مروری گذرا به تاریخچه عملکرد رژیم وبرنامه هسته ای وتوافق مذاکره . قسمت اول

مروری گذرا به تاریخچه عملکرد رژیم وبرنامه هسته ای وتوافق مذاکره . قسمت اول
جوادشفایی  24 تیر -94
درحکومت های استبدادی غیردمکراتیک قدرت حاکمه  پیوسته متکی به ارگان های سرکوبگرگوناگون هست که  همراه با ابزارتبلیغاتی و بحران سازی و انحراف اذهان عمومی است. چون  دیکتاتور یامستبد حاکم از این طریق می تواند قدرت که موازی آن انباشت ثروت است را حفظ کند.
البته گاهی دراین حکومت ها ازپسوندهایی همچون ملی ودمکراتیک و اسلامی استفاده می شود . همچون "جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم وبیش" خمینی که در فروردین 58 بنانهاد. چون هدف از  پسوند "اسلامی" برای انحصاری کردن قدرت و حذف فعالیت مبارزه نیروها وسازمان های سیاسی ازصحنه بود. زیرا خمینی درراستای کنترل شرایط ودستآورد انقلاب به نفع اهداف خود وابزاری کردن دین  پسوند " اسلام " را ضمیمه جمهوری کرد.
بنابراین برای پیگیری هدف ، خمینی نیاز به بهانه وبحران آفرینی داشت . برای همین ابتدا با پاکسازی آموزش و پرورش شروع کرد . سپس دست به آدمربایی افراد سیاسی برای ایجاد رعب و وحشت درجامعه زد. درادامه به سراغ آتش زدن کتابفروشی ها ودفاتر روزنامه رفت   تا نوبت رسید عوامل شان سفارت آمریکارااشغال کنند . آنگاه یورش سراسری به دانشگاه های سراسرکشورشد وبرای 3 سال تعطیل شان نمود. تااینکه زیرچترصدور انقلاب (بخوان صدورارتجاع و بحران وتروریسم) بسترسازی جنگ 8 ساله موهبت الهی را ساماندهی کرد.
خمینی  و اطرافیانش وپاسداران باجنگ ویرانگر ایران و عراق توانستند منابع انسانی وذخایر و زیرساخت های کشوررا درخدمت جنگ بکار گیرند ودر نهایت  منتهی به شکست و سرکشی جام زهرشد.
همزمان که شکست های جبهه های جنگ ادامه داشت محسن رضایی که فرمانده کل سپاه پاسداران وقت بود برای خمینی نامه نوشت که باید به سلاح لیزری مسلح شد. پس ازآن بطورمخفی برنامه هسته ای برای دستیابی به سلاح هسته ای در دستور کارپاسداران قرار گرفت.
این برنامه با  صرف هزینه های بسیار سنگین بطور مخفی دنبال شد تااینکه از سوی یک  سازمان مخالف و مقاومت مردم ایران افشا شد. پس ازآن پیگیری های گروه 3  انگلیس وفرانسه و آلمان دردوران خاتمی  شکل گرفت. در ادامه ی بازی موش وگربه ی مذاکرات بنابردرخواست حاکمان رژیم چین و روسیه هم اضافه شدند و موسوم به گروه 5+1 شد که شامل آمریکا هم می شد. البته آمریکا جزو عضو ناظر گروه بود.
ناگفته نماندچون سپاه پاسداران تسلط کامل برتأسیسات هسته ای داشتند. بنابراین این برنامه جزو خط قرمز ترسیم شده برای مطبوعات بود و اطلاع رسانی پیرامونش مجاز نبود جزاینکه ازمنابع خاص خبر برای رسانه های خبری ارسال می شد.
اما بدلیل تحریم های ناشی از برنامه ی هسته ای موجب  روند رو به رشد تورم وگرانی لجام گسیخته همراه باافزایش فقر وبیکاری .... شد. تبدیل به سیرشتابدار تعطیلی واحدهای تولیدی وتعویق دستمزدکارگران و اخراج شان ونارضایتی عمومی و بحران اقتصادی گردید. ازسوی دیگر شکاف واختلاف و تضادهم میان سردامداران و باندهای رژیم نمودار و به مرور علنی و حادشد.
تا اینکه در انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد 92 روحانی رئیس جمهور شد. روحانی درهمان آغاز کار محور مذاکره هسته ای  سرمایه گذاری کرد . برای همین پس ازدیدار با خامنه ای بلافاصله با خبرنگار یک شبکه تلویزیونی آمریکایی درتهران گفت اختیارتام در مذاکره هسته ای دارد.
بهرحال نتیجه ی نزدیک به 13 سال مذاکرات هسته ای و   اختیار تام پیگیری مذاکره هسته ای روحانی که از 13 سال  پیش یکی از مهره های بازیگرش بوده است در خبر توافق هسته ای وین اعلام و بازتاب داده شد.
بنابراین پیروان  خمينى وجانشین وی خامنه ای که درتله هسته اي گير كرده بودند که  بطور مخفی خود این دام را گشودند. پس از فاش شدنش از سوی مقاومت مردم ایران باصرف هزینه های سنگین وتوطئه وترفندها خیلی تلاش مذبوحانه کردند تا هر طور شده خودرا از طنابى كه مقاومت ايران به دور گردن شان انداخته بود نجات دهند، ولی راه چاره ای نداشتند جزاینکه  بعد از ارسال  پيغام هاى پنهانى مجبور شوند با خراطی کردن شعار های فریاد مرگ برآمریکا ، آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، آمریکا شيطان بزرگ است ، آمریکا ام الفساد قرن است  و رابطه با آمریکا مثل رابطه گرگ بامیش است  رو در رو با نمایندگان آمریکا بنشيننند و خنده کنان دست بر توی جیب توی پیاده رو خیابان ژنو قدم بزنند. تا عاقبت  متن قطعنامه توافق مذاکره هسته ای را با هم بخوانند و خط بطلان بر شعارهاى مردم فريب و دوز و كلك هاى آخوندى  حوزوی علیه ی  شيطان بزرگ بکشند و همنشين و دمخور هم شوند.
اما چون فضا تغییر کرده  و  مشابه ی دوران اشغال سفارت آمریکا درتهران زمان  خمینی  نیست . همچنین دیگر تأکیدات عدم مخدوش کردن مرز با دشمن و توی زمین دشمن بازی نکردن و دشمن شناس باشید  که از طریق سخنرانی های خامنه ای خطاب به ایادی اش توصیه می شد رنگ باخته وجواب ندارد.
زیرا که جدا از وجود اختلاف شدید در صدر و بدنه ی  رژيم،  خبراز خطردرراه بودن توفان داده شده است .  چون باوجود اعمال سرکوب شدید .ولی روزى نيست كه  حرکت اعتراضی  انجام نگیرد  و جايى شلوغ نشود البته كه ارتجاع و استعمار از قديم و نديم خانه زاد هم بودند و هواى همديگررا  داشته اند وباتبانی وهمکاری هم موفق به سرکوب وکنترل اعتراضات ضد حکومتی در شهرهای ایران شده اند.
برای اینکه تاريخ مبارزات مردم ايران در یک صدساله اخیر گواه است که  چگونه مرتجعين براى حفظ قدرت و انجام وظیفه  همواره چشم يارى به برون مرز داشته اند و استعمار هم  به یاری شان برخاسته  وبراي شان سنگ تمام گذاشته است . لذا آخوندهای بقدرت خزیده بنابر تجربیات گذشته ی تاریخی با تیزفهمی فرصت طلبانه درک کردند مردمى را كه با اعدام و زندان و شكنجه و با رعب و وحشت به اسارت گرفته اند. درست است  موفق شده تا خشم ونارضایتی شان را کنترل کنند ولی  نتوانسته اند وادار به تسلیم محض شان  کنند. چون مردم ایران قلبی پُرتپش دارند که برای آزادیخواهی می تپد.  زیرا که نه هفت شهرعشق عطار که 37 سال ارتجاع سرکوبگر وخونخوار و آدمخوار جنگ افروز را با رگ و پوست و گوشت وخون خودلمس وتجربه کرده و پشت سرگذاشته و از فراز و نشيب هاى بسيار سخت عبور كرده اند.
بهررو گرچه آخوندهاى رمال وارونه گو با دستگاه و شبکه های تبلیغاتی و خبری بس گسترده ی داخلی وخارجی در اين سال ها تا توانسته اند با سوء استفاده از عواطف مذهبی و ساده اندیشی  مردم  و صدالبته  با همگامی جماعت فرصت طلب نان به نرخ روز خود با دروغ پشت دروغ و نیرنگ و توطئه کوه تبليغات بر عليه ی مجاهدين و مقاومت ايران برپا کرده اند و با زد و بندها با دولت هاى مماشاتگر  که همراه با باج دادن های کلان اقتصادی بوده است تلاش کردند دست و پاى مقاومت را ببندند . زیرا که خمینی و جانشین  وی و آخوندهای فرصت طلب نوچه اشان خوب فهميدند که با چه نيرويى طرف هستند وآنقدر پخمه نبودند تاشرائط را تشخيص ندهند. زیرا که هدف و فکر و ذکر شان این بوده و هست كه چگونه حكومت كنند وقدرت و انباشت ثروت شان را حفظ نمایند . پس شعار ها ی تبلیغات عوامفریبانه شان همه اش سیاهکاری زیر پرده ی دين ابزاری بوده است . چون این ابزار دین توجیه گر جنگ افروزی و  سرکوب و سانسور  و ضرب و شتم و بازداشت  وشلاق و شکنجه و  صدور احکام دوران جاهلیت  بوده است  .
ادامه دارد....
جوادشفایی