسته قدمی بردارد به سراغ کتابهایی با طیف موضوعی مشخص
مذهبی و ... رفته، میتواند در ایجاد تعادلی که ذکر شد موثر باشد. به گمان من برای
کار ارزشمند فرهنگی باید زحمتکشید چون کار نخبهگرا به خودیخود در همان برخورد
اول نمیتواند مخاطب را جذب کند و باید لذت بردن از این آثار را به مخاطب یاد داد.
نوری
افزود: شاید اگر بخش معرفی کتاب روزنامهها و مطبوعات ما جدیتر در این زمنیه
فعالیت کنند یا سایتهای ادبی و خبرگزاریها از وجود آثار ارزشمند ادبی اطلاعرسانی
کنند بتوان شرایط را تغییر داد.
وقتی ناشر
بین کتاب عامهپسندی که حتما میفروشد و یک کتاب ارزشمند که باید برای فروش آن
زحمت کشید دومی را انتخاب میکند، باید به او کمک کرد. این کمک را هم مطبوعات،
خبرگزاریها و رادیو تلویزیون و هرجایی که مردم را دعوت به تجربه ادبیات جدی دعوت
کند، میتواند رقم بزند. واقعیت این است که ادبیات عامهپسند در همهجای دنیا
نیازی به تبلیغ و معرفی ندارد و همیشه در تیراژ بالا فروخته میشوند.
این مترجم
سپس در پاسخ به پرسشی درباره نقش ممیزی و سانسور در عدم استقبال ناشران از چاپ
کتابهای ادبی جدی اظهار داشت: مسلما وجود ممیزی و سانسور و سختتر بودن و زمانبرتر
بودن چاپ یک ادبیات جدی چه تالیفی و چه ترجمه در رفتن بازار به سمت آثار کمخطرتر
و عامهپسند تاثیر دارد، ولی من معتقدم هرکس کاری را انجام میدهد که بلد است و به
آن اعتقاد دارد. ناشری که کتاب عامهپسند منتشر میکند یا مولفی که اثر عامهپسند
مینویسد انتخاب نکرده، کارش این است و درواقع بیشتر از این نمیتواند. آدمی هم
زمان میگذارد و یک رمان جدی مینویسد و یک اثر جدی ترجمه میکند و ناشری هم که
این اثر را چاپ میکند به این کار اعتقاد دارند. گاهی انتشار آثار جدی با مشکلات
بیشتری روبرو میشود تا چاپ یک اثر عامهپسند و هم من و هم همکارانم این تجربه را
داریم که کتابمان بیشتر از حد معمول در ارشاد مانده و انتظار مجوز کشیده یا حتی
سانسورهای بیموردی را شاهد بودیم که مجبور شدیم با آن بجنگیم. خب همه اینها از
من نوعی وقت و انرژی میگیرد اما با تمام این حرفها این مسائل باعث نمیشود آدمهایی
که اهل ادبیات جدی هستند به طرف عامهپسند مبتذل بروند. باید مقاومت کرد و کار کرد
و این موضوع همین الان هم دارد اتفاق میافتد.
او به نقش
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کمک به کاهش نقش منفی اقتصاد در بازار کتاب نیز
گریزی زد و گفت: فکر میکنم درباره تاثیری که ورود اقتصاد به عرصه کتاب و فرهنگ
داشته و دارد و باعث میشود اثری که بهتر میفروشد راحتار توزیع و معرفی شود،
ارشاد میتواند یک کمک جدی کند. ارشاد معمولا خریدهایی از ناشران میکند و در
تامین کتابهای کتابخانههای عمومی سراسر کشور هم نقش دارد و اگر این بخش خرید را
بیشتر بر انتخاب کتابهای جدی و ارزشمند متمرکز کند آن ناشران و مولفی که ادبیات
ارزشمند تولید میکند تاحدودی میتواند راحتتر نفس بکشد. متاسفانه در این حوزه هم
معمولا ارشاد برعکس عمل میکند و خریدهایش از ناشران باز از میان کتابهای عامهپسند
است که خودشان در بازار وضع خوبی دارند. ناشری و مولفی که ادبیات جدی تولید میکند،
چه تالیف و چه ترجمه باید مورد حمایت قرار بگیرد، ولی درهرصورت نمیتوان کاری کرد
که رونق بازار ادبیات عامهپسند کمرنگ شود. لزومی هم ندارد که این اتفاق بیفتد.
ما باید مخاطبان ادبیات عامهپسند را کمکم جذب ادبیات جدی و ارزشمند کنیم. این
مهم با حمایت و کمک به ناشرانی که اثر جدی منتشر میکنند، اتفاق میافتد.
نوری در
پایان درباره آخرین ترجمههایش گفت: احتمالا سه کتاب ترجمه و نمایشنامه برای عرضه
در نمایشگاه کتاب سیویکم آماده میشوند. رمان «عوضی» نوشته ژوئل اگلوف که قبلا
رمان «منگی» را از او منتشر کرده بودم توسط نشر افق و با خرید کپیرایت زیر چاپ میرود.
نشر نیماژ هم نمایشنامه «ساعت» امانوئل روبلس و یک مجموعه نمایشنامه از خودم به
نام «پنج روایت از شکسپیر» که درواقع ۵ قتباس من
از ۵ نمایشنامه شکسپیر است را برای عرضه در
نمایشگاه کتاب سال آتی منتشر میکند. این نمایشنامهها در همین سالهای اخیر در
جشنوارههایی در فرانسه و آلمان اجرا شدهاند و سه تا نمایشنامه از همین مجموعه
نیز اردیبهشت سال آینده در سالن سنگلج با کارگردانی خودم روی صحنه میروند.