يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "خطوط قرمز ما تغيير نمي كند"

اوین نامه ی کیهان 15 تیر ماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "خطوط قرمز ما تغيير نمي كند"
همکارو هم قلم یادداشت روز نویس سربازجو شریعت نداری برای اینکه  ادامه سیاست مخالفت دوساله مذاکره ی هسته ای دولت روحانی را باجدیت دنبال کرده باشد .بنابراین آخرین فرصت روز قبل از مذاکره هسته ای  در هفتم ژوییه را ازدست نداده است . بنابراین  باآویزان شدن به گفته های هسته ای خامنه ای بطور گزینه ای آنان رالیست کرده است تا تبدیل به فصل الخطاب تبیین شده ای کند و بتواند که تیم مذاکره  کننده ی دولت روحانی اخطار دهد که مجاز به عبور از این خطوط قرمز ترسیم شده نیستند . بنابراین  یادداشت روز نویس همکار سربازجو شریعت نداری  اخطار کرده آنچه از خامنه ای نقل ولیست کرده بمنزله  خط قرمز و موارد مشابهی است که خامنه ای  بارها و بارها بر آن تاکيد کرده است  و فصل الخطاب و تنها دستورالعمل پيش روي  تیم مذاکره کننده در مذاکرات است و رسيدن به توافق تنها در اين چارچوب قابل پذيرش است. و هرگونه عدول از آن و يا مجمل و قابل تفسير گذاشتن آن، راه را براي زياده خواهي دشمن باز مي کند. .
درادامه  یادداشت روزنویس خطاب به روحانی وپیشنهاد موضع صلح آمیز امام حسن وی ونقل قول کردن از موضع جنگ افروز خمینی شیاد   روحانی و تیم مذاکره ی کننده ی هسته ای را متهم به خیانت کرده است. چون گفته  همين روزها که عده اي خود را مهياي جشن پيروزي! مي کنند، بسياري از مهمترين مسائل، شفاف سازي نشده و در هاله اي از ابهام است. به عنوان نمونه آمانو پس از بازگشت از سفر اخيرش به تهران، در بدو ورود به ژنو و پيش از ورود به هتل کوبورگ در جمع خبرنگاران درباره نتايج سفرش و ديدارش با  روحانی و شمخاني مي گويد: «هدف از اين سفر حل و فصل موضوعات باقيمانده است که در اين زمينه ما پيشرفت هايي داشتيم ولي «همچنان کار بيشتري باقي مانده» است. معتقدم که «با همکاري ايران» مي توانيم تا «پايان سال» گزارشي درباره «ارزيابي مسائل مربوط به پي.ام .دي» بدهيم.» مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي در پاسخ به اين سوال که آيا ايران اجازه داده است به مکان هايي که قبلامجاز نبوديد دسترسي داشته باشيد، به اين پاسخ پرابهام بسنده کرد: «همان طور که گفتم حرکت مان رو به جلو و همراه با پيشرفت بود ولي نمي توانم وارد جزئيات شوم». همين گفت وگوي کوتاه نشان مي دهد که حفره هاي فراواني براي بهانه جويي آژانس باز است. به عباراتي مثل؛ کار بيشتري باقي مانده، با همکاري ايران، مي توانيم تا پايان سال، ارزيابي (و نه نظر نهايي) در باره پي.ام.دي و... و نيز مبهم ماندن اين موضوع که بالاخره آژانس خط قرمز ما براي عدم بازرسي و بازجويي را پذيرفته يا نه، همگي نکاتي است که از همين حالابهانه هاي لازم را بدست دشمن مي دهد. 
    
اما آنها که مي کوشند توافق احتمالي با شرايط پيش گفته را با تمسک بي مورد به واقعه اي مثل صلح امام حسن توجيه کنند، افزون بر بزک چهره دشمن، نشان مي دهند که از تاريخ اطلاع چنداني ندارند و امروز را هم نمي شناسند. خمینی  درباره آن واقعه مي گویت: «آن صلح تحميلي که در عصر امام حسن و آن حکميت تحميلي که در زمان اميرالمومنين واقع شد و هر دوي آنها به دست اشخاص حيله گر درست شد، اين ما را هدايت مي کند به اينکه نه زير بار صلح تحميلي برويم و نه زير بار حکميت تحميلي» آيا آنگونه که امام فرمودند؛ امروز هم اشخاص حيله گري درصدد تحميل چنين صلحي هستند؟! مي دانيم که سرداران امام حسن به او خيانت کردند و مردم تنهايش گذاشتند، آيا قائلان به اين نوع گفتار معتقدند دولتمردان و رجال سياسي و نظامي    خامنه ای رهبر را تنها گذاشته ا ند!؟ آيا فکر مي کنند مردم از اطراف پيشوا و مقتداي شان پراکنده شده اند!؟ پاسخ هر دو پرسش منفي است و وقايع گوناگون نشان مي دهد که شرايط ما ابدا شباهتي به دوران حضرت امام حسنندارد.بلکه برخلاف برخي مدعيان که از انقلاب خسته شده اند، مردم همچنان پاي بند به آرمان هاي اصيل انقلاب هستند و براي آن جانفشاني مي کنند.
سال ها پيش يکي از اساتيد دانشکده حقوق دانشگاه تهران ترفندهاي مهم و پيچيده کلاهبرداران و راه هاي مواجهه با آن را براي دانشجويان شرح مي داد. بر اساس يکي از آن ترفندها، شخص کلاهبردار که نمي تواند دفعتا طرف مقابل را از هستي ساقط کند و مالش را ببرد، در برنامه اي درازمدت، اقدام به انعقاد قراردادها و تنظيم تعهدات متعدد مي کند، هر قرارداد با ضميمه و متممي، سنگين و سنگين تر مي شود! در هريک از اين قراردادها ممکن است بخشي از خواست طرف مقابل آورده شود اما در متمم يا در قرارداد بعدي، آن بخش ناديده گرفته مي شود يا به گونه اي قابل تفسير و تاويل، مورد دست اندازي قرار مي گيرد و خلاصه پس از مدتي، ملغمه اي پيچيده از قراردادهاي متعدد و متناقض روي دست شخص مي ماند و البته حسرت مالي که ديگر از دست رفته است!
    1+5
و به خصوص آمريکا به عنوان طرف مذاکره ايران، نشان داده اند که در کلاهبرداري و شيادي، رتبه نخست را دارند و بارها اين رتبه را در مقام عمل به رخ ملت هاي مظلوم عالم کشيده اند. مرور کارنامه مذاکرات متعدد و پردامنه ايران و بررسي دو توافق لوزان و ژنو و نيز بررسي کارنامه پرتناقض و خيانت آلود آژانس بين المللي انرژي اتمي - که کيهان چند روز قبل به صورت مبسوط به آن پرداخت- دقيقا از اين نکته حکايت مي کند که حريف به دنبال همان ترفند ارائه متون متعدد و تحميل خواست نامشروع خود در قالب پيچ و خم هر متن است. اخبار پراکنده اي که از سوي منابع غربي منتشر مي شود بر اين نکته صحه گذاشته و به خصوص مصاحبه چند روز قبل وندي شرمن، مذاکره کننده ارشد آمريکايي اين نکته تلخ را تاييد مي کند که عليرغم ادعاي پايبندي به خطوط قرمز هسته اي، حريف متکبرانه حرف خود را تکرار مي کند و در کمال پررويي از حصول توافق با همين شرايط سخن مي گويد! در مقابل تيم مذاکره کننده کشورمان کماکان و به سياق گذشته، هنوز مردم کشورشان را نامحرم مي دانند و کمترين اطلاعات را به آنها منتقل مي کنند و ظاهرا قرار است «بسته اي دربسته» به عنوان سوغات مذاکرات به تهران بيايد و لاجرم مورد اقبال و پذيرش هم قرار گيرد! سخنان چند شب قبل يکي از اعضاي ارشد تيم مذاکره کننده که بخش هايي از آن به صورت محدود منتشر شد، حکايت از آن دارد که حريف با تمسک به شيوه پيش گفته، خطوط قرمز ما را زيرپا نهاده و توافقي فاقد اوّليّات منافع ايران را به روي ميز گذاشته است! در سوي ديگر اين ماجرا، عده اي مشتاق جشن و سرور، از الان فرمان سور عمومي صادر مي کنند و بي آنکه بفهمند و بدانند چه ارمغاني از ژنو مي آيد، ازخوشحالي در پوست خود نمي گنجند! عده اي ديگر هم ماجراي تلخ صلح امام حسن (ع)را بدون توجه به عدم تطابق تاريخي، به صورت مجعول و ناقص دستمايه توجيه زياده خواهي دشمن و تسليم در برابر ظالم مي کنند!
    
اين همه در حالي است که ما براي رسيدن به يک توافق خوب، معيارهاي روشن و غير قابل تفسيري در دست داريم و تنها و تنها زماني مي توانيم توافقي را بپذيريم که اين معيارها دقيقا رعايت شده باشد وگرنه هر توافقي بدون رعايت آن خطوط قرمز، مردود و غير قابل پذيرش است حتي اگر ذوق زدگان يک سال جشن بگيرند! معيارهاي اصولي و خدشه ناپذير براي يک توافق خوب همان هايي است که رهبر عزيز انقلاب در سخنراني هاي مختلف خود مطرح و بر رعايت آن تاکيد کرده اند. مرور آن رهنمودها و خط قرمز ها و مقايسه آن با اخبار اين روزهاي ژنو مي تواند نشان دهد آنچه غرب درصدد تحميل آن است، نه يک توافق خوب که توافقي تحميلي و ظالمانه است و پذيرش آن کيان ملي ما را به خطر مي اندازد.
    
مهمترين نکته مورد تاکيد رهبر عزيز انقلاب بحث تحريم هاي ظالمانه و لغو آنها است که در سخنراني هاي مختلف ايشان به صراحت و شفافيت درباره آنها توضيح داده شده است. حضرت آقا دوازده روز پيش(2/4/94) در سخنان خود در جمع مسئولان نظام تاکيد کردند «تحريم هاي اقتصادي، مالي و بانکي چه مربوط به شوراي امنيت، چه کنگره آمريکا و چه دولت آمريکا بايد فوراً «هنگام امضاي موافقت نامه» لغو و بقيه تحريم ها هم «در فواصل معقول» برداشته شود.» اما آنچه در سخنان مقام ارشد مذاکره کننده ما با خبرنگاران و نيز در سخنان وندي شرمن و ساير اخبار مذاکرات بدست مي آيد، کاملامغاير با اين دستور صريح است و به نظر مي رسد ضرورت لغو توافق هاي مالي و بانکي در روز توافق لغو ساير تحريم ها در فواصل معقول ناديده گرفته شده است. 
    رهبر انقلاب در همان سخنراني صراحتا اين نکته را منع کردند که لغو تحريم ها به اجراي تعهدات کليدي از سوي ايران و راستي آزمايي آن از سوي آژانس موکول شود ايشان فرمودند: «لغو تحريم ها نبايد به اجراي تعهدات ايران منوط شود نگويند شما تعهدات را انجام دهيد بعد آژانس گواهي دهد تا تحريم ها لغو شود ما اين مسئله را مطلقاً قبول نداريم. ...اجرائيات لغو تحريم ها نيز بايد با اجرائيات تعهدات ايران متناظر باشد... ما با موکول کردن اجراي تعهدات طرف مقابل به گزارش آژانس، مخالفيم چون آژانس بارها و بارها ثابت کرده مستقل و عادل نيست بنابراين ما به آن بدبين هستيم... مي گويند «آژانس بايد اطمينان پيدا کند» اين چه حرف نامعقولي است؟ چگونه اطمينان پيدا کند؟ مگر اينکه وجب به وجب اين سرزمين را بازرسي کند.» اما روش و زمان بندي اظهار شده از سوي وندي شرمن و متاسفانه مذاکره کننده ارشد کشورمان حاکي از آن است که لغو تحريم ها از سوي غرب، منوط و متوقف به گزارش آژانس است و البته نيازي به تکرار نيست که آژانس در طول 12 سال گذشته هرگز و حتي براي يک بار گزارشي منطبق با حقيقت و انصاف نداده هرگز نمي توان به صداقت و انصاف آن دلخوش بود.
    حضرت آقا درباره زمان بندي اجراي تعهدات کشورمان صراحتا زمان بندي ده ساله و بيشتر از آن را رد کردند و فرمودند: «ما برخلاف اصرار آمريکايي ها محدوديت هاي بلندمدت ۱۰، ۱۲ساله را قبول نداريم و مقدار سال هاي مورد قبول محدوديت را به آنها گفته ايم... آنها مي گويند در مدت ۱۲سال هيچ کاري نکنيد اما اين، يک حرف زور مضاعف و غلط مضاعف است.» اما سخنان مقامات آمريکايي حکايت از همان بلندپروازي ها و زياده خواهي ها در برابر ملت بزرگ ايران است. 
    رهبر عزيز انقلاب افزون بر اينکه در سخنراني اخيرشان «بازرسي هاي غيرمتعارف، پرس و جو از شخصيت هاي ايران و بازرسي از مراکز نظامي» را از ديگر خطوط قرمز هسته اي اعلام کردند، پيش تر نيز در سخنراني30/2/94 در پادگان امام حسين (ع) با صراحت بر نفي هرگونه بازجويي و بازرسي تاکيد فرمودند: «حالادر همين مذاکرات باز حرف هاي تازه اي مي زنند. [مثلا] بازرسي ها، گفتيم که اجازه نمي دهيم از هيچ يک از مراکز نظامي هيچ بازرسي اي از سوي بيگانگان صورت بگيرد. مي گويند بايستي ما بياييم با دانشمندان شما مصاحبه کنيم يعني در واقع بازجويي کنيم. ما اجازه نمي دهيم به حريم دانشمندان هسته اي ما و دانشمندان در هر رشته حساس و مهمي، اندک اهانتي بشود. من اجازه نمي دهم بيگانگان بيايند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزيز ملت ايران که اين دانش گسترده را به اينجا رسانده اند، بخواهند بنشينند حرف بزنند... دشمن پُررو و وقيح توقع دارد اجازه بدهند راه را باز کنند و بيايند با دانشمندان ما... گفت وگو کنند، مذاکره کنند... اين اجازه مطلقاً داده نخواهد شد؛ اين را هم دشمنان بدانند، هم کساني که منتظرند ببينند تصميم نظام جمهوري اسلامي چه مي شود، بدانند...» اين خط قرمز صريح و آشکاري است که تکليف را براي تيم مذاکره کننده و حريف روشن مي کند و راه را بر هرگونه تفسير و تاويلي مي بندد. اما سخنان چندپهلويي مثل«دسترسي» به جاي «بازرسي» و «مصاحبه» به جاي «بازجويي» و نظاير آن، بازي با کلمات است و مي تواند دندان حريف را براي زياده خواهي تيز کند. آنچه بي ترديد مي توان گفت اينکه تا زماني که توافق احتمالي به صورت همه جانبه و تام و تمام با خط قرمز نظام منطبق نشود، به هيچ وجه قابل پذيرش نيست. 
    
اين چند خط قرمز و موارد مشابه ديگري که رهبر عزيز انقلاب بارها و بارها بر آن تاکيد فرمودند، فصل الخطاب و تنها دستورالعمل پيش روي ما در مذاکرات است و رسيدن به توافق تنها در اين چارچوب قابل پذيرش است. و هرگونه عدول از آن و يا مجمل و قابل تفسير گذاشتن آن، راه را براي زياده خواهي دشمن باز مي کند. اما مي بينيم که در همين روزها که عده اي خود را مهياي جشن پيروزي! مي کنند، بسياري از مهمترين مسائل، شفاف سازي نشده و در هاله اي از ابهام است. به عنوان نمونه آمانو پس از بازگشت از سفر اخيرش به تهران، در بدو ورود به ژنو و پيش از ورود به هتل کوبورگ در جمع خبرنگاران درباره نتايج سفرش و ديدارش با رئيس جمهور و آقاي شمخاني مي گويد: «هدف از اين سفر حل و فصل موضوعات باقيمانده است که در اين زمينه ما پيشرفت هايي داشتيم ولي «همچنان کار بيشتري باقي مانده» است. معتقدم که «با همکاري ايران» مي توانيم تا «پايان سال» گزارشي درباره «ارزيابي مسائل مربوط به پي.ام .دي» بدهيم.» مديرکل آژانس بين المللي انرژي اتمي در پاسخ به اين سوال که آيا ايران اجازه داده است به مکان هايي که قبلامجاز نبوديد دسترسي داشته باشيد، به اين پاسخ پرابهام بسنده کرد: «همان طور که گفتم حرکتمان رو به جلو و همراه با پيشرفت بود ولي نمي توانم وارد جزئيات شوم». همين گفت وگوي کوتاه نشان مي دهد که حفره هاي فراواني براي بهانه جويي آژانس باز است. به عباراتي مثل؛ کار بيشتري باقي مانده، با همکاري ايران، مي توانيم تا پايان سال، ارزيابي (و نه نظر نهايي) در باره پي.ام.دي و... و نيز مبهم ماندن اين موضوع که بالاخره آژانس خط قرمز ما براي عدم بازرسي و بازجويي را پذيرفته يا نه، همگي نکاتي است که از همين حالابهانه هاي لازم را بدست دشمن مي دهد. 
    اما آنها که مي کوشند توافق احتمالي با شرايط پيش گفته را با تمسک بي مورد به واقعه اي مثل صلح امام حسن (ع) توجيه کنند، افزون بر بزک چهره دشمن، نشان مي دهند که از تاريخ اطلاع چنداني ندارند و امروز را هم نمي شناسند. امام راحل عظيم الشان درباره آن واقعه مي فرمايند: «آن صلح تحميلي که در عصر امام حسن(ع) و آن حکميت تحميلي که در زمان اميرالمومنين(ع) واقع شد و هر دوي آنها به دست اشخاص حيله گر درست شد، اين ما را هدايت مي کند به اينکه نه زير بار صلح تحميلي برويم و نه زير بار حکميت تحميلي» آيا آنگونه که امام فرمودند؛ امروز هم اشخاص حيله گري درصدد تحميل چنين صلحي هستند؟! مي دانيم که سرداران امام حسن(ع) به او خيانت کردند و مردم تنهايش گذاشتند، آيا قائلان به اين نوع گفتار معتقدند دولتمردان و رجال سياسي و نظامي رهبر عزيز انقلاب را تنها گذاشته ا ند!؟ آيا فکر مي کنند مردم از اطراف پيشوا و مقتدايشان پراکنده شده اند!؟ پاسخ هر دو پرسش منفي است و وقايع گوناگون نشان مي دهد که شرايط ما ابدا شباهتي به دوران حضرت امام حسن(ع) ندارد.بلکه برخلاف برخي مدعيان که از انقلاب خسته شده اند، مردم همچنان پاي بند به آرمان هاي اصيل انقلاب هستند و براي آن جانفشاني مي کنند. نويسنده: حسين شمسيان.