آقای امیران کارآفرین نمونه خرمشهری:
خرمشهر تنها با تجارت دریایی و صنعت دریانوردی ساخته میشود 31 تیر -94
خرمشهر تنها با تجارت دریایی و صنعت دریانوردی ساخته میشود 31 تیر -94
چندسال از ویرانی
خرمشهر و سرکشی جام زهر آتش بس خمینی شیاد می گذرد؟ در این مدت چقدر نفت استان زر خیز خوزستان فروخته شد؟ چرا در این
مدت نه خرمشهر ساخته نشد که و یرانه تر گشته است . بنابراین براساس تجربه ی گذشته
چرا شعار رؤیایی پنبه دانه اید اده شده است؟
به یاد بیاوریم آن
زمانی را که در تابلوی ورودی خرمشهر نوشته شده بود: «جمعیت: 36 میلیون نفر» یعنی
همه جمعیت ایران در آن زمان که خرمشهر زیر پای متجاوزان بود خود را خرمشهری میدانستند
و همین اراده جمعی باعث پیروزی رزمندگان واخراج متجاوزان شد و خونین شهر با جانفشانی
رزمندگانی از همه اقوام ایرانی آزاد شد.
از آن زمان تاکنون سه دهه گذشته، اما هنوز خرمشهر نتوانسته است روی پاهای خود بایستد.هنوز زخم هزار آوار بر مردم مظلوم آن سنگینی میکند.متاسفانه خرمشهر بعد از آزادی فراموش شد و این از بزرگترین ضعفهای ما هست که فقط خرمشهر را روی نقشه زنده میخواهیم و چگونه زندگی کردن مردمانش برای ما خیلی مهم نیست که سبب شده است. امروز خرمشهر اسیر هجوم بیکاری و اعتیاد جوانانش شده است که این روند یقینا هم برای اصل امنیت ملی و هم برای امنیت مذهبی مردم خرمشهر و بالطبع برای همه مردم ایران بسیاربسیار خطرناک است.
اما در مقابل امید هم در این شهر مثل سایر شهرهای خوزستان بسیار زنده است چرا که وطن دوستی این مردمان باغیرت سد بسیار قویای است که سبب واکسینه بودن آنها در مقابل بیماریهای مهلکی است که میتواند بسیاری از دیگران را نابودکند.
امروز هم عشق به ایران در دل مردم خرمشهر و آبادان شهره خاص و عام است و در این میان بسیاری از همین آدمها به همت و تلاش خود جوش بار بسیار سنگینی را از دستگاههای دولتی بر میدارند و نمونههایی از این افراد داریم که به اندازه یک وزارتخانه در کل کشور برای جوانان ایرانی ایجاد اشتغال کردند که نمیتوان با هیچ واژه و ادبیاتی قدر تلاشهای خالصانه آنها را دانست تلاشهایی که به دلیل گستره وسیع در سطح کشورهای منطقه نمیتوان همه را با اسم و رسم آشکار کرد چراکه دشمنان این آب و خاک در کمین آنها و کارهای عاشقانه آنها برای مام وطن هستند. یکی از این افراد جناب آقای امیران مدیرعامل شهرک صنایع دریایی اروند در خرمشهر است که حداقل چهار شرکت صنایع دریایی و کشتیرانی را در شهرک خود دارد و دل در گرو عمران و آبادانی خرمشهر گذاشته است. این هویت ملی و نیز وطن دوستیاش ما را مجبور ساخته است پای درسهای ارزشمندش برای کمک به خرمشهر و سایر شهرهای سواحل جنوب کشور بنشینیم.
من خرمشهریام
من متولد خرمشهر هستم، از سال 1360 کار خود را با خرید یک کشتی به صورت اقساطی آغاز کردم. اگر چه مرحوم پدرم نیز در این کار بودند، ولی جز استفاده از تجربه ایشان، جنگ تحمیلی عراق میراث مادی و ارث پدری برای ما باقی نگذاشت.با سعی و تلاش بیوقفه الحمدلله توانستم در مدت 8- 7 سال ظرفیت شرکت را تا 6-5 فروند شناور برسانم و تا سالهای 72 و 73 ظرفیت ناوگان ملکی خود را به 25 شناور رساندم. چون ظرفیت پهلو گیری کشتیها در بنادر ما در خرمشهر کم بود، ظرفیت بیشتر از 3 هزار تن را نمیطلبید و ما با همین رویکرد و ماندن در صحنه دوران دفاع مقدس، همواره کار داشتیم.
حال خرمشهر هنوز خوب نیست
حال خرمشهر هنوز خوب نیست، خرمشهری که آنقدر صبغه مذهبی قویای دارد که روزگاری به آن «نجف دوم» میگفتند. متاسفانه امروز اصلا شرایط اقتصادی، فرهنگی ومذهبی خوبی ندارد. بعد از پایان جنگ که میخواستند خرمشهر را بازسازی کنند، این شهر بیش از 1500 حسینیه داشت که مسئولان ستاد بازسازی متعجب بودند از این تعداد حسینه که واقعا بسیار زیاد است. چرا؟ چون مهد تشیع است.
متاسفانه در سالهای گذشته به دلیل عدم توجه به خرمشهر، این شهر مذهبی کشور به محل بروز فعالیت فرقههای انحرافی شده که با کمال تاسف باید اعلام کنم به دلیل بیکاری جوانانش به این روز افتاده است. پولهای سیاه برخی کشورهای معاند نظام جمهوری اسلامی و حتی مخالف ایران؛وارد این شهر میشود و برخی جوانان آن یا به سمت فرقههای افراطی غیرشیعی کشیده شدند و یا به خرید و فروش موادمخدر روی آوردهاند. درد این است که یک جوان شیعه تفکر افراطی وهابی را بپذیرد و تبلیغ هم کند چون زندگیاش از این راه تامین میشود.
این جاست که من به خرمشهر تعصب دارم. این همان خرمشهری است که روزی در سال 1349شمسی 30 میلیون تومان آن موقع به شهرداری تهران وام میداد. تاجرهای خرمشهر آنقدر فراوان بودند که برای ارتباط کشورهای خارجی با این بندر بزرگ 14 تا 15 کنسولگری خارجی دفتر خود را در خرمشهر دایر کرده بود. آنقدر کار وتلاش فراوان بود که همواره تقاضای نیروی کار برای این شهر وجود داشت.نیروهایی که از همه نقاط ایران وحتی از کشورهای خارجی برای کار به خرمشهر میآمدند. منطقه کاملا عربنشین است، اما عربهای شیعی کاملا متعصب به ایران، که این شهر عزیز بعد از حمله عراق وارتش بعث رو به ویرانی رفت وهنوز هم نتوانست سربلند کند تا حدی که اکنون به یکی از فقیرترین شهرهای کشور تبدیل شده وبیکاری جوانانش از هر شهر دیگری بیشتر است.
صنایع دریایی راهکارملی رفع بیکاری
ما میتوانیم به آن گذشته خوب بازگردیم؛ اما شرط آن این است که صنایع دریایی در مدیریت کلان کشور جایگاه استراتژیک داشته باشد. این صنعت میتواند راهگشای معضل بیکاری باشد درکشور ما تنها صنعت دریایی ودریانوردی هست که مشکل کمبود نیروی ایرانی دارد و برای رفع نیازها این دو صنعت نیروهای خارجی از هند و بنگلادش، پاکستان و... را استخدام میکند و این از عجیبترین کارهایی است که در کشور ما چهره خود را نشان میدهد. جوانان خرمشهری بیکار هستند، اما خدمات دریایی همین شهر به خارجیها داده میشود!
البته این را هم بگویم که کار دریا سخت و طاقتفرساست، که سرمایهگذاری نیروی انسانی در آن بیشتر یا به نیروهای بومی متمرکز باشد به همین دلیل همه تلاش من این است که در خرمشهر دانشگاه علمی، کاربردی دریانوردی تاسیس کنم و جوانان بومی را وادار به فراگیری علوم دریانوردی کنم چون هم میخواهند کار کنند هم از دریا شناخت دارند.
در این باره باید توضیح دهم که عمده مسئولین از این نکته کلیدی اطلاع ندارند که رشتههای دانشگاهی را براساس نیازهای کار هر استان تعریف کنند واگر جوانان را براساس نیازهای بومی وعلایق آنها آموزش دهم، یک دختر درتهران صنایع دریایی نمیخواند که پس از دریافت مدرک در تهران دنبال کار بگردد، طبیعتا کار دریا در خود دریا خواهد بود نه در پایتخت کشور که از دریا و سختیهای آن دور است.
جوان خرمشهری چون دنبال کار میگردد و در شهر خود آن را پیدا نمیکند راه خروج از شهر را درپیش میگیرد تا اگر همه شهرهای ایران را جستجو کنید درخواهید یافت که جمعیت آن بعد از انقلاب حداقل دو برابر بیشتر شده است. و تنها شهری که برعکس است خرمشهر است که جمعیت آن نسبت به گذشته نصف شده است. من براساس وظیفهای که داشتم روی نقاط قوت وضعف خرمشهر دست گذاشتم وتنها به همت و اراده خود و نه با کمک دولت به ایجاد کار و کارگاه و شرکت در خرمشهر فکر کردم.
ایجاد شغل برای 1800 نفر
از مجموع شرکتها، یک شرکت کشتیرانی بحرگان است که بیش از 50 شناور دارد و با توجه به این که کار خود را از سال 1360 آغاز کرده است، هم اکنون حدود 800 نفر در آن مشغول به کار هستند. برحسب نیاز این هلدینگ، شرکت فرسا تاسیس شد که در بخش ساخت سازههای دریایی فعالیت میکند که در مجموع به کار ساخت و نصب صنایع دریایی در سواحل جنوب فعال است. علاوه بر آن در عرصه لولهگذاری صنایع نفت و گاز هم در دریا فعال است. دو – سه کشتی تخصصی لوله گذار داریم که گرانقیمت هستند و این دو – سه کشتی معادل20 کشتی عادی قیمت دارند و تا عمق 90 متری میتوانند لولهگذاری کنند ویژگی بارز این شرکت نیروی انسانی متخصص و توانمند آن است.
شرکت سوم ما که باز هم برحسب نیاز ایجاد شد به نام «المطاف» است که برای انجام خدمات بانکی خود در دبی تاسیس و ثبت کردیم و در آنجا عمده نیروهای ما خارجی هستند. البته در همان جا ما کارهای ساخت شناور «کروبوت» را در آنجا شروع کردیم که با سرعت 30 نات دریایی در کار جابجایی مسافران فعالیت میکنند که قیمت هر یک شناور هم شش میلیون دلار است این «کروبوت»ها فقط برای انتقال کارکنان سکوهای نفتی فعالیت دارند فعالیت این شناورها به دلیل گرانی قیمت و خدمات هلی کوپتری فعال شده است ضمن آنکه شرکتهای نفتی هم ترجیح میدهند 70 تا 80 نفر را با این شناورهای آلومینیومی به سرعت به سکوهای نفتی خود منتقل کنند درحالی که هلی کوپترها نمیتوانند چنین تعدادی از مسافران را جابجا کنند.
به هر حال این شناورها را ما در دبی ساختیم؛ اما در توافقنامه با طرف خارجی اعلام شد که باید دانش فنی را هم منتقل کند که آنها پذیرفتند و دانش فنی ساخت این شناورها هم به ایران وارد شده است البته اکنون به دلیل تحریمها مشکلاتی پیش آمد و کار را رها کردند که امیدواریم پس از رفع تحریمها چنین مشکلاتی هم برطرف شود.
شرکت چهارم ما «شرکت شهرک صنایع دریایی اروند» که آن هم اختصاصاً کار کشتی سازی میپردازد. که فاز اول فعالیت تجهیزات این شهرک با حضور مهندس ترکان رئیس سازمان مناطق آزاد کشور در سوم خرداد سال جاری به بهرهبرداری رسید. البته شرکتهای کوچکتری هم فعالیت دارند که زیرمجموعه همان شرکتهای چهارگانه بزرگ محسوب میشوند.
یک ریال مدیون دولت نیستم
مجموعه 1800 نفر در این چهار شرکت فعالیت دارند که در طرح توسعه به 2400 نفر میرسد که 1300 نفر آن در خرمشهر مستقر هستند که 200 نفر از آنها از فامیلهای نزدیک هستند که همه اینها را از الطاف خداوند میبینیم و هیچ چیز برای من نیست. چون بعد از پایان جنگها که ما به عنوان جنگ زده به بوشهر رفته بودیم، بازگشتیم و با دست خالی کار را شروع کردیم، من حتی پول جیبی کرایه تاکسی را هم نداشتم و تنها اعتباری که به سبب دریانوردی پدر مرحومم داشتم کار را با ون حمایت دستگاههای دولتی آغاز کردم در این راه برادران و فامیل هم به من کمک کردند. هدف اصلی من هم این بود که محرومیت را از چهره خرمشهر پاک کنم و اکنون هم افتخارم این است که یک ریال از سرمایه خود را مدیون دولت نیستم و اکنون هم من تشنه این هم که صنعت کشتی رانی ایران را به سروسامان برسانم.
دعوت از صاحبان سرمایه
من از صاحبان سرمایه عاشق وطن درخواست میکنم که ظرفیت بسیار بالای 3000 کیلومتر مرز آبی کشور بیشتر توجه کنند که میتواند منجر به پویایی اقتصاد و مقابله با بیکاری جوانان این مرز و بوم شود که اکنون کمترین بهرهگیری از آنان صورت میگرد. اگر میگوییم زکات علم نشر آن است من میگویم زکات سرمایه هم نشر آن است تا در میان جامعه و در میان فقرا شغل ایجاد کنند.
البته ضعف دریایی کشور برابر مردم و مسئولان هم به یک اندازه ناشناخته است. و لازم است دولت و مجلس هنگام وضع قوانین و دستورالعمل (اجرایی و سیاسی و مالی) از نظرات بخش خصوصی فعال در این صنف که پا به پای صنف دولتی اما بدون کمک گرفتن از پول نفت و تنها با تلاش و اراده خود به جایی رسیدند به عنوان مرجع استفادهکننده و دولت و دستگاه قانونگذاری چون این قدرت در اختیار آنها هست کار کنند که اقتصاد مقاومتی در این بخش به درستی شکل بگیرد و ضعف دریایی و دریانوردی را از انزوای کنونی خارج کنند و تا این حد خود را گرفتار چراغ نفتی نکنند، اقتصاد ما با همین نفت نابود شده است در حالیکه اقتصاد و نجات دریایی از پرسودترین صنایع است و کشورهایی که از آن به خوبی استفاده میکنند، اقتصاد پررونقی دارند. صنایع جانبی کشتی سازی آنقدر گسترده است که نمیتوان به سادگی آن را حساب کرد. کشتیهای بزرگی که روی آب میبینید در جایی ساخته میشود. کجاست صنایع کشتی سازی ایران با آن همه ساحل؟
بانکهای ایرانی با صنایع دریایی بیگانه اند
متاسفانه نگاه کلامی کشور به صنایع کشتی سازی و تعمیر آن در سواحل جنوب وجود ندارد در حالیکه میدانیم 70 درصد کشتیهای تجاری موجود در جهان توسط سه کشور چین، کره و ژاپن ساخته میشود که هرکدام توسط بخش خصوصی انجام میشود در حالیکه در کشور ما بر این صنعت نگاه حاکمین و دولت حاکم است که دولت هم مردم را تشویق کرد در این بخش مشارکت داشته باشند، دلایل مختلفی هم دارد. که سبب تردید دولت شد برای مشارکت با بخش خصوصی شده است یکی از مهمترین عوامل عدم شناخت دولت از ظرفیتها و سرمایههای بخش خصوصی است و مهمتر از آن این است که بانکها اصلاً برای کمک به بخش خصوصی مشارکت نمیکنند تا با ایجاد بانکهای تخصصی صنایع دریایی و با بهرهکم به رونق این بخش اقتصاد کشور کمک کنند. در حالیکه در هرجای دنیا بهره بانکی 2 تا 5 درصت است در حالیکه بهرههای 28 درصدی مورد درخواست بانکهای ایرانی اصلاً فعالیت اقتصادی جواب نمیدهد.
وثیقههای وحشتناک بانکها
در هرجای دنیا وقتی کشتی ساخته میشود این کشتی ساخته شده به گروی بانک میرود متاسفانه در ایران میگویند برای ساخت کشتی وثیقه ملکی لازم است کشتس سرمایهای روی آب است! کشتیهایی که 50 تا 60 میلیون دلار برای ساخت آن هزینه میشود را قبول ندارند و هنوز بانکهای ما در دوران قدیم سیر میکنند و مدعی میشوند وسیلهای که روی آب است را نمیتوانند به عنوان وثیقه قبول کنند.
البته صندوق توسعه صنایع دریایی را صندوق توسعه ملی در این بخش فعال شدند در حالیکه معتقدیم پاسخگوی نیازها نیستند. سازمان بنادر و کشتیرانی وجوه اداره شده را به عنوان یارانه به تولید میدهد یعنی همان بهرههایی که بانکها میگیرند، یک در صد را در قالب وجوه اداره شده قبول میکند که مشخصاً این هم ناکافی است.
سهم ما از حمل و نقل دریایی در جهان زیر یک در صد است که تازه نفت هم در آن قید شده است در حالیکه کشورهایی تنها با 2 تا 3 میلیون جمعیت،به دلیل استفاده از ظرفیت سواحل خود چندین برابر ما سهم در صنعت دریانوردی دارد. البته در دولت جدید این تمایل به افزایش سهم وجود دارد ولی مدیران دولتی نمیدانند از کجا باید شروع کنند و چه کارهایی در این زمینه اولویت دارد. دو – سه شرکت دولتی تعمیرات کشتی در کشور داریم اما چون این شرکتها به دلیل دولتی بودن هزینههای بالایی دارند، بازار خود را از دست دادند و صاحبان کشتیهای تعمیری، همواره در آن سوی آبهای خلیجفارس در جستجوی شرکتهای تعمیراتی ارزانقیمتتر هستند. در حالیکه اگر دولت با توجه ویژه به بخش خصوصی ایران، صنعت تعمیر کشتیهای فلزی را در سواحل جنوب تقویت کند با توجه به این که هر کارگر درایران ارزانتر از سایر کشورهای اطراف ما هست و هم این که ظرفیت علمی خوبی در ایران وجود دارد، این صنعت میتواند منبع بسیار مناسبی برای اقتصاد مقاومتی، افزایش اشتغال، جلوگیری از مهاجرت جوانان، جلوگیری از خروج ارز و در نهایت رونق سواحل جنوب کشور شود.
فراکسیون صنایع دریایی مجلس، سازمان بنادر و دریانوردی، و دانشگاهها برای بهبود قوانین دریایی، تلاش کنند.
اگر دولت برای آبادی سواحل جنوب باید علاوه بر وامهای ارزان، معافیتهای مالیاتی برای سرمایهگذاران ایجاد کند تا سواحل آباد شود و فراموش نکنیم که امنیت سواحل جنوب به بهبود اقتصادی این مناطق وابسته است اگر اقتصاد باشد جوانان انرژی خود را صرف قاچاق و سایر موارد خلاف امنیت ملی صرف نمیکنند، این نگاه ملی است.
من نمیخواهم بگویم که مالک بزرگترین شرکت کشتیسازی بخش خصوصی در ایران هستیم این برای من ارزش ندارد. ارزش کار من هنگامی است که جوانان کشورم بیکار نباشند.
تاسیس دانشگاه علمی – کاربردی
الان یک دانشگاه چابهار برای آموزش دریانوردی در کشور داریم ولی کافی نیست و دانشجویان از سراسر کشور بلند میشوند میروند آموزش فرا میگیرند؛ ولی چون نمیتوانند در جنوب بمانند مجبورند مدرک دریافت میکنند ولی بیکار میمانند. ما آمدیم طرح تاسیس دانشگاه علمی – کاربردی دریانوردی را درخرمشهر دادیم. سازمان بنادر و کشترانی آمد و اعلام کرد که اساتید دانشگاه را با هزینه خود تامین میکنم، ما هم برای دانشجویان شاخص بندی کردیم که باید بومی جنوب باشد که اگر برای او هزینه صرف کردیم و به صورت رایگان به آنها آموزش میدهیم،میخواهیم به صورت عملی در صنایع دریایی یا خود دریا کار کند چرا که عمده تحصیلکردههای دانشگاههای ما دوست ندارند به دریا بروند و مایلند در بخش ستادی کار کنند،ما این افراد را نمیخواهیم، ما میخواهیم شغل واقعی ایجاد کنیم، کسی که نمیخواهد در دریا کار کند، نشان میدهد متقاضی واقعی شغل نیست این مربوط به بخش علمی،اما در کنار آن ما همچنین نیاز داریم که مردم برای سرمایهگذاری در سواحل بیایند، هم سود دارد و هم ثواب، چه کسی میخواهد بیاید؟ چه کسی بهتر از بومیان، اما این افراد آورده اولیه ندارند، 20 در صدسهم اولیه را را هم ندارند، دولت به کمک آنها بیاید بانکها مشارکت کنند، دولت باید کار دریا را معاف از مالیات کند، با حوزه نظام وظیفه باید مذاکره شود که وقتی باپول کارت پایان خدمت میدهد، برای ایجاد اشتغال جوانان جنوب اگر 5 سال در دریا کار کنند، به آنها معافیت سربازی اعطاءشود ما که نمیخواهیم جوان بیکار سرباز رفته داشته باشیم، بر عکس کنیم اگر برای خود کار درست کرد آن هم در مشاغل سخت،به او کارت پایان خدمت بدهیم، او برای کشور خدمت واقعی میکند. اینها آرزوهای من است. صنایع دریایی و دریانوردی مثل ورزش دومیدانی در میان همه روزشهاست. همانگونه که این رشته مادر ورزشهاست. دریانوردی مادر تامین امنیت در جنوب هم هست.
قرار بود ما امسال دانشجو بگیریم ولی چون جان نداشتیم، با دانشگاه آزاد خرمشهر مکاتبه کردند آنها هم اظهار تمایل کردند جا را به ما بدهند که انشاءالله در وهله اول 1000 دانشجو را تحت پوشش آموزش رایگان قرار میدهیم که این نقطه عطفی برای جوانان خرمشهری و به ویژه جامعه دریایی کشور است. در بخش عملی ما همه رشتههای دریایی را میتوانیم تحت پوشش قرار دهیم. رشتههایی مثل ناوبری، مهندس فنی، افسری دریانوردی و... را به صورت عملی آماده شده است. هم استاد مشخص شد و هم آئین نامههای آموزشی، و امیدوارم این خواسته ما محقق شود.
تاسیس بانک دریایی
ما به دنبال تاسیس بانک دریایی در جنوب هستیم و با یکی از بانکهای خصوصی هم مراوداتی انجام دادیم تا آن بانک،ویژه واختصاصی فعالیتهای دریایی شود و یا این که یک بانک جدید دریایی تاسیس کنیم. سرمایه اولیه را هم اتحادیه دارندگان کشتی تامین میکنند و به صورت سهام خریداری و سرمایه را وارد میسازند. اگرچه سرمایهگذاران دیگر به صورت مستقل هم میتوانند برای تاسیس این بانک مشارکت داشته باشند.
این کار با قوت و قدرت پیش میرود، البته ساختار این بانک با ساختار بانکهای تجاری موجود بسیار متفاوت است. آموزش نیروهایش نیز فرق میکند چون باید در بخش اعطای تسهیلات بانکی دریانوردی بتوانند با بانکهای مشابه خارجی مقایسه شوند. بخشی از سهام را هم صندوق توسعه ملی و صندوق توسعه صنایع دریایی که با سودهای 6 و 7 درصد وام میدهند، اینها را هم میخواهیم به سمت بانک صنعت و معدن بردیم. ولی چون بانک صنعت و معدن برای کارخانجات و صنایع خشکی است. ما تلاش میکنیم یک بانک فقط مختص خدمات و تسهیلات دریایی باشد. چون اهمیت دریا آنقدر فراوان است و کارهای مربوط به این نوع خدمات آنقدر وسیع است که تلاش میکنیم حداقل یک بانک در کشور مختص به تسهیلات دریایی باشد کاری که در دنیا هم مرسوم است که میتواند بعد از حل شدن مشکل تحریمها بانکهای مشابه خارجی هم هماهنگ شود و از آنها برای کمک به صنایع دریایی ایران کمک بگیریم.
ضرورت ورود آموزش و پرورش
متاسفانه ما در نظام آموزشی کشور در قبل از مدرک دیپلم، حتی در رشتههای فنی و حرفهای و کار و دانش رشتهای به عنوان دریا نداریم. در گزینش دانشگاهها هم رشتههای دریایی آنقدر کم است که اصلاً نیازهای این بخش از صنعت و اقتصاد را پوشش نمیدهد. این مشکل در پذیرشهای دانشگاهی هم که هست اکثرا در مراکز استانها و شهرهای دور از ساحل و دریا هستند که عملاً کارایی خود را ندارد و آنهایی که اکنون در دریا کار میکنند فاقد مدارک تحصیلی دانشگاهی هستند. به همین دلیل ما بسیاری از نیروهای انسانی تخصصی صنایع دریایی و دریانوردی را از سایر کشورها وارد میکنیم کما این که خود من هم در شرکتهای خود از این متخصصان خارجی دارم که در دانشگاه علمی و کاربردی خود میخواهیم از دانش آموزان رشتههای فنی و حرفهای که پایههای فنی را تا حدودی خوانده باشند، استفاده کنیم تا آنها به این یقین برسند که پس از دریافت مدرک دانشگاهی شغل آنها هم تضمین است اگرچه شاخصهای زیادی برای پذیرش هست که ما آن را در اساسنامه دانشگاه خواهیم آورد.
بانکها به تولید اهمیت نمیدهند
بانک علاقهای به صنایع دریایی و دریانوردی ندارند چرا که هنوز از این که کشتی مورد رهن وام آنها به آب بزند واهمه دارند اما رفع این مشکلات هم راهحل وجود دارد اما مشکل اصلی این است که بانکهای موجود در کشور ما در ابتدا به ساکن دنبال بهرههای فراوان هستند و دنبال سرمایهگذاریهای زودبازدهی مثل مسکن هستند. درحالی که دریا در عین کارایی فراوان برای اشتغالزایی جوانان و درآمدزایی برای کل کشور، زودبازده نیستند در این مرحله دولتهای آگاه، تسهیلات ارزانقیمت را برای بازگشت سودهای فراوان در آینده قرار میدهند چرا که میدانند مردم کشورش هم باید کار داشته باشند و هم این که سرمایهها از خارج، داخل کشور بیاید درحالی که مسکن دادو ستد داخلی است و سرمایههای خارجی را به کشور نمیآورد خود ما این جیب به آن جیب میکنیم، قیمتها را افزایش میدهیم، بانکها سند خانهها را در رهن میگیرند؛ اما کشور در این بخش دور خودش میچرخد و باعث توسعه یافتگی ملی نمیشود. در بخش دریایی برای سرمایهگذاری با بهره کم فقط یکی، دو صندوق که قبلاً گفتم تسهیلات ارزانقیمت میدهند که یقیناً نمیتوانند نیازهای فراوان این بخش را تامین کنند و بهره آنها هم 23 و 24 درصد است که بخش بسیاری محدودی را سازمان بنادر به عنوان یارانه پرداخت میکند. که در این بخش هم اشکالات فراوانی وجود دارد که میتوان اعلام کرد افراد بسیاری که از این یارانه دولتی استفاده میکنند، درصد کمی با کارهای دریا آشنا هستند.می آیند وام میگیرند، کار ساخت کشتی را هم آغاز میکنند؛ اما چون توان تخصصی ندارند ضرر میکنند و اصل وام را نیز نمیتوانند پرداخت کنند یا نوع شناورهایی که انتخاب میکنند بازار محور نیست و چون کارشان اقتصادی نیست، در کار خود در میمانند. مثل شناورهای لندینگ گرافت. درحالیکه ما انتظار داشتیم سازمان بنادر بیاید ظرفیت اشتغال دریایی را در خلیج فارس محاسبه کند و بگوید در چه بخشهایی به چه نوع کشتیهایی نیاز هست، مشخص کند صنایع ساحلی ما چه میزان نیاز داریم و آنگاه سرمایهگذاران را به همان بخش هدایت میکردند تا تولیدات براساس نیازها باشد که متاسفانه نشد و نمیشود و هم وامها هدر میرود و هم سرمایههای خودشان را از دست میدهند یا مسیرهایی اشتباه میروند مثلاً میآیند از شناورهای میسازنند که کوچک است درحالی که اگر ظرفیت کشتیها بزرگتر باشد، مدیریت آن حرفهایتر و تخصصیتر میشود درحالی که نیاز کشور به کشتیهای بزرگتر است.
قدرت رقابت با چین و کره و دبی
ببینید اگر چین و کره خیلی پیشرفت کردند و کشورهای اروپایی سرمایه خود را به آنجا بردند به دلیل کارگران و نیروی انسانی متخصص و ارزان بوده است؛ اما در کنار ما دبی نه نیروی متخصص دارد و کارگر ارزان؛اما با این وضعیت باز هم سرمایهگذاری را انجام داده که جواب هم گرفته است. من معتقدم ما هم نیروی کار ارزان و هم نیروهای فنی متخصص در صنعت کشتی سازی، برق و مکانیک فراوان داریم، سواحل گستردهای هم داریم. پس اولویتهای اصلی را داریم، اما اگر مقداری بانکها ورود کنند و دولت امکانات لازم را مثل معافیتهای مالیاتی و ایجاد زیرساختها را انجام دهد، مطمئن هستم سرمایههای خارجی هم میآید. ما در مناطق آزاد میتوانیم فعالتر باشیم آنجا سرمایهگذاری خیلی آن است منطقه آزاد اروند امکانات خوبی دارد از جمله این که به آبهای آزاد بینالمللی وصل است، بین سه کشور بزرگ و نیازمند به صنایع دریایی مستقر است. نیروهای متخصص و بیکار و ارزان هم داریم. خصوصاً این که برق و انرژی ما هم نسبت به سایر کشورها ارزانتر است و همین هم خود سبب جذب سرمایهگذاری خارجی میشود. کافی است این جاذبهها به خارجیها معرفی شود. کشوری همچون سنگاپور که اصلاً وسعت زمین ندارد؛ اما چون تبلیغات کرد، سرمایهگذاران رفتند درحالی که ما امکانات طبیعی و غیرطبیعی فراوان داریم. ما حتی از امکانات علمی خود هم استفاده نکردیم. هند، بنگلادش، میانمار حتی کشورهای آفریقایی نیروهای خود را آموزش میدهند و در شبکههای دریایی جهانی برای مردم خود ایجاد اشتغال میکنند، بازار آن هم فراوان است. این باید در بخش دانشگاههای کشور فعال شود که ما حتی ملوان کشتی را از خارج وارد نکنیم درحالی که این همه جوان بیکار داریم. پس انتظار نداریم دانشگاههای ما از دانشجوی دریایی هزینه و شهریه بگیرند.
کار دولت پس از تحریم
خوشبختانه دولت تدبیر و امید توجه به دریا و صنایع دریایی افزایش یافته و حتی صندوق توسعه ملی در زمان دکتر روحانی شکل گرفته اما یک مشکل دارند که برای دریافت وام از این صندوق 25 درصد سهم آورده از متقاضیان میخواهند این رقم پول را که در بخش دریا بودجههای کلانی هم نیاز دارد کسی ندارد، تقاضا هست اما شرط و شروط و قوانین دست و پاگیر فراوان استکه عملاً کارها را به هم گره میزند. جامعه دریایی ما بسیار فقیر است، دولت باید دست آنها را بگیرد نباید از مردم سواحل انتظار آوردههای میلیاردی داشت.حال که مشکلات تحریم به سمت لغو پیش میرود دولت اگر سرمایههای ورودی را در بخش دریا و زیرساختهای آن صرف کند بازگشت مناسبی برای اقتصاد ملی فراهم خواهد آورد.
تعداد پرچم کشتی خیلی کم است
در کشور ما تعداد کشتیهایی که از پرچم ایران استفاده میکنند، بسیار کم است. کم بود و به دلیل جنگ و تحریم کمتر هم شده است. درحالی که برخی از کشورها وامهای بلاعوض به کشتیهای خارجی میدهند تنها برای حفظ پرچم ملی خود در آبهای بین المللی، کشورهایی هم هستند روی کشتیهای خود فقط نیروهای بومی استفاده میکنند تا سطح اشتغال داخلی خود را به هیچ وجه کاهش ندهند، ممکن است یک هندی و چینی بتواند ارزانتر برای کشتیهای اروپایی و امریکایی کار کند، اما دولتها این معضل را شناسایی کردند و ممنوعیت و محدودیت گذاشتند.
ما هم میتوانیم کاری کنیم که روی کشتیهای ایرانی فقط خدمه ایران کار کنند، به شرط این که همه نیروی انسانی تحصیلکرده و مورد نیاز کشتیهای بزرگ و درحال تردد سایر بنادر جهان را پرورش و آموزش دهیم و به علم روز مجهز شوند. درحالی که اکنون باکمال تاسف 70 تا 80 درصد باری که به بنادر ما وارد میشود توسط کشتیهای خارجی حمل میشود. این یک ضعف بزرگ است. و یا این که ما برای ساخت شناور بخواهیم به صنعت کشور امارات کمک کنیم اصلاً در شان ما نیست چرا که آنها از لحاظ علمی و فناوری از ما عقبتر هستند اما چون هزینه صرف کردند و نیروهای خارجی را جذب کردند، در این کار موفق شدند.
* شرط بازگشت موفقیت به بنادر این است که صنایع دریایی در مدیریت کلان کشور جایگاه استراتژیک داشته باشد.
*رونق دریانوردی و صنایع کشتی سازی میتواند راهگشای معضل بیکاری در کشورباشد چراکه تنها صنعت دریایی ودریانوردی هست که مشکل کمبود نیرو دارد.
*من از صاحبان سرمایه عاشق وطن درخواست میکنم که ظرفیت بسیار بالای 3000 کیلومتر مرز آبی کشور بیشتر توجه کنند که میتواند منجر به پویایی اقتصاد و مقابله با بیکاری جوانان این مرز و بوم شود
*در سایر کشورها وقتی کشتی ساخته میشود، کشتی ساخته شده به گروی بانک میرود؛ متاسفانه در ایران سیستم بانکی میگوید برای ساخت کشتی وثیقه ملکی بیاورید و کشتی سرمایهای روی آب است!
*متاسفانه عمده تحصیلکردههای دانشگاههای ما دوست ندارند به دریا بروند و مایلند در بخش ستادی کار کنند؛ و همین ضعف سبب شده که ما در دریا نیازمند نیروی کار خارجی باشیم
*دولت باید کار دریا را ازپرداخت مالیات معاف کند
* اگر جوانی 5 سال در دریا کار کنند، نیروی انتظامی باید به او معافیت سربازی بدهد؛ ما که نمیخواهیم جوان بیکار سربازی رفته داشته باشیم
*سازمان بنادر باید ظرفیت اشتغال دریایی را در خلیج فارس محاسبه کند و بگوید در چه بخشهایی به چه نوع کشتیهایی نیاز هست، مشخص کند صنایع ساحلی ما چه میزان نیاز داریم و آنگاه سرمایهگذاران را به همان بخش هدایت کند
*متاسفانه 70 تا 80 درصد باری که به بنادر ما میرسد، توسط کشتیهای خارجی حمل میشود. این یک ضعف بزرگ است
از آن زمان تاکنون سه دهه گذشته، اما هنوز خرمشهر نتوانسته است روی پاهای خود بایستد.هنوز زخم هزار آوار بر مردم مظلوم آن سنگینی میکند.متاسفانه خرمشهر بعد از آزادی فراموش شد و این از بزرگترین ضعفهای ما هست که فقط خرمشهر را روی نقشه زنده میخواهیم و چگونه زندگی کردن مردمانش برای ما خیلی مهم نیست که سبب شده است. امروز خرمشهر اسیر هجوم بیکاری و اعتیاد جوانانش شده است که این روند یقینا هم برای اصل امنیت ملی و هم برای امنیت مذهبی مردم خرمشهر و بالطبع برای همه مردم ایران بسیاربسیار خطرناک است.
اما در مقابل امید هم در این شهر مثل سایر شهرهای خوزستان بسیار زنده است چرا که وطن دوستی این مردمان باغیرت سد بسیار قویای است که سبب واکسینه بودن آنها در مقابل بیماریهای مهلکی است که میتواند بسیاری از دیگران را نابودکند.
امروز هم عشق به ایران در دل مردم خرمشهر و آبادان شهره خاص و عام است و در این میان بسیاری از همین آدمها به همت و تلاش خود جوش بار بسیار سنگینی را از دستگاههای دولتی بر میدارند و نمونههایی از این افراد داریم که به اندازه یک وزارتخانه در کل کشور برای جوانان ایرانی ایجاد اشتغال کردند که نمیتوان با هیچ واژه و ادبیاتی قدر تلاشهای خالصانه آنها را دانست تلاشهایی که به دلیل گستره وسیع در سطح کشورهای منطقه نمیتوان همه را با اسم و رسم آشکار کرد چراکه دشمنان این آب و خاک در کمین آنها و کارهای عاشقانه آنها برای مام وطن هستند. یکی از این افراد جناب آقای امیران مدیرعامل شهرک صنایع دریایی اروند در خرمشهر است که حداقل چهار شرکت صنایع دریایی و کشتیرانی را در شهرک خود دارد و دل در گرو عمران و آبادانی خرمشهر گذاشته است. این هویت ملی و نیز وطن دوستیاش ما را مجبور ساخته است پای درسهای ارزشمندش برای کمک به خرمشهر و سایر شهرهای سواحل جنوب کشور بنشینیم.
من خرمشهریام
من متولد خرمشهر هستم، از سال 1360 کار خود را با خرید یک کشتی به صورت اقساطی آغاز کردم. اگر چه مرحوم پدرم نیز در این کار بودند، ولی جز استفاده از تجربه ایشان، جنگ تحمیلی عراق میراث مادی و ارث پدری برای ما باقی نگذاشت.با سعی و تلاش بیوقفه الحمدلله توانستم در مدت 8- 7 سال ظرفیت شرکت را تا 6-5 فروند شناور برسانم و تا سالهای 72 و 73 ظرفیت ناوگان ملکی خود را به 25 شناور رساندم. چون ظرفیت پهلو گیری کشتیها در بنادر ما در خرمشهر کم بود، ظرفیت بیشتر از 3 هزار تن را نمیطلبید و ما با همین رویکرد و ماندن در صحنه دوران دفاع مقدس، همواره کار داشتیم.
حال خرمشهر هنوز خوب نیست
حال خرمشهر هنوز خوب نیست، خرمشهری که آنقدر صبغه مذهبی قویای دارد که روزگاری به آن «نجف دوم» میگفتند. متاسفانه امروز اصلا شرایط اقتصادی، فرهنگی ومذهبی خوبی ندارد. بعد از پایان جنگ که میخواستند خرمشهر را بازسازی کنند، این شهر بیش از 1500 حسینیه داشت که مسئولان ستاد بازسازی متعجب بودند از این تعداد حسینه که واقعا بسیار زیاد است. چرا؟ چون مهد تشیع است.
متاسفانه در سالهای گذشته به دلیل عدم توجه به خرمشهر، این شهر مذهبی کشور به محل بروز فعالیت فرقههای انحرافی شده که با کمال تاسف باید اعلام کنم به دلیل بیکاری جوانانش به این روز افتاده است. پولهای سیاه برخی کشورهای معاند نظام جمهوری اسلامی و حتی مخالف ایران؛وارد این شهر میشود و برخی جوانان آن یا به سمت فرقههای افراطی غیرشیعی کشیده شدند و یا به خرید و فروش موادمخدر روی آوردهاند. درد این است که یک جوان شیعه تفکر افراطی وهابی را بپذیرد و تبلیغ هم کند چون زندگیاش از این راه تامین میشود.
این جاست که من به خرمشهر تعصب دارم. این همان خرمشهری است که روزی در سال 1349شمسی 30 میلیون تومان آن موقع به شهرداری تهران وام میداد. تاجرهای خرمشهر آنقدر فراوان بودند که برای ارتباط کشورهای خارجی با این بندر بزرگ 14 تا 15 کنسولگری خارجی دفتر خود را در خرمشهر دایر کرده بود. آنقدر کار وتلاش فراوان بود که همواره تقاضای نیروی کار برای این شهر وجود داشت.نیروهایی که از همه نقاط ایران وحتی از کشورهای خارجی برای کار به خرمشهر میآمدند. منطقه کاملا عربنشین است، اما عربهای شیعی کاملا متعصب به ایران، که این شهر عزیز بعد از حمله عراق وارتش بعث رو به ویرانی رفت وهنوز هم نتوانست سربلند کند تا حدی که اکنون به یکی از فقیرترین شهرهای کشور تبدیل شده وبیکاری جوانانش از هر شهر دیگری بیشتر است.
صنایع دریایی راهکارملی رفع بیکاری
ما میتوانیم به آن گذشته خوب بازگردیم؛ اما شرط آن این است که صنایع دریایی در مدیریت کلان کشور جایگاه استراتژیک داشته باشد. این صنعت میتواند راهگشای معضل بیکاری باشد درکشور ما تنها صنعت دریایی ودریانوردی هست که مشکل کمبود نیروی ایرانی دارد و برای رفع نیازها این دو صنعت نیروهای خارجی از هند و بنگلادش، پاکستان و... را استخدام میکند و این از عجیبترین کارهایی است که در کشور ما چهره خود را نشان میدهد. جوانان خرمشهری بیکار هستند، اما خدمات دریایی همین شهر به خارجیها داده میشود!
البته این را هم بگویم که کار دریا سخت و طاقتفرساست، که سرمایهگذاری نیروی انسانی در آن بیشتر یا به نیروهای بومی متمرکز باشد به همین دلیل همه تلاش من این است که در خرمشهر دانشگاه علمی، کاربردی دریانوردی تاسیس کنم و جوانان بومی را وادار به فراگیری علوم دریانوردی کنم چون هم میخواهند کار کنند هم از دریا شناخت دارند.
در این باره باید توضیح دهم که عمده مسئولین از این نکته کلیدی اطلاع ندارند که رشتههای دانشگاهی را براساس نیازهای کار هر استان تعریف کنند واگر جوانان را براساس نیازهای بومی وعلایق آنها آموزش دهم، یک دختر درتهران صنایع دریایی نمیخواند که پس از دریافت مدرک در تهران دنبال کار بگردد، طبیعتا کار دریا در خود دریا خواهد بود نه در پایتخت کشور که از دریا و سختیهای آن دور است.
جوان خرمشهری چون دنبال کار میگردد و در شهر خود آن را پیدا نمیکند راه خروج از شهر را درپیش میگیرد تا اگر همه شهرهای ایران را جستجو کنید درخواهید یافت که جمعیت آن بعد از انقلاب حداقل دو برابر بیشتر شده است. و تنها شهری که برعکس است خرمشهر است که جمعیت آن نسبت به گذشته نصف شده است. من براساس وظیفهای که داشتم روی نقاط قوت وضعف خرمشهر دست گذاشتم وتنها به همت و اراده خود و نه با کمک دولت به ایجاد کار و کارگاه و شرکت در خرمشهر فکر کردم.
ایجاد شغل برای 1800 نفر
از مجموع شرکتها، یک شرکت کشتیرانی بحرگان است که بیش از 50 شناور دارد و با توجه به این که کار خود را از سال 1360 آغاز کرده است، هم اکنون حدود 800 نفر در آن مشغول به کار هستند. برحسب نیاز این هلدینگ، شرکت فرسا تاسیس شد که در بخش ساخت سازههای دریایی فعالیت میکند که در مجموع به کار ساخت و نصب صنایع دریایی در سواحل جنوب فعال است. علاوه بر آن در عرصه لولهگذاری صنایع نفت و گاز هم در دریا فعال است. دو – سه کشتی تخصصی لوله گذار داریم که گرانقیمت هستند و این دو – سه کشتی معادل20 کشتی عادی قیمت دارند و تا عمق 90 متری میتوانند لولهگذاری کنند ویژگی بارز این شرکت نیروی انسانی متخصص و توانمند آن است.
شرکت سوم ما که باز هم برحسب نیاز ایجاد شد به نام «المطاف» است که برای انجام خدمات بانکی خود در دبی تاسیس و ثبت کردیم و در آنجا عمده نیروهای ما خارجی هستند. البته در همان جا ما کارهای ساخت شناور «کروبوت» را در آنجا شروع کردیم که با سرعت 30 نات دریایی در کار جابجایی مسافران فعالیت میکنند که قیمت هر یک شناور هم شش میلیون دلار است این «کروبوت»ها فقط برای انتقال کارکنان سکوهای نفتی فعالیت دارند فعالیت این شناورها به دلیل گرانی قیمت و خدمات هلی کوپتری فعال شده است ضمن آنکه شرکتهای نفتی هم ترجیح میدهند 70 تا 80 نفر را با این شناورهای آلومینیومی به سرعت به سکوهای نفتی خود منتقل کنند درحالی که هلی کوپترها نمیتوانند چنین تعدادی از مسافران را جابجا کنند.
به هر حال این شناورها را ما در دبی ساختیم؛ اما در توافقنامه با طرف خارجی اعلام شد که باید دانش فنی را هم منتقل کند که آنها پذیرفتند و دانش فنی ساخت این شناورها هم به ایران وارد شده است البته اکنون به دلیل تحریمها مشکلاتی پیش آمد و کار را رها کردند که امیدواریم پس از رفع تحریمها چنین مشکلاتی هم برطرف شود.
شرکت چهارم ما «شرکت شهرک صنایع دریایی اروند» که آن هم اختصاصاً کار کشتی سازی میپردازد. که فاز اول فعالیت تجهیزات این شهرک با حضور مهندس ترکان رئیس سازمان مناطق آزاد کشور در سوم خرداد سال جاری به بهرهبرداری رسید. البته شرکتهای کوچکتری هم فعالیت دارند که زیرمجموعه همان شرکتهای چهارگانه بزرگ محسوب میشوند.
یک ریال مدیون دولت نیستم
مجموعه 1800 نفر در این چهار شرکت فعالیت دارند که در طرح توسعه به 2400 نفر میرسد که 1300 نفر آن در خرمشهر مستقر هستند که 200 نفر از آنها از فامیلهای نزدیک هستند که همه اینها را از الطاف خداوند میبینیم و هیچ چیز برای من نیست. چون بعد از پایان جنگها که ما به عنوان جنگ زده به بوشهر رفته بودیم، بازگشتیم و با دست خالی کار را شروع کردیم، من حتی پول جیبی کرایه تاکسی را هم نداشتم و تنها اعتباری که به سبب دریانوردی پدر مرحومم داشتم کار را با ون حمایت دستگاههای دولتی آغاز کردم در این راه برادران و فامیل هم به من کمک کردند. هدف اصلی من هم این بود که محرومیت را از چهره خرمشهر پاک کنم و اکنون هم افتخارم این است که یک ریال از سرمایه خود را مدیون دولت نیستم و اکنون هم من تشنه این هم که صنعت کشتی رانی ایران را به سروسامان برسانم.
دعوت از صاحبان سرمایه
من از صاحبان سرمایه عاشق وطن درخواست میکنم که ظرفیت بسیار بالای 3000 کیلومتر مرز آبی کشور بیشتر توجه کنند که میتواند منجر به پویایی اقتصاد و مقابله با بیکاری جوانان این مرز و بوم شود که اکنون کمترین بهرهگیری از آنان صورت میگرد. اگر میگوییم زکات علم نشر آن است من میگویم زکات سرمایه هم نشر آن است تا در میان جامعه و در میان فقرا شغل ایجاد کنند.
البته ضعف دریایی کشور برابر مردم و مسئولان هم به یک اندازه ناشناخته است. و لازم است دولت و مجلس هنگام وضع قوانین و دستورالعمل (اجرایی و سیاسی و مالی) از نظرات بخش خصوصی فعال در این صنف که پا به پای صنف دولتی اما بدون کمک گرفتن از پول نفت و تنها با تلاش و اراده خود به جایی رسیدند به عنوان مرجع استفادهکننده و دولت و دستگاه قانونگذاری چون این قدرت در اختیار آنها هست کار کنند که اقتصاد مقاومتی در این بخش به درستی شکل بگیرد و ضعف دریایی و دریانوردی را از انزوای کنونی خارج کنند و تا این حد خود را گرفتار چراغ نفتی نکنند، اقتصاد ما با همین نفت نابود شده است در حالیکه اقتصاد و نجات دریایی از پرسودترین صنایع است و کشورهایی که از آن به خوبی استفاده میکنند، اقتصاد پررونقی دارند. صنایع جانبی کشتی سازی آنقدر گسترده است که نمیتوان به سادگی آن را حساب کرد. کشتیهای بزرگی که روی آب میبینید در جایی ساخته میشود. کجاست صنایع کشتی سازی ایران با آن همه ساحل؟
بانکهای ایرانی با صنایع دریایی بیگانه اند
متاسفانه نگاه کلامی کشور به صنایع کشتی سازی و تعمیر آن در سواحل جنوب وجود ندارد در حالیکه میدانیم 70 درصد کشتیهای تجاری موجود در جهان توسط سه کشور چین، کره و ژاپن ساخته میشود که هرکدام توسط بخش خصوصی انجام میشود در حالیکه در کشور ما بر این صنعت نگاه حاکمین و دولت حاکم است که دولت هم مردم را تشویق کرد در این بخش مشارکت داشته باشند، دلایل مختلفی هم دارد. که سبب تردید دولت شد برای مشارکت با بخش خصوصی شده است یکی از مهمترین عوامل عدم شناخت دولت از ظرفیتها و سرمایههای بخش خصوصی است و مهمتر از آن این است که بانکها اصلاً برای کمک به بخش خصوصی مشارکت نمیکنند تا با ایجاد بانکهای تخصصی صنایع دریایی و با بهرهکم به رونق این بخش اقتصاد کشور کمک کنند. در حالیکه در هرجای دنیا بهره بانکی 2 تا 5 درصت است در حالیکه بهرههای 28 درصدی مورد درخواست بانکهای ایرانی اصلاً فعالیت اقتصادی جواب نمیدهد.
وثیقههای وحشتناک بانکها
در هرجای دنیا وقتی کشتی ساخته میشود این کشتی ساخته شده به گروی بانک میرود متاسفانه در ایران میگویند برای ساخت کشتی وثیقه ملکی لازم است کشتس سرمایهای روی آب است! کشتیهایی که 50 تا 60 میلیون دلار برای ساخت آن هزینه میشود را قبول ندارند و هنوز بانکهای ما در دوران قدیم سیر میکنند و مدعی میشوند وسیلهای که روی آب است را نمیتوانند به عنوان وثیقه قبول کنند.
البته صندوق توسعه صنایع دریایی را صندوق توسعه ملی در این بخش فعال شدند در حالیکه معتقدیم پاسخگوی نیازها نیستند. سازمان بنادر و کشتیرانی وجوه اداره شده را به عنوان یارانه به تولید میدهد یعنی همان بهرههایی که بانکها میگیرند، یک در صد را در قالب وجوه اداره شده قبول میکند که مشخصاً این هم ناکافی است.
سهم ما از حمل و نقل دریایی در جهان زیر یک در صد است که تازه نفت هم در آن قید شده است در حالیکه کشورهایی تنها با 2 تا 3 میلیون جمعیت،به دلیل استفاده از ظرفیت سواحل خود چندین برابر ما سهم در صنعت دریانوردی دارد. البته در دولت جدید این تمایل به افزایش سهم وجود دارد ولی مدیران دولتی نمیدانند از کجا باید شروع کنند و چه کارهایی در این زمینه اولویت دارد. دو – سه شرکت دولتی تعمیرات کشتی در کشور داریم اما چون این شرکتها به دلیل دولتی بودن هزینههای بالایی دارند، بازار خود را از دست دادند و صاحبان کشتیهای تعمیری، همواره در آن سوی آبهای خلیجفارس در جستجوی شرکتهای تعمیراتی ارزانقیمتتر هستند. در حالیکه اگر دولت با توجه ویژه به بخش خصوصی ایران، صنعت تعمیر کشتیهای فلزی را در سواحل جنوب تقویت کند با توجه به این که هر کارگر درایران ارزانتر از سایر کشورهای اطراف ما هست و هم این که ظرفیت علمی خوبی در ایران وجود دارد، این صنعت میتواند منبع بسیار مناسبی برای اقتصاد مقاومتی، افزایش اشتغال، جلوگیری از مهاجرت جوانان، جلوگیری از خروج ارز و در نهایت رونق سواحل جنوب کشور شود.
فراکسیون صنایع دریایی مجلس، سازمان بنادر و دریانوردی، و دانشگاهها برای بهبود قوانین دریایی، تلاش کنند.
اگر دولت برای آبادی سواحل جنوب باید علاوه بر وامهای ارزان، معافیتهای مالیاتی برای سرمایهگذاران ایجاد کند تا سواحل آباد شود و فراموش نکنیم که امنیت سواحل جنوب به بهبود اقتصادی این مناطق وابسته است اگر اقتصاد باشد جوانان انرژی خود را صرف قاچاق و سایر موارد خلاف امنیت ملی صرف نمیکنند، این نگاه ملی است.
من نمیخواهم بگویم که مالک بزرگترین شرکت کشتیسازی بخش خصوصی در ایران هستیم این برای من ارزش ندارد. ارزش کار من هنگامی است که جوانان کشورم بیکار نباشند.
تاسیس دانشگاه علمی – کاربردی
الان یک دانشگاه چابهار برای آموزش دریانوردی در کشور داریم ولی کافی نیست و دانشجویان از سراسر کشور بلند میشوند میروند آموزش فرا میگیرند؛ ولی چون نمیتوانند در جنوب بمانند مجبورند مدرک دریافت میکنند ولی بیکار میمانند. ما آمدیم طرح تاسیس دانشگاه علمی – کاربردی دریانوردی را درخرمشهر دادیم. سازمان بنادر و کشترانی آمد و اعلام کرد که اساتید دانشگاه را با هزینه خود تامین میکنم، ما هم برای دانشجویان شاخص بندی کردیم که باید بومی جنوب باشد که اگر برای او هزینه صرف کردیم و به صورت رایگان به آنها آموزش میدهیم،میخواهیم به صورت عملی در صنایع دریایی یا خود دریا کار کند چرا که عمده تحصیلکردههای دانشگاههای ما دوست ندارند به دریا بروند و مایلند در بخش ستادی کار کنند،ما این افراد را نمیخواهیم، ما میخواهیم شغل واقعی ایجاد کنیم، کسی که نمیخواهد در دریا کار کند، نشان میدهد متقاضی واقعی شغل نیست این مربوط به بخش علمی،اما در کنار آن ما همچنین نیاز داریم که مردم برای سرمایهگذاری در سواحل بیایند، هم سود دارد و هم ثواب، چه کسی میخواهد بیاید؟ چه کسی بهتر از بومیان، اما این افراد آورده اولیه ندارند، 20 در صدسهم اولیه را را هم ندارند، دولت به کمک آنها بیاید بانکها مشارکت کنند، دولت باید کار دریا را معاف از مالیات کند، با حوزه نظام وظیفه باید مذاکره شود که وقتی باپول کارت پایان خدمت میدهد، برای ایجاد اشتغال جوانان جنوب اگر 5 سال در دریا کار کنند، به آنها معافیت سربازی اعطاءشود ما که نمیخواهیم جوان بیکار سرباز رفته داشته باشیم، بر عکس کنیم اگر برای خود کار درست کرد آن هم در مشاغل سخت،به او کارت پایان خدمت بدهیم، او برای کشور خدمت واقعی میکند. اینها آرزوهای من است. صنایع دریایی و دریانوردی مثل ورزش دومیدانی در میان همه روزشهاست. همانگونه که این رشته مادر ورزشهاست. دریانوردی مادر تامین امنیت در جنوب هم هست.
قرار بود ما امسال دانشجو بگیریم ولی چون جان نداشتیم، با دانشگاه آزاد خرمشهر مکاتبه کردند آنها هم اظهار تمایل کردند جا را به ما بدهند که انشاءالله در وهله اول 1000 دانشجو را تحت پوشش آموزش رایگان قرار میدهیم که این نقطه عطفی برای جوانان خرمشهری و به ویژه جامعه دریایی کشور است. در بخش عملی ما همه رشتههای دریایی را میتوانیم تحت پوشش قرار دهیم. رشتههایی مثل ناوبری، مهندس فنی، افسری دریانوردی و... را به صورت عملی آماده شده است. هم استاد مشخص شد و هم آئین نامههای آموزشی، و امیدوارم این خواسته ما محقق شود.
تاسیس بانک دریایی
ما به دنبال تاسیس بانک دریایی در جنوب هستیم و با یکی از بانکهای خصوصی هم مراوداتی انجام دادیم تا آن بانک،ویژه واختصاصی فعالیتهای دریایی شود و یا این که یک بانک جدید دریایی تاسیس کنیم. سرمایه اولیه را هم اتحادیه دارندگان کشتی تامین میکنند و به صورت سهام خریداری و سرمایه را وارد میسازند. اگرچه سرمایهگذاران دیگر به صورت مستقل هم میتوانند برای تاسیس این بانک مشارکت داشته باشند.
این کار با قوت و قدرت پیش میرود، البته ساختار این بانک با ساختار بانکهای تجاری موجود بسیار متفاوت است. آموزش نیروهایش نیز فرق میکند چون باید در بخش اعطای تسهیلات بانکی دریانوردی بتوانند با بانکهای مشابه خارجی مقایسه شوند. بخشی از سهام را هم صندوق توسعه ملی و صندوق توسعه صنایع دریایی که با سودهای 6 و 7 درصد وام میدهند، اینها را هم میخواهیم به سمت بانک صنعت و معدن بردیم. ولی چون بانک صنعت و معدن برای کارخانجات و صنایع خشکی است. ما تلاش میکنیم یک بانک فقط مختص خدمات و تسهیلات دریایی باشد. چون اهمیت دریا آنقدر فراوان است و کارهای مربوط به این نوع خدمات آنقدر وسیع است که تلاش میکنیم حداقل یک بانک در کشور مختص به تسهیلات دریایی باشد کاری که در دنیا هم مرسوم است که میتواند بعد از حل شدن مشکل تحریمها بانکهای مشابه خارجی هم هماهنگ شود و از آنها برای کمک به صنایع دریایی ایران کمک بگیریم.
ضرورت ورود آموزش و پرورش
متاسفانه ما در نظام آموزشی کشور در قبل از مدرک دیپلم، حتی در رشتههای فنی و حرفهای و کار و دانش رشتهای به عنوان دریا نداریم. در گزینش دانشگاهها هم رشتههای دریایی آنقدر کم است که اصلاً نیازهای این بخش از صنعت و اقتصاد را پوشش نمیدهد. این مشکل در پذیرشهای دانشگاهی هم که هست اکثرا در مراکز استانها و شهرهای دور از ساحل و دریا هستند که عملاً کارایی خود را ندارد و آنهایی که اکنون در دریا کار میکنند فاقد مدارک تحصیلی دانشگاهی هستند. به همین دلیل ما بسیاری از نیروهای انسانی تخصصی صنایع دریایی و دریانوردی را از سایر کشورها وارد میکنیم کما این که خود من هم در شرکتهای خود از این متخصصان خارجی دارم که در دانشگاه علمی و کاربردی خود میخواهیم از دانش آموزان رشتههای فنی و حرفهای که پایههای فنی را تا حدودی خوانده باشند، استفاده کنیم تا آنها به این یقین برسند که پس از دریافت مدرک دانشگاهی شغل آنها هم تضمین است اگرچه شاخصهای زیادی برای پذیرش هست که ما آن را در اساسنامه دانشگاه خواهیم آورد.
بانکها به تولید اهمیت نمیدهند
بانک علاقهای به صنایع دریایی و دریانوردی ندارند چرا که هنوز از این که کشتی مورد رهن وام آنها به آب بزند واهمه دارند اما رفع این مشکلات هم راهحل وجود دارد اما مشکل اصلی این است که بانکهای موجود در کشور ما در ابتدا به ساکن دنبال بهرههای فراوان هستند و دنبال سرمایهگذاریهای زودبازدهی مثل مسکن هستند. درحالی که دریا در عین کارایی فراوان برای اشتغالزایی جوانان و درآمدزایی برای کل کشور، زودبازده نیستند در این مرحله دولتهای آگاه، تسهیلات ارزانقیمت را برای بازگشت سودهای فراوان در آینده قرار میدهند چرا که میدانند مردم کشورش هم باید کار داشته باشند و هم این که سرمایهها از خارج، داخل کشور بیاید درحالی که مسکن دادو ستد داخلی است و سرمایههای خارجی را به کشور نمیآورد خود ما این جیب به آن جیب میکنیم، قیمتها را افزایش میدهیم، بانکها سند خانهها را در رهن میگیرند؛ اما کشور در این بخش دور خودش میچرخد و باعث توسعه یافتگی ملی نمیشود. در بخش دریایی برای سرمایهگذاری با بهره کم فقط یکی، دو صندوق که قبلاً گفتم تسهیلات ارزانقیمت میدهند که یقیناً نمیتوانند نیازهای فراوان این بخش را تامین کنند و بهره آنها هم 23 و 24 درصد است که بخش بسیاری محدودی را سازمان بنادر به عنوان یارانه پرداخت میکند. که در این بخش هم اشکالات فراوانی وجود دارد که میتوان اعلام کرد افراد بسیاری که از این یارانه دولتی استفاده میکنند، درصد کمی با کارهای دریا آشنا هستند.می آیند وام میگیرند، کار ساخت کشتی را هم آغاز میکنند؛ اما چون توان تخصصی ندارند ضرر میکنند و اصل وام را نیز نمیتوانند پرداخت کنند یا نوع شناورهایی که انتخاب میکنند بازار محور نیست و چون کارشان اقتصادی نیست، در کار خود در میمانند. مثل شناورهای لندینگ گرافت. درحالیکه ما انتظار داشتیم سازمان بنادر بیاید ظرفیت اشتغال دریایی را در خلیج فارس محاسبه کند و بگوید در چه بخشهایی به چه نوع کشتیهایی نیاز هست، مشخص کند صنایع ساحلی ما چه میزان نیاز داریم و آنگاه سرمایهگذاران را به همان بخش هدایت میکردند تا تولیدات براساس نیازها باشد که متاسفانه نشد و نمیشود و هم وامها هدر میرود و هم سرمایههای خودشان را از دست میدهند یا مسیرهایی اشتباه میروند مثلاً میآیند از شناورهای میسازنند که کوچک است درحالی که اگر ظرفیت کشتیها بزرگتر باشد، مدیریت آن حرفهایتر و تخصصیتر میشود درحالی که نیاز کشور به کشتیهای بزرگتر است.
قدرت رقابت با چین و کره و دبی
ببینید اگر چین و کره خیلی پیشرفت کردند و کشورهای اروپایی سرمایه خود را به آنجا بردند به دلیل کارگران و نیروی انسانی متخصص و ارزان بوده است؛ اما در کنار ما دبی نه نیروی متخصص دارد و کارگر ارزان؛اما با این وضعیت باز هم سرمایهگذاری را انجام داده که جواب هم گرفته است. من معتقدم ما هم نیروی کار ارزان و هم نیروهای فنی متخصص در صنعت کشتی سازی، برق و مکانیک فراوان داریم، سواحل گستردهای هم داریم. پس اولویتهای اصلی را داریم، اما اگر مقداری بانکها ورود کنند و دولت امکانات لازم را مثل معافیتهای مالیاتی و ایجاد زیرساختها را انجام دهد، مطمئن هستم سرمایههای خارجی هم میآید. ما در مناطق آزاد میتوانیم فعالتر باشیم آنجا سرمایهگذاری خیلی آن است منطقه آزاد اروند امکانات خوبی دارد از جمله این که به آبهای آزاد بینالمللی وصل است، بین سه کشور بزرگ و نیازمند به صنایع دریایی مستقر است. نیروهای متخصص و بیکار و ارزان هم داریم. خصوصاً این که برق و انرژی ما هم نسبت به سایر کشورها ارزانتر است و همین هم خود سبب جذب سرمایهگذاری خارجی میشود. کافی است این جاذبهها به خارجیها معرفی شود. کشوری همچون سنگاپور که اصلاً وسعت زمین ندارد؛ اما چون تبلیغات کرد، سرمایهگذاران رفتند درحالی که ما امکانات طبیعی و غیرطبیعی فراوان داریم. ما حتی از امکانات علمی خود هم استفاده نکردیم. هند، بنگلادش، میانمار حتی کشورهای آفریقایی نیروهای خود را آموزش میدهند و در شبکههای دریایی جهانی برای مردم خود ایجاد اشتغال میکنند، بازار آن هم فراوان است. این باید در بخش دانشگاههای کشور فعال شود که ما حتی ملوان کشتی را از خارج وارد نکنیم درحالی که این همه جوان بیکار داریم. پس انتظار نداریم دانشگاههای ما از دانشجوی دریایی هزینه و شهریه بگیرند.
کار دولت پس از تحریم
خوشبختانه دولت تدبیر و امید توجه به دریا و صنایع دریایی افزایش یافته و حتی صندوق توسعه ملی در زمان دکتر روحانی شکل گرفته اما یک مشکل دارند که برای دریافت وام از این صندوق 25 درصد سهم آورده از متقاضیان میخواهند این رقم پول را که در بخش دریا بودجههای کلانی هم نیاز دارد کسی ندارد، تقاضا هست اما شرط و شروط و قوانین دست و پاگیر فراوان استکه عملاً کارها را به هم گره میزند. جامعه دریایی ما بسیار فقیر است، دولت باید دست آنها را بگیرد نباید از مردم سواحل انتظار آوردههای میلیاردی داشت.حال که مشکلات تحریم به سمت لغو پیش میرود دولت اگر سرمایههای ورودی را در بخش دریا و زیرساختهای آن صرف کند بازگشت مناسبی برای اقتصاد ملی فراهم خواهد آورد.
تعداد پرچم کشتی خیلی کم است
در کشور ما تعداد کشتیهایی که از پرچم ایران استفاده میکنند، بسیار کم است. کم بود و به دلیل جنگ و تحریم کمتر هم شده است. درحالی که برخی از کشورها وامهای بلاعوض به کشتیهای خارجی میدهند تنها برای حفظ پرچم ملی خود در آبهای بین المللی، کشورهایی هم هستند روی کشتیهای خود فقط نیروهای بومی استفاده میکنند تا سطح اشتغال داخلی خود را به هیچ وجه کاهش ندهند، ممکن است یک هندی و چینی بتواند ارزانتر برای کشتیهای اروپایی و امریکایی کار کند، اما دولتها این معضل را شناسایی کردند و ممنوعیت و محدودیت گذاشتند.
ما هم میتوانیم کاری کنیم که روی کشتیهای ایرانی فقط خدمه ایران کار کنند، به شرط این که همه نیروی انسانی تحصیلکرده و مورد نیاز کشتیهای بزرگ و درحال تردد سایر بنادر جهان را پرورش و آموزش دهیم و به علم روز مجهز شوند. درحالی که اکنون باکمال تاسف 70 تا 80 درصد باری که به بنادر ما وارد میشود توسط کشتیهای خارجی حمل میشود. این یک ضعف بزرگ است. و یا این که ما برای ساخت شناور بخواهیم به صنعت کشور امارات کمک کنیم اصلاً در شان ما نیست چرا که آنها از لحاظ علمی و فناوری از ما عقبتر هستند اما چون هزینه صرف کردند و نیروهای خارجی را جذب کردند، در این کار موفق شدند.
* شرط بازگشت موفقیت به بنادر این است که صنایع دریایی در مدیریت کلان کشور جایگاه استراتژیک داشته باشد.
*رونق دریانوردی و صنایع کشتی سازی میتواند راهگشای معضل بیکاری در کشورباشد چراکه تنها صنعت دریایی ودریانوردی هست که مشکل کمبود نیرو دارد.
*من از صاحبان سرمایه عاشق وطن درخواست میکنم که ظرفیت بسیار بالای 3000 کیلومتر مرز آبی کشور بیشتر توجه کنند که میتواند منجر به پویایی اقتصاد و مقابله با بیکاری جوانان این مرز و بوم شود
*در سایر کشورها وقتی کشتی ساخته میشود، کشتی ساخته شده به گروی بانک میرود؛ متاسفانه در ایران سیستم بانکی میگوید برای ساخت کشتی وثیقه ملکی بیاورید و کشتی سرمایهای روی آب است!
*متاسفانه عمده تحصیلکردههای دانشگاههای ما دوست ندارند به دریا بروند و مایلند در بخش ستادی کار کنند؛ و همین ضعف سبب شده که ما در دریا نیازمند نیروی کار خارجی باشیم
*دولت باید کار دریا را ازپرداخت مالیات معاف کند
* اگر جوانی 5 سال در دریا کار کنند، نیروی انتظامی باید به او معافیت سربازی بدهد؛ ما که نمیخواهیم جوان بیکار سربازی رفته داشته باشیم
*سازمان بنادر باید ظرفیت اشتغال دریایی را در خلیج فارس محاسبه کند و بگوید در چه بخشهایی به چه نوع کشتیهایی نیاز هست، مشخص کند صنایع ساحلی ما چه میزان نیاز داریم و آنگاه سرمایهگذاران را به همان بخش هدایت کند
*متاسفانه 70 تا 80 درصد باری که به بنادر ما میرسد، توسط کشتیهای خارجی حمل میشود. این یک ضعف بزرگ است