روزی نامه ی دولتی جمهوری
اسلامی یک شنبه 12 دیماه سال 1395
سرمقاله : روزی نامه جمهوری "آغاز
سال جدید میلادی و مرگ انسانیت در غرب"
در شرایطی سرمقاله نویس از مرگ انسانیت در غرب یاد کرده است وبه تدابیر
شدید امنیتی در کشورهای غربی به مناسبت برگزاری مراسم جشن سال مسیحی اشاره کرده است که اولاً خبر فاجعه سناریوی گورخوابان دررژیم وارونه ی
ولایت فقیه در شبکه های مجازی جهانی شده است . دوماً خبر اعتصاب غذای 70 روزه زندان سیاسی آرش صادقی درتوئیتر تبدیل به خبر
روز جهانی شده است . سوماً اینکه درست است
که سال نو مسیحی در ترکیه خونین آغاز شد .ولی نباید نقش کلیدی جنگ افروزی و تروریستی برون مرزی رژیم وارونه
ولایت فقیه به خصوص سپاه قدس نادیده گرفته و فراموش شود برای اینکه
درادامه سیاست 38 ساله صدور تروریسم و بحران وارتجاع وجنگ افروزی و مداجله
جویی در امورداخلی کشور های منطقه وهمسایه رژیم وارونه ولایت فقیه موجب پیدایش
داعش و ناامن و بی ثباتی منطقه شده است .مهمتر اینکه خطر تهدید امنیت و صلح این
سیاست از منطقه عبورکرده و جهانی شده است.
امروز، اولین روز سال
جدید میلادی است و کشورهای مسیحی غربی درحالی ورود به سال 2017 میلادی را جشن میگیرند
که شدیدترین تدابیر امنیتی را به اجرا گذاشتهاند. سران این کشورها هر چند اعلام
میکنند که این تدابیر برای مصون نگهداشتن شهروندان از خطر تروریسم است ولی واقعیت
این است که آنها این اقدام را با هدف جلوگیری از بلائی که خود به وجود آوردهاند و
اکنون ترکشهای آن متوجه خودشان و کشورهایشان شده است انجام میدهند.
به عبارت روشنتر، سران کشورهای غربی بر روی تروریسم سرمایهگذاری کردند تا از آن در کشورهای عربی و اسلامی بهرهبرداری کنند ولی این سرمایهگذاری نه تنها جواب نداده بلکه آنها را دچار عوارض تروریسم کرده و اکنون مجبورند برای مصون ماندن از تیری که خود رها کردهاند ولی به جای رفتن به سوی هدف، خودشان را نشانه رفته است مبادرت به اقدامات امنیتی شدید کنند. آنچه در فرانسه، بلژیک، انگلیس، آلمان و آمریکا در سال 2016 میلادی رخ داد و دهها شهروند اروپائی و آمریکائی را به خاک و خون کشید، محصول همین سرمایهگذاری بدفرجام غرب برروی تروریسم بود و حالا در ایام سال جدید میلادی نیز ترس از خطر حملههای انتحاری، سران غرب را وادار به اتخاذ تدابیر شدید امنیتی کرده است.
هدف اصلی آمریکا و اروپا از سرمایهگذاری برای به راه انداختن و تقویت تروریسم در کشورهای اسلامی و عربی، تضعیف این کشورها، تامین امنیت رژیم صهیونیستی و افزودن بر سلطه غرب در این کشورها بود. حمایت همه جانبه آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان از تروریستها برای ناامن ساختن سوریه و عراق با همین اهداف صورت گرفت، اما درست در آستانه سال جدید میلادی شاهد آزاد شدن حلب و شکست سخت تروریستها در موصل بودیم و اکنون سران غرب با تهدیدهائی که متوجه خودشان شده احساس میکنند از بادی که در این منطقه کاشتهاند ناچارند طوفان درو کنند. این شکست سنگین که متوجه غرب شده، ملتهای منطقه ما را مقاومتر و نسبت به خیانتهای سران کشورهای غرب هوشیارتر کرده است. اکنون تمام مردم این منطقه فهمیدهاند که آمریکا و اروپا نه تنها با تروریستها مبارزه نمیکنند بلکه حامی جدی آنها هستند و در عین حال چوب خیانتی که به ملتها کردهاند را نیز میخورند.
نکته مهمتر در جمع بندی وضعیت سیاسی و اجتماعی غرب مسیحی در آستانه سال جدید این است که اروپا و آمریکا بشدت دچار فروپاشیهای گوناگون هستند. اروپا که درصدد بود از طریق اتحادیه بر بسیاری از مشکلات فائق آید، اکنون در معرض خطر فروپاشی قرار دارد. در سال گذشته میلادی مردم انگلیس به جدائی از اتحادیه اروپا رای دادند و به دنبال آن، در تعداد دیگری از کشورها نیز زمزمه جدا شدن از اتحادیه اروپا شروع شده است. این، نشان دهنده عدم موفقیت کشورهای اروپائی در رسیدن به اهدافشان در زمینههای مختلف میباشد. مشکلات شدید اقتصادی و اخلاقی در اروپا نیز این فروپاشی را تسریع میکند مجموع این مسائل نشان میدهند اروپا در مواجهه با مشکلات در زمینههای مختلف دچار ناکامی است.
شرایط آمریکا نیز با حوادث تبعیض نژادی، افزایش مشکلات اقتصادی و اوج گیری بداخلاقی در انتخابات ریاست جمهوری، این کشورها را با وضعیت بسیار شکنندهای مواجه ساخته است. نقطه بسیار منفی این وضعیت شکننده جامعه آمریکائی، فضاحتهائی است که در انتخابات ریاست جمهوری آبان ماه گذشته رخ داد و دو رقیب انتخاباتی آنچنان علیه همدیگر افشاگری کردند که خود مردم آمریکا از اینکه چنین افرادی قرار است سکاندار مدیریت کشورشان شوند دچار شرمندگی شدند. مردم بسیاری از کشورهای دیگر نیز با تعجب به آنچه در تبلیغات انتخاباتی آمریکا میگذشت مینگریستند و حتی برای سرنوشت جهان نگران بودند و اکنون نیز ابراز نگرانی میکنند.
سران کشورهای غرب مسیحی برخلاف تعالیم حضرت عیسی مسیح که منادی صلح و اخلاق و گذشت و کمک به محرومان و مظلومان بود، برافروزانندگان آتش جنگ و سردمداران بداخلاقی و سرکوبی مظلومان و محرومان هستند و حیات ننگین خود را در غارت اموال ملتهای دیگر و گسترش سلطه خود بر آنان جستجو میکنند. چهره سران کشورهای غربی با این اقدامات، کاملاً مخدوش است و ادعاهای دفاع از حقوق بشر و دموکراسی آنان نزد ملتهای آزادیخواه به سخره گرفته میشود. این چهره مخدوش و رسوا که در سال 2016 میلادی به نمایش گذاشته شد، در سال جدید میلادی با توجه به شناختی که از سران کشورهای غرب مسیحی وجود دارد مخدوشتر خواهد شد و این آهنگ اگر ادامه یابد، ناقوسهای کلیساها به زودی باید آهنگ مرگ انسانیت در غرب را بنوازند.
به عبارت روشنتر، سران کشورهای غربی بر روی تروریسم سرمایهگذاری کردند تا از آن در کشورهای عربی و اسلامی بهرهبرداری کنند ولی این سرمایهگذاری نه تنها جواب نداده بلکه آنها را دچار عوارض تروریسم کرده و اکنون مجبورند برای مصون ماندن از تیری که خود رها کردهاند ولی به جای رفتن به سوی هدف، خودشان را نشانه رفته است مبادرت به اقدامات امنیتی شدید کنند. آنچه در فرانسه، بلژیک، انگلیس، آلمان و آمریکا در سال 2016 میلادی رخ داد و دهها شهروند اروپائی و آمریکائی را به خاک و خون کشید، محصول همین سرمایهگذاری بدفرجام غرب برروی تروریسم بود و حالا در ایام سال جدید میلادی نیز ترس از خطر حملههای انتحاری، سران غرب را وادار به اتخاذ تدابیر شدید امنیتی کرده است.
هدف اصلی آمریکا و اروپا از سرمایهگذاری برای به راه انداختن و تقویت تروریسم در کشورهای اسلامی و عربی، تضعیف این کشورها، تامین امنیت رژیم صهیونیستی و افزودن بر سلطه غرب در این کشورها بود. حمایت همه جانبه آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان از تروریستها برای ناامن ساختن سوریه و عراق با همین اهداف صورت گرفت، اما درست در آستانه سال جدید میلادی شاهد آزاد شدن حلب و شکست سخت تروریستها در موصل بودیم و اکنون سران غرب با تهدیدهائی که متوجه خودشان شده احساس میکنند از بادی که در این منطقه کاشتهاند ناچارند طوفان درو کنند. این شکست سنگین که متوجه غرب شده، ملتهای منطقه ما را مقاومتر و نسبت به خیانتهای سران کشورهای غرب هوشیارتر کرده است. اکنون تمام مردم این منطقه فهمیدهاند که آمریکا و اروپا نه تنها با تروریستها مبارزه نمیکنند بلکه حامی جدی آنها هستند و در عین حال چوب خیانتی که به ملتها کردهاند را نیز میخورند.
نکته مهمتر در جمع بندی وضعیت سیاسی و اجتماعی غرب مسیحی در آستانه سال جدید این است که اروپا و آمریکا بشدت دچار فروپاشیهای گوناگون هستند. اروپا که درصدد بود از طریق اتحادیه بر بسیاری از مشکلات فائق آید، اکنون در معرض خطر فروپاشی قرار دارد. در سال گذشته میلادی مردم انگلیس به جدائی از اتحادیه اروپا رای دادند و به دنبال آن، در تعداد دیگری از کشورها نیز زمزمه جدا شدن از اتحادیه اروپا شروع شده است. این، نشان دهنده عدم موفقیت کشورهای اروپائی در رسیدن به اهدافشان در زمینههای مختلف میباشد. مشکلات شدید اقتصادی و اخلاقی در اروپا نیز این فروپاشی را تسریع میکند مجموع این مسائل نشان میدهند اروپا در مواجهه با مشکلات در زمینههای مختلف دچار ناکامی است.
شرایط آمریکا نیز با حوادث تبعیض نژادی، افزایش مشکلات اقتصادی و اوج گیری بداخلاقی در انتخابات ریاست جمهوری، این کشورها را با وضعیت بسیار شکنندهای مواجه ساخته است. نقطه بسیار منفی این وضعیت شکننده جامعه آمریکائی، فضاحتهائی است که در انتخابات ریاست جمهوری آبان ماه گذشته رخ داد و دو رقیب انتخاباتی آنچنان علیه همدیگر افشاگری کردند که خود مردم آمریکا از اینکه چنین افرادی قرار است سکاندار مدیریت کشورشان شوند دچار شرمندگی شدند. مردم بسیاری از کشورهای دیگر نیز با تعجب به آنچه در تبلیغات انتخاباتی آمریکا میگذشت مینگریستند و حتی برای سرنوشت جهان نگران بودند و اکنون نیز ابراز نگرانی میکنند.
سران کشورهای غرب مسیحی برخلاف تعالیم حضرت عیسی مسیح که منادی صلح و اخلاق و گذشت و کمک به محرومان و مظلومان بود، برافروزانندگان آتش جنگ و سردمداران بداخلاقی و سرکوبی مظلومان و محرومان هستند و حیات ننگین خود را در غارت اموال ملتهای دیگر و گسترش سلطه خود بر آنان جستجو میکنند. چهره سران کشورهای غربی با این اقدامات، کاملاً مخدوش است و ادعاهای دفاع از حقوق بشر و دموکراسی آنان نزد ملتهای آزادیخواه به سخره گرفته میشود. این چهره مخدوش و رسوا که در سال 2016 میلادی به نمایش گذاشته شد، در سال جدید میلادی با توجه به شناختی که از سران کشورهای غرب مسیحی وجود دارد مخدوشتر خواهد شد و این آهنگ اگر ادامه یابد، ناقوسهای کلیساها به زودی باید آهنگ مرگ انسانیت در غرب را بنوازند.