نگاه بازجویانه اوین نامه
کیهان سربازجوشریعت نداري به ديروزنامه هاي زنجيره اي جناح رقیب. 10
اردیبهشت – 98
روزنامه دولت هستيد يا سخنگوي ترامپ؟!
پيش از برجام هم «پروژه دور كردن سايه
جنگ» توسط گروه بزك كنندگان برجام و به صورت موازي با آن اجرا مي شد، اما گويا اين
جماعت خيال ندارد از توهم جنگ و دور كردن سايه آن دست بردارد و هنوز به استفاده
ابزاري از آن مي پردازد.
سرويس سياسي- روزنامه ايران ارگان
دولت روزگذشته طي گفت و گويي با فردي كه خود را كارشناس سياسي معرفي كرده! درباره
دستاوردهاي برجام و مزاياي حفظ آن براي كشور به نقل از وي نوشت: «به زعم طرف هاي
غربي، با برجام بخش مهمي از قدرت ملي ايران فارغ از اينكه توان ايستادن پاي آن را
داشت يا نداشت، مهار شد و[رژيم جعلي] اسرائيل از تهديد هسته اي دور شد[!] با
دستيابي ايران به توان هسته اي و تغيير توازن استراتژيك در خاورميانه، اين كانون
بحراني مي توانست وارد مسابقه هسته اي شود كه برجام تا حدودي مانع آن شد... از
نگاه آمريكا مذاكرات هسته اي منتهي شده به برجام بايد تبديل به يك روند مي شد تا
در ادامه خود بستر ساز حل و فصل مشكلات ميان تهران و واشنگتن در حوزه هاي مختلف مي
شد، اما نشد. برخلاف واشنگتن برجام از ديد تهران، يك پروژه بود كه با به ثمر رسيدن
آن به پايان رسيد. ادامه فرياد مرگ بر آمريكا در فرداي برجام و... از سوي ايران
تبلور اين نگاه بود. فارغ از شخصيت ترامپ و وعده انتخاباتي وي در خروج از برجام،
عملكرد تهران در پسا برجام هم محرك خروج آمريكا از آن و همچنين قراردادن نام سپاه
در ليست گروه هاي تروريستي بود.»
روزنامه دولت در ادامه نوشت: «عليرغم
خروج آمريكا از برجام، اين توافق عامل كاهش ايران هراسي بود كه واشنگتن به آن دامن
مي زد و تا هنگامي كه منطق ايران در مراودات با جهان منطق صلح باشد، پيگيري سياست
ايران هراسي چون قبل از برجام، بر افكار عمومي جهان تاثير نخواهد كرد. البته به
كارگيري ادبيات تهديدآميز سلحشورانه و اغراق در توانمندي نظامي از سوي ايران، مي
تواند به جاي عامل بازدارنده، به عامل محرك در تقويت سياست ايران هراسي تبديل شود.»
ارگان دولت در ادامه همچنين ضمن زير سوال
بردن سياستهاي منطقه اي جمهوري اسلامي بار ديگر صحبت از سايه موهوم جنگ به ميان
آورده و مي نويسد: «دقت كنيم با آغاز تحريم ها كشور مواجه با انبوه مشكلات و شرايط
سخت شده است. بينديشيم اگر به سوي جنگ برويم، چه خواهد شد. امروز تلخي پذيرش برخي
از واقعيت هايي كه از ظرفيت تغيير آن برخوردار نيستيم، مي تواند رهنمون خروج از
شكستي سنگين تر در آينده باشد. از خودتحقيري و خودشيفتگي رهايي يافته و گام هايمان
را متوازن با قدرتمان برداريم. اميد به دور دست ها را كم و پيوند بيشتري به نزديك
داشته باشيم. فصل جنگ هاي نامتقارن پايان يافته است. دوستان دريافت كننده كمك، در
روزهاي سخت، بقاي خود را به بقاي ما پيوند نخواهند داد.»
گفتني است روزنامه دولت با تبديل شدن به
بلندگويي براي دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريكا تلاش كرده است تا در مسير توجيه
بدعهدي هاي بزرگ كاخ سفيد و اين كشور در قبال توفق هسته اي و برجام گام بردارد و
در اين راه، همصدا با وي، جمهوري اسلامي را عامل اصلي خروج اين كشور از برجام
معرفي كند.
اما واقعيت اين است كه با اين ادعاها و
دروغ پردازي ها نمي توان حقيقت را تغيير داد و حقيقت اين است كه جمهوري اسلامي
ايران در قضيه برجام با همه امتيازات سنگيني كه در مقابل مشتي وعده و دستاورد
تقريبا هيچ به طرف مقابل داد باز هم همه جوره بر تعهدات خود پايبند بوده و آژانس
انرژي اتمي نيز 14 بار پايبندي كامل ايران به برجام را تاييد كرده است .اما
غربگرايان داخلي با تكرار اين ادعاي مضحك، تلاش مي كنند بي دستاوردي برجام و نقض
مكرر آن از سوي آمريكا را به شعار مرگ بر آمريكا ربط دهند.
پروژه ادامه دار «دور كردن سايه جنگ»!
ارگان دولت همچنين در حالي تلاش كرده كه
بار ديگر به سايه موهوم جنگ اعتبار ببخشيد كه تا پيش از اين همواره يكي از
دستاوردهاي برجام را دور كردن سايه جنگ از كشور عنوان مي كردند. به عبارتي دولت
آمريكا در كنار تلاش براي همراه كردن اروپا و كشورهاي مرتجع منطقه براي تشديد فشار
عليه ايران تلاش دارد با استفاده از اهرم برجام و تحريم هاي جديد ايران را به
مذاكره مجدد مجبور سازد و اين در حالي است كه آمريكايي ها در اين مسير قطعا به كمك
بازوان و عناصري نياز خواهند داشت كه با دوگانه سازي هاي دروغين «يا جنگ يا
مذاكره» ملت ايران و يا ترسوها را بترسانند.
اهميت اين عناصر داخلي يا شبكه رسانه اي
همكار غرب در داخل كشور از آنجاست كه اين جريان كه تا ديروز با دادن آدرس هاي غلط
به افكار عمومي و با بزك كردن آمريكا، كليد حل مشكلات را در تعامل گسترده با غرب
نشان دهد، اكنون و پس از نقض عهدهاي مكرر آمريكا و عدم دستيابي ايران به منافع
حداقلي در برجام با هراس افكني و ايجاد فضاي رعب و وحشت در جامعه و القاي تفسيرها
و ادعاهاي مراكز استراتژيك آمريكايي مبني بر قريب الوقوع بودن جنگ به دنبال زمينه
چيني براي مذاكرات مجدد با آمريكا هستند تا اين بار قدرت موشكي و منطقه اي ايران
قرباني شود.
به واقع آمريكا به اين جريان اميد بسته
تا بتواند با كمك آنها دوران جديدي از فشار را دوباره آغاز و كشور را به موافقان
سازش و امتيازدهي بيشتر و مخالف آن دو پاره كند. جرياني كه آمريكا طمع كرده كه
دوباره تلاش خواهند كرد تسليم را تئوريزه كنند و آنها مهم ترين سرمايه هاي ترامپ
در ايرانند.
عقده گشايي عليه جريان انقلابي به بهانه
جنايت همدان
اينكه تقلاي ثابت لفظ پرداز خروج از
حاكميت و متهم فروش اطلاعات به بيگانگان قلب واقعيت ها، تحريف اذهان و رويدادها را
محملي براي عقده گشايي عليه جريان انقلابي قرار دادن، باشد عجيب نيست.
عباس عبدي ديروز درباره واقعه شهادت يك
روحاني در همدان در روزنامه اعتماد نوشت: «هرچند كه قصد ندارم هر اتفاقي را به
سرعت به پاي بخشي از جريان اصولگرا بنويسم، ولي در اين مورد خاص و به علل گوناگون
مجبوريم كه چنين اتهامي را متوجه آنان كنيم. به ويژه آنكه انحراف رفتاري اين جماعت
در حمايت ضمني از فرهنگ الوات و به كارگيري آنان در حذف ديگران و نيز همراهي آنان
با مناسك ديني موجب شكل گيري يك فساد عجيب و غريب رفتاري شد كه اكنون آثار خود را نشان
مي دهد... براي كسي كه در انقلاب بوده و فعاليت هم داشته است، قابل تصور نبود،
روزي برسد كه از سوي برخي افرادي كه خود را مدافع انقلاب و حتي ميراث دار آن مي
دانند از فردي چون تتلو تقدير و قدرداني شود و او را در جمعي علني و رسمي تشويق
كرده و هديه بارانش كنند، آن هم در لباس روحانيت به او تابلوي تصويرش را هديه كنند!»
صفحه اينستاگرام عامل جنايت همدان مملو
از منش پست و پلشت منافقين و بهائيان و پادوهاي بدبخت و فراري آمريكا عليه
روحانيان است. ربط دادن آنچه نويسنده حمايت جريان اصولگرا از الوات[!] خوانده به
جنايت همدان، از مغلطه گر غيرحرفه اي برمي آيد.
اما درباره نفرت پراكني و ماهي گيري
نويسنده با نخ و قلاب تتلو؛ تتلو وقتي ابراز ندامت و توبه داشت، نپذيرفتن وي طبعا
شيوه فتنه گران و مدعيان اصلاح طلبي بود كه تداوم سقوط وي و هواداري اش از اين
جريان آلوده را مي خواستند نه بازگشتش به مسير درست. مسئله تعجب آوري نبود كه طيف
تهي از منطق دين بخواهد فرصت توبه را از او سلب كند و به استقبال جريان اصولگرايي
از او حمله كند چرا كه تتلو براي ميرحسين موسوي و ستاد انتخاباتي اصلاح طلبان در
سال 88 كليپ و ترانه تهيه كرده بود. او گرچه در برخي آهنگ هايش نيز سعي كرد
پشيماني و جبران را نشان بدهد اما وضعيت امروزش ايستادن در صفي است كه پيشگامانش
مدعيان اصلاحات و وطن فروشان خيانت كار اند كه نان خور آل سعود شدند. حمايت و
رويگرداني بهنگام جريان انقلابي از تتلو برخاسته از يك منطق استوار اسلامي بود و
تكاپوي جماعت مدعي اصلاحات براي بازگرداندن وي به منجلاب، ناشي از آلودگي. آقاي
عبدي به پاريس رفت و با باري روزن عضو ارشد لانه جاسوسي سفارت آمريكا ملاقات كرد.
روزن پس از جلسه گفت او از من عذرخواهي كرد و من هم پذيرفتم؛ عبدي البته منكر شد.
جاده صاف كني برجام هاي بعدي با چاشني
هراس افكني!
روزنامه همدلي در گزارشي نوشت: «تمايل
نداشتن ترامپ به درگيري نظامي با ايران، به معني منتفي بودن اين احتمال نيست. ظريف
آخرين بار هفته پيش بود كه در گفت وگو با «رويترز» در مورد تاثير تمايلات جنگ
طلبانه افرادي چون بولتون بر تقابل نظامي ميان آمريكا و ايران به صراحت هشدار داده
بود. ظريف از «تيم بي» متشكل از بولتون و «بنيامين نتانياهو» نخست وزير رژيم
اسرائيل نام برد كه بنا دارند يك درگيري نظامي با ايران را به ترامپ تحميل كنند؛
تيمي كه ديگر اعضاي چهارگانه آن را در گفت وگويي با فاكس نيوز معرفي كرد و آن كسي
نبود جز «محمد بن سلمان» وليعهد سعودي و «خليفه بن زايد آل نهيان» رئيس امارات
متحده عربي».
اين روزنامه زنجيره اي در ادامه
نوشت:«بولتون در استدلال هاي خود مدعي شده كه ايران تهديد بزرگي براي اسرائيل است
و اجازه بازرسي از سايت هاي نظامي خود را نمي دهد و اين دلايل مهمي براي تصميم
گيري دولت آمريكا است. او همچنين مي گويد كه ايران در زمينه برنامه موشكي با كره
شمالي همكاري مي كند و به هرحال، ملاك بولتون براي آغاز جنگ ايران «محرمانه» است و
به ديد او، گويي ملت بايد فقط حرف هاي او را بپذيرند و لاغير! اگر به بولتون باشد
همين فردا به ايران حمله خواهد كرد».
در فاصله زماني سال 92 تا 94، مدعيان
اصلاحات و برخي دولتمردان با گره زدن معيشت مردم به توانايي هسته اي و ايجاد
دوگانه دروغين «هسته اي-معيشت» اينگونه القاء كردند كه توان هسته اي، يك مسئله
هزينه زا براي ايران است و اگر درخصوص صنعت هسته اي مذاكره كنيم، تمامي تحريم ها
يكباره لغو شده و مشكلات معيشتي مردم رفع خواهد شد.
مذاكرات هسته اي با محوريت مذاكره ايران
و آمريكا انجام شد و سپس برجام، امضا و اجرايي شد. در نهايت عليرغم بتن ريزي در
صنعت هسته اي، تحريم ها نه تنها رفع نشد، بلكه سنگين تر از قبل نيز شد.
تجربه برجام و كوچك شدن سفره مردم، باور
داشتن مردم به لزوم بهره مندي كشور از توان موشكي، شاهكار مدافعين حرم و محور
مقاومت به فرماندهي سرلشكر حاج قاسم سليماني در شكستن كمر داعش و...جريان سياسي
خاص را براي توجيه برجام هاي بعدي با موانع جدي مواجه كرد.
بنابراين اين طيف، نسخه «معيشت-هسته اي»
با چاشني وعده هاي اقتصادي را به نسخه «جنگ-مذاكره» با چاشني هراس افكني به روز
رساني كرده است.
حقوق نادانان! و مخدوش سازي امر به معروف
و نهي از منكر
روزنامه زنجيره اي آرمان امروز در
سرمقاله خود به قلم فردي كه «حقوقدان و وكيل دادگستري» معرفي شده، به موضوع احضار
دريافت كنندگان پيامك كشف حجاب پرداخته و نوشته است: «با توجه به اينكه داخل ماشين
جزو حريم خصوصي است و نوعا افراد در خيابان ها در حال عبور و مرور و گذر هستند،
سپردن عنان كار و اختيار امر به افراد ديگري غيراز پليس، قابل توجيه نيست»
شايان ذكر است نويسنده اين يادداشت و
گردانندگان رسانه هاي زنجيره اي مي خواهند دست به سناريوسازي و مخدوش سازي امر به
معروف و نهي از منكر بزنند مگرنه كدام حقوقداني است كه قانون را نداند؟ تبصره ماده
5 قانون «حمايت از آمران به معروف و ناهيان از منكر» مصوب مجلس شوراي اسلامي
(23/1/94) تصريح مي كند: «اماكني كه بدون تجسس در معرض ديد عموم قرار مي گيرند،
مانند قسمتهاي مشترك آپارتمان ها، هتلها، بيمارستان ها و نيز وسايل نقليه مشمول
حريم خصوصي نيست.»
همچنين در سطر اول اين يادداشت آمده است:
«در قانون چيزي به نام ابلاغ پيامكي وجود ندارد.» در حاليكه درماده 175 قانون
«آيين دادرسي كيفري» مصوب مجلس شوراي اسلامي (4/12/92) آمده است: «استفاده از
سامانههاي رايانه اي و مخابراتي، از قبيل پيام نگار، ارتباط تصويري از راه دور،
نمابر و تلفن، براي طرح شكايت يا دعوي، ارجاع پرونده، احضار متهم، ابلاغ اوراق
قضائي و همچنين نيابت قضائي با رعايت مقررات راجع به دادرسي الكترونيكي بلامانع
است.»
با توجه به دو نكته حقوقي فوق به نظر مي
رسد مسئله مدعيان اصلاحات، مباحث حقوقي و قانوني نيست بلكه آنها مي خواهند واجب
ديني «امر به معروف و نهي از منكر» در جامعه را كمرنگ و در همراهي با ضد انقلاب،
كشف حجاب در وسايل نقليه را تقويت كنند.
آدرس غلط دادن مدعيان اصلاحات در مورد
قتل طلبه روحاني!
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي به موضوع
قتل طلبه همداني پرداخته و در تيتر خود نوشته است: «همه ما شاهدان خاموش خشونت
هستيم» اين روزنامه در يادداشت خود حوادث خبري مانند درگيريهاي اخير تماشاچيان در
بازي فوتبال را با حادثه قتل روحاني همداني در يك بستر ديده و در تعليل و تحليل
موضوع، علت آنها را «برخورد برخي مسئولين و ترويج خشونت توسط آنها» و يا «بيكاري»،
«استعمال مواد مخدر»، «عدم آموزش اجتماعي كنترل خشم» و «خشن بودن فضاي اجتماعي»
جست وجو كرده و با آدرس غلط دادن در مورد قتل طلبه روحاني! حرفي از نقش كثيف
گردانندگان فضاي مجازي و سلبريتي هاي بي سواد و لمپن نزده است.
گفتني است كاربران مجازي به صورت فردي و
گروهي در حساب ها و كانال هاي خود با هشتگ «محاكمه مهناز افشار» و راه اندازي
كمپيني با عنوان «مهناز افشار را محاكمه كنيد» به حاشيه سازي و بسترسازي وي براي
جرم هايي نظير قتل طلبه همداني واكنش نشان داده اند.
