روزی نامه
ی حکومتی جمهوری اسلامی یکشنبه 21 تیرماه
سال 1394
سرمقاله : روزی نامه جمهوری اسلامی " ما پیروزیم "
سرمقاله : روزی نامه جمهوری اسلامی " ما پیروزیم "
همانگونه که جنگ خانمانسوز 8 ساله ی
موهبت الهی با شکست سرکشی جام زهر از سوی خمینی شیاد مواجه شد که 1000 میلیارددلار
هزینه ی اقتصادی- جنگی دربر داشت وچند میلیون کشته و مجروح وبی خانمان وآواره هم بهمراه
داشت .ولی ازاین جنگ به نام پیروزی یاد می شود . اکوون چرا نباید برهمین الگو
پیرامون هسته ای که مشخص نیست چه میزان هزینه بر بوده وهیچ بازده تولیدی نداشته جز
اینکه موجب تحریم هاو بحران اقتصاد وارداتی دلالی ومصرفی شده است که سبب رشد تورم
وگرانی وفقر وبیکاری .... فرارمغز ار کشور گردیده است .البته باشدت دامن به جنگ
قدرت وثروت میان باندزده است .ولی اکنون با وجود عقب نشینی وتسلیم مقابل فشار
آمریکا نه ادعایب رد- برد ادعای نشده که سرمقاله نویس با خواب پنبه دانه ای دیدن مدعی
ما پیروزیم شده است!
همه چیز از پایان مهلت مذاکرات هستهای
ایران و 1+5 تا فردا حکایت دارد. این پایان میتواند با اعلام توافق همراه باشد و
میتواند نتیجه مشخصی نداشته باشد هر چند اظهارات افراد موثر در مذاکرات نشان میدهد
توافق دردسترس میباشد.
تا روز پنجشنبه گذشته، روند مذاکرات مثبت بود و مذاکره کنندگان در یک قدمی توافق قرار داشتند. آنچه صحنه را دچار تغییر کرد، زیادهخواهی آمریکا بود. دولتمردان آمریکائی عادت دارند تا آخرین لحظات چانه بزنند تا هرچه بیشتر امتیاز بگیرند و البته در لحظه آخر به واقعیتها تن میدهند.
در مذاکرات هستهای، طرف ایرانی با معیارهای مشخص وارد صحنه شد، خطوط قرمز مورد نظر خود را مشخص کرد و بدون آنکه درصدد زیاده خواهی باشد بر حقوق قانونی خود پافشاری مینماید. به همین دلیل، آمریکا نمیتواند با چانه زنیهای بیشتر به امتیازات مورد نظر خود برسد. راههائی از قبیل تهدید و ارعاب نیز اگر در جائی کارائی داشته باشند آنجا قطعاً ایران نیست. مردم ایران در طول 36 سال گذشته نشان دادهاند که از هیچ قدرتی نمیترسند و زیر بار هیچ زور تحمیلی نمیروند. این واقعیت را دولتمردان آمریکائی تجربه کردهاند و دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز اخیراً در پاسخ به تهدیدهای طرف مقابل گفته است: هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکنید.
با این منطق، قطعاًما در همه صحنهها و میدانها پیروزیم کما اینکه در مذاکرات هستهای نیز پیروز خواهیم بود. نباید تصور شود که پیروزی فقط رسیدن به توافق است. قطعاً اگر توافق حاصل شود بهتر است و آنچه مطلوب تمام مردم ایران است همین است، ولی حفظ عزت و حقوق ملت و کشور در همه حال از هر چیز دیگری بالاتر است. بنابر این، پیروزی اینست که عزت و حقوق ملت و کشور حفظ شود و اگر توافقی صورت میگیرد همراه با این ویژگی باشد. طولانی شدن مذاکرات به همین دلیل بوده است و گروه مذاکره کننده ایرانی به پاسداری از مصالح کشور و حقوق ملت پای بند است.
تعهد گروه مذاکره کننده کشورمان به ارزشها و اصول و منافع ملی، منطق قوی ایران در مبحث هستهای و قدرت بالای چانه زنی مذاکره کنندگان ایرانی، قطعاً راه را برای احقاق حقوق ملت و حفاظت از مصالح کشور هموار میکند و تمام منافذ سوء استفاده دشمنان رامی بندد. این واقعیت را باید گروههای سیاسی رقیب دولت نیز درک کنند و از گروه مذاکره کننده ایرانی حمایت نمایند. متاسفانه برخلاف مصالح عمومی کشور، عدهای به هر شکل ممکن تلاش میکنند گروه مذاکره کننده را تضعیف کنند و برای شکست مذاکرات لحظه شماری میکنند. از جنگ روانی آشکار با استفاده از ابزار تبلیغاتی گرفته تا تشکیل اطاقهای توطئه با خروجیهای منفی و ناامید کننده، در بازار مکاره مخالفان وجود دارد. علاوه بر اینها، مخالفان حتی تلاش کردند راه پیمائی روز قدس را که مظهر همبستگی است به عرصهای برای کارشکنی علیه دولت و گروه مذاکره کننده تبدیل کنند و با توزیع برگههائی که حاوی مطالب خلاف و اهانت به مذاکره کنندگان و حامیان آنها بود تا میتوانند در جهت تضعیف آنان اقدام نمایند. خوشبختانه مردم به این افراد اعتنائی نکردند و برگههای توزیع شده توسط آنها را همچون خس و خاشاک بر زمین ریختند.
آنچه مایه تاسف شدید است اینست که بعضی احزاب سیاسی هنوز راه و رسم رقابت را نشناختهاند و به جای آنکه در موضوعات مرتبط با منافع ملی اختلافات را کنار بگذارند و در برابر دشمنان ملت و کشور از دولت و کسانی که در خط مقدم مبارزه قرار دارند حمایت کنند، آب به آسیاب دشمن میریزند و به مثابه چرخ پنجم دشمن عمل میکنند. این روش، برخلاف خواست مردم است و در نقطه مقابل منافع و مصالح کشور قرار دارد. این قبیل احزاب، وقتی به حکومت برسند و زمام امور کشور را دردست بگیرند نیز به منافع ملی و مصالح کشور بیاعتنا خواهند بود و همه چیز را قربانی منافع خود خواهند کرد. هیچ کشوری را نمیتوان با چنین شیوهای اداره کرد و امکانات و اموال عمومی را نمیتوان به چنین افرادی سپرد. این وضعیت، نشان میدهد جامعه ما به تلاش فرهنگی گستردهای برای تغییر شیوههای تعامل احزاب سیاسی با یکدیگر نیاز دارد. تعامل صحیح بر مبنای محور قرار دادن منافع ملی و مصالح کشور باید خط مشی مورد قبول و عمل کلیه احزاب و فعالان سیاسی باشد و هیچ حزب و گروه و دسته و جناحی به خود اجازه ندهد برخلاف این خط مشی عمل کند. فقط درصورتی که چنین خط مشی روشنی به فرهنگ احزاب تبدیل شود، میتوان به حفظ منافع ملی و مصالح کشور در رقابتهای سیاسی امیدوار بود.
این مهم را نباید در دایره مذاکرات هستهای محدود دانست. این مذاکرات به پایان خود نزدیک شده و به هر سرانجامی برسد به دلیل اینکه گروه مذاکره کننده ما بر روی اصول و ارزشها و منافع ملی ایستادگی کرده است ما پیروزیم. پیروزی ما هنگامی بزرگتر و درخشانتر خواهد بود که فرهنگ تعامل احزاب و رقبای سیاسی بر محور گذشت از منافع گروهی به نفع منافع ملی و مصالح عمومی استوار باشد.
تا روز پنجشنبه گذشته، روند مذاکرات مثبت بود و مذاکره کنندگان در یک قدمی توافق قرار داشتند. آنچه صحنه را دچار تغییر کرد، زیادهخواهی آمریکا بود. دولتمردان آمریکائی عادت دارند تا آخرین لحظات چانه بزنند تا هرچه بیشتر امتیاز بگیرند و البته در لحظه آخر به واقعیتها تن میدهند.
در مذاکرات هستهای، طرف ایرانی با معیارهای مشخص وارد صحنه شد، خطوط قرمز مورد نظر خود را مشخص کرد و بدون آنکه درصدد زیاده خواهی باشد بر حقوق قانونی خود پافشاری مینماید. به همین دلیل، آمریکا نمیتواند با چانه زنیهای بیشتر به امتیازات مورد نظر خود برسد. راههائی از قبیل تهدید و ارعاب نیز اگر در جائی کارائی داشته باشند آنجا قطعاً ایران نیست. مردم ایران در طول 36 سال گذشته نشان دادهاند که از هیچ قدرتی نمیترسند و زیر بار هیچ زور تحمیلی نمیروند. این واقعیت را دولتمردان آمریکائی تجربه کردهاند و دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز اخیراً در پاسخ به تهدیدهای طرف مقابل گفته است: هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکنید.
با این منطق، قطعاًما در همه صحنهها و میدانها پیروزیم کما اینکه در مذاکرات هستهای نیز پیروز خواهیم بود. نباید تصور شود که پیروزی فقط رسیدن به توافق است. قطعاً اگر توافق حاصل شود بهتر است و آنچه مطلوب تمام مردم ایران است همین است، ولی حفظ عزت و حقوق ملت و کشور در همه حال از هر چیز دیگری بالاتر است. بنابر این، پیروزی اینست که عزت و حقوق ملت و کشور حفظ شود و اگر توافقی صورت میگیرد همراه با این ویژگی باشد. طولانی شدن مذاکرات به همین دلیل بوده است و گروه مذاکره کننده ایرانی به پاسداری از مصالح کشور و حقوق ملت پای بند است.
تعهد گروه مذاکره کننده کشورمان به ارزشها و اصول و منافع ملی، منطق قوی ایران در مبحث هستهای و قدرت بالای چانه زنی مذاکره کنندگان ایرانی، قطعاً راه را برای احقاق حقوق ملت و حفاظت از مصالح کشور هموار میکند و تمام منافذ سوء استفاده دشمنان رامی بندد. این واقعیت را باید گروههای سیاسی رقیب دولت نیز درک کنند و از گروه مذاکره کننده ایرانی حمایت نمایند. متاسفانه برخلاف مصالح عمومی کشور، عدهای به هر شکل ممکن تلاش میکنند گروه مذاکره کننده را تضعیف کنند و برای شکست مذاکرات لحظه شماری میکنند. از جنگ روانی آشکار با استفاده از ابزار تبلیغاتی گرفته تا تشکیل اطاقهای توطئه با خروجیهای منفی و ناامید کننده، در بازار مکاره مخالفان وجود دارد. علاوه بر اینها، مخالفان حتی تلاش کردند راه پیمائی روز قدس را که مظهر همبستگی است به عرصهای برای کارشکنی علیه دولت و گروه مذاکره کننده تبدیل کنند و با توزیع برگههائی که حاوی مطالب خلاف و اهانت به مذاکره کنندگان و حامیان آنها بود تا میتوانند در جهت تضعیف آنان اقدام نمایند. خوشبختانه مردم به این افراد اعتنائی نکردند و برگههای توزیع شده توسط آنها را همچون خس و خاشاک بر زمین ریختند.
آنچه مایه تاسف شدید است اینست که بعضی احزاب سیاسی هنوز راه و رسم رقابت را نشناختهاند و به جای آنکه در موضوعات مرتبط با منافع ملی اختلافات را کنار بگذارند و در برابر دشمنان ملت و کشور از دولت و کسانی که در خط مقدم مبارزه قرار دارند حمایت کنند، آب به آسیاب دشمن میریزند و به مثابه چرخ پنجم دشمن عمل میکنند. این روش، برخلاف خواست مردم است و در نقطه مقابل منافع و مصالح کشور قرار دارد. این قبیل احزاب، وقتی به حکومت برسند و زمام امور کشور را دردست بگیرند نیز به منافع ملی و مصالح کشور بیاعتنا خواهند بود و همه چیز را قربانی منافع خود خواهند کرد. هیچ کشوری را نمیتوان با چنین شیوهای اداره کرد و امکانات و اموال عمومی را نمیتوان به چنین افرادی سپرد. این وضعیت، نشان میدهد جامعه ما به تلاش فرهنگی گستردهای برای تغییر شیوههای تعامل احزاب سیاسی با یکدیگر نیاز دارد. تعامل صحیح بر مبنای محور قرار دادن منافع ملی و مصالح کشور باید خط مشی مورد قبول و عمل کلیه احزاب و فعالان سیاسی باشد و هیچ حزب و گروه و دسته و جناحی به خود اجازه ندهد برخلاف این خط مشی عمل کند. فقط درصورتی که چنین خط مشی روشنی به فرهنگ احزاب تبدیل شود، میتوان به حفظ منافع ملی و مصالح کشور در رقابتهای سیاسی امیدوار بود.
این مهم را نباید در دایره مذاکرات هستهای محدود دانست. این مذاکرات به پایان خود نزدیک شده و به هر سرانجامی برسد به دلیل اینکه گروه مذاکره کننده ما بر روی اصول و ارزشها و منافع ملی ایستادگی کرده است ما پیروزیم. پیروزی ما هنگامی بزرگتر و درخشانتر خواهد بود که فرهنگ تعامل احزاب و رقبای سیاسی بر محور گذشت از منافع گروهی به نفع منافع ملی و مصالح عمومی استوار باشد.