تخریب میراث طبیعی تبریز در کوهستان عینالی 29 تیر-94
رژیم ضد بشری و ضدا یرانی که 37 سال است که باعواملش نقش بولدوزداشته وهمه جا را تخریب ونابود کرده
است . بنابراین جای تعجب ندارد که چرا میراث طبیعی تبریز در کوهستات عینالی را
تخریب کرده است؟طوریکه روزی نامه ی جمهوری اسلامی مجبور به بازتاب این خبر شده است .
شاعر حلاج اوغلو در مورد عینالی میگوید
شهریمین منلیگیای آلنی آچیق ائینالی داغیم!
سویله " عاشیقلر" یوین اودلو دیلیندن
باش اوجا شانلی ائلیندن
تاریخین چنلی بئلیندن
بو بویوک ائللر اوچون قلب ده آئینه لرین وار
توپلاییب تجربه بویو گنجینه لرین وار
کمال خجندی میگوید
پیوسته مرا ورد زبان خواهد بود
تبریز مرا راحت جان خواهد بود
سرخاب زچشم من روان خواهد بود
تا در نکشم آب چرنداب و گجیل
و
سید جلال عضد نیز میگوید
برسر سرخاب رو تا بنگری تبریز را
تا بریزاند تب غم را ز دل، سرخاب نوش
***
سرخاب را زمانی از محلات شمالی شهر تبریز محسوب میکردند تا آنجا که هنوز نیز در اغلب نوشتجات شمال محله سرخاب را متصل به عینالی درج میکنند.، دکتر محمد جواد مشکور در کتاب تبریز تا پایان قرن نهم هجری محله سرخاب را مشتمل بر دو قسمت یک حاشیه و دامنه کوه و دیگری را دشت مینامد..
نادرمیرزا در کتاب تاریخ و جغرافیای دارلسلطنه تبریز مینویسد:
سرخاب کوی و بستانی بزرگ است. به نام آن کوه خواندهاند که کوی در آن است. این کوی مرتفع و مشرف بر همه شهر است. هوای این نیک وبه اعتدال است. روزها به تابستان گرمتر بود که خورشید براین کوه خشک تابد. چون پاسی از شب بگذرد سنگها را گرمی برود و هوا نیک شود. خاک این کوی سخت و با ریگ مخلوط است. چون دیوارها نهند سختتر گردد و به زمین آن رطوبت نباشد. بساتین این کوه کمتر است. توت بیدانه و بادام و فندق و امرود آن نیکوست. کدخدای آن امروز میرزا جواد خان فرزند حاجی میرزا علی وکیل دیوانخانه و از خاندان بزرگ است.. بقعه مبارکه سید حمزه در این کوی است که زیارتگاه تمامی مردم شهر است و این بقعه در وسط این کویاست.
***
اما اکنون از سرخاب تا دامنه کوه، باید چندین محله زاغه نشینی و دیگر محلات را عبور کرد؛شاید بتوان گفت دامنه کوه و زمینهای ملی شده به اشغال و تصرف زمین خواران درآمده است. کرانه این کوهستان همان پس کرانه شهر تبریز بسیار کوچکتر شده است.
***
اکنون چندین سال است که طرح جنگل کاری در بخشی عظیم از کوهستان عینالی آغاز شده است، آنچه کاشته میشود شاید هرگز نتواند جبران باغات تخریب شده شهری را بنماید ولی به هر حال این یک گام مثبت است؛ اما در بخش شرقی این کوهستان؛تخریب و تصرف کوهستان و نابودسازی زیباترین میراث طبیعی عینالی آغاز شده و ادامه دارد. برش دادن کوهها، برداشتن خاک، پرکردن زیباترین چشمه- درهها مانند سولی دره عینالی و دیگر درههایی که با پرکردن آنها آثار زیبا و خیرهکننده سالهای طولانی دگردیسی و فرسایش و فشارهای زمین در آنها از بین میروند؛برای احداث ساختمان آغاز شده است.
شهر تبریز حریم منظر خود به همراه پس کرانهاش از دست میدهد؛ برای پس کرانه آن عامدانه حد نفوذ و حد ارتفاع تعریف نمیگردد و از هر زاویه فقط ساختمانهای بلند، آن هم بر روی گسل، آن را به محاصره در میآورند، دیگر از سمت شرق امکان مشاهده کوه از دست میرود و حتی کوه عینالی نیز به اشغال در میآید و شهر نه براساس معیارهای علمی و فرهنگی و فقط بر اساس تلاش جهت ایجاد ثروت برای شرکت و سازمانهای خاص شکل و هویت مییابد. و آن چه کل عجیب است نه سکوت بلکه دخالت سازمانهای مسئول در این نابودی است.
توفیق وحیدی آذر
شاعر حلاج اوغلو در مورد عینالی میگوید
شهریمین منلیگیای آلنی آچیق ائینالی داغیم!
سویله " عاشیقلر" یوین اودلو دیلیندن
باش اوجا شانلی ائلیندن
تاریخین چنلی بئلیندن
بو بویوک ائللر اوچون قلب ده آئینه لرین وار
توپلاییب تجربه بویو گنجینه لرین وار
کمال خجندی میگوید
پیوسته مرا ورد زبان خواهد بود
تبریز مرا راحت جان خواهد بود
سرخاب زچشم من روان خواهد بود
تا در نکشم آب چرنداب و گجیل
و
سید جلال عضد نیز میگوید
برسر سرخاب رو تا بنگری تبریز را
تا بریزاند تب غم را ز دل، سرخاب نوش
***
سرخاب را زمانی از محلات شمالی شهر تبریز محسوب میکردند تا آنجا که هنوز نیز در اغلب نوشتجات شمال محله سرخاب را متصل به عینالی درج میکنند.، دکتر محمد جواد مشکور در کتاب تبریز تا پایان قرن نهم هجری محله سرخاب را مشتمل بر دو قسمت یک حاشیه و دامنه کوه و دیگری را دشت مینامد..
نادرمیرزا در کتاب تاریخ و جغرافیای دارلسلطنه تبریز مینویسد:
سرخاب کوی و بستانی بزرگ است. به نام آن کوه خواندهاند که کوی در آن است. این کوی مرتفع و مشرف بر همه شهر است. هوای این نیک وبه اعتدال است. روزها به تابستان گرمتر بود که خورشید براین کوه خشک تابد. چون پاسی از شب بگذرد سنگها را گرمی برود و هوا نیک شود. خاک این کوی سخت و با ریگ مخلوط است. چون دیوارها نهند سختتر گردد و به زمین آن رطوبت نباشد. بساتین این کوه کمتر است. توت بیدانه و بادام و فندق و امرود آن نیکوست. کدخدای آن امروز میرزا جواد خان فرزند حاجی میرزا علی وکیل دیوانخانه و از خاندان بزرگ است.. بقعه مبارکه سید حمزه در این کوی است که زیارتگاه تمامی مردم شهر است و این بقعه در وسط این کویاست.
***
اما اکنون از سرخاب تا دامنه کوه، باید چندین محله زاغه نشینی و دیگر محلات را عبور کرد؛شاید بتوان گفت دامنه کوه و زمینهای ملی شده به اشغال و تصرف زمین خواران درآمده است. کرانه این کوهستان همان پس کرانه شهر تبریز بسیار کوچکتر شده است.
***
اکنون چندین سال است که طرح جنگل کاری در بخشی عظیم از کوهستان عینالی آغاز شده است، آنچه کاشته میشود شاید هرگز نتواند جبران باغات تخریب شده شهری را بنماید ولی به هر حال این یک گام مثبت است؛ اما در بخش شرقی این کوهستان؛تخریب و تصرف کوهستان و نابودسازی زیباترین میراث طبیعی عینالی آغاز شده و ادامه دارد. برش دادن کوهها، برداشتن خاک، پرکردن زیباترین چشمه- درهها مانند سولی دره عینالی و دیگر درههایی که با پرکردن آنها آثار زیبا و خیرهکننده سالهای طولانی دگردیسی و فرسایش و فشارهای زمین در آنها از بین میروند؛برای احداث ساختمان آغاز شده است.
شهر تبریز حریم منظر خود به همراه پس کرانهاش از دست میدهد؛ برای پس کرانه آن عامدانه حد نفوذ و حد ارتفاع تعریف نمیگردد و از هر زاویه فقط ساختمانهای بلند، آن هم بر روی گسل، آن را به محاصره در میآورند، دیگر از سمت شرق امکان مشاهده کوه از دست میرود و حتی کوه عینالی نیز به اشغال در میآید و شهر نه براساس معیارهای علمی و فرهنگی و فقط بر اساس تلاش جهت ایجاد ثروت برای شرکت و سازمانهای خاص شکل و هویت مییابد. و آن چه کل عجیب است نه سکوت بلکه دخالت سازمانهای مسئول در این نابودی است.
توفیق وحیدی آذر