سه کارشناس
اقتصادی در گفت و گو با فرارو پاسخ میدهند
آیا دلار دوباره گران میشود؟ 9 اسفند –
96
کارشناس اقتصادی بازار ارز در روزهای
باقی مانده تا پایان سال را تحلیل میکنند.
فرارو- سه کارشناس مسائل اقتصادی
در گفت و گو با فرارو بازار ارز در روزهای باقی مانده تا پایان سال را تحلیل میکنند.
بعد از یک دوره افزایش قیمت ارز در کشور، ۱۰ روزی میشود که بازار ارز نسبتا رنگ
آرامش و ثبات به خود گرفته است. البته کسانی هم هستند که منکر آرامش در بازار میشوند.
این گروه معتقدند سیاست دولت برای افزایش سود بانکی مثل مسکن میماند که تاثیر
کوتاه مدتی دارد و ما دوباره شاهد تلاطم در بازار ارز خواهیم بود.
تلاطم دوباره سر بلند میکند
داود سوری، استاد دانشگاه صنعتی شریف در تحلیل وضعیت بازار ارز به فرارو میگوید: نمیدانم چرا عدهای فکر میکنند آرامش به بازار ارز آمده است. وقتی برخورد پلیسی میشود طبیعی است که باید آرامشی به وجود بیاید. بین درآمدها و مخارج دولت یک عدم تعادل وجود دارد که باید آن را در اقتصادمان ببینیم. در اقتصاد امکان پذیر نیست که این عدم تعادل را بپوشانیم. شاید بتوانیم این تلاطم را یکی دو روز با زور و به کمک نیروی انتظامی بخوابانیم، اما این تلاطم خواه ناخواه دوباره سر بلند میکند.
این استاد دانشگاه معتقد است: متاسفانه نه تنها به عدم تعادل بین درآمدهای دولت و مخارج آن توجهی نمیشود، بلکه این عدم تعادل اصلا به رسمیت شناخته نمیشود. در سالهای گذشته دولت همیشه بیشتر از درآمد خود هزینه کرده و این هزینهها را با چاپ پول و اوراق تامین کرده است. در حالی که وقتی در تولید، رشدی نباشد و فقط پول چاپ کنیم، قیمتها و هزینههای تولید بالا میرود و سپس ارزش پول کشور کاهش پیدا میکند. با نگاهی به بازار عدم تعادل را میتوان مشهود دانست. ما چندین سال است که به همین صورت حرکت میکنیم. افراد زیادی این اندرز و هشدار را داده اند، اما هیچ گاه به این هشدارها گوش داده نشد.
این اقتصاددان میگوید: قیمت دلار دوباره ممکن است به پنج هزار تومان و یا بالاتر از آن برسد. او با اشاره به افزایش نرخ سود بانکی که برای مهار رشد قیمت ارز صورت گرفت نیز میگوید: افزایش نرخ سود بانکی جز اینکه هزینهای را به بانکها تحمیل و بازار پول را با مشکل مواجه میکند، اثر دیگری نخواهد داشت. نمیدانم چرا دولت اصرار دارد که با پنج درصد اضافه، افراد پول خود را تبدیل به ارز نکند. او ادامه میدهد: وقتی انتظار پرش در قیمت ارز وجود دارد، که میزان آن هم بیشتر از ۲۰ درصد است نمیدانم چرا دولت انتظار دارد مردم پول خود را به بانکها ببرند. به نظرم میرسد که از این طرح استقبال خیلی خوبی نشده است.
تلاطم دوباره سر بلند میکند
داود سوری، استاد دانشگاه صنعتی شریف در تحلیل وضعیت بازار ارز به فرارو میگوید: نمیدانم چرا عدهای فکر میکنند آرامش به بازار ارز آمده است. وقتی برخورد پلیسی میشود طبیعی است که باید آرامشی به وجود بیاید. بین درآمدها و مخارج دولت یک عدم تعادل وجود دارد که باید آن را در اقتصادمان ببینیم. در اقتصاد امکان پذیر نیست که این عدم تعادل را بپوشانیم. شاید بتوانیم این تلاطم را یکی دو روز با زور و به کمک نیروی انتظامی بخوابانیم، اما این تلاطم خواه ناخواه دوباره سر بلند میکند.
این استاد دانشگاه معتقد است: متاسفانه نه تنها به عدم تعادل بین درآمدهای دولت و مخارج آن توجهی نمیشود، بلکه این عدم تعادل اصلا به رسمیت شناخته نمیشود. در سالهای گذشته دولت همیشه بیشتر از درآمد خود هزینه کرده و این هزینهها را با چاپ پول و اوراق تامین کرده است. در حالی که وقتی در تولید، رشدی نباشد و فقط پول چاپ کنیم، قیمتها و هزینههای تولید بالا میرود و سپس ارزش پول کشور کاهش پیدا میکند. با نگاهی به بازار عدم تعادل را میتوان مشهود دانست. ما چندین سال است که به همین صورت حرکت میکنیم. افراد زیادی این اندرز و هشدار را داده اند، اما هیچ گاه به این هشدارها گوش داده نشد.
این اقتصاددان میگوید: قیمت دلار دوباره ممکن است به پنج هزار تومان و یا بالاتر از آن برسد. او با اشاره به افزایش نرخ سود بانکی که برای مهار رشد قیمت ارز صورت گرفت نیز میگوید: افزایش نرخ سود بانکی جز اینکه هزینهای را به بانکها تحمیل و بازار پول را با مشکل مواجه میکند، اثر دیگری نخواهد داشت. نمیدانم چرا دولت اصرار دارد که با پنج درصد اضافه، افراد پول خود را تبدیل به ارز نکند. او ادامه میدهد: وقتی انتظار پرش در قیمت ارز وجود دارد، که میزان آن هم بیشتر از ۲۰ درصد است نمیدانم چرا دولت انتظار دارد مردم پول خود را به بانکها ببرند. به نظرم میرسد که از این طرح استقبال خیلی خوبی نشده است.
سوری با بیان اینکه اقتصاد هیچ طرح یک شبه و جادویی ندارد میگوید: برای آنکه بتوانیم بازار را کنترل کنیم و بتوانیم مدیریت بهتری داشته باشیم خیلی فاکتورها را باید کنار هم قرار دهیم. عمدهترین این فاکتورها به این برمیگردد که پشتوانه خوبی داشته باشیم؛ به این معنی که در وضعیت مالی دولت نظمی حاکم باشد. میزان درآمدها و مخارج دولت به درستی ارزیابی و استفاده شود. نیاز نباشد که دولت پول چاپ کند و از آن طریق مخارج خود را تامین کند. این یک پروسه بلندمدت است. اینکه دنبال این باشیم که با یک طرح یک شبه بتوانیم مشکلات ساختاری را حل کنیم، یک دیدگاه کوتاه بینانه است.
بانک مرکزی باید بازخواست شود
آلبرت بغزیان، دیگر استاد دانشگاه هم به فرارو میگوید: بانک مرکزی خودش آرامش بازار ارز را بر هم زده بود و باید این وضعیت را درست میکرد. باید از بانک مرکزی پرسید چرا با کم کردن تزریق ارز آرامش بازار را برهم زد؟ اقدامی که در پی آن در بازار هیجان ایجاد شد. این هیجان اکنون به بخش بانکی منتقل شده است. اما همین تبدیل سود بانکی از ۱۵ به ۲۰ درصد خودش یکی از مشکلات بانکهاست. به همین خاطر در حال کند کردن روند هستند. بانک باید هزینه افزایش سود بانکی را باید بپردازد. پولهایی که جابجا و تبدیل نمیشد حالا به سمت بانک رفته است.
این کارشناس مسائل اقتصادی ادامه میدهد: آنچه مشاهده میشود این است که با قیمتی که اعلام شده ارزی هم به دست نمیآید. آیا صرافیهای مجاز به اندازه و به موقع ارز چهار هزار و ۵۰۰ تومان را تحویل میدهند؟ ارز همچنان محدود است. هیجان بازار ارز حدود ۱۰ روز است که فروکش کرده است. این اقدام تنها یک سیاست مسکن بود و ارز باید بهتر از این مدیریت شود. بانک مرکزی به جای آنکه بیشتر به تبعات کلان تصمیمات خود فکر کند به سودهای کوتاه مدت میاندیشد؛ بنابراین تلاطمی که در آخر سال یا بعضی ایام خاص ایجاد میشود را نمیتواند کنترل کند. ما بعد از گذشت این همه سال باید بدانیم در چه زمانی به چه مقدار ارز احتیاج داریم. زمانی که میخواهیم ارز بیشتری برای مناسبتها به بازار تزریق شود مشاهده میکنیم که میزان تزریق ارز به بازار کم میشود؛ بنابراین بازار به هم میریزد. مدیریت ارزی باید تکلیفش را با خودش مشخص کند. این نوع مدیریت باید تغییر کند و اعتماد به بانک مرکزی که حافظ منافع ارزش خارجی پول است حفظ شود.
او با بیان اینکه ما نباید خوشحال باشیم که نرخ ارز اکنون در حال واقعی شدن است ادامه میدهد: ما داریم ارزش خارجی پول خود را کم میکنیم. از طرف دیگر کاهش ارزش خارجی پول، در مرحله دوم به کاهش ارزش داخلی پول یعنی افزایش تورم دامن میزند. ما نباید حس کنیم مسیرمان درست است و نرخ ارز به سمت واقعی شدن پیش میرود. نرخ بهینه ارز برای کشور، لزوما افزایش قیمت آن نیست. نرخ واقعی ارز پایینتر از آن چیزی است که در بازار عرضه میشود.
بغزیان افزایش نرخ سود بانکی را سیاستی مسکن برای مهار هیجان بازار ارز میداند. او میگوید: بلاتشبیه مثل این میماند که ما کیسه زبالهای را بخواهیم از خانه مان خارج کنیم. این کیسه زباله درست است که از خانه دور میشود، اما کماکان در منطقه خودمان میماند. اگر فرض کنیم پول در بازار ارز بازی میکرده، این پول اکنون در بانکها سپرده میشود. اگر ۲۰ درصد میتواند این کار را انجام دهد پس چرا این نرخ به ۱۵ درصد کاهش پیدا کرده بود؟ این برگشت به عقب نشان میدهد که هر لحظه ممکن است اتفاقی رخ دهد و بانکها دوباره ۲۰ درصد دیگری را اعلام کنند. با این کار عملا بخش نامه قبلی زیر سوال میرود. تنها نفع این کار آن است که تا زمان عید زمان خریده میشود.
این اقتصاددان با انتقاد از برخوردهای پلیسی برای مدیریت بازار ارز ادامه میدهد: خنده دار است از کسی که در سامانه سنا ارز خرید و فروش کرده مالیات گرفته شود. در حالی که در بحث یارانهها بانک مرکزی فهرست سپردهها را به سازمان امور مالیاتی نمیدهد که بدانیم چه کسی واقعا باید یارانه دریافت کند؟ آیا کسی که سپرده صد میلیونی با سود ۲۰ درصد دارد واقعا باید یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی دریافت کند؟ برخورد پلیسی کردن نشانه سوءمدیریت است و بانک مرکزی باید بازخواست شود. این کارشناس مسائل اقتصادی معتقد است که از شنبه تلاطم بازار ارز دوباره میشود، و ارز دوباره وارد بازار سوداگری میشود.
فعلا بازار ارز ثبات دارد
سید رضی حاجی آقا میری، کارشناس اقتصادی دیگر، اما نظر متفاوتی دارد. او به فرارو میگوید: فکر میکنم روند کنونی درباره قیمت ارز فعلا ادامه پیدا میکند. تمهید دولت در ارتباط با افزایش نرخ سود بانکی بسیار کمک کننده بود. تصور من این است که دولت این کار را ادامه خواهد داد. اگر دولت این کار را ادامه دهد، ما تا مدتی شاهد ثبات نسبی در حدود قیمت فعلی ارز هستیم.
عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران با بیان اینکه اکنون در بازار ارز آرامشی به وجود آمده است میگوید: دولت نباید به این فکر کند که با نگه داشتن قیمت ارز به زور آن هم به قیمتی که نرخ واقعی ارز نیست، میتواند آرامش بازار را همیشه نگه دارد. دولت باید طبق قانون برنامه چهارم و پنجم، قیمت ارز را سالانه متناسب با مابهتفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی افزایش پیدا کند، اعلام کند. من معتقدم دولت باید سیاست ارزی خود را به مردم شفاف اعلام کند. چیزی که من در قوانین چهارم و پنجم به آن اشاره میکنم در قوانین دائمی است. در آن صورت مردم میتوانند به بازار اعتماد کنند. برخی در ذهن خود این توهم را دارند که قیمت ارز میتواند به هزار یا ۷۰۰ تومان برگردد. دولت باید طبق قانون هر سال متناسب با مابه تفاوت نرخ تورم داخلی و خارجی قیمت ارز را اعلام کند.
آقا میری با اشاره به بعضی از گزارشهایی که حاکی از آن است بعضی صرافیها میگویند ارز برای ارائه ندارند میگوید: به طور کلی دولت باید به اندازه کافی ارز داشته باشد که بتواند بازار ارز را آرام نگه دارد. فکر میکنم موضوع اینجا کمی سیاسی است؛ یعنی شاید دولت در شرایطی است که ارز کافی برای ارائه و دادن خدمات ندارد. اگر داشت صرافها چنین حرفهایی نمیزدند. اگر دولت به اندازه کافی ارز داشت میتوانست به مردم بگوید اگر کسی ارز میخواهد میتواند از خود ما بگیرد نه صرافها. آن موقع مردم میتوانستند به این اعتماد کنند که یک ثبات نسبی در بازار به طور دائم برقرار میشود. تا زمانی که خود دولت عرضه کننده ارز نباشد، همواره ممکن است این تنش وجود داشته باشد که در شرایطی که نیاز ارزی مردم افزایش پیدا میکند، مردم به بازار آزاد رو میآورند. صرافها هم قاعدتا باید ارز را از طریق صادرات غیرنفتی تامین کنند.
او ادامه میدهد: ما یک مسیر ورود ارز به کشور داریم که فقط از طریق صادرات غیرنفتی است. این صادرکنندگان هستند که ناچارند ارز خود را به تجارت بیاورند. به عبارتی مراکز تولید بتوانند بقا داشته باشند. به این ترتیب تامین ارز کشور از دو بخش تشکیل میشود. یکی بخش نفتی است که توسط دولت مدیریت میشود و دیگری بخش غیرنفتی است که از طریق بخش خصوصی و خصولتی تامین میشود. طبیعتا هرچقدر صادرات عیرنفتی ما توسعه پیدا کند امکان عدم ثبات و ناآرامی در بازار ارز کمتر میشود. دولت در یک استراتژی درازمدت صرفا باید به صادرات غیرنفتی فکر کند و موانع را بردارد.
این عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران معتقد است بازار ارز تا پایان سال وضعیت نسبتا آرامی را میگذراند، مگر آنکه یک اتفاق سیاسی بیفتد. اتفاق سیاسی را نمیشود پیش بینی کرد. اگر در ارتباط با روابط خارجی مشکلاتی به وجود نیاید یا شاهد تنشهای اجتماعی نباشیم، فکر نمیکنم با تاتوجه به افزایش سود بانکی وضعیت ناآرامی داشته باشیم.