چرا
زورگيري در جامعه روند صعودي دارد؟ 13 تیر 91
وقتی
اذعان می شود که 89% درصد از زورگيريها در تهران، فارس، خراسان رضوي،
اصفهان و كرمان و قم اتفاق ميافتد. یعنی اینکه در شهر های بزرگ ومذهبی رشد زور یا باج گیری بیشتر
از سایر شهرها می باشد چونکه حاشیه نشین و کارتن خوابان و آلونک نشینان یا روستاییان کوچ کرده از روستا بیشتر است. از
سوی دیگر اعتراف شده است که بيكاري، اعتياد و افزايش خشونت در جامعه زمينههاي
رفتاري تشديد اين بزهكاري است.. البته بی عدالتی و فقر و
فاصله عمیق طبقاتی وگرانی هم از قلم افتاده که باید اضافه شود . به ویژه اینکه
دامنه ی گسترش یافته ی فقر آنچنان است که موجب ترک تحصیل میلیون ها دانش آموزان
مدارس شده که به کودکان کار خیابانی تبدیل
شده اند . بدون شک مشخص است که ریشه اصلی علت در بافت و ساختار حکومت ضد بشری و
قرون وسطایی است . زیرا که دین راا بزار قدرت وثروت و سرکوب و سانسور و غارتگری
وتوجیه گر تبعیض و فقر کرده است . اگر نه چرا باید حاصل وعده ی حکومت مستضعفان
وپابر هنگان و مبارزه 33 ساله با قاچاقچیان مواد مخدر ومعتادین به جایی برسد که
گذشته از آمار 10 میلیونی مصرف کننده مواد مخدر و رکورد دوم جهانی مصرف مواد مخدر
وهمچنین رتبه ی اول جهانی مصرف تریاک کاهش سنین مصرف مواد مخدر وتن فروشی به 13 سال
رسیده است. به ویژه اینکه آسان مواد مخدر بدرون زندان برده وتوزیع می شود.بهرحال
وقتی 33 سال باشد که اراذلا وباشان باج گیر وقاتل وآدم کشان حرفه ای حاکم شده
باشند کار نامه وعملکردشان بهتر از این گزارشن می شود.
۱/ طيف سني زورگيران معمولا بين ۱۶
تا ۲۷ سال است كه ۸۵ درصد از آنها معتاد به مواد مخدر به ويژه مواد روانگردان
هستند و اغلب زورگيران براي اجراي هدفهاي خود از چاقو، كارد، پنجه بوكس و
يا اسلحه گرم استفاده ميكنند.جوان آنلاین: دكتر مجيد ابهري*: يكي از جرايم ويژه شهري كه در
دهه اخير روند صعودي پيدا كرده است جرم زورگيري ميباشد؛ از نگاه آسيبشناسي
اجتماعي زورگيري يعني اقدام عليه امنيت اجتماعي افراد و سرقت اموال آنان با توسل
به خشونت و صلاح سرد يا گرم كه در پارهاي از اوقات باعث ايجاد زيانهاي جاني و
حتي مرگ ميشود. در كالبد شكافي زورگيري توجه به چند نكته ضروري ميباشد: ۱/ طيف سني زورگيران معمولا بين ۱۶ تا ۲۷ سال است كه ۸۵ درصد از آنها معتاد به مواد مخدر به ويژه مواد
روانگردان هستند و اغلب زورگيران براي اجراي هدفهاي خود از چاقو، كارد، پنجه بوكس
و يا اسلحه گرم استفاده ميكنند. ۲/ ۸۴ درصد از زورگيران مرد و ۶ درصد از آنها زن هستند كه به عنوان تركنشين و
دستيار سارقين نقش خود را اجرا ميكنند. ۳/ انواع شكلهاي زورگيري عبارتست از زورگيري يا خفتگيري در كوچهها و
خيابانها، سرقت در غالب مسافركشي، دزدي با استفاده از مواد غذايي بيهوشكننده،
دزدي طلاهاي كودكان، سرقت در لباس مامورين مبارزه با مواد مخدر يا ساير شكل
مامورها، سرقت از اماكن خصوصي و ورود به آنها به عنوان مامور آب، برق يا گاز و
امثال اينها. ۴/ علل رفتاري زورگيري از نگاه جامعهشناسي عبارتند
از عوامل اقتصادي مانند بيكاري، فقر و اعتياد و عوامل فرهنگي مانند پايينبودن
اخلاق اجتماعي، كمرنگشدن ارزشهاي ديني، ضعف تربيت خانوادگي كه بر اين اساس معمولا ۹۵ درصد از زورگيران فاقد تحصيلات بالاتر از ديپلم
هستند و اكثريت آنها ترك تحصيل كرده و يا تحصيلات را رها كردهاند. لازم به توجه است كه عليرغم كشفيات نيروي انتظامي زورگيري روند
صعودي پيدا كرده است. ۵/ علت اصلي رواني در زورگيري اعتياد به مواد مخدر
مخصوصا مواد روانگردان صنعتي به ويژه شيشه است چرا كه استفاده از اين ماده باعث
نوعي سلب اراده و كاهش شعور در افراد ميشود كه عاقبت كار خود را ارزيابي نمي كنند.
از نگاه رفتاري زورگيران
داراي رفتارهاي ساديسمي بوده كه از آزار ديگران توام با خشونت و ضرب و جرح لذت ميبرند.
علل محيطي زورگيري:
معمولا خلوتبودن خيابانها يا كوچهها، كمبودن حضور پليس در اينگونه معابر و
تاريكبودن آنها از علل اصلي محيطي در زورگيري ميباشد. علل وجودي زورگيري: همراهداشتن پول نقد، اشياء
قيمتي، ضعيف و بيدفاعبودن افراد است. متاسفانه علي رغم تذكرات مكرر پليس به شهروندان
براي رعايت اصول ايمني هنگام گرفتن پول از بانك يا خروج از آنجا و همراه نداشتن
اموال قيمتي يا عدم استفاده از وسايل نقليه غير مجاز باز هم شاهد تكرار اينگونه
رفتارها هستيم. در ۴۰ درصد زورگيريها مجرمين اقدام به شروع آزار جنسي كرده و در ۱۵ درصد موارد موفق به تجاوز و آزار جنسي مي گردند.
مچنان كه گفته شد، حلقه
اجرايي زورگيري عبارتند از يك، زاغ زن كه اين افراد وظيفه شناسايي سوژه را بر عهده
داشته در مقابل بانكها، طلافروشيها و يا كوچهها و خيابان هاي خلوت افراد را
شناسايي كرده و با تلفن همراه به همكاران خود اطلاع ميدهند. خفت گير كه معمولا يك يا دو نفر از اعضاي تيم كه همه
او را به اين نام ميشناسند به سمت طعمه ميآيند و با سلاح سرد يا موارد ديگر او
را تحت فشار قرار ميدهند. قاپ زن نيز فرد ديگري است كه وظيفه قاپيدن را دارد
و هنگام خفتگيري خود را به صحنه رسانيده و دار و ندار فرد را غارت ميكند. در كنار هر گروه زورگيري يك موتورسوار حاضر است كه
در اصطلاح شغل زورگيري به آن "در رو" ميگويند يعني عامل فرار فرد
زورگير با موتور كه در صحنه حاضر شده و همكار خود را همراه با پول و طلا از صحنه
فراري ميدهد. فرد ديگر سياهباز است كه معمولا در اينگونه جرائم
دو يا چهار نفر به عنوان سياهباز به كنار طعمه ميآيند و با بازي كردن نقش در
غالب دلسوزي در ظاهر به فرد كمك ميكنند و با داد و فرياد درخواست پليس مينمايند
اما در واقع به فرار دوستان خود كمك كرده و اجازه فعاليت به قرباني نميدهند.
طبق آمار موجود شمال غرب
و شمال تهران بيشترين زورگيريها را دارند چرا كه در اين نقاط به علت خلوت بعضي از
اين مناطق اين جرم اتفاق ميافتد. براي زورگيران جنسيت قرباني خيلي مهم نيست اما در
حال حاضر زنان بيشترين آمار قربانيان را دارا ميباشند. ايجاد گشتهاي سيار در معابر خلوت و استقرار كانكسهاي
پليس در اينگونه خيابانها و كوچهها ميتواند به ناكامشدن اينگونه سرقتها كمك
اساسي نمايد. متاسفانه مقاومت قربانيان در پارهاي از موارد به
جراحات سنگين و حتي مرگ آنان منجر ميشود. ۸۹ درصد از زورگيريها در تهران، فارس، خراسان رضوي،
اصفهان و كرمان و قم اتفاق ميافتد. بيكاري، اعتياد و افزايش خشونت در جامعه زمينههاي
رفتاري تشديد اين بزهكاري است. تصويت قوانين، تشديد مجازات زورگيران، بالابردن
سطح آموزش اجتماعي از عوامل پيشگيريكننده بوده و شهروندان با رعايت راهنماييهاي
پليسي ميتوانند به كاهش زورگيري كمك كنند. در خاتمه بايد يادآورشوم كه اين پديده نا به هنجار
و خشن فيزيكي در بسياري از موارد تبديل به زورگيري يقه سفيدان گرديده يعني رشوهگيري
و غارت بيتالمال به شكلهايي كه در ماههاي اخير شاهد آن بوديم.
بسياري از افراد اظهار ميدارند
كه زورگيران يقه سفيد مرتكب جرائم سنگين تري ميشوند كه بايد مجازات آنها سنگينتر
باشد چرا كه اينگونه بزهكاران باعث افزايش شكاف اجتماعي و فاصله طبقاتي ميشوند كه
عامل اصلي از نظر رفتاري ميباشد. اما از نظر روانشناختي نيز سرخوردگيهاي اجتماعي،
ناكاميها، احساس تبعيضها عامل ايجادكننده رواني در زورگيري است و ۷۹ درصد از زورگيران داراي سابقه بزهكاري ميباشند
كه هستههاي اصلي باند خود را در زندانها تشكيل داده اند. *جامعهشناس، متخصص علوم رفتاري و آسيبشناسي
اجتماعي.