پیرامون دوگزارش ضمیمه

پیرامون دوگزارش ضمیمه  4 مرداد -94
به مناسبت سالگرد عملیات فروغ جاویدان برخلاف سال های گذشته روزی نامه ی حکومتی  جمهوری اسلامی و اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری مأموریت یافته اند تا دو گزارش وارونه پیرامون این عملیات بازتاب  دهند و آشکارا  دست به عقده گشایی وکینه ورزی بزنند و طوریکه اراجیف  و اتهامات ساختگی 37 ساله رابازتولید ونشخوار کرده اند که در سالیان گذشته بطور سیستماتیک چنین اتهاماتی از سوی  دستگاه وزارت بدنام اطلاعات ورسانه های خبری کتمان کننده ی حقایق رژیم وارونه ی ولایت فقیه بازتاب داده شده است. بنابراین تنها موضوع جدید این است که  این فرافکنی وعقدگشایی در مقطع کنونی  به خصوص از سویا وین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری قابل فهم است . زیرا که ناشی از سوزش شدید افشاگری های مستمر هسته ای سازمان مجاهدین در سال های گذشته بوده است که در نهایت خامنه ای را همچون خمینی مجبور به سرکشی جام زهر توافق هسته ای از موضع تسلیم و ذلت وخواری نمود تا به همه خواست های تحمیلی آمریکاتن دهد .بنابراین   دراین از موضع بازجویی واتهام زنی دست به انتقام کشی علیه ی مجاهدین وعملیات فروغ جاویدان زده شده است .
فرمانده پایگاه یکم رزمی هوانیروز کرمانشاه:
عملیات مرصاد ثبات و پایداری نظام را تثبیت کرد
کرمانشاه- خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی: فرمانده پایگاه یکم رزمی هوانیروز کرمانشاه، عملیات مرصاد را موجب ثبات و پایداری نظام دانست و گفت: 45 بالگرد هوانیروز در این عملیات حضور داشت.
امیر یوسف قربانی طی سخنانی در جمع مردم کرمانشاه با تبریک فرارسیدن پنجم مردادماه سالروز عملیات غرورآفرین مرصاد، اظهار کرد: این عملیات ثبات و پایداری نظام را تثبیت کرد.
وی منافقان را عامل اصلی آغاز عملیات مرصاد دانست و افزود: پشتیبانی ملت غیور ایران و رشادت‌های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی موجب کشته شدن پنج هزار منافق، اسیر شدن یک‌هزار نفر از آنها و متواری شدن تعداد فراوانی از آن‌ها شد.
فرمانده پایگاه یکم رزمی هوانیروز کرمانشاه تصریح کرد: 45 بالگرد هوانیروز جمهوری اسلامی ایران شامل بالگرد کبری، شنوک و جت رنجر در این عملیات منافقان را که تا نزدیکی منطقه چهارزبر پیشروی کرده بودند به هلاکت رساندند.
این مسئول با بیان اینکه مردم استان کرمانشاه در عملیات مرصاد با کمترین امکانات با تمام توان در مقابل منافقان ایستادگی کردند، گفت: اقدامات شهید صیاد شیرازی نیز در طراحی این عملیات و اعزام هوانیروز برای شناسایی منطقه برای ایستادگی در برابر دشمن بسیار تاثیرگذار بود.
امیر قربانی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهید هوانیروز کرمانشاه خلبان صفر پای‌خان، گفت: این شهید بزرگوار با انجام بیش از 55 ساعت پرواز عملیاتی نقش مهمی در پیروزی این عملیات داشت و لشکر 81 زرهی و سپاه حضرت نبی اکرم(ص) استان نیز در عملیات مرصاد نیزحضوری قدرتمندانه داشتند.
به گفته وی، امروز دنیای استکبار همواره در این اندیشه است که برای ملت‌های اسلامی جنگ‌های نیابتی را به‌وجود آورد.
این مسئول اضافه کرد: منافقان در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با استکبار جهانی و رژیم بعثی در راستای اقدامات تروریستی و به‌شهادت رساندن مردم متحد شدند.
به گفته وی، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به پشتوانه ملت همواره توانسته‌اند با تمام توان از مرزهای نظام اسلامی دفاع کرده و اجازه تجاوز به ذره‌ای از خاک ایران اسلامی از سوی دشمنان را نخواهند داد.
اوین نامه ی کیهان 4 مرداد-94
شكست منافقان، سرمشقي براي سركوب داعش
به مناسبت سالروز عمليات مرصاد

پنجم مرداد هر سال، يادآور يکي از برگ هاي زرين تاريخ معاصر ايران است. روزي که در تقويم به نام «سالروز عمليات افتخار آفرين مرصاد(1367ه.ش)» ثبت شده است. پنجم مرداد سال ۶۷، به ظاهر يک روز است، اما خودش يک تاريخ است و الگويي است براي همه جنبش هاي مقاومت. روزي که مردم ايران، يکي از دشمنان اهريمني خود را شکست دادند. آنچه قبل از اين حماسه بزرگ شکل گرفت، شباهت زيادي به ماجراهاي اين روزهاي شام دارد. در آن روزگار نيز همچون امروز، دولت هاي مخالف انقلاب اسلامي و بدخواهان نظام نوپاي جمهوري اسلامي که طي 10 سال، هر بار به ترفندي خواستند تا اين انقلاب و نظام مقدس برآمده از آن را به زانو درآورند، تو دهني بزرگي ازملت تازه احيا شده با دم مسيحايي امام خميني(ره) خوردند. تا اينکه با توهم مضحکي به نام «ارتش آزاديبخش ايران» خواستند تا انتقام همه شکست هاي قبلي خود را از ايرانيان بگيرند. در نتيجه، مجموعه اي از تروريست هاي تشنه به خون انسان را با سرکردگي گروهک منافقين گردهم آوردند تا بلکه از اين طريق بتوانند کشور ما را اشغال کنند. درست همچون دوران ما که نظام سلطه جهاني و مثلث شيطاني «آمريکا-اسرائيل-انگليس» با تجهيز مجموعه اي از تروريست ها تحت عنوان «داعش» در تلاش است تا انتقام شکست هاي خود را از محور مقاومت بگيرد.
     
حمايت بي بي سي از منافقين
    يکي از شباهت هاي سازمان منافقين با داعش، نوع مواجهه بي بي سي با اين دو جريان است. رسانه دولت انگليس، هيچ گاه حاضر نشد از لفظ منافقين براي تروريست ها استفاده کند و به جاي آن، عنوان جعلي «مجاهدين خلق» را براي آنها به کار مي برد. بي بي سي امروز هم همين برخورد را در قبال داعش در پيش گرفته و به جاي اين عنوان از اصطلاح دولت اسلامي استفاده مي کند. بي بي سي همچنين در يکي از گزارش هاي خودش، سعي کرده تظاهر به بي طرفي کند، اما در قالب تريبوني براي دفاع از منافقين عمل کرده است. به طوري که در اين گزارش که در تاريخ 9مرداد سال 91 در وبگاه بي بي سي فارسي منتشر شده، مدعيات دروغين اعضاي سازمان منافقين عليه کشور ما نشر يافته است. 

    به طور مثال، در اين گزارش، نوشته منوچهر هزارخاني از نويسندگان نشريه شورا (حامي سازمان منافقين) در دفاع از عمليات فروغ جاويدان (مرصاد) بازتاب داده شده و اين عمليات را «پاسخي سياسي» به پذيرش قطعنامه ۵۹۸ از سوي ايران معرفي کرده است. بي بي سي، به نقل از اين تروريست نوشته است: «هدف رژيم از پذيرش قطعنامه پيش از هر چيز اجراي آتش بس و بسته شدن مرزها بود تا نيروهاي ارتش آزاديبخش ملي امکان ورود به خاک ميهن را پيدا نکنند.» او اجراي عمليات از طرف منافقين را براي آن دانست که «حساب جنگ آزاديبخش را از حساب درگيري رژيم با عراق جدا کند» و افزود: «معناي عمليات فروغ جاويدان اعلام همين موضع سياسي بود. از اين رو اجراي عمليات مي بايست تابع الزام هاي سياسي باشد، نه تابع ملاحظات نظامي. يعني مي بايست به فوريت و به هر قيمت صورت بگيرد». 

    بي بي سي همچنين در ادامه اين گزارش، مجازات عوامل تروريست که دستشان به خون هزاران انسان بي گناه آلوده بود را محکوم کرده است. اين رسانه انگليسي مدعي شده که نظام جمهوري اسلامي به بهانه برگزاري عمليات به اصطلاح فروغ جاويدان توسط منافقين، اقدام به مجازات مخالفان کرده است.

        
از تجاوز منافقين، تا تجاوز داعش
    در همان زمان هم دولت هاي غربي از تجاوز نظامي منافقين به کشور ما حمايت مي کردند. اين گروهک، علاوه بر دارا بودن پشتيباني همه جانبه رژيم بعث عراق، حمايت علني کنگره، سنا و دولت آمريکا را نيز يدک مي کشيد. در 30 خرداد 67 حدود 138 نماينده کنگره و 14سناتور آمريکايي طي نامه اي به «جورج شولتز» وزير خارجه وقت آمريکا اکيدا از وي خواستند که از گروهک منافقين در عراق حمايت کند و «مروين دايملي» نماينده کنگره آمريکا نيز در روز دوشنبه ششم تير67 در تظاهرات گروهک در واشنگتن شرکت کرده و طي سخناني گفت: «نبايد دست از تلاش کشيد مطمئن باشيد که با کمي صبر و تلاش بيشتر به زودي از مهران به تهران رژه خواهيد رفت.» در واقع مي شود چنين گفت که ايده از مهران تا تهران برنامه مشترک آمريکا و رژيم بعث بود و اجراي آن را نيز به دو عروسک خيمه شب بازي خود يعني مسعود رجوي و مريم قجر سپردند.(کيهان، پنجم مرداد93، صفحه فرهنگ مقاومت، «مرصاد؛ نقطه پايان يک توهم»، محمد امين آبادي)گروهک منافقين نيز همچون داعش، هيچ گاه به آمريکا، رژيم صهيونيستي و حاميان و متحدان آنها ضربه اي وارد نکرد. در مقابل، همه توان آنها در خدمت قتل و ترور مسلمانان شيعه و سني و کرد و فارس و ايراني و عراقي بوده است. « مارک گلن» تحليلگر سياسي آمريکايي در مصاحبه اي با اذعان به اينکه به درخواست رژيم صهيونيستي، منافقين از فهرست گروه هاي تروريستي وزارت امورخارجه آمريکا حذف شد هشدار داده که اگر جلوي گروهک منافقين گرفته نشود، به عنوان ارتش خصوصي آمريکا، اسرائيل و غرب در کشتار افراد بيشتري نسبت به گذشته مورد استفاده قرار خواهند گرفت. وي اين چنين استدلال کرده که از آنجايي که مجاهدين خلق-بخوانيد منافقين- ايراني هستند براي حملات تروريستي در ايران و ساير مکان ها مثل آمريکا و اروپا که مي توان تقصير آن را به گردن جمهوري اسلامي انداخت، بسيار مناسب هستند. از اين جهت و براي ايجاد جنون جنگ در غرب، اين آدم ماشيني هاي قاتل دست به اقدامات مهلک تروريستي مي زنند و ايران مقصر شناخته مي شود. وي در پايان اين سوال را مطرح کرد که چگونه مي توان تصور کرد که اين حيوانات که 12 هزارنفر از مردم خود را کشتند، آن قدر وجدان داشته باشند که مردم ساير کشورها را نکشند؟ (همان)

    «مئير داگان» رئيس سابق موساد نيز در گفت وگو با تلويزيون «سي.بي.اس» آمريکا صراحتا فاش کرده که اين رژيم غاصب به گروهک منافقين و گروه هاي مسلح تروريستي که دستورکارشان براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران باشد، کمک مي کند! اعضاي جداشده گروهک منافقين نيز اذعان دارند که بخش اعظم بودجه منافقين توسط رژيم صهيونيستي و سازمان اطلاعات عربستان تامين مي شود اما مزدوري منافقين براي رژيم صهيونيستي تنها به انتشار اسناد جعلي درباره پرونده هسته اي ايران محدود نمي شود؛ کيست که نداند دانشمندان هسته اي ايران با همکاري منافقين و موساد به شهادت رسيدند؟ سيمور هرش روزنامه نگار برجسته آمريکايي در اين باره اعلام کرد که رژيم صهيونيستي واحدهاي فرقه منافقين را براي قتل پنج دانشمند هسته اي ايران در سال هاي بين 2007 تا 2012آموزش نظامي داده و حمايت مالي کرده است. (همان)

    همچنان که طي سال هاي خزيدن مارهاي سمي داعش به عراق و سوريه، بارها خبرهايي درباره همکاري سازمان منافقين با آنها در رسانه ها درز کرده است. خرداد سال 93 بود که پايگاه خبري العرب، گزارش داد: گروهک تروريستي منافقين در بيانيه اي در حمايت آشکار از داعش و جنجال آفريني عليه اقدامات ضدداعشي، نوشته است: اقدام عليه داعش نقض آشکار موافقتنامه هاي شوراي امنيت است.

    همچنين پنج مرداد سال قبل روزنامه کيهان در همين صفحه (فرهنگ مقاومت) نوشت: اعضاي منافقين در سوريه در قرارگاهي به نام «حنيف» حضور دارند که با نام مستعار بيمارستان فعاليت مي کند. در اين قرارگاه افرادي در کنار منافقين فعاليت مي کنند که نه فارسي مي دانند، نه عربي و فقط به زبان انگليسي صحبت مي کنند. رابطه اين گروهک با گروه تروريستي ارتش آزاد سوريه نيز عمدتا از طريق مرز اردن و با همکاري بقاياي حزب بعث عراق (شاخه عزت ابراهيم) در اين کشور است. موضوع حضور نفرات وابسته به گروهک منافقين در جنگ داخلي سوريه و در کنار تروريست هاي سوري زماني ابعاد تازه اي يافت که گزارش هايي غيررسمي در باره کشته شدن دو تن از اعضاي منافقين ضمن درگيري با نيروهاي امنيتي سوريه منتشر شد. محتواي اين گزارش با اطلاعات رسمي انتشار يافته از سوي دولت انگليس و گزارش رسمي اخضر ابراهيمي نماينده پيشين بان کي مون در سوريه کاملاهمسو به نظر مي رسد.

    وب سايت راديو فرانسه نيز در گزارشي درباره جزئيات همکاري منافقين با گروه هاي تروريستي و بقاياي رژيم صدام در سوريه مي نويسد: «اعضاي سازمان مجاهدين (منافقين) در کنار ارتش آزاد و گروه هاي وابسته به القاعده در جنگ عليه سوريه شرکت دارند... آنها جزو اتباع ۳۸ کشوري هستند که در سوريه و در جنگ عليه حکومت بشار اسد حضور دارند. مجاهدين خلق (منافقين) در مناطق مرزي اردن و سوريه به ايجاد پايگاه مبادرت کرده اند و آن را بيمارستان مي خوانند اين مرکز از جمله حلقه هاي ارتباطي سازمان و ارتش آزاد سوريه است...»

    وب سايت راديو فرانسه در پايان گزارش خود با گريزي به عمليات مرصاد و شکست خفت بار منافقين در آن مي نويسد: «سازمان- منافقين- در سال ۱۳۶۷ و تنها شش روز پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ شوراي امنيت مبني بر اعلام آتش بس با عراق توسط دولت جمهوري اسلامي با ايران مستقيما درگير جنگ شد. عمليات نظامي ياد شده که جمهوري اسلامي آن را مرصاد مي خواند و مجاهدين از آن به نام فروغ جاودان ياد مي کنند، به دنبال نقض آتش بس توسط ارتش صدام و پيشروي آنها به سمت خرمشهر آغاز شد. مسعود رجوي وعده داده بود که در فاصله ۴۸ ساعت به تهران خواهد رسيد اما عمليات نظامي ياد شده به شکست کامل سازمان ختم شد و هزاران کشته و مجروح از سازمان برجاي ماند. اکنون از تعداد اعضاي سازمان کاسته شده و ماندگان در سازمان نيز به سن سالخوردگي رسيده اند

    
    
از شکست منافقين تا سرکوب داعش
    امروز هم بايد با تجربه شکست خفت بار منافقان، داعش را به عنوان برادر دو قلوي منافقين به زانو درآورد.

    صدام منحوس، در هشتم تير 67 عمليات به اصطلاح فروغ جاويدان را کليد زد. او دراظهاراتي توام با توهم و ديوانگي در سخنراني آغاز حمله منافقين و تروريست ها به خاک ايران گفت:

    «به زودي خواهيد ديد که چگونه مجاهدين خلق به اعماق خاک خودشان نفوذ خواهند کرد و همين طور خواهيد ديد که چگونه مردم ايران به صفوف آنها خواهند پيوست

    آنها قصد داشتند تا در عرض 24 ساعت، تهران را فتح کنند. تصور آنها اين بود که در نتيجه هشت سال ايستادگي و پذيرش قطعنامه، مردم ايران از جنگيدن خسته شده اند و در نتيجه راه باز است و جاده کوتاه. اما...

    ملت انقلابي ايران همچون ابتداي دوران جنگ تحميلي، اين بار هم در برابر تجاوز دشمني وحشي تر و خوناشام تر از صدام ايستادند. منافقين در برابر قهرماني به نام «علي صياد شيرازي» قرار گرفتند. مردي که همچون ابرمردان اسطوره اي تاريخ، هجوم اهريمنان به خاک پاک ايران زمين را سرکوب کرد و کاري کرد تا منافقين به وضعيتي «دائم المفلوک» دچار شوند. عمليات مرصاد، پايان شوم منافقان بود. چراکه پس از آن، اين سازمان تروريستي رو به انحطاط نهاد. 

    شهيد صياد شيرازي به وسيله بالگردهاي هوانيروز ارتش با بمباران خودروهاي منافقين حرکتشان را متوقف و ستون هاي زرهي آنها را به آتش کشيد و به دنبال آن نيروهاي نظامي و مردمي روي زمين نيروهاي سر در گم منافقين را محاصره و تارو مار کردند. در عمليات مرصاد اين گروهک تعداد يک هزارو 304نفر کشته را رسما تاييد و عکس و زندگي نامه شان را منتشر کرد. هر چند بايد اذعان کرد که تعداد تلفات بسيار گسترده تر از آن بود که منافقين اعتراف کردند. بر طبق همين آمارهاي ارائه شده از سوي گروهک يک هزارو 500 نفر نيز مجروح شدند که بسياري از اين مجروحان نيز بعدها جان سپردند. از مجموع 51 نفر کادر سرکردگي فرقه نيز حداقل 33 نفر در صحنه عمليات حضور داشتند که 16 نفر آنها کشته شدند. رضا پورگل، مهدي افتخاري و مهدي کتيرايي از جمله کشته شدگان کادر مرکزي گروهک در اين عمليات بودند. تجهيزات منهدم شده منافقين نيز در کمينگاه مرصاد جالب توجه است. در مجموع نبردهاي اين عمليات از سوم تا پنجم مرداد 612 خودرو و ماشين زرهي از انواع مختلف ،72 تانک و زره پوش، 21 توپ 122ميلي متري و 51 اسلحه 106 ميلي متري منهدم شدند در حدود 500 خودروي زرهي نيز که سالم مانده بودند به عنوان غنيمت جنگي به دست نيروهاي خودي افتاد. (همان)

        
شهيد صياد شيرازي در روايتي درباره عمليات گفته بود: 
    «من توي خانه بودم؛ يك دفعه ساعت 30/8 شب از ستاد كل (كه من الان در آنجا كار مي كنم كه در آن موقع معاون عملياتش يكي از برادران سپاه بود.) به من زنگ زد و گفت: فلان كس! دشمن از سر پل ذهاب، گردنه پاتاق با سرعت به جلو مي آيد. همين جوري سرش را انداخته پايين مي آيد. من گفتم: كدام دشمن؟! اگر تنها از يك محور سرش را پايين انداخته، پس چه جور دشمن است؟! گفت: نمي دانيم. همين طور آمده الان به كرند هم رسيده و كرند را هم گرفتند. چون بعد از پاتاق، مي شود كرند، بعد از كرند، مي شود اسلام آباد غرب و سپس نيز مي آيد به كرمانشاه. گفت: همين جور دارد جلو مي آيد. گفتم: اين چه جور دشمني است؟ گفت: ما هيچي نمي دانيم. گفتم: حالااز ما چه مي خواهيد؟ گفتند: شما بياييد برويد منطقه. خلاصه گفتم: اول يك حكمي بنويسد كه من رفتم آنجا، نگويند تو چه كاره اي؟ درست است نماينده حضرت امام هستم ولي نمايندگان حضرت امام از نظر فرماندهي، نقشي ندارند. او گفت: هر حكمي مي خواهي، بگو ما مي نويسيم. ما هر چه فكر كرديم، ديديم مغزمان كار نمي كند. حواسمان پرت شد كه اين دشمن، چه كسي است. آخر گفتم: فقط به هواپيما بگوييد كه ساعت 30/10 آماده بشود ما با هواپيما برويم به كرمانشاه. هواپيما آماده كردند. ساعت 30/10 رفتيم كرمانشاه. رسيديم كرمانشاه، ديديم اصلايك محشري است. مردم ريختند بيرون شهر از شدت وحشت. اين جاده بين كرمانشاه بيستون تقريبا حالت بلواري دارد. تمام پر آدم، يعني اصلاهيچ كس نمي تواند حركت كند. طاق بستان محل قرارگاه بود. مجبور شديم پياده شويم، ماشين گرفتيم، رفتيم تا رسيديم تا ساعت 30/1 شب ما دنبال اين بوديم، اين دشمني كه دارد مي آيد، كيه؟ ساعت 30/1شب يك پاسداري سراسيمه و ناراحت آمد، گفت: من اسلام آباد بودم، ديدم منافقين آمدند، ريختند توي شهر (تازه فهميدم منافقين هستند ريختند توي شهر.) شهر را گرفتند آمدند پادگان ارتش را (كه آن موقع ارتش آنجا نبود ارتش همه توي جبهه ها بودند فقط باقي مانده آنها بودند.) گرفتند. فرمانده، سرهنگي بود. حرفشان را گوش نمي كرد. همان جا اعدامش كردند و مي خواستند بيايند به طرف كرمانشاه. توي مردم گير كردند، چون مردم بين اسلام آباد تا كرمانشاه با تراكتور، ماشين و هر چي داشتند، ريختند توي جاده. پس اولين كسي كه جلوي آنها را گرفته بود خود مردم بودند. به آقاي «شمخاني» كه آن وقت معاون عملياتي در ستاد كل بود گفتم: فلان كس! ما كه الان كسي را نداريم، با كدام نيرو دفاع كنيم، نيروهامون هم توي جبهه مانده اند. اينجا كسي را نداريم؛ هوانيروز همين نزديك است، زنگ بزن به فرمانده آنها، خلبان ها ساعت 5 صبح آماده شوند، من مي روم توجيه شان مي كنم. (از زمين كه كسي را نداريم.) با خلبانان حمله مي كنيم. ايشان زنگ به فرمانده هوانيروز مي زند، مي گويد: من شمخاني هستم. فرمانده هوانيروز مي گويد: من به آقاي شمخاني ارادت دارم، ولي از كجا بفهمم كه پشت تلفن، شمخاني باشد، منافق نباشد؟ تلفن را من گرفتم. من اكثر خلبان ها را مي شناختم، چون با اكثر آنها خيلي به ماموريت رفته بودم. همه آنها آشنا هستند. همين طور زنگ زدم اسمش «انصاري» بود. گفتم: صداي مرا مي شناسي؟ تا صداي ما را شنيد، گفت: سلام عليكم. و احوال پرسي كرد. فهميد. گفتم: همين كه مي گوييد، درست است. ساعت 5 صبح خلبان ها آماده باشند تا من توجيه شان كنم. صبح تا هوا روشن شد شروع كنيم وگرنه، ديگه منافقين بريزند، اوضاع خراب مي شود؛ 5 صبح، ما رفته بوديم؛ همه خلبان ها توي پناهگاه آماده بودند، توجيه شان كرديم كه اوضاع خراب است، دو تا هلي كوپتر جنگي كبري، يك 214 آماده بشوند و با من بيايند. اول ببينم كار را از كجا شروع كنيم؟ بعد، بقيه آماده باشند تا گفتيم، بيايند. اين دو تا كبري را داشتيم؛ خودمان توي هلي كوپتر 214 جلو نشستيم. گفتم: همين جور سر پايين برو جلو ببينيم، اين منافقين كجايند. همين طور از روي جاده مي رفتيم نگاه مي كرديم، مردم سرگردان را مي ديديم

    او همچنين درباره مراحل آخر اين عمليات ثبت کرده که: 

    «صبح ساعت هشت بود كه من توي طاق بستان بودم. يك دفعه، تلفن زنگ زد؛ فرماندهي هوانيروز گفت: فلان كس! دو تا خلبان پيش من هستند، دو تا خلباني كه ديروز گفتي شهيد شدند. گفتم: چي؟ من خودم ديدم شهيد شدند! گفت: آنها آمدند. بعد، خودمان را به خلبان ها رسانديم. تعريف كردند و گفتند: ما رفتيم آنها( منافقين) را از نزديك كنترل كنيم، ما را زدند؛ سيستم هاي فرمان هلي كوپتر، قفل شد. يعني ديگه كنترل نبود. ما فقط با هنر خودمان، زديم به خاك به صورت سينمال، كه سقوط نكنيم. وقتي زديم، يك دفعه ديديم موتور دارد آتش مي گيرد ولي ما زنده ايم. هنوز يكي از كابين ها باز مي شد. لكن كابين ديگري باز نمي شد، قفل شده بود. شيشه اش را با سنگ شكستيم، آمديم بيرون، دو تايي از اين دود استفاده كرديم و به طرف تپه مقابل فرار كرديم. بعد، منافقين كه آمدند، ديدند جايمان خالي است، رد پايمان را ديدند و ديدند كه ما داريم پاي تپه مي رويم. افتادند دنبال ما. بالاي تپه رسيدم. نه اسلحه اي داريم نه چيزي. خدايا! (شهادتين را مي گفتيم). كار خدا، يك دفعه ديديم از طرف ايلام دو تا كبري اصلاچه جوري شد كه يك دفعه اونجا پيدا شدند؟! آمدند به طرف جاده، شروع كردند به زدن اينها و آنها هم پا به فرار گذاشتند. حالااينها از اين ور فرار مي كنند، ما از اون ور فرار مي كنيم. ما هم از فرصت استفاده كرديم به طرف روستاهايي كه فكر كرديم داخل آنها، ديگه منافق نيست، رفتيم. بعد، رسيديم به روستا، و خيالمان راحت شد كه ديگر نجات پيدا كرديم. تا رفتيم توي روستا، مردم دور ما را گرفتند. منافقين! منافقين! گفتيم: بابا! ما خودي هستيم؛ ما خلبانيم. گفتند: نه، شما لباس خلباني پوشيديد. و شروع كردند به كتك زدن ما. كار خدا يكي از برادرهاي سپاه اونجا پيدا شده، گفته: شما كي را داريد مي زنيد؟ كارتشان را ببينيد. كارتمان را ديدند، گفتند: نه بابا! اينها خلبانند. 

    شروع كردند روبوسي با اينها يك پذيرائي گرم. صبح هم هلي كوپتر كبري آنجا پيدا شده بود. هلي كوپتر كميته، ساعت 8 آنها را رسانده بود به محل پايگاه، كه آنها را ما حالاديديم. به هرحال خداوند متعال در آخر اين روز جنگ يا عمليات «مرصاد» به آن آيه شريفه، عمل كرد. كه خداوند در آيه شريفه مي فرمايد: «با اينها بجنگيد، من اينها را به دست شما عذاب مي كنم و دل هاي مومن را شفا مي دهم و به شما پيروزي مي دهيم.» (توبه-14) و نقطه آخر جنگ با پيروزي تمام شد. كه كثيف ترين و خبيث ترين دشمنان ما (منافقين) در اينجا به درك واصل شدند و پيروزي نهايي ما، يك پيروزي عظيمي بود