وزارتی که
باید ارشاد شود10 اردیبهشت-98
سرمقاله نویس ورق پاره رسالت که ارگان
تبلیغاتی باند مافیایی غارتگر مؤتلفه است توصیه
کرده چون وزرای ارشاد دولت یازدهم ودوازدهم روحانی بطور کامل موفق به سانسور متون کتب نشده اند
بنابراین می بایست این وزارتخانه ارشاد
شود .
جشنواره مطبوعات و جشنواره فیلم فجر، در
۶ سالی که از عمر این دولت می گذرد، بالنده تر که نشده اند هیچ، عقب گرد شدید هم
داشته اند.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری
فارس، روزنامه «رسالت» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:
۶ سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و
عملکرد آقایان جنتی، صالحی امیری و سید عباس صالحی، کارنامه بسیار ضعیفی از فرهنگ
دولتی که مدعی تدبیر بود بر جای گذاشته است که در سه حوزه و به اختصار، مورد اشاره
قرار میگیرد.
یک. فیلم رحمان ۱۴۰۰ پس از چند هفته
اکران در سینماهای تهران و سراسر کشور، با ۲۲ میلیارد تومان فروش و دهها هزار
بیننده توقیف شده است، اما دلیل توقیف باورکردنی نیست. روابط عمومی سازمان امور
سینمایی و سمعی بصری در اینباره اعلام کرد:«بر اساس گزارشهای رسیده به ادارهکل
سینمای حرفهای معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و بررسی بازرسان این ادارهکل،
تخلف فیلم رحمان ۱۴۰۰مبنی بر عدم حذف کامل برخی از صحنههای اعلامی از سوی شورای
پروانه نمایش در برخی از سینماها محرز شد و با عنایت به مفاد ماده ۱۸ آییننامه
نظارت بر نمایش فیلم، از ادامه اکران این فیلم جلوگیری به عمل آمد.» خلاصه
یعنی این که وزارت فخیمه ارشاد، پس از چند هفته، متوجه شده است که بسیاری از
دیالوگها و بخشهای زننده و رکیک فیلم که قرار به حذف آنها بود در اکران عمومی
در حال پخشاند. این را البته بعد از آن فهمیده اند که رحمان ۱۴۰۰، دومین فیلم
پرفروش تاریخ سینمای ایران شده است. از سازندگان آثار اینچنینی که با مشاهده فروش
آثار سخیفی چون هزارپا، با نگاه منفعت طلبانه، سعی در به حداکثر رساندن شوخی های
نامتعارف و جنسی دارند، انتظاری نیست، آن ها می خواهند فیلمشان فروش کند و
متاسفانه این راه را مناسب دانستهاند، اما طنز صریحتر و تلختر، وضعیت وزارتخانهای
است که پس از آن که فیلمی ۲۲ میلیارد تومان می فروشد، تازه بازرسانش متوجه میشوند
که حذفیات در حال پخش هستند.
دو. وضعیت بخش های دیگر وزارت ارشاد، تفاوت چندانی با سازمان سینمایی ندارد. یک سال جشنواره مطبوعات، آن قدر بد و ناعادلانه برگزار میشود که بسیاری از رسانهها از حضور در آن انصراف میدهند، یک سال دیر برگزار میشود و یک سال اصلا برگزار نمیشود. جشنواره مطبوعات و جشنواره فیلم فجر، در ۶ سالی که از عمر این دولت می گذرد، بالنده تر که نشده اند هیچ، عقب گرد شدید هم داشته اند.
سه. از سیاست گذاری و عملکرد عمومی دولت در بخش کتاب بگذریم. همین وضعیت برگزاری نمایشگاه کتاب را مشاهده کنید. آیا این وضعیت، سزاوار
سی و دومین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران است؟ نمایشگاه به شهر آفتاب منتقل میشود و پس از دو سال دوباره به مصلی بر می گردد، تا یک هفته قبل از شروع نمایشگاه، اغلب امور اجرایی و تقسیم بندیها انجام نشده است و ناشران بلاتکلیفند، یکی دو روز ابتدای نمایشگاه که تازه عوامل در حال آماده سازی هستند و بسیاری از امور تدارک نشده و سادهترین امور مانند حمل و نقل و تهویه و امکانات رفاهی و ایمنی همچنان با مشکل مواجهند و بهبود قابل توجهی نسبت به حتی یک دهه قبل ندارند. آن قدر سطح نقدها متناسب با فضای فعلی نمایشگاه کتاب، پایین است که اصلا دیگر مجال نقد جدی نمایشگاه در آسیبزدن به شبکه توزیع، در نابود کردن کتاب فروشی های خرد، در ترویج کتابسازی، در نداشتن اصالت و ویژگی اساسی یک نمایشگاه که باید محل تضارب آرای نویسندگان و شعرا و پژوهشگران ادبیات و فرهنگ باشد و نیست، وجود ندارد.
دو. وضعیت بخش های دیگر وزارت ارشاد، تفاوت چندانی با سازمان سینمایی ندارد. یک سال جشنواره مطبوعات، آن قدر بد و ناعادلانه برگزار میشود که بسیاری از رسانهها از حضور در آن انصراف میدهند، یک سال دیر برگزار میشود و یک سال اصلا برگزار نمیشود. جشنواره مطبوعات و جشنواره فیلم فجر، در ۶ سالی که از عمر این دولت می گذرد، بالنده تر که نشده اند هیچ، عقب گرد شدید هم داشته اند.
سه. از سیاست گذاری و عملکرد عمومی دولت در بخش کتاب بگذریم. همین وضعیت برگزاری نمایشگاه کتاب را مشاهده کنید. آیا این وضعیت، سزاوار
سی و دومین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران است؟ نمایشگاه به شهر آفتاب منتقل میشود و پس از دو سال دوباره به مصلی بر می گردد، تا یک هفته قبل از شروع نمایشگاه، اغلب امور اجرایی و تقسیم بندیها انجام نشده است و ناشران بلاتکلیفند، یکی دو روز ابتدای نمایشگاه که تازه عوامل در حال آماده سازی هستند و بسیاری از امور تدارک نشده و سادهترین امور مانند حمل و نقل و تهویه و امکانات رفاهی و ایمنی همچنان با مشکل مواجهند و بهبود قابل توجهی نسبت به حتی یک دهه قبل ندارند. آن قدر سطح نقدها متناسب با فضای فعلی نمایشگاه کتاب، پایین است که اصلا دیگر مجال نقد جدی نمایشگاه در آسیبزدن به شبکه توزیع، در نابود کردن کتاب فروشی های خرد، در ترویج کتابسازی، در نداشتن اصالت و ویژگی اساسی یک نمایشگاه که باید محل تضارب آرای نویسندگان و شعرا و پژوهشگران ادبیات و فرهنگ باشد و نیست، وجود ندارد.
سید محمد بحرینیان