روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی4 شنبه 15 دی ماه
سال 1495
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "سکوت عمدی غرب درباره
فجایع یمن "
چگونه وقتی غرب نقض مستمر حقوق بشردر رژیم وارونه ولایت فقیه و مداخله جویی پاسداران درامورد اخلی کشور های
منطقه وهمسایه محکوم می کند از موضع طلبکارانه وهتاکانه اعتراض می شود که این
اقدام مداخله گری درامورداخلی رژیم وارونه
ولایت فقیه است. اما اکنون سرمقاله نویس مدعی شده چرا غرب سکوت عمدی درباره فجایع
یمن اختیار کرده است که پاسداران باارسال سلاح و دادن پول به حوثی های یمنی موجب
برپایی جنگ داخلی یمن وناامن وبی ثبات کردن شبه جزیره عربستان شده است . گویا غرب
باید همدوش پاسداران در برپایی جنگ داخلی
یمن باشد.
صندوق کودکان سازمان
ملل (یونیسف) آمار تکان دهندهای درباره اوضاع فاجعه بار یمن به ویژه در مورد
کودکان این سرزمین منتشر کرده است. ظاهراً این آمار از دسترس بان کی مون دبیرکل
بدنام سابق سازمان ملل به دور مانده و نامبرده به خاطر کناره گیری از قدرت، امکان
جلوگیری از انتشار آن را نداشته است. پیش از این بان کی مون به بهانه دریافت وجوه
کلان از آل سعود برای یونیسف، حتی گزارش رسمی منتشره توسط یونیسف را هم پس گرفت و
صحت محتوای آن را با وقاحت انکار کرد.
گزارش یونیسف میگوید هر هفته حداقل یکهزار کودک یمنی به خاطر عدم دسترسی به مراکز بهداشتی و درمانی، بر اثر بیماریهائی که در شرایط عادی قابل پیشگیری و مداوا هستند، میمیرند. براین آمار تعداد مرگ و میر ناشی از گرسنگی و سوءتغذیه را هم باید افزود. مطابق آمار یونیسف 2/2 میلیون نفر از کودکان یمن از سوء تغذیه رنج میبرند و در معرض مرگ تدریجی قرار دارند. از جمله 462 هزار کودک در یک قدمی مرگ قرار دارند. البته وضع سایرین هم چندان بهتر نیست، زیرا آنها به همین دلیل دچار انواع بیماریهای پوستی، گوارشی و مشکلات اندامی ناشی از سوء تغذیه و گرسنگی هستند و بعضی از آنها حتی به نصف وزن استاندارد یک کودک هم سن خود نمیرسند و دارای بدنهای لاغر، نحیف و رنجور هستند.
براین ارقام باید وجود سه میلیون آواره را هم افزود. علاوه بر این، یمن از هر سو در محاصره ائتلاف شرور آل سعود است و امکان کمک رسانی بدون پذیرش مخاطرات آن غیرممکن است. سازمان ملل به خاطر اعمال فشار حامیان آل سعود، حتی از انتشار گزارش هم عموماً امتناع میکند و موضع امداد رسانی را عملاً جزء مسئولیتهای خود قلمداد نمیکند ولی در ماجرای حلب و با امید نجات تروریستهای محاصره شده، محور شرارت غربی – عربی حتی از تریبون سازمان ملل هم عربده میکشیدند که نباید ساکنان حلب را تنها گذاشت درحالی که هدف اصلی آنها نجات تروریستها بود. باید پرسید آیا کسی جنایتکارتر از ائتلاف طوفان قاطعیت در جنگ یمن هم وجود دارد؟ پاسخ این سئوال مثبت است. آنها که شرارتهای آل سعود و همدستانش در ارتکاب جنایات جنگی در یمن را شاهدند و حتی دژخیمان را هدایت و حمایت میکنند، در واقع شرکای جرم آل سعودند و به خاطر مطامع و منافع خود، نه تنها اعتراضی علیه جنایات جنگی ارتجاع عرب نمیکنند، که حتی مانع انعکاس فجایع یمن در عرصه جهانی هم هستند.
سکوت مرگبار دولتها و رسانههای غربی – عربی در این زمینه تصادفی نیست. آنها که برای ساکنان حلب سینه چاک میکردند، گوئی به کلی از فجایع یمن توسط همدستان و هم پیمانان خود بیاطلاعند و حتی چنین فجایعی را توجیه هم میکنند. از جمله بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس ضمن رد وقوع هرگونه جنایت جنگی در یمن، مدعی است که ائتلاف سعودی هنوز از خط قرمز عبور نکرده و حتی به مرزهای ارتکاب جنایت جنگی هم نزدیک نشده است!
اگرچه یونیسف، وجود مشکل دسترسی و امکان خدمات رسانی به مردم یمن را در توجیه بیعملی در یمن مطرح میکند، ولی علیرغم صدور بیانیههای روزانه در اعتراض به محاصره تروریستها در حلب، از بیانیه و اعتراض و اصرار برای شکستن محاصره یک ملت در یمن خبری نیست. قابل تامل بودن این سکوت، وقتی بیشتر روشن میشود که بدانیم «برنامه جهانی غذا» به تصریح اعلام کرده که بیش از 70 درصد مردم یمن برای تامین مواد غذائی دچار مشکلند و دسترسی به آب و غذای کافی ندارند. اوضاع یمن درباره تامین دارو، به مراتب وخیمتر است، به ویژه آن که با فشار مشترک ائتلاف سعودی حامیانش حتی به حضور ناظران و امدادگران بینالمللی از جمله سازمان پزشکان بدون مرز در یمن هم خاتمه داده شد. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که یونیسف نخستین علت عدم حضور فعال در یمن را «فقدان بودجه» اعلام کرده است. در واقع سازمان ملل برای هر موردی بودجه دارد اما برای کمک به کودکان مشرف به موت یمن، نه!
تا زمانی که آمریکا و انگلیس از طریق فروش اسلحه و مهمات به ائتلاف جنایتکار سعودی بهره میبرند، شاید انتظار اعتراض علیه جنایات جنگی در یمن، بیهوده باشد. اکنون به وضوح آشکار شده که آمریکا وانگلیس تامین کننده اصلی اسلحه و مهمات جنگی در یمن برای ائتلاف سعودی هستند و از تامین سلاحهای ممنوعه از جمله بمبهای فسفری، خوشه ای، ناپالم و سایر سلاحهای ممنوعه استقبال میکنند چون این کار در دوره رکود اقتصادی به رونق صنایع تسلیحاتی کمک میکند. حتی موضوع شکل گیری و رشد قارچ گونه و سرطانی گروههای تروریستی در منطقه نیز از همین دیدگاه قابل بررسی است.
مقامات ارشد سیا بارها اعتراف کردهاند که القاعده، طالبان و حتی داعش را آنها به وجود آوردهاند ولی برای توجیه عملکرد خود مدعی هستند گویا کنترل اوضاع از دست آنها خارج شده است ولی حتی همین روزها هم دقیقاً گروههای تروریستی، نقش پیاده نظام غرب در منطقه را بازی میکنند. برخورد دوگانه غرب با موضوع یمن و سوریه، چنین تفاوتی را به دقت ثابت میکند و نشان میدهد که بیتفاوتی عمدی غرب نسبت به فجایع انسانی در یمن عمدی است و تصادفی نیست.
گزارش یونیسف میگوید هر هفته حداقل یکهزار کودک یمنی به خاطر عدم دسترسی به مراکز بهداشتی و درمانی، بر اثر بیماریهائی که در شرایط عادی قابل پیشگیری و مداوا هستند، میمیرند. براین آمار تعداد مرگ و میر ناشی از گرسنگی و سوءتغذیه را هم باید افزود. مطابق آمار یونیسف 2/2 میلیون نفر از کودکان یمن از سوء تغذیه رنج میبرند و در معرض مرگ تدریجی قرار دارند. از جمله 462 هزار کودک در یک قدمی مرگ قرار دارند. البته وضع سایرین هم چندان بهتر نیست، زیرا آنها به همین دلیل دچار انواع بیماریهای پوستی، گوارشی و مشکلات اندامی ناشی از سوء تغذیه و گرسنگی هستند و بعضی از آنها حتی به نصف وزن استاندارد یک کودک هم سن خود نمیرسند و دارای بدنهای لاغر، نحیف و رنجور هستند.
براین ارقام باید وجود سه میلیون آواره را هم افزود. علاوه بر این، یمن از هر سو در محاصره ائتلاف شرور آل سعود است و امکان کمک رسانی بدون پذیرش مخاطرات آن غیرممکن است. سازمان ملل به خاطر اعمال فشار حامیان آل سعود، حتی از انتشار گزارش هم عموماً امتناع میکند و موضع امداد رسانی را عملاً جزء مسئولیتهای خود قلمداد نمیکند ولی در ماجرای حلب و با امید نجات تروریستهای محاصره شده، محور شرارت غربی – عربی حتی از تریبون سازمان ملل هم عربده میکشیدند که نباید ساکنان حلب را تنها گذاشت درحالی که هدف اصلی آنها نجات تروریستها بود. باید پرسید آیا کسی جنایتکارتر از ائتلاف طوفان قاطعیت در جنگ یمن هم وجود دارد؟ پاسخ این سئوال مثبت است. آنها که شرارتهای آل سعود و همدستانش در ارتکاب جنایات جنگی در یمن را شاهدند و حتی دژخیمان را هدایت و حمایت میکنند، در واقع شرکای جرم آل سعودند و به خاطر مطامع و منافع خود، نه تنها اعتراضی علیه جنایات جنگی ارتجاع عرب نمیکنند، که حتی مانع انعکاس فجایع یمن در عرصه جهانی هم هستند.
سکوت مرگبار دولتها و رسانههای غربی – عربی در این زمینه تصادفی نیست. آنها که برای ساکنان حلب سینه چاک میکردند، گوئی به کلی از فجایع یمن توسط همدستان و هم پیمانان خود بیاطلاعند و حتی چنین فجایعی را توجیه هم میکنند. از جمله بوریس جانسون وزیر خارجه انگلیس ضمن رد وقوع هرگونه جنایت جنگی در یمن، مدعی است که ائتلاف سعودی هنوز از خط قرمز عبور نکرده و حتی به مرزهای ارتکاب جنایت جنگی هم نزدیک نشده است!
اگرچه یونیسف، وجود مشکل دسترسی و امکان خدمات رسانی به مردم یمن را در توجیه بیعملی در یمن مطرح میکند، ولی علیرغم صدور بیانیههای روزانه در اعتراض به محاصره تروریستها در حلب، از بیانیه و اعتراض و اصرار برای شکستن محاصره یک ملت در یمن خبری نیست. قابل تامل بودن این سکوت، وقتی بیشتر روشن میشود که بدانیم «برنامه جهانی غذا» به تصریح اعلام کرده که بیش از 70 درصد مردم یمن برای تامین مواد غذائی دچار مشکلند و دسترسی به آب و غذای کافی ندارند. اوضاع یمن درباره تامین دارو، به مراتب وخیمتر است، به ویژه آن که با فشار مشترک ائتلاف سعودی حامیانش حتی به حضور ناظران و امدادگران بینالمللی از جمله سازمان پزشکان بدون مرز در یمن هم خاتمه داده شد. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که یونیسف نخستین علت عدم حضور فعال در یمن را «فقدان بودجه» اعلام کرده است. در واقع سازمان ملل برای هر موردی بودجه دارد اما برای کمک به کودکان مشرف به موت یمن، نه!
تا زمانی که آمریکا و انگلیس از طریق فروش اسلحه و مهمات به ائتلاف جنایتکار سعودی بهره میبرند، شاید انتظار اعتراض علیه جنایات جنگی در یمن، بیهوده باشد. اکنون به وضوح آشکار شده که آمریکا وانگلیس تامین کننده اصلی اسلحه و مهمات جنگی در یمن برای ائتلاف سعودی هستند و از تامین سلاحهای ممنوعه از جمله بمبهای فسفری، خوشه ای، ناپالم و سایر سلاحهای ممنوعه استقبال میکنند چون این کار در دوره رکود اقتصادی به رونق صنایع تسلیحاتی کمک میکند. حتی موضوع شکل گیری و رشد قارچ گونه و سرطانی گروههای تروریستی در منطقه نیز از همین دیدگاه قابل بررسی است.
مقامات ارشد سیا بارها اعتراف کردهاند که القاعده، طالبان و حتی داعش را آنها به وجود آوردهاند ولی برای توجیه عملکرد خود مدعی هستند گویا کنترل اوضاع از دست آنها خارج شده است ولی حتی همین روزها هم دقیقاً گروههای تروریستی، نقش پیاده نظام غرب در منطقه را بازی میکنند. برخورد دوگانه غرب با موضوع یمن و سوریه، چنین تفاوتی را به دقت ثابت میکند و نشان میدهد که بیتفاوتی عمدی غرب نسبت به فجایع انسانی در یمن عمدی است و تصادفی نیست.