يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "اين نيز گفتني است! "

اوین نامه ی کیهان 4 شنبه 24 تیرماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "اين نيز گفتني است! "
سربازجو شریعت نداری که از 24 خرداد 92  که روحانی رئیس جمهور شد .هرروزدرادوین نامه اش سناریو سازی های زنجیره ای علیه ی روحانی و دولت یازدهم و تیم مذاکره ی هسته ای  راپیگیری کرده است. به امید آنکه نه  اینکه روندمذاکره هسته ای برای رسیدن به توافق  ادامه نیابد که دولت روحانی سقوط کند . بنابراین هرگز نمی توانست  انتظارداشته باشد که عقب نشینی و تسلیم  تیم مذاکره کننده ی هسته ای تاآنجا ادامه می یابد که توافق هسته ای انجام می گیرد . درصورتیکه در دوران احمدی نژاد بدون تصویب قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل  توافق خیلی کم هزینه تر امکان پذیر بود. برای همین از فرط ناراحتی  در چند ستون اوین نامه ی کیهان توافق نامه  را مورد انتقاد شدید قرار داده است . از جمله  دریادداشت روز  " این نیز گفتنی است " برای اینکه تناقض بین سخنرانی اوباما و ادعای روحانی را برجسته کرده باشد . این چنین در این مورد مچ گیری کرده است:
 اوباما در نطق تلويزيوني خود به محورهايي از توافق وين اشاره کرده و بر آن تاکيد ورزيد به بازخواني چند نمونه بسنده مي کنيم.
    الف: اين توافق همه خطوط کلي ما- بخوانيد خط قرمزهاي آمريکا- که در فصل بهار به چارچوب آن رسيديم- يعني همان توافق لوزان- را رعايت مي کند.
    ب: براساس اين توافق، بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي به هر جا که ضروري تشخيص بدهند، دسترسي خواهند داشت. (يعني بازرسي هاي فراتر از پروتکل و از هر جا در هر زمان!)
    ج: آژانس همچنين به توافقي رسيد که مطابق آن مي تواند براي کامل کردن تحقيق درباره ابعاد نظامي احتمالي-
PMD - دسترسي هاي مورد نياز خود را داشته باشد.
    د: تحريم هاي ضد ايران کم کم لغو خواهد شد و تدريجي خواهد بود.(اين بخش از اظهارات وي با خط قرمز اعلام شده کشورمان مبني بر لغو يکباره تحريم ها در تناقض آشکار است).
    ه‍ : اين توافق هماهنگ با سنت رهبري آمريکا در دنياست!
    و : دو سوم سانتريفيوژهاي نصب شده ايران حذف خواهد شد.
    و نمونه هاي ديگري درباره راکتور آب سنگين اراک، زمان 10ساله محدوديت هاي تحقيق و توسعه 
R&D و از سرگيري چرخه غني سازي ايران و...
اگر براي تصويب نهايي سندي که ديروز، ايران و کشورهاي 5+1 روي آن به توافق رسيده اند، فرصت و مهلتي در نظر گرفته نشده بود، نوشتن اين وجيزه ضرورتي نداشت و در هنگامه اين روزها، شرط عافيت طلبي آن بود که زبان به کام و قلم به نيام کشيده شود ولي از يکسو، اعلام فرصت دو هفته اي براي ايران و مهلت دوماهه! براي آمريکا به منظور بررسي و تصويب نهايي سند وين و از ديگر سو، تاکيد رئيس جمهور محترم کشورمان در نطق تلويزيوني ديروز ايشان بر استقبال از نقد منصفانه و دلسوزانه، نگارنده را بر آن داشته است تا دراين باره به نکاتي چند اشاره کند.
    1
- بعدازظهر ديروز، ساعتي پس از آن که متن بيانيه مشترک جمهوري اسلامي ايران و کشورهاي 5+1 از سوي آقاي دکتر ظريف و خانم موگريني قرائت شد، باراک اوباما رئيس جمهور آمريکا با حضور از قبل اعلام شده در يک برنامه تلويزيوني، تفسير و برداشت خود از سند مورد توافق وين را با ذکر برخي از بااهميت ترين سرفصل هاي آن اعلام کرد. تفسير اوباما از سند وين که بايد آن را برداشت و تفسير دولت آمريکا- چيزي شبيه فکت شيت- تلقي کرد در بسياري از موارد با آنچه رئيس جمهور محترم کشورمان در گزارش تلويزيوني خود از محتواي توافق وين ارائه کرد، تفاوت هاي جدي دارد. اين تفاوت که در مواردي نزديک به تناقض است در متن گزارشي که ساعتي قبل از قرائت بيانيه مشترک از سوي وزارت امور خارجه کشورمان در اختيار رسانه ها قرار گرفته و منتشر شد نيز به وضوح ديده مي شود و از اين روي، بيم آن مي رود که ماجراي برداشت هاي متفاوت و متناقض طرفين از توافق لوزان در حال تکرار باشد و با ترفند تازه اي که آمريکا در آستين دارد، روبرو باشيم! و اما، از آنجا که براي ارزيابي سند ياد شده و تصويب نهايي آن مهلت چند روزه اي در نظر گرفته شده است، مي توان و بايد اميدوار بود که قبل از تصويب نهايي توافق ياد شده در مجلس شوراي اسلامي و يا شوراي عالي امنيت ملي کشورمان، اين برداشت ها و تفسيرهاي متفاوت از ميان برداشته شود و مفاد توافق وين حالتي «شفاف» و «تفسيرناپذير» پيدا کند.
    2- اوباما در نطق تلويزيوني خود به محورهايي از توافق وين اشاره کرده و بر آن تاکيد ورزيد که پرداختن به تمامي موارد يادشده به درازا مي کشد و در محدوده اين نوشته محدود نمي گنجد، بنابراين از آن ميان، تنها به بازخواني چند نمونه بسنده مي کنيم.
    الف: اين توافق همه خطوط کلي ما- بخوانيد خط قرمزهاي آمريکا- که در فصل بهار به چارچوب آن رسيديم- يعني همان توافق لوزان- را رعايت مي کند.
    ب: براساس اين توافق، بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي به هر جا که ضروري تشخيص بدهند، دسترسي خواهند داشت. (يعني بازرسي هاي فراتر از پروتکل و از هر جا در هر زمان!)
    ج: آژانس همچنين به توافقي رسيد که مطابق آن مي تواند براي کامل کردن تحقيق درباره ابعاد نظامي احتمالي-
PMD - دسترسي هاي مورد نياز خود را داشته باشد.
    د: تحريم هاي ضد ايران کم کم لغو خواهد شد و تدريجي خواهد بود.(اين بخش از اظهارات وي با خط قرمز اعلام شده کشورمان مبني بر لغو يکباره تحريم ها در تناقض آشکار است).
    ه‍ : اين توافق هماهنگ با سنت رهبري آمريکا در دنياست!
    و : دو سوم سانتريفيوژهاي نصب شده ايران حذف خواهد شد.
    و نمونه هاي ديگري درباره راکتور آب سنگين اراک، زمان 10ساله محدوديت هاي تحقيق و توسعه 
R&D و از سرگيري چرخه غني سازي ايران و...
    3- 
تفسير اوباما از سند وين- «جمع بندي» و يا «توافق» - در برخي از محورهاي اساسي و بنيادين با تفسيري که رئيس جمهور محترم کشورمان از همين سند در نطق تلويزيوني ديروز خود ارائه کرد، نه فقط متفاوت بلکه متناقض است. به عنوان نمونه- و فقط نمونه - آقاي روحاني تاکيد مي کند که تمام تحريم ها، حتي تحريم هاي موشکي و تسليحاتي، بانکي، بيمه اي، پتروشيمي، حمل و نقل، مالي و... يکجا در روز اجراي توافق لغو مي شود، و يا مي فرمايند؛ راکتور آب سنگين اراک با همان ماهيت آب سنگين و با ويژگي هايي که در توافق آمده تکميل خواهد شد و...
    آقاي دکتر روحاني در گزارش خود به مواردي نظير آينده فردو، تعداد سانتريفيوژها و ... نيز اشاره داشت که با تفسير ارائه شده از سوي باراک اوباما متفاوت است.

    4- بديهي است و بعيد نيست که تفسير اوباما از سند وين غيرواقعي بوده و با متن سند ياد شده انطباق نداشته باشد ولي از آنجا که تفسير وي به عنوان رئيس جمهور آمريکا و طرف اصلي مذاکره و توافق، ارائه شده است، مي توان و بايد نگران بود که مبادا با ماجراي ديگري شبيه تفسيرهاي متفاوت از توافق لوزان روبرو باشيم و از اين روي انتظار مي رود- و ضرورت حياتي دارد - که دست اندرکاران محترم برنامه هسته اي کشورمان و از جمله نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي که مطابق اصول 77 و 125 قانون اساسي ملزم به بررسي و اظهارنظر نهايي درباره اين سند هستند و نيز اعضاي محترم شوراي عالي امنيت ملي، موارد ياد شده را به دقت ارزيابي کنند و چنانچه تفاوت نظرهاي ارائه شده از دو سوي ماجرا يعني رئيس جمهور محترم کشورمان و رئيس جمهور آمريکا را ناشي از وجود بندهاي «تفسيرپذير» و «دو پهلو» در سند وين يافتند، قبل از تصويب نهايي براي اصلاح آن اقدام عاجل و جدي کنند.
    
۵- و بالاخره اگرچه دراين باره گفتني هاي ديگري نيز هست که نياز به شفاف شدن دارد ولي از آن ميان به گلايه اي دوستانه و محترمانه از تهيه کنندگان متن توضيحي وزارت خارجه محترم کشورمان درباره سند وين که قبل از قرائت اين سند تهيه شده و براي انتشار در اختيار رسانه هاي داخلي قرارگرفته است بسنده مي کنيم.
     در اين متن توضيحي برخي از بندهاي توافق وين به گونه اي وارونه تفسير شده است که مي تواند حاوي آدرس غلط باشد. از جمله در اين متن آمده است: «ايران به عنوان يک توليدکننده محصولات هسته اي بخصوص 2 محصول راهبردي اورانيوم غني شده و آب سنگين، وارد بازارهاي جهاني خواهد شد و تحريم ها و محدوديت ها عليه صادرات و واردات مواد هسته اي بي تاثير مي شود».
    در اين تفسير با عرض پوزش، درک مخاطب ناديده گرفته شده و از محدوديت تحميلي! حريف با عنوان «امتياز» ياد شده است! توضيح آن که در توافق وين به صراحت آمده است که ايران نمي تواند بيش از 300 کيلوگرم اورانيوم 3/5 درصد غني شده داشته باشد و تاکيد شده است بايد از 10 تن اورانيوم 3/5درصدي که در اختيار دارد، 9700 کيلوگرم آن را به کشور ثالثي که مورد تائيد حريف باشد، تحويل بدهد. بنابراين الزام ايران به تحويل 9700 کيلو از محصول ياد شده، يک امتياز براي حريف است و نه براي ايران که دوستان تهيه کننده متن توضيحي - گزاره برگ- وزارت خارجه از آن با عنوان يک دستاورد ارزشمند! و امتياز صادرات مواد هسته اي ياد مي کنند!
    به يقين اعضاء محترم تيم هسته اي کشورمان در جريان تنظيم متن ياد شده نبوده اند و گلايه آن است که چرا تهيه و تدوين آن را به کساني سپرده اند که در اين زمينه از تخصص لازم برخوردار نيستند
.
    و اما، در خاتمه گفتني است که وجيزه پيش روي در همراهي با تيم هسته اي محترم کشورمان نوشته شده است و بي انصافي است اگر از تلاش صادقانه و دلسوزانه آنان قدرداني نشود و حضور عزتمندانه اين عزيزان در آوردگاه جدي با 6 کشور ياد شده ناديده گرفته شود. نويسنده: حسين شريعتمداري