این زن در قلب اروپا برای دفاع از زنان جنگید


این زن در قلب اروپا برای دفاع از زنان جنگید16-دی-95
لوری ماری گوتزیت، یکی از بهترین و شناخته شده ترین وکلای امروز کشور آلمان است. او در سن ۸۴ سالگی، هنوز هفته ای ۶ روز کار می‌کند و برای رسیدن به خواسته هایش، گام های پیشرفت را قدم به قدم طی کرد و از پلکان ترقی بالا رفت؛ او زمانی وارد حوزه وکالت شد که زنان جایی در جامعه قضایی آلمان نداشتند و حتی مورد تمسخر مردان واقع می شدند اما او ایستاد و جنگید. این متن داستان زندگی و تلاش‌های اوست.
به گزارش ایسنا به نقل از «ایران»، لوری گوتزیت یک نماد و سمبل است. آلمانی‌ها او را به عنوان بانویی می‌شناسند که زندگی‌اش را وقف احقاق حقوق زنان کرده است؛ زنی پولادین که خستگی نمی‌شناسد و عمری را وقف تحکیم بنیان خانواده‌ها کرده است.
خانم گوتزیت در دهه ۱۹۵۰ میلادی به دلیل علاقه به رشته حقوق وارد دانشگاه شد و پس از فارغ‌التحصیلی در شرکتی حقوقی در شهر فرایبورگ مشغول به کار شد. در دهه ۱۹۶۰ به هامبورگ رفت و به‌عنوان قاضی در این شهر فعالیتش را آغاز کرد. در سال ۱۹۸۴، به‌عنوان قاضی ارشد دادگاه منطقه انتخاب شد؛ او نخستین زنی بود که در آلمان به این مقام نائل شد و حالا در شهر برلین به‌عنوان وکیل کار می‌کند. مجله آلمانی «اِما»، او را به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین وکلای آلمان انتخاب کرد.
گوتزیت نامی کاملاً شناخته شده در آلمان است. او با ۶۰ سال سابقه وکالت، برخی از تأثیرگذارترین و جنجالی‌ترین پرونده‌های مربوط به زنان آلمان و حقوق آنها را به ثمر رسانده است.
او در طول دوران کاری‌اش تلاش کرد تا خود را با شرایط سخت و نابرابر وفق بدهد. او خودش را مجبور کرد لباس‌های تیره بپوشد تا در دادگاه توجه کسی را به خودش جلب نکند و بتواند براحتی کارش را انجام بدهد، اما در جاهای دیگر مطابق میل خودش لباس می‌پوشید.
گوتزیت در محل کارش، جایی که زنان هیچ جایگاهی نداشتند، لحن مناسبی را برای صحبت با بقیه انتخاب کرد و سعی کرد با دیپلماسی و کمی طنز خودش را در جامعه وکلا جا بیندازد. او به خبرنگار اشپیگل می‌گوید: «اگر خودم را طوری نشان می‌دادم که در مقابل آنها هستم، می‌باختم.» او با چاشنی لبخند روی لب‌هایش با دیگران ارتباط برقرار کرد و پیش رفت؛ روشی که جواب داد.
در سال ۱۹۶۸، می‌خواست به حوزه دیگری نقل مکان کند اما رئیس آن حوزه با حضور زنان مخالف بود. او وارد اتاق رئیس شد و با لحن مؤدبانه‌ای گفت: «آقای رئیس! شنیدم که شما به یک وکیل خوب در دفترتان نیاز دارید. من در خدمتم.» آقای رئیس ساکت ماند، اما بالاخره او را قبول کرد.
خانم گوتزیت پدر و مادرش را عامل اعتماد به نفس خودش می‌داند. پدر او ارتشی بود و مادرش معلم؛ آنها دخترشان را تشویق کردند که آرزوهایش را دنبال کند و از موانع و مشکلات پیش رویش نترسد. آنها با پشتیبانی از دخترشان به او قدرت دادند تا از موانع نترسد.
در طول جنگ جهانی دوم که مردان به ارتش فرا خوانده شدند، زنان توانستند از فرصت استفاده کنند و در شغل‌هایی چون راننده ترموا و وکالت فعالیت کنند که تا آن زمان منحصراً در اختیار مردان بود. با این حال، بعد از جنگ، مردان به شغل‌های سابق‌شان برگشتند و زنها هم به آشپزخانه‌های‌شان. اما خانم گوتزیت هر دو آنها را می‌خواست: هم کار و هم خانواده. او در کار، با بی‌رحمی با خودش رفتار کرد تا بتواند رشد کند. در نهایت، پس از موفقیت، قدرت هم نصیب‌اش شد و نتیجه این موارد دستیابی او به آزادی بود. «در رأس بودن، واقعاً جذابیت دارد.» او می‌خواست به مردان نشان بدهد که زنان نیز به اندازه آنها توانایی دارند و می‌توانند به چیزهایی که می‌خواهند برسند.
او خودش هم قبول دارد که گاهی اوقات وقت کافی را با فرزندانش سپری نکرده است. پس از جدا شدن از همسرش در سال ۱۹۷۳، مسئولیت نگهداری از بچه‌ها بر دوشش افتاد. «کار سخت و طاقت‌فرسایی بود. من هم در زندگی‌ام اشتباه کرده‌ام. الان می‌فهمم که وقت کافی را با دختر کوچکم نگذراندم و بابت آن ناراحتم
اما خانم گوتزیت چرا راضی شد برای رسیدن به هدفش و برداشتن محدودیت‌ها بیش از اندازه تلاش کند؟ «در زندگی من، یک ثانیه هم به آسانی سپری نشد.» او امروز، شش روز هفته و روزی هشت ساعت کار می‌کند.
او این کار را تنها برای خودش انجام نداده. هنوز هم برای حقوق زنان، کودکان و در موارد لازم مردان می‌جنگد. «من کوتاه نمی‌آیم. همین هدف به من انگیزه داده و باعث شده با ۸۴ سال سن هر روز کار کنم
گوتزیت آرزو دارد زنان بیشتری را در موقعیت‌های بالای شغلی ببیند. «ترس، بی‌اعتمادی به نفس و عوامل مشابه دیگری باعث می‌شود تا زنان جوان جرأت نکنند به چنین چیزهایی فکر کنند. برای رسیدن به هدف، باید بهایش را هم داد
این زن با فعالیت‌هایش به همه آدم‌های جهان نشان داد که اگر تلاش کنیم و از شکست نترسیم، می‌توانیم به اهدافمان برسیم.
زنی که دنبال الگوی خانواده است
برخی آدم‌ها در شرایطی به موفقیت می‌رسند و قله پیروزی را فتح می‌کنند که آدم‌های دیگر از فکر کردن به آن هم وحشت دارند. این آدم‌ها از موانعی که سد راهشان قرار می‌گیرد استقبال می‌کنند و با تلاش آنها را کنار می‌زنند. این افراد چگونه توانسته‌اند به موفقیت برسند؟ همه آنها افرادی جاه طلب هستند، اما این تنها ویژگی آنها برای رسیدن به چنین جایگاهی نیست.
وقتی در سال ۱۹۴۹ در قانون اساسی عبارت «مردان و زنان از حقوق برابر برخوردار هستند» نوشته شد، لوری ماری گوتزیت فقط ۱۶ سال داشت. این نخستین قانون مرتبط با برابری بود که او به‌عنوان یک نوجوان تجربه می‌کرد و بسیار برایش جذاب بود. او به خبرنگار مجله اما گفت: «ما زنان در جنگ، دوشادوش مردان در جبهه‌های مختلف جنگیدیم. زنان ما راننده تراموا شدند، اما بعد از جنگ مردان آمدند و شغل هایشان را پس گرفتند و زنان اخراج شدند. آنها خیلی راحت زنان را عقب راندند. چنین چیزی غیر قابل باور بود. دیدن این تبعیض‌ها و غم زنان به من انگیزه داد تا برای برابری زنان و حقوق‌شان بجنگم
در قانون اساسی آن سال‌ها، مردان رئیس خانه بودند و زن‌ها نقش فرعی داشتند. در تمام مسائل مربوط به زندگی و بچه‌ها، تصمیم‌گیری برعهده مرد بود و زن در بهترین حالت نقش فرعی داشت. او مصمم به تغییر بود. تغییری که با تلاش‌های او و همکارانش طی چند دهه رخ داد و همچنان ادامه دارد. برای مثال، او و وکلای دیگری تلاش می‌کنند تا حدود نیمی از صندلی‌های هیأت نظارت حوزه قضا به زنان اختصاص یابد.
لوری ماری گوتزیت، وکیلی است که برای بهبود زندگی انسان‌ها تلاش می‌کند. این زن بیش از شش دهه است که در بخش‌های مختلف حوزه قضایی آلمان کار می‌کند و پله به پله رشد کرده و به جایگاهی که الان دارد رسیده است. یکی از مهم‌ترین اهداف او در زندگی، تغییر نگاه جامعه به زنان در این حوزه است. او می‌خواهد به نقش زنان در توسعه جامعه توجه بیشتری شود و جامعه را آگاه کند که کشور با همراهی زنان و مردان محقق می‌شود.

او معتقد است تبعیض جنسیتی موجود در جامعه باعث می‌شود تا هم کودکان و هم مردان ضرر کنند و آسیب ببینند. برای همین، او تلاش می‌کند قوانین مرتبط با خانواده را تا حد امکان به سمت برابری سوق دهد تا بنیان خانواده‌ها محکم شود و آدم‌ها از زندگی در کنار هم لذت ببرند و به آرامش برسند.