گزیده ها
قسمت پنجم 16 آذر- 95
احسان شریعتی، طی سخنانی از شرایطی که
باعث میشود سخنرانی یک نماینده مجلس اجازه برگزاری نیابد انقاد کرد
به گزارش ایسنا، احسان شریعتی در نشست
«جنبش دانشجویی؛ بیم ها و امیدها» که به همت انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط
امام(ره) ایلام برگزار شد، اظهار کرد: دانشگاه باید محیط آزاد تضارب آراء و
حضور همهی سلایق فکری و سیاسی باشد و هیچگاه در هیچ نظامی پلیس حق دخالت در
دانشگاه را ندارد.
وی ادامه داد: موضوعی که انجمن اسلامی پیشنهاد داده بیمها و امیدهای جنبش دانشجویی است، چندی پیش در مراسم روز جهانی فلسفه عنوان مشابهی داشت یعنی بیمها و امیدهای فلسفه،که اساتید درباره این دو موضوع یعنی بیم و امید صحبت کردند که چه سابقهای در عرفان دارد که از آن بهعنوان خوف و رجاء یاد شده است.
این مدرس فلسفه ادامه داد: خوف انواع دارد، خوف عافیت و خوف اجلال، یعنی از خدا میخواهیم عافیت و امنیت داشته باشیم اما خوف و ترسآگاهی و خشیت عمیقتری وجود دارد که در برابر هیبت الهی است که ما را دچار یک ترسآگاهی میکند، همچنان که فلسفه یعنی نوعی ترسآگاهی، بنابراین بیمها مهماند و دین و فلسفه با نوعی بیمآگاهی آغاز میشود.
شریعتی با بیان اینکه امیدها گاهی واهی هستند و گاهی به سرابهایی امید میبندیم که موجب ناامیدی میشوند، به وضعیت آرمانهای انقلاب از جهت تحقق آن اشاره کرد و گفت: در زمینه استقلال به این پیشرفت رسیدیم که با قدرت مستقلی امروز در منطقه و جهان سروکار داریم که در گذشته نبود.
شریعتی افزود: در گذشته خط از جای دیگری میآمد اما امروزه ایران یک قدرت بزرگ در منطقه است اما در زمینههای آزادی و عدالت متأسفانه ما هنوز به آن آرمانها نرسیدهایم، از عدالت به معنای حکومت عدل علوی جامعهی کنونی را ببینیم، کلانشهرهایی مانند تهران به دلیل تمرکزگرایی حکومت در کانون توجه هستند، آرمان انقلاب از بین بردن این تمرکزگراییها بود اما متأسفانه هنوز این مشکل وجود دارد و تضاد طبقاتی در شهرها بیداد میکند و مقایسهی وضعیت کنونی و آرمانهای دیروز در ذوق زننده است.
سخنران مراسم روز دانشجو در دانشگاه ایلام ادامه داد: تنها لعابی از شعائر اسلامی روی نظام اقتصادی اختلاسخیز ما وجود دارد که نشان میدهد ما هنوز به آرمانهای انقلاب اسلامی نرسیدهایم.
شریعتی با بیان اینکه در زمینهی آزادی خواستار نظامی بودیم که بیش از لیبرالیسم غربی بتواند حقوق بشر و شهروند را تضمین کند، گفت: ایدئولوژیای که پدران فکری ما شریعتیها و طالقانیها به ما آموخته بودند به این دلیل مورد اقبال قشر پیشگام آگاه و روشنفکر جامعه واقع شد که در رقابت بین ایدئولوژیها مدعی بود که از سوسیالیزم عادلانهتر و از لیبرالیسم آزادیخواهتر است.
وی ادامه داد: اما امروز میبینیم سطح بحثها در چه حد است، آیا اجازه دارند از بیرون دانشگاه وارد شوند؟ من در یک سخنرانی که در سیستان و بلوچستان داشتم خبرنگارها هم اجازهی ورود پیدا نکردند. یا در اخبار میشنویم به فلان نمایندهی مجلس اجازهی سخنرانی ندادهاند، یا دانشجویانی ستارهدار و اساتیدی تعلیق میشدند، همهی اینها دور از شأن و کرامتی است که در جهانبینی توحیدی سراغ داشتیم و مدعیاش بودیم.
وی با بیان اینکه روز دانشجو عید خون و پیام است و دانشگاه هنوز زنده است، تصریح کرد: دانشجو نماد عشق به آزادی و حقیقت است و تنها آگاهی کافی نیست، بلکه اراده نیز لازم است و این اراده یعنی شور و نشاطی که لازم است پشتوانهی آگاهی باشد.
وی بیمهای جنبش دانشجویی را اینگونه تشریح کرد: دانشجویان به دلیل ناکامیها و هزینههایی که در برابر دستاوردهای کم داشتهاند، مقداری محافظهکار و منزوی شدهاند و نسل جدید به دلیل گسست نسلی حافظهی تاریخی به آنها منتقل نشده و ممکن است آن حساسیت و مسئولیت که در نسلهای گذشته وجود داشت در ورودیهای جدید کم و کمتر شده باشد و نشانهی آن این است که در روز دانشجو امروزه برای ایجاد نشاط و رفع افسردگی جنگ شادی راه میاندازند یا دیدن مسابقهی فوتبال را به نشستهای دانشجویی ترجیح میدهند.
شریعتی در ادامه گفت: این مصادیق نشان میدهد ورودیهای جدید نهتنها غیرسیاسیتر بلکه کمتر به این موضوعات فکری، فرهنگی و اجتماعی علاقه نشان میدهند، بنابراین بیم اول انفعال دانشگاه بهعنوان نتیجهی سیاستهای غلط فرهنگی است.
وی دومین دغدغه و بیم را مسئله اجتماعی اعلام و تصریح کرد: پس از انقلاب دانشگاههای زیادی مانند دانشگاه آزاد در کشور ایجاد و فاصله دانشگاهیان و جامعه کمتر شد، بنابراین با توده عظیمتری بهعنوان دانشجو مواجه هستیم که مزیتها و معایبی دارد. یکی از این عیبها پایین آمدن کیفیت علمی و تخصصی در سطح دانشگاهها مخصوصاً دانشگاههای آزاد است.
شریعتی با بیان اینکه دانشگاه از نظر علمی، کیفی و تخصصی بالا برود از شاخصهای جهانی و پذیرفتهشدهی این نهاد علمی، پژوهشی و فرهنگی است، تصریح کرد: بنابراین جنبش دانشجویی ابتدا باید از خود دانشگاه دفاع کند، سومین بیم و دغدغه سیاسی این است که دانشجو میترسد از اینکه ستارهدار شود و دستاوردش کمتر از هزینهی صرف شده باشد، بنابراین دانشگاه باید بااحتیاط و سنجیده این خواسته را مطالبه کند که دانشگاه محیط آزادی و آزمون انواع سلایق و گرایشهای فکری و سیاسی است و باید به شکل مطلق آزاد باشد و وجود تنش در برخی برنامههای دانشجویی طبیعی است.
وی ادامه داد: خواست ما از مسئولان این است که فضای دانشگاه به خشونت کشیده نشود و باید تمام گرایشهای فکری در این نهاد فعالیت داشته باشند.
شریعتی دربارهی دغدغه فرهنگی خود برای دانشگاهها گفت: ما امروز دیگر در دوره ایدئولوژیها و انقلابها و آرمانهای کلان نیستیم، بلکه در دوران پساها و پایانها هستیم، دوران امروز دوران خرده گفتمانها و موضوعات مشخصی مثل محیطزیست، جنبش زنان، جنبش حقوق بشر، جنبش رسانهها، جنبش شمال و جنوب است که تکتک این موضوعات خرده جنبش ایجاد میکند و روشنفکری که بتواند ایدئولوگ حلال همهی مسائل باشد و پیامبرگونه عمل کند، نداریم، ولی هر دانشجو، هر عنصر آگاه مسئولیت دارد آن آرمانهای کلان را بهصورت ریز، مشخص و عینی پیگیری کند.
وی تصریح کرد: متفکران ما باید بتوانند به این مقتضیات بیندیشند و پاسخ دهند و ما باید حرفی در سطح جهانی داشته باشیم اما متأسفانه متفکر اساسی و بنیادین کم داریم که به مشکلات و مسائل ما به شکل بنیادین و تاریخی و فرهنگی و تمدنی اندیشیده باشد و وظیفهی دانشگاه این است که زمینهی این مهم را فراهم کند و بستری برای ایجاد این گفتمان و اندیشهی راهنما باشد، چراکه امروز از ایران بهعنوان پیشگام انقلاب معنوی و سر دهنده شعار عدالت و تعالی انتظار میرود برای این موضوعات برنامه داشته باشد و برخی آرمانهای آن محقق شود.
شریعتی گفت: در برابر این چهار بیم چهار امید داریم امید اول جامعهی جوان ماست که باید آسیبشناسی شود، چون جوان بنا به تعریف یعنی یک امکان تازه و تجربهی نو، جوان مثل نسلهای گذشته نیست که برخی شکستها موجب سرخوردگیاش شود جوان میخواهد از نو آغاز کند،چون جوان امروز اسیر مافیاهای ثروت و قدرت نشده و ذینفع نیست و خواستار تغییر است چون پاک و نیالوده به فساد است.
وی ادامه داد: دومین امید این است که فاصله دانشجو و مردم کمتر شده و جامعه دارای مشکلات معیشتی فراوانی است و این مشکلات به دانشگاه منتقل میشود، بهگونهای که اگر تمام دانشجویان منفعل شوند کارگری که در برابر ریختن عرق جبین کمترین دستمزد را میگیرد ساکت نخواهد نشست و امروز شاهد جنبش کارگران، معلمان، اتوبوسرانان و دیگر اصناف هستیم که اگر دانشگاه، دانشگاه صادق و امانتداری باشد به محل تبیین این اعتراضها و یافتن راهحلهایی برای آینده تبدیل میشود.
شریعتی سومین امید را در زمینه آزادیها عنوان کرد و گفت: از دوران اصلاحات خوشبختانه بعد از به محاق رفتن جامعه در دهه 60 جنبش آزادیخواهانه و شهروندی و مدنی در ایران هرروز پیش رفته و شاخصهای رشد جامعهی مدنی بر اساس آمار در ایران ارتقاء پیدا کرده است اما متأسفانه قوای سهگانه نمیتوانند این رشد را نشان دهند.
وی گفت: انتظار جنبش دانشجویی این است که آزادیهای شهروندی برقرار و عدالت علوی محقق شود و شاهد رفع اختلاس و مشکلات اقتصادی جامعه بهدوراز هر نوع شعارزدگی باشیم.
وی ادامه داد: موضوعی که انجمن اسلامی پیشنهاد داده بیمها و امیدهای جنبش دانشجویی است، چندی پیش در مراسم روز جهانی فلسفه عنوان مشابهی داشت یعنی بیمها و امیدهای فلسفه،که اساتید درباره این دو موضوع یعنی بیم و امید صحبت کردند که چه سابقهای در عرفان دارد که از آن بهعنوان خوف و رجاء یاد شده است.
این مدرس فلسفه ادامه داد: خوف انواع دارد، خوف عافیت و خوف اجلال، یعنی از خدا میخواهیم عافیت و امنیت داشته باشیم اما خوف و ترسآگاهی و خشیت عمیقتری وجود دارد که در برابر هیبت الهی است که ما را دچار یک ترسآگاهی میکند، همچنان که فلسفه یعنی نوعی ترسآگاهی، بنابراین بیمها مهماند و دین و فلسفه با نوعی بیمآگاهی آغاز میشود.
شریعتی با بیان اینکه امیدها گاهی واهی هستند و گاهی به سرابهایی امید میبندیم که موجب ناامیدی میشوند، به وضعیت آرمانهای انقلاب از جهت تحقق آن اشاره کرد و گفت: در زمینه استقلال به این پیشرفت رسیدیم که با قدرت مستقلی امروز در منطقه و جهان سروکار داریم که در گذشته نبود.
شریعتی افزود: در گذشته خط از جای دیگری میآمد اما امروزه ایران یک قدرت بزرگ در منطقه است اما در زمینههای آزادی و عدالت متأسفانه ما هنوز به آن آرمانها نرسیدهایم، از عدالت به معنای حکومت عدل علوی جامعهی کنونی را ببینیم، کلانشهرهایی مانند تهران به دلیل تمرکزگرایی حکومت در کانون توجه هستند، آرمان انقلاب از بین بردن این تمرکزگراییها بود اما متأسفانه هنوز این مشکل وجود دارد و تضاد طبقاتی در شهرها بیداد میکند و مقایسهی وضعیت کنونی و آرمانهای دیروز در ذوق زننده است.
سخنران مراسم روز دانشجو در دانشگاه ایلام ادامه داد: تنها لعابی از شعائر اسلامی روی نظام اقتصادی اختلاسخیز ما وجود دارد که نشان میدهد ما هنوز به آرمانهای انقلاب اسلامی نرسیدهایم.
شریعتی با بیان اینکه در زمینهی آزادی خواستار نظامی بودیم که بیش از لیبرالیسم غربی بتواند حقوق بشر و شهروند را تضمین کند، گفت: ایدئولوژیای که پدران فکری ما شریعتیها و طالقانیها به ما آموخته بودند به این دلیل مورد اقبال قشر پیشگام آگاه و روشنفکر جامعه واقع شد که در رقابت بین ایدئولوژیها مدعی بود که از سوسیالیزم عادلانهتر و از لیبرالیسم آزادیخواهتر است.
وی ادامه داد: اما امروز میبینیم سطح بحثها در چه حد است، آیا اجازه دارند از بیرون دانشگاه وارد شوند؟ من در یک سخنرانی که در سیستان و بلوچستان داشتم خبرنگارها هم اجازهی ورود پیدا نکردند. یا در اخبار میشنویم به فلان نمایندهی مجلس اجازهی سخنرانی ندادهاند، یا دانشجویانی ستارهدار و اساتیدی تعلیق میشدند، همهی اینها دور از شأن و کرامتی است که در جهانبینی توحیدی سراغ داشتیم و مدعیاش بودیم.
وی با بیان اینکه روز دانشجو عید خون و پیام است و دانشگاه هنوز زنده است، تصریح کرد: دانشجو نماد عشق به آزادی و حقیقت است و تنها آگاهی کافی نیست، بلکه اراده نیز لازم است و این اراده یعنی شور و نشاطی که لازم است پشتوانهی آگاهی باشد.
وی بیمهای جنبش دانشجویی را اینگونه تشریح کرد: دانشجویان به دلیل ناکامیها و هزینههایی که در برابر دستاوردهای کم داشتهاند، مقداری محافظهکار و منزوی شدهاند و نسل جدید به دلیل گسست نسلی حافظهی تاریخی به آنها منتقل نشده و ممکن است آن حساسیت و مسئولیت که در نسلهای گذشته وجود داشت در ورودیهای جدید کم و کمتر شده باشد و نشانهی آن این است که در روز دانشجو امروزه برای ایجاد نشاط و رفع افسردگی جنگ شادی راه میاندازند یا دیدن مسابقهی فوتبال را به نشستهای دانشجویی ترجیح میدهند.
شریعتی در ادامه گفت: این مصادیق نشان میدهد ورودیهای جدید نهتنها غیرسیاسیتر بلکه کمتر به این موضوعات فکری، فرهنگی و اجتماعی علاقه نشان میدهند، بنابراین بیم اول انفعال دانشگاه بهعنوان نتیجهی سیاستهای غلط فرهنگی است.
وی دومین دغدغه و بیم را مسئله اجتماعی اعلام و تصریح کرد: پس از انقلاب دانشگاههای زیادی مانند دانشگاه آزاد در کشور ایجاد و فاصله دانشگاهیان و جامعه کمتر شد، بنابراین با توده عظیمتری بهعنوان دانشجو مواجه هستیم که مزیتها و معایبی دارد. یکی از این عیبها پایین آمدن کیفیت علمی و تخصصی در سطح دانشگاهها مخصوصاً دانشگاههای آزاد است.
شریعتی با بیان اینکه دانشگاه از نظر علمی، کیفی و تخصصی بالا برود از شاخصهای جهانی و پذیرفتهشدهی این نهاد علمی، پژوهشی و فرهنگی است، تصریح کرد: بنابراین جنبش دانشجویی ابتدا باید از خود دانشگاه دفاع کند، سومین بیم و دغدغه سیاسی این است که دانشجو میترسد از اینکه ستارهدار شود و دستاوردش کمتر از هزینهی صرف شده باشد، بنابراین دانشگاه باید بااحتیاط و سنجیده این خواسته را مطالبه کند که دانشگاه محیط آزادی و آزمون انواع سلایق و گرایشهای فکری و سیاسی است و باید به شکل مطلق آزاد باشد و وجود تنش در برخی برنامههای دانشجویی طبیعی است.
وی ادامه داد: خواست ما از مسئولان این است که فضای دانشگاه به خشونت کشیده نشود و باید تمام گرایشهای فکری در این نهاد فعالیت داشته باشند.
شریعتی دربارهی دغدغه فرهنگی خود برای دانشگاهها گفت: ما امروز دیگر در دوره ایدئولوژیها و انقلابها و آرمانهای کلان نیستیم، بلکه در دوران پساها و پایانها هستیم، دوران امروز دوران خرده گفتمانها و موضوعات مشخصی مثل محیطزیست، جنبش زنان، جنبش حقوق بشر، جنبش رسانهها، جنبش شمال و جنوب است که تکتک این موضوعات خرده جنبش ایجاد میکند و روشنفکری که بتواند ایدئولوگ حلال همهی مسائل باشد و پیامبرگونه عمل کند، نداریم، ولی هر دانشجو، هر عنصر آگاه مسئولیت دارد آن آرمانهای کلان را بهصورت ریز، مشخص و عینی پیگیری کند.
وی تصریح کرد: متفکران ما باید بتوانند به این مقتضیات بیندیشند و پاسخ دهند و ما باید حرفی در سطح جهانی داشته باشیم اما متأسفانه متفکر اساسی و بنیادین کم داریم که به مشکلات و مسائل ما به شکل بنیادین و تاریخی و فرهنگی و تمدنی اندیشیده باشد و وظیفهی دانشگاه این است که زمینهی این مهم را فراهم کند و بستری برای ایجاد این گفتمان و اندیشهی راهنما باشد، چراکه امروز از ایران بهعنوان پیشگام انقلاب معنوی و سر دهنده شعار عدالت و تعالی انتظار میرود برای این موضوعات برنامه داشته باشد و برخی آرمانهای آن محقق شود.
شریعتی گفت: در برابر این چهار بیم چهار امید داریم امید اول جامعهی جوان ماست که باید آسیبشناسی شود، چون جوان بنا به تعریف یعنی یک امکان تازه و تجربهی نو، جوان مثل نسلهای گذشته نیست که برخی شکستها موجب سرخوردگیاش شود جوان میخواهد از نو آغاز کند،چون جوان امروز اسیر مافیاهای ثروت و قدرت نشده و ذینفع نیست و خواستار تغییر است چون پاک و نیالوده به فساد است.
وی ادامه داد: دومین امید این است که فاصله دانشجو و مردم کمتر شده و جامعه دارای مشکلات معیشتی فراوانی است و این مشکلات به دانشگاه منتقل میشود، بهگونهای که اگر تمام دانشجویان منفعل شوند کارگری که در برابر ریختن عرق جبین کمترین دستمزد را میگیرد ساکت نخواهد نشست و امروز شاهد جنبش کارگران، معلمان، اتوبوسرانان و دیگر اصناف هستیم که اگر دانشگاه، دانشگاه صادق و امانتداری باشد به محل تبیین این اعتراضها و یافتن راهحلهایی برای آینده تبدیل میشود.
شریعتی سومین امید را در زمینه آزادیها عنوان کرد و گفت: از دوران اصلاحات خوشبختانه بعد از به محاق رفتن جامعه در دهه 60 جنبش آزادیخواهانه و شهروندی و مدنی در ایران هرروز پیش رفته و شاخصهای رشد جامعهی مدنی بر اساس آمار در ایران ارتقاء پیدا کرده است اما متأسفانه قوای سهگانه نمیتوانند این رشد را نشان دهند.
وی گفت: انتظار جنبش دانشجویی این است که آزادیهای شهروندی برقرار و عدالت علوی محقق شود و شاهد رفع اختلاس و مشکلات اقتصادی جامعه بهدوراز هر نوع شعارزدگی باشیم.
مقایسه کارنامه سه دولت اخیر در حوزه
افزایش دستمزد کارکنان دولت نشان می دهد بیشترین کاهش قدرت خرید کارکنان دولت در
دولت دهم رخ داده است.
به گزارش خبرآنلاین، بررسی ها نشان می دهد در 12 سال گذشته بیشترین قدرت خرید در اثر تفاوت میان نرخ تورم و افزایش حداقل حقوق به سال های 1389 تا 1392 باز می گردد. در این دوره هر چند تورم رشدی شتابان را تجربه کرد اما حقوق کارگزاران دولت تناسبی با نرخ تورم ایجاد شده در کشور نداشت.
در 14 سال گذشته، هفت سال میزان افزایش حقوق کارمندان دولت کمتر از نرخ تورم و هفت سال این میزان بیشتر از نرخ تورم بوده است .
بررسی ها نشان می دهد در سال های اوج درآمد نفتی ایران، قدرت خرید کارکنان دولت روندی نزولی را طی کرده و هر سال میزان افزایش حقوق در نظر گرفته شده در لایحه بودجه کمتر از میزان افزایش نرخ تورم بوده است.
دولت یازدهم، ترمیم قدرت خرید ایرانیان را از مهمترین اهداف خود اعلام کرد. کنترل تورم یکی از مهمترین اقداماتی بود که در این راستا در دستور کار قرار گرفت . از سوی دیگر میزان افزایش دستمزد کارگزاران دولت در این سال ها همواره از نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی بیشتر بوده است.
بر اساس این گزارش در سال های فعالیت دولت نهم و دهم همواره تفاوت افزایش حقوق کارمندان دولت و نرخ تورم دو رقمی و قابل توجه بوده است.
مقرر است در سال آینده نیز حقوق کارمندان دولت افزایشی در حدود 10 درصد را تجربه کند. هر چند طبقه حقوق بگیر در ایران به دلیل رشد بی مهابای تورم در سال های گذشته آسیب های فراوانی را متحمل شده است اما بررسی ها نشان می دهد سطح دستمزد ردیافتی کارمندان دولت همواره بیش از کارگرانی بوده که جمعیت غالب کارکنان در ایران را تشکیل می دهند.
در حالی حقوق بگیران دولتی وضعیت مالی مناسب تری را دارا هستند که در سال های نه چندان دور، اشتغال در بدنه دولت مساوی با محرومیت از امکانات مالی بود و در ادبیات عامه کارمندان دولت را نان خور دولت لقب می دادند. جدول زیر نشان دهنده میزان افزایش نرخ تورم و میزان رشد دستمزد کارمندان در سال های 1384 تا 1396 است.
به گزارش خبرآنلاین، بررسی ها نشان می دهد در 12 سال گذشته بیشترین قدرت خرید در اثر تفاوت میان نرخ تورم و افزایش حداقل حقوق به سال های 1389 تا 1392 باز می گردد. در این دوره هر چند تورم رشدی شتابان را تجربه کرد اما حقوق کارگزاران دولت تناسبی با نرخ تورم ایجاد شده در کشور نداشت.
در 14 سال گذشته، هفت سال میزان افزایش حقوق کارمندان دولت کمتر از نرخ تورم و هفت سال این میزان بیشتر از نرخ تورم بوده است .
بررسی ها نشان می دهد در سال های اوج درآمد نفتی ایران، قدرت خرید کارکنان دولت روندی نزولی را طی کرده و هر سال میزان افزایش حقوق در نظر گرفته شده در لایحه بودجه کمتر از میزان افزایش نرخ تورم بوده است.
دولت یازدهم، ترمیم قدرت خرید ایرانیان را از مهمترین اهداف خود اعلام کرد. کنترل تورم یکی از مهمترین اقداماتی بود که در این راستا در دستور کار قرار گرفت . از سوی دیگر میزان افزایش دستمزد کارگزاران دولت در این سال ها همواره از نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی بیشتر بوده است.
بر اساس این گزارش در سال های فعالیت دولت نهم و دهم همواره تفاوت افزایش حقوق کارمندان دولت و نرخ تورم دو رقمی و قابل توجه بوده است.
مقرر است در سال آینده نیز حقوق کارمندان دولت افزایشی در حدود 10 درصد را تجربه کند. هر چند طبقه حقوق بگیر در ایران به دلیل رشد بی مهابای تورم در سال های گذشته آسیب های فراوانی را متحمل شده است اما بررسی ها نشان می دهد سطح دستمزد ردیافتی کارمندان دولت همواره بیش از کارگرانی بوده که جمعیت غالب کارکنان در ایران را تشکیل می دهند.
در حالی حقوق بگیران دولتی وضعیت مالی مناسب تری را دارا هستند که در سال های نه چندان دور، اشتغال در بدنه دولت مساوی با محرومیت از امکانات مالی بود و در ادبیات عامه کارمندان دولت را نان خور دولت لقب می دادند. جدول زیر نشان دهنده میزان افزایش نرخ تورم و میزان رشد دستمزد کارمندان در سال های 1384 تا 1396 است.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «این برجام
بود که قطعنامههای ظالمانه شورای امنیت را به امضای همان اعضای شورای امنیت کنار
زد. این برجام بود که صادرات نفت ایران را به قبل از تحریمها رساند. این برجام
بود که باعث شد مناسبات بینالمللی که دیروز علیه ما بود، به کلی تغییر یابد و همه
برای دوستی و همکاری با ایران به تکاپو بیفتند.»
تمدید قانون داماتو برای یک دوره ۱۰ ساله در مجلسین آمریکا اگرچه نشان داد ماهیت آمریکا با تغییر دولتها
تقریباً حفظ شده ولی بر اثر تغییر نسبی فضای سیاسی - تبلیغاتی در این کشور، فضای
مجلسین آمریکا نیز دستخوش تغییر شده و همین پدیده بر روابط خارجی آمریکا نیز
تاثیرگذار خواهد بود.
پیروزی ترامپ و آثار و تبعاتش حتی بر مجموعه مناسبات سازمانیافته و تعریف شده آمریکا با متحدانش نیز تاثیر گذاشته و از این بابت حتی همکاران تجاری آمریکا نیز نگرانند و مراتب نگرانی و غافلگیری خود را کتمان نمیکنند.
با درک این واقعیتهای عینی، تا آنجا که به منافع ملی ایران مربوط میشود، خوشبختانه اجماع و یکپارچگی مواضع گروهها و جناحهای مختلف درخصوص این پدیده، یک نقطه قوت محسوب میشود که همگان در مورد بدعهدی آمریکا و اینکه مصوبه کنگره ناقض برجام است، اتفاق نظر دارند. طبعاً باید این هماهنگی همچنان حفظ و بلکه تقویت شود تا ضامن منافع ملی و مصالح نظام باشد.
درخصوص تحلیل قضیه با در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف سیاسی - جناحی، نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد که بعضاً درخصوص چگونگی برخورد با این پدیده، پیشنهادات متفاوتی دارند. طبعاً در یک نظام مبتنی بر آراء مردم تضارب افکار و اندیشهها و داشتن مواضع اصلاحی و انتقادی برای پیشبرد منافع ملی نقش کلیدی و ارزشمندی را ایفا میکند و باید از دیدگاههای متفاوت درخصوص نحوه دستیابی به منافع حداکثری استقبال کرد و حتی آنرا به فال نیک گرفت.
در این زمینه مسائل و نکات دیگری هم هست که باید به طور همزمان مدنظر قرار گیرد. نخست آنکه همگان باید از منظر حفظ مصالح نظام و منافع ملی به این مسأله بنگرند و با تلاش در مسیر همافزایی، سعی بر این باشد که منافع ملی خدشهدار نشود و هرگز تحتالشعاع قرار نگیرد.
نکته دوم این است که رفتار، مواضع و نحوه تبیین دیدگاههای ما، از هر دو جناح و گروه سیاسی و با هر مشربی که هستیم، قطعاً باید حافظ و ضامن منافع کشور باشد و نباید به گونهای انعکاس یابد که خواستههای دشمن تامین شود.
حفظ برجام و بلکه تقویت آن برای کشور و نظام یک اصل است و این دشمنان ما هستند که از تحقق برجام نگرانند و اصرار دارند که به آن آسیب بزنند و آن را ناکارمدآمد حتی جلوه دهند.
فراموش نکنیم چه کسانی در مسیر شکلگیری یک مذاکره موفق سنگاندازی و کارشکنی میکردند. این آلسعود و صهیونیستها و جناح همپیمان آنها در مجلسین آمریکا بودند که با تمامی توان و ظرفیت آن روز خود برای عدم شکلگیری برجام وارد عمل شدند.
«سعودالفیصل» وزیر خارجه وقت عربستان با ۳۸ سال تجربه کاری در پست رئیس دیپلماسی آلسعود، سرزده به سوئیس رفت و سعی کرد برخی اعضای ۱+۵ را تحریک و همراه سازد. ماجرای کارشکنیهای لوران فابیوس وزیر خارجه وقت فرانسه را هم که فراموش نکردهایم. او سخنگوی اسرائیل در مذاکرات بود و با مواضع خود فریاد سایر اعضای ۱+۵ را هم درآورد. حتی همان روزها هم طیف جمهوریخواهان آمریکا سعی داشتند مانع تصویب و امضای برجام شوند ولی عملاً کاری از پیش نبردند.
امروزه همان طیف از نیروهایی که دیروز ناکام شدند، تلاش میکنند این روند تثبیت شده را برهم بزنند. این ما هستیم که باید با سعهصدر، دقتنظر، حفظ یکپارچگی و در نهایت هوشمندی و با رعایت همان پیچیدگیها و ظرافتهای کار، مانع تحقق اهداف و برنامههای دشمنان قسمخورده ملت ایران شویم. برجام یک امتیاز برجسته بوده و هست که اگر هوشمندی رهبری و هدایت و درایت ایشان پشتوانه تیم مذاکرهکننده نبود، به چنان موفقیتی دست نمییافتیم و اگر مذاکرات پیچیده و پرتنش و پرفراز و نشیب دو ساله بیش از آن به طول میانجامید، با تغییر ترکیب مجلسین آمریکا، امروز دستیابی به برجام قطعاً غیرممکن میبود.
این برجام بود که قطعنامههای ظالمانه شورای امنیت را به امضای همان اعضای شورای امنیت کنار زد. این برجام بود که صادرات نفت ایران را به قبل از تحریمها رساند. این برجام بود که باعث شد مناسبات بینالمللی که دیروز علیه ما بود، به کلی تغییر یابد و همه برای دوستی و همکاری با ایران به تکاپو بیفتند.
ما باید به خاطر داشته باشیم که حتی همین تیم اوباما پس از توافق برجام از شدت و دامنه اشتیاق دنیا برای از سرگیری مناسبات سیاسی - اقتصادی با ایران غافلگیر شدند و اوباما دنیا و بهویژه اروپا را تهدید کرد که اگر بخواهید برای بهرهگیری از فرصتهای ناشی از برجام شتاب بیشتری به خرج دهید، ما همچون یک کامیون آجر بر سر شما فرو میریزیم!
کارشکنیهای همین تیم آمریکایی موجود را در طول دوره تقریباً یکساله پس از برجام را هم که همه ما در ذهن داریم. پیداست که حتی همین تیم فعلی هم نمیخواستند و هنوز هم نمیخواهند در برابر اقتدار و عزت و صلابت ایران تمکین کنند، تا چه رسد به جمهوریخواهان مخالف برجام.
عقل و منطق ایجاب میکند که همگی صبر و متانت و هوشمندی لازم را به کار بگیریم و بهگونهای موضعگیری و رفتار کنیم که همچنان حافظ و ضامن یکپارچگی ملت - دولت - نظام در این عقبههای سخت و سرنوشتساز باشد و کمترین خدشهای به استحکام، کارایی و تاثیر برجام تحت هیچ شرایطی لطمه نزند. این منطقیترین موضعی است که میتوان منافع ملی و مصالح نظام در این موضوع فراجناحی نیز تامین و تضمین کرد، چراکه در غیر این صورت هر حرکت ما ممکن است به سود دشمن و در جهت تامین اهداف و برنامههای آن تمام شود.
پیروزی ترامپ و آثار و تبعاتش حتی بر مجموعه مناسبات سازمانیافته و تعریف شده آمریکا با متحدانش نیز تاثیر گذاشته و از این بابت حتی همکاران تجاری آمریکا نیز نگرانند و مراتب نگرانی و غافلگیری خود را کتمان نمیکنند.
با درک این واقعیتهای عینی، تا آنجا که به منافع ملی ایران مربوط میشود، خوشبختانه اجماع و یکپارچگی مواضع گروهها و جناحهای مختلف درخصوص این پدیده، یک نقطه قوت محسوب میشود که همگان در مورد بدعهدی آمریکا و اینکه مصوبه کنگره ناقض برجام است، اتفاق نظر دارند. طبعاً باید این هماهنگی همچنان حفظ و بلکه تقویت شود تا ضامن منافع ملی و مصالح نظام باشد.
درخصوص تحلیل قضیه با در نظر گرفتن دیدگاههای مختلف سیاسی - جناحی، نقطه نظرات متفاوتی وجود دارد که بعضاً درخصوص چگونگی برخورد با این پدیده، پیشنهادات متفاوتی دارند. طبعاً در یک نظام مبتنی بر آراء مردم تضارب افکار و اندیشهها و داشتن مواضع اصلاحی و انتقادی برای پیشبرد منافع ملی نقش کلیدی و ارزشمندی را ایفا میکند و باید از دیدگاههای متفاوت درخصوص نحوه دستیابی به منافع حداکثری استقبال کرد و حتی آنرا به فال نیک گرفت.
در این زمینه مسائل و نکات دیگری هم هست که باید به طور همزمان مدنظر قرار گیرد. نخست آنکه همگان باید از منظر حفظ مصالح نظام و منافع ملی به این مسأله بنگرند و با تلاش در مسیر همافزایی، سعی بر این باشد که منافع ملی خدشهدار نشود و هرگز تحتالشعاع قرار نگیرد.
نکته دوم این است که رفتار، مواضع و نحوه تبیین دیدگاههای ما، از هر دو جناح و گروه سیاسی و با هر مشربی که هستیم، قطعاً باید حافظ و ضامن منافع کشور باشد و نباید به گونهای انعکاس یابد که خواستههای دشمن تامین شود.
حفظ برجام و بلکه تقویت آن برای کشور و نظام یک اصل است و این دشمنان ما هستند که از تحقق برجام نگرانند و اصرار دارند که به آن آسیب بزنند و آن را ناکارمدآمد حتی جلوه دهند.
فراموش نکنیم چه کسانی در مسیر شکلگیری یک مذاکره موفق سنگاندازی و کارشکنی میکردند. این آلسعود و صهیونیستها و جناح همپیمان آنها در مجلسین آمریکا بودند که با تمامی توان و ظرفیت آن روز خود برای عدم شکلگیری برجام وارد عمل شدند.
«سعودالفیصل» وزیر خارجه وقت عربستان با ۳۸ سال تجربه کاری در پست رئیس دیپلماسی آلسعود، سرزده به سوئیس رفت و سعی کرد برخی اعضای ۱+۵ را تحریک و همراه سازد. ماجرای کارشکنیهای لوران فابیوس وزیر خارجه وقت فرانسه را هم که فراموش نکردهایم. او سخنگوی اسرائیل در مذاکرات بود و با مواضع خود فریاد سایر اعضای ۱+۵ را هم درآورد. حتی همان روزها هم طیف جمهوریخواهان آمریکا سعی داشتند مانع تصویب و امضای برجام شوند ولی عملاً کاری از پیش نبردند.
امروزه همان طیف از نیروهایی که دیروز ناکام شدند، تلاش میکنند این روند تثبیت شده را برهم بزنند. این ما هستیم که باید با سعهصدر، دقتنظر، حفظ یکپارچگی و در نهایت هوشمندی و با رعایت همان پیچیدگیها و ظرافتهای کار، مانع تحقق اهداف و برنامههای دشمنان قسمخورده ملت ایران شویم. برجام یک امتیاز برجسته بوده و هست که اگر هوشمندی رهبری و هدایت و درایت ایشان پشتوانه تیم مذاکرهکننده نبود، به چنان موفقیتی دست نمییافتیم و اگر مذاکرات پیچیده و پرتنش و پرفراز و نشیب دو ساله بیش از آن به طول میانجامید، با تغییر ترکیب مجلسین آمریکا، امروز دستیابی به برجام قطعاً غیرممکن میبود.
این برجام بود که قطعنامههای ظالمانه شورای امنیت را به امضای همان اعضای شورای امنیت کنار زد. این برجام بود که صادرات نفت ایران را به قبل از تحریمها رساند. این برجام بود که باعث شد مناسبات بینالمللی که دیروز علیه ما بود، به کلی تغییر یابد و همه برای دوستی و همکاری با ایران به تکاپو بیفتند.
ما باید به خاطر داشته باشیم که حتی همین تیم اوباما پس از توافق برجام از شدت و دامنه اشتیاق دنیا برای از سرگیری مناسبات سیاسی - اقتصادی با ایران غافلگیر شدند و اوباما دنیا و بهویژه اروپا را تهدید کرد که اگر بخواهید برای بهرهگیری از فرصتهای ناشی از برجام شتاب بیشتری به خرج دهید، ما همچون یک کامیون آجر بر سر شما فرو میریزیم!
کارشکنیهای همین تیم آمریکایی موجود را در طول دوره تقریباً یکساله پس از برجام را هم که همه ما در ذهن داریم. پیداست که حتی همین تیم فعلی هم نمیخواستند و هنوز هم نمیخواهند در برابر اقتدار و عزت و صلابت ایران تمکین کنند، تا چه رسد به جمهوریخواهان مخالف برجام.
عقل و منطق ایجاب میکند که همگی صبر و متانت و هوشمندی لازم را به کار بگیریم و بهگونهای موضعگیری و رفتار کنیم که همچنان حافظ و ضامن یکپارچگی ملت - دولت - نظام در این عقبههای سخت و سرنوشتساز باشد و کمترین خدشهای به استحکام، کارایی و تاثیر برجام تحت هیچ شرایطی لطمه نزند. این منطقیترین موضعی است که میتوان منافع ملی و مصالح نظام در این موضوع فراجناحی نیز تامین و تضمین کرد، چراکه در غیر این صورت هر حرکت ما ممکن است به سود دشمن و در جهت تامین اهداف و برنامههای آن تمام شود.
هفته گذشته در پی اعلام برنامه های روز
دانشجو در دانشگاههای استان اصفهان، سخنرانی فاطمه هاشمی رفسنجانی در
دانشگاه کاشان در عصر روز دوشنبه 15 آذر،از برنامههایی بود که به صورت پراکنده در
شبکههای اجتماعی مطرح می شد.
به گزارش ایسنا، روز شنبه پوستر و دعوت نامهای از سوی حزب اعتدال و توسعه کاشان مبنی بر سخنرانی فاطمه هاشمی در دانشگاه کاشان به مناسبت روز دانشجو در فضای مجازی منتشر شد؛ اما در حالی که دانشجویان دانشگاه کاشان منتظر سخنرانی فاطمه هاشمی رفسنجانی به مناسبت بزرگداشت روز 16 آذر بودند این سخنرانی علیرغم سفر هاشمی به کاشان، کنسل شد.
سخنرانی ام با سلیقه گری لغو شد
فاطمه هاشمی رفسنجانی درباره لغو سخنرانی خود در دانشگاه کاشان گفت: سخنرانی من در دانشگاه کاشان با سلیقهگری لغو شده است آن هم در روز دانشجو که دلیل نامیدنش این بود که سه نفر برای مقابله با استبداد شهید شدند.
عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه سفر به کاشان سخنرانی به مناسبت روز دانشجو را یکی از اهداف حضورش در این شهر عنوان کرد و افزود: با توجه با اینکه شب ها زود می خوابم صبح روز سخنرانی از لغو سخنرانی خود باخبر شدم ولی با توجه به برنامه ها کارهای دیگری در کاشان داشتم که باید انجام می دادم به همین دلیل سفرم را لغو نکردم.
هاشمی با بیان اینکه دولت در مورد جلوگیری از لغو سخنرانیها باید قویتر عمل کند، گفت: سخنرانی من در دانشگاه کاشان به عنوان یک دانشگاه در زیر مجموعه دولت و وزارت علوم لغو شده است. وقتی رییس دانشگاه خودش که در دولت مشغول است مانع انجام این سخنرانی میشود پس مشکل از دولت است.
وی در مورد وضعیت فضای دانشگاهها در دولت یازدهم گفت: من زیاد در فضای دانشگاهی نیستم ولی گزارشهایی میرسد که در برخی دانشگاهها محدودیتهایی وجود دارد ولی برخی دانشگاهها وضعیت بهتر است که این موارد بیشتر بستگی به مدیریت هر دانشگاه دارد.
مدیر روابط عمومی دانشگاه کاشان: انتشار پوستر بدون هماهنگی با دانشگاه بوده است
به گزارش سایت دانشگاه کاشان، مدیر روابط عمومی این دانشگاه، انتشار پوستری مبنی بر برگزاری مراسم روز دانشجو در دانشگاه کاشان با حضور دکتر فاطمه هاشمی رفسنجانی را بدون هماهنگی و فاقد اعتبار دانست.
جواد نخی گفت: در سطح شهر و در فضای مجازی پوسترهایی با عنوان همایش 16 آذرماه بزرگداشت روز دانشجو با مشارکت حزب اعتدال و توسعه کاشان روز دوشنبه 15 آذرماه ساعت 14:30 در سالن آزادی دانشگاه کاشان منتشر شد که دانشگاه کاشان از برگزاری این برنامه هیچ اطلاعی نداشته و انتشار این پوستر و درج آرم دانشگاه بدون هماهنگی صورت گرفته است.
وی افزود: برنامه های ایام روز دانشجو قبلا توسط معاون فرهنگی در سایت دانشگاه اعلام شده بود و صرفا دانشگاه از برنامه هایی که در چارچوب ضوابط و مقررات دانشگاه مجوز برگزاری اخذ کرده اند حمایت می کند.
مدیر دفتر ریاست و روابط عمومی داشگاه کاشان با بیان اینکه زبان رسمی و مستند ما سایت دانشگاه است، افزود: چنانچه مقرر شود برنامهای از طرف دانشگاه برگزار شود در سایت دانشگاه اعلام خواهد شد.
حزب اعتدال و توسعه کاشان: مسئولان دانشگاه تحت فشار عناصر افراطی محلی برنامه ها را لغو کردند
همچنین حزب اعتدال و توسعه کاشان در خصوص لغو سخنرانی فاطمه هاشمی رفسنجانی در این دانشگاه با انتشار بیانیهای، لغو سخنرانی هاشمی را ناشی از فشار برخی افراد بر ریاست دانشگاه کاشان دانست و از رییس جمهور خواست تا به وضع نابسامان و امنیتی این دانشگاه رسیدگی کند.
در بخشی از این بیانیه آمده است:
16 آذرماه، یادآور سه قطره خونی است که از دانشگاه و به نمایندگی از ملت بر زمین ریخته شد تا چراغی فرا راه ملت ایران در سیاه ترین و سردترین شب تاریخ ایران باشد. چراغی که راه را به ملت نشان داد و آزادی خواهی، استقلال طلبی و استکبارستیزی را همچون اهدافی عظیم، از وجدان نجیب دانشگاه به بطن جامعه انتقال داد. گرامی داشت این روز بزرگ، وظیفه ای است که هر بار دانشگاه و جامعه را با اهداف متعالی این روز پیوند می دهد.
امسال در شرایطی به استقبال روز دانشجو می رویم که در شهرستان کاشان به عنوان یک شهر دانشگاهی، در اقدامی کم نظیر دو برنامه از سوی هیات رئیسه دانشگاه به سادگی هرچه تمام تر لغو شده است و عجیب این که هر دو برنامه از سوی جریان های حامی دولت برنامه ریزی شده بود.
حزب اعتدال و توسعه کاشان برای بزرگداشت روز دانشجو در جهت نشاط بخشی به فضای دانشگاه و جامعه و تعمیق فرهنگ گفتوگو و آگاهی بخشی، از سرکار خانم فاطمه هاشمی رفسنجانی برای سخنرانی در کاشان دعوت کرد. پیش از آن در تاریخ 2 آذر ماه، موضوع به تأیید مقامات مسئول در شهرستان و دانشگاه رسید و در تاریخ 11 آذر هماهنگی نهایی با حضور نماینده حزب و رئیس دانشگاه کاشان صورت گرفت. در این جلسه مقرر شد دانشگاه کاشان، خود دعوت کننده از خانم هاشمی باشد و دکتر زراعت برگزاری این جلسه را همچنان که پیش از آن در حضور معاون استاندار و فرماندار کاشان و معاون سیاسی ایشان تضمین کرده بود، مورد تاکید قرار داد.
با انتشار خبر برگزاری این برنامه از سوی حزب در دانشگاه و انتشار یک پوستر که از سوی یکی از هواداران حزب صورت گرفته بود و آرم دانشگاه را نیز بر خود داشت، و همزمان با اولین موضع گیری ها علیه این برنامه در صبح 14 آذر، مسئولین دانشگاه در اقدامی شتابزده با صدور اطلاعیه ای سراسر کذب و از سر انفعال، منکر کلیه توافقات شدند و برگزاری این جلسه را فاقد اعتبار عنوان کردند. با تهییج عناصر افراطی محلی از این اقدام و افزایش فشارها، مسئولین دانشگاه در یک وادادگی تمام عیار، برنامه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه را که مجوز آن نیز از سوی هیات نظارت و شورای فرهنگی دانشگاه صادر شده بود لغو کردند.
در لحظاتی که سخنرانی نماینده اصولگرای نزدیک به جبهه پایداری در دانشگاه کاشان در حال انجام بود، فعالیتها و رایزنی های حامیان دولت در منطقه و نمایندگان حزب در جلسات با دکتر زراعت و شورای فرهنگی به جایی نرسید و با وجود آنکه بیانات ریاست محترم جمهوری و وزرای علوم و کشور در خصوص عدم لغو برنامه های مراسم روز دانشجو به رئیس دانشگاه گوشزد شد، وی حتی از اجاره سالن به حزب اعتدال و توسعه به عنوان یک نهاد مدنی شناسنامه دار نیز شانه خالی کرد و جامعه دانشگاهی کاشان را از سخنرانی یکی از نخبگان حوزه علم محروم ساخت.