پیروزی سوسیال دموکرات های فنلاندی در میان موج راست افراطی

 پیروزی سوسیال دموکرات های فنلاندی در میان موج راست افراطی7  اردیبهشت-98
تهران- ایرنا- سوسیال دموکرات ها در حالی توانستند در فنلاند اکثریت آراء را کسب کنند که در سال های اخیر احزاب افراطی راست گرا و فاشیست در کشورهای اروپایی توانسته اند توجه مردم را به خود جلب کنند و آراء خوبی داشته باشند.
به گزارش خبرنگار ایرنا، ارزیابی سازمان ملل می گوید که فنلاندی ها خوشبخت ترین ملت در جهان هستند، علاوه بر این آنها در کنار نروژی ها و سوئدی ها آزاد ترین مردمان دنیا هستند. فنلاند کشوری سرد با زمستان های طولانی که مردمانش نور آفتاب را به ندرت می بینند و افسردگی آمار بالایی در این کشور دارد، اما آنها بر اساس گزارش ارزیابی سالانه شاخص خوشبختی در رتبه نخست قرار دارند. شاخصی که میزان رفاه و سعادت در 156 کشور را بررسی کرده و هرسال در آستانه اول فروردین که روز جهانی خوشبختی است، منتشر می‌شود. اما فروردین ماه امسال اتفاقات مهمی در این کشور روی داد.
اواخر فروردین ماه امسال حزب سوسیال دموکرات فنلاند توانست در انتخابات اکثریت آراء را به خود اختصاص دهد و پس از حدود دو دهه، دولتی چپگرا در این کشور واقع شمال اروپا بر سر کار آمد. آنتی رینه، دبیرکل حزب سوسیال دموکرات، گفت: برای اولین بار از 1999 به بعد، ما بزرگترین حزب فنلاند هستیم.
در نگاه اول، به نظر می رسد که سوسیال دموکرات هایی که در سراسر اروپا در حال مبارزه برای در دست گرفتن دولت ها هستند باید خوشحال باشند که یکی از احزاب خود در نهایت برنده انتخابات فنلاند شد. حزب سوسیال دموکرات فنلاند در پارلمان جدید این کشور قدرتمندترین حزب است، البته تنها با 17.7 درصد آراء، 40 صندلی از 200 صندلی پارلمان را از آن خود کرد. این بدان معنی است که آنها اکثریت پارلمان را در دست ندارند اما با این حال، آنها می توانند یک دولت ائتلافی را رهبری کنند و یک سوسیال دموکرات می تواند نخست وزیر آینده فنلاند شود. حزب سبز و ائتلاف چپ هم سهمشان از کرسی‌های پارلمان را افزایش داده‌اند.
اما با نگاهی دقیقتر حزب راست افراطی «فنلاندی‌ها» هم موفقیت چشمگیری داشته و پس از حزب سوسیال دموکرات بیشترین کرسی‌ها را به دست آورده است. این حزب مخالف اتحادیه اروپا با 17.5 درصد آراء 39 کرسی به دست آورد که دو برابر کرسی‌های کنونی این حزب در پارلمان است.اگر چه نهایتا سوسیال دموکرات ها نشان دادند که توان ایستادگی در مقابل موج راست افراطی و فاشیسم را دارند.
پیش از برگزاری این انتخابات، تحلیل‌ها حاکی از آن بود که سرانجام برای اولین بار پس از حدود دو دهه، دولتی چپگرا در این کشور واقع شمال اروپا بر سر کار خواهد آمد اما عملکرد حزب ملی‌گرا بویژه تمرکز بر موضوع مهاجرت و ناامنی‌های ناشی از آن، بر روی نتایج تاثیر بسیاری داشت.
همزمان با این انتخابات اختلافات بر سر چگونگی مقابله با افزایش هزینه‌های بخش خدمات عمومی فنلاند باعث چند دستگی در پارلمان و در میان احزاب این کشور شده بود.
اکنون به نظر می‌رسد مذاکراتی طولانی برای تشکیل دولت در پیش باشد چرا که سوسیال دموکرات ها ائتلاف با پوپولیست ها و راست گرایان را رد کرده اند.
این انتخابات در زمانی کمتر از دو ماه تا انتخابات پارلمان اروپا برگزار شد و به همین دلیل بروکسل با دقت نظاره‌گر انتخابات فنلاند بود.
دلیل حساست بروکسل آن است که جوامع اروپایی در سال های اخیر شاهد ظهور احزاب راست افراطی با رویکرد فاشیستی و گسترش سریع آن بوده اند، احزابی که مخالف باقی ماندن کشورشان در اتحادیه اروپا هستند. احزاب فاشیستی که پس از جنگ جهانی دوم به انزوا رفته بودند و اکنون با گذشت بیش از شش دهه از پایان جنگ جهانی دوم و فروکش کردن ترس از فاشیسم و راست گرایی شاهد قدرت گرفتن مجدد آنها هستیم.
وینسنت ناوارپو جامعه شناس اسپانیایی این اتفاق را پاسخی به کاهش استانداردهای زندگی طبقات کارگر می داند. او می نویسد: محله داندالک که کارگرهای سفید پوست کارخانه فولاد سازی در آن زندگی می کردند به ترامپ که مخالف جهانی سازی بود رای دادند. آنها در واقع مخالف هیلاری کلینتون نامزد دموکرات که از جهانی سازی حمایت می کرد، بودند. این اتفاق در بسیاری از محله ها در ایالات متحده روی داد و مشابه آن در بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا نیز قابل مشاهده است.
اما قدرت گرفتن احزاب راست افراطی، با نارضایتی سفیدپوستان و مسیحیان از مهاجرت گسترده مسلمانان از خاورمیانه و شمال آفریقا نیز مرتبط است. احزاب راست که عموما گرایش ناسیونالیستی دارند، علاقمند به ترویج ارزش های مسیحی و محدودیت در مورد مهاجرت هستند، اما همزمان از ایجاد دولت رفاه قدرتمند برای شهروندان اروپایی حمایت می کنند. مخالفت آشکار آنها با جهانی سازی و یکپارچگی اقتصادی و هم جنس سازی فرهنگی و سیاسی نیز قابل توجه است.
بخشی از راست افراطی از آمریکا فرماندهی و هدایت می شود مدت ها قبل استیو بنن، مشاور و استراتژیست سابق ترامپ، سازمانی برای ترویج فاشیسم در اروپا به راه انداخت که در اروپا رسماً به وسیله مایکل مودریکامن، رهبر حزب مردم بلژیک در ژانویه 2017 ثبت شد. در حال حاضر حزب مردم بلژیک و احزاب لیگ شمال و حزب برادران ایتالیا عضو این سازمان که «جنبش» نام دارد، هستند. ماتئو سالوینی، معاون نخست وزیر و وزیر کشور ایتالیا از چهره‌های مهم این جنبش است.
استیو بنن و همفکران او به دنبال فروپاشی اتحادیه اروپا هستند همانگونه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا گفته تصمیم بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا هوشمندانه است
در حال حاضر راست گرایان در مجارستان، ایتالیا، اتریش، دانمارک، اسلواکی، آلمان، سوئد، فرانسه، لهستان و بلژیک توانسته اند پیروزی های چشم گیری به دست آورند. اگرچه در اغلب کشورهای اروپایی عموما راست میانه قدرت را در دست دارد. اما تنها در فنلاند و اخیرا در اسپانیا احزاب سوسیال دموکرات توانسته اند به پیروزی برسند.
این شرایط ریشه در سیاست های ریاضت طلبانه اتحادیه اروپا دارد که اکنون در اشکال راست افراطی مخالف اتحادیه اروپا و مهاجران نمودار شده است و صلح و ثبات در کل قاره اروپا را با تهدید جدی مواجه کرده است. این تهدید سرمایه داری افراطی نئولیبرال است که در دو دهه گذشته میلیون ها نفر را در کام فقر و ناامیدی فرو برده و افکار جامعه را دو قطبی کرده است.
فیلسوف آلمانی یورگن هابرماس در این مورد گفته است: «دموکراسی در یک کشور نمی تواند در مقابل ضرب الاجل های سرمایه داری خشن که مرزهای ملی را دائماً در می نوردد از خود دفاع کند
به نظر می رسد ایستادن در مقابل موج راست گرایی و نژاد پرستی و فاشیسم نیازمند اتحاد و سازماندهی در اتحادیه اروپاست. بسیاری معتقدند که سوسیال دموکراسی می تواند در مقابل موج فاشیسم و راست گرایی افراطی بایستد و از بروز خشونت و جنگ جلوگیری کند.