حکایت انگشتانی که رنگها را
میبیند 13دی-95
یک زمانی در فصل های بهار و تابستان
ترکه یا شاخه ها نرم و باریک وتازه
درختان بید چیده می شدند تابااینان سبد های گوناگون بافته شود که موارد مصرف حمل
ونقل انگور باغات یا نگهداری سایر میوه ها
و خشک کردن سبزیجات و میوه ها داشت. یا به
عنوان آبکش های برنج مراسم های عروسی و سوگواری و.... مورد استفاده واقع می شدند. تااینکه به مرور آبکش های رویی
و پلاستیکی جایگزین اینگونه سبد ها شده است .
عبدالحسین چهاردهی، روشندل ساکن روستای چهارده بیرجند بیش از نیم قرن است
که هنر سبدبافی که تجسم عشق و طبیعت در کنار یکدیگر است، را زنده نگه داشتهاند.
به گزارش ایسنا، سبدبافی هنری است که مردم خراسانجنوبی آن را نسل به نسل
از پدرانشان آموخته و توسعه دادهاند و سبد حاصل سرپنجههای روستائیان هنرمند
است. سبدبافی نشاندهنده ذهن خلاق، تلاش خستگیناپذیر، توان بالا و سرپنجههای
روستاییان هنرمند است.
مواد اولیه سبد بافی ساقههای دو درخت بنام سافت یا سافترگ
"بیدمشک" و درخت بید قرمز است، این دو درخت ساقههای کشیدهای دارند که
میتوان از آنها برای سبد بافی استفاده کرد. ساقههای سافت، سبز رنگ و ساقههای
بید قرمز به رنگ قرمز است و میتوان سبدهای سبز رنگ، قرمز رنگ و یا ترکیبی از این
دو را تهیه کرد.
معمولا برای بافتن سبدها چهار عدد از ساقهها را دو تا دو تا به هم میگیرند
و بصورت عمود بر هم قرار داده و شروع به بافتن میکنند، به این مجموعه چهارتایی
"تو" میگویند.
برای تزیین سبدها و زیبا کردن آنها از ترکیب ساقه قرمز بید و سبز سافت
استفاده میشود و معمولا سبدهایی که با ساقههای سبز رنگ ساخته میشود، از مقاومت
بیشتری برخوردارند. در خراسانجنوبی هر جا که بوتههای بیدمشک یافت شوند، معمولا
این نوع سبدها ساخته میشوند و در شهرهای مختلفی همچون بیرجند، قاین و نهبندان از
این سبدها بافته میشود.
یکی از مراکز اصلی ساخت این سبدها، روستاهای دو سوی کوههای باقران است.
اگر قصد خرید این سبدها را دارید، جدای اینکه از بازار میتوانید تهیه
کنید، با سفری به روستای "چهارده" و با دیدن پیرمردان و پیرزنان هنرمند
سبد باف این روستا، میتوان روش ساخت سبدها را مشاهده کرده و انواع سبدهای بافته
شده را از نزدیک دیده و انتخاب کنید.
چهارده روستاهای کوچک در نزدیکی بیرجند است که مردمان پاک و سادهدلی در آن
زندگی میکنند، مردمانی که هر کدام به روش خودشان مهماننوازی را در حق مسافران
تمام میکنند. خانهها سنگی و کوچهها باریک است، تعداد خانهها بسیار
کم هستند و تنها بخش کوچکی از طبیعت را در بر گرفتهاند، تمام افراد روستا، کهنسال
و در حال بافت سبدهای حصیری هستند و چه آرامشی بر این روستا حاکم است، در لحظه
ورود پیرمردانی را میبینی که در سرمای زمستان گرمای دستانشان هنری خلق میکند که
پراز زندگی و حس ناب است.
سراغ "عبدالحسین چهاردهی" را که میگیری، آدرس خانهاش را
بامهربانی میدهند....
عبدالحسین چهاردهی پیرمرد 89 ساله روشندل ساکن روستای چهارده بیرجند است که
از دو سالگی بینایی خود را از دست داده است.
او درحال حاضر با پسر بزرگش که برای نگهداری از پدر و مادر پیر در روستا
مانده، درخانهای کوچک اما با صفا زندگی میکنند. چهاردهی باوجود اینکه یک روشندل
است، اما در نگاه اول شاید کمترکسی متوجه شود، در انجام کارش آنقدر موفق عمل میکند
که اینروزها نقل زبان همه مردم شده و شاید چهارده را بیشتر با نام او بشناسند.
از پیرمرد درباره کارش که میپرسم با خنده روی لب میگوید: این هنر را از
ابتدای نوجوانی یادگرفتم و از این راه کسب درآمد میکنم.
او میگوید: معمولا در فصل بهار که ساقههای درخت بید آماده چیدن
هستند، به کوه رفته و ساقههای "سافت" را میچینیم و ساقههای بید قرمز
را از باغها تهیه میکنیم، بعد با جدا کردن شاخ و برگههای اضافی ترکههای بلند و
مستقیم را که به مقداری کافی نازک باشند و قابلیت خم شدن را بخوبی داشته باشند،
آماده میکنیم. در صورتی که بافت سبد همزمان با چیدن ساقهها انجام شود نیاز
به خیس کردن ساقهها نیست، در غیر این صورت باید ساقهها را برای مدتی در آب خیس
کرد تا برای پیچ و خم دادن آماده شود.
چهاردهی با اشاره به اینکه از همان کودکی از نعمت دیدن محروم بودم میگوید:
رنگهای مختلف ساقههای گز را با لمس کردن ساقهها و جوانههایش و از روی ضخامت آن
تشخیص میدهم.
این هنرمند روشندل روستای چهارده میگوید: 6 فرزند دارم و هرکدام مشغول
کاری هستند، اما پسر بزرگم به همراه عروسم دراین روستا ماندهاند تا مراقب احوال
ما باشند.
او ادامه میدهد: سبدها را برای فروش به بیرجند نمیبرم، چون توانایی بردن
ندارم، اما افرادی که برای تفریح و گردش به روستای چهارده میآیند، مشتری سبدهای و
دست بافتههای من و همسایهها هستند.
مدام چیزی شبیه ذکر صلوات را زیر لب زمزمه میکند و با دستان گرمش که از
سختی چوبها ترک برداشته شده با دقتی هوشیارانه به بافت حصیر میپردازد.
چهاردهی گفت: همه نعمات خدا تنها با چشم دیده نمیشود، بلکه باید آنها را
با دل و تمام وجود احساس کرد. بیشتر کارهایم مشتری ثابت دارد و با اینکه
درآمد زیادی از سبد بافی ندارم، اما از اصفهان، شیراز، یزد و حتی به قول خودش ژاپن
هم برای خرید سبد آمدهاند.
و شاید دیدن عبدالحسین چهاردهی با وجود اینکه روشندل است و دست از روزی
حلال نکشیده برای ما درسی باشد تا همیشه شکرگذار داشته هایمان باشیم و به
قدرت و عظمت خداوند پی ببری که چگونه انسانی میتواند بدون داشتن بینایی، رنگها
را بشناسد و آنها را از هم تفکیک کند.
گزارش
از سپیده قلندری اسفدن، خبرنگار ایسنا