نوبت (گفت و شنود)
گفت : خبره دراتهام زنی وتهمت، خبر داده از فرارسیدن  نوبت
گفتم : این خبره عوضی کیست؟منظورش از  خبر نوبت چیست؟
گفت: شكست جبهه مشترك آمريكا و اسرائيل و حكومت هاي دست نشانده منطقه در سوريه، بدجوري اعصاب آنها را به هم ريخته است.
گفتم: تصورش را هم نمي كردند كه اينطوري سيلي بخورند.
گفت: روزنامه فرانسوي فيگارو نوشته؛ آمريكا بايد مي دانست كه انقلاب هاي منطقه عليه حكومت هاي وابسته به غرب است و مردم سوريه عليه بشار اسد كه در جبهه ايران و حزب الله قرار دارد شورش نمي كنند.
گفتم: يارو رفته بود عروسي و ديد كه بعضي ها به برادر كوچكتر داماد مي گويند، دفعه ديگه نوبت تو ميشه، و داداش داماد از اين حرف خيلي خوشش مي اومد. چند روز بعد دايي يارو مرد و يارو سر قبر دائيش براي اينكه به خاله اش دلداري بده، بهش گفت؛ گريه نكن خاله جون گوش شيطون كر، دفعه بعد نوبت تو..
گفت : خبره دراتهام زنی وتهمت، خبر داده از فرارسیدن  نوبت
گفتم : این خبره عوضی کیست؟منظورش از  خبر نوبت چیست؟
گفت : این متخصص هست سربازجو ،همانکه رخش کرده است خر و یابو
چون فاصله گرفته از سیاست تقیه ،آشکارا دفاع کرده از رژیم  سوریه
فاش ساخته حزب الله و پاسداران ،حضور دارند در سوریه این چماقداران
دست می زنند وحشیانه به سرکوب ، تا مخالفان اسد درسوریه کنند مرعوب
مثل همیشه به مخالفان سوریه زده اتهام ، اینان  از آمریکا وغرب علیه اسد گرفتند الهام
ولی چون ولی فقیه از اسد میکنه دفاع ،آدم کشان اسد جنایتکار شده اند شجاع
گفتم : برای چه با دریدگی و پر رویی؟ سربازجو آشکارا میکنه وارونه گویی
گفت: سربازجو ازخاطره خود کرده یاد ،روزی رفته بود عروسی  دید برادر داماد
هرکه به وی میرسه میگه بعدش نوبت توست ، این خوشش می آمد میگفت حق با توست
چندروز بعد داعی سربازجو می میره از دنیا ، سرقبرش به عمه اش میگه گریه نکن و اینا
  عمه جون گوش شیطون کر ، خیالت باشه راحت ، دفعه بعدنوبت توستتا برای همیشه بری سیاحت