نگاه بازجویانه ي اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداری به ديروزنامه هاي
زنجيره اي رقیب 10تیر -96
ديروز حمايت از قاتلان شهيد بهشتي/امروز مرثيه براي سيد مظلومان!
سرويس سياسي- روزنامه ايران در يادداشتي به قلم سيدرضا صالحي اميري، وزير ارشاد نوشت: «شهيد بهشتي مرد بحران ها بود و اگر در ترور سال 60 شهيد نمي شد، در بحران هاي بعد از انقلاب نقش آفريني مي کرد. اما منافقان کوردل، انتقام خشم و کينه خود از ياران امام و مردان صديق انقلاب را از بهشتي و بهشتي ها گرفتند و ما را از سرمايه هايي محروم کردند که کمتر جايگزيني داشتند. از نسل نخست انقلاب معدود ياراني در ميان ما باقي مانده اند. اما هنوز حقد و کينه مخالفان انقلاب ادامه دارد، هنوز مظلوميت رهبر انقلاب و فرزندان انقلاب باقي است، هنوز صداي توهين به منتخب ملت به گوش مي رسد و هنوز تفکر شوم ترور و خشونت به فکر انتقام و ضربه زدن است».
البته روحاني نيز در توييتي به مناسبت سالگرد حادثه تروريستي هفتم تير و شهادت آيت الله سيد محمد بهشتي و بيش از هفتاد نفر از يارانش در دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي با ياد کردن از او با عنوان سيد مظلومان، نوشت: «بهشتي انواع ناسزاگويي و ظلم هاي به خود را تحمل مي کرد ولي در برابر ظلم به مردم با قدرت مي ايستاد».
دولت و حاميانش در تبليغات انتخاباتي، جاي شهيد و جلاد را عوض مي کنند و در توهين آشکاري به نظام اسلامي مدعي مي شوند که آنها در طول 38 سال فقط اعدام و زندان را بلد بودند. در چرخشي 180 درجه، سنگ مظلومان و شهداي دهه 60 را به سينه مي زنند؟! اين تغيير جهت و تغيير موضع سوال برانگيز و قابل تامل است! حمايت ديروز اين طيف از قاتلان شهيد بهشتي را بايد باور کرد يا اشک تمساح و مرثيه سرايي امروز را؟!
مظلوم نمايي براي سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالي
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي با عنوان «ژنرال هاي مردد» نوشت:«در کمتر از يک ماه مانده به تشکيل کابينه دوازدهم، شک و شبهه روحاني براي حضور در انتخابات به وزرايش نيز براي فعاليت مجدد در کابينه سرايت کرده است. آنطور که يک منبع آگاه از پاستور به خبرنگار «آفتاب يزد» گفته است، تعدادي از وزراي قدرتمند کابينه دعوت مجدد روحاني را بي پاسخ گذاشته اند چرا که براي حضور دوباره در دولت و خدمت مجدد به مردم دچار ترديد شده اند. در ميان اين وزيران مرددِ کارکشته، نام بيژن زنگنه وزير نفت و محمدجواد ظريف وزير امور خارجه رخ مي نمايد».
اين گزارش مي افزايد:«براي برجام ميوه زحمات ظريف، يکصد دستاورد توصيف کرده اند که تنها يکي از آنها برداشته شدن 12 قطعنامه شوراي حکام عليه ايران و لغو شش قطعنامه تحريم شوراي امنيت سازمان ملل است. خروج ايران از پروسه ايران هراسي پس از هشت سال و آمد و شد سران ابرقدرت هاي جهان در کشور و خريد هواپيماهاي تراز اول مسافربري، تنها گزيده هايي از ثمرات برجام به شمار مي آيند».
در بخش ديگري از گزارش آمده است:«وزير نفت دولت روحاني يکي از موفق ترين سرداران کابينه محسوب مي شود، به طوري که حتي منتقدانش هم عملکرد او را مثبت ارزيابي مي کنند»!
اين گزارش تاکيد مي کند:«اگر دستاوردهاي وزراي مردد را در يک کفه ترازو قرار دهيم و تخريب ها، تهديدها و توهين ها را در کفه ديگر، به يک نابرابري فاحش برمي خوريم و اگر براي چندي خود را جاي اين افراد بگذاريم شايد ترديد براي پيمودن ادامه راه را منطقي بدانيم».
کارنامه دولت خالي است، اين جمله کوتاه را مي توان خلاصه پرونده روحاني در چهار سال گذشته دانست، کارنامه اي که تيم رسانه اي و امنيتي دولت را به تکاپو واداشته است. متاسفانه دولتمردان و رسانه هاي به ظاهر حامي دولت به جاي اقدام و عمل و ارائه راهکار براي حل مشکلات، به فرافکني روي آورده اند. مظلوم نمايي، يکي از روش هايي است که براي سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالي به کار مي رود.
اين روزنامه زنجيره اي، برجام را داراي يکصد دستاورد توصيف کرده است که يکي از آنها لغو شدن قطعنامه هاي تحريمي است. اين در حالي است که تمام تحريم هاي قبلي شوراي امنيت در قطعنامه 2231 که روزنامه هاي زنجيره اي از آن به عنوان يک افتخار ياد مي کنند، تجميع شده است. علاوه بر آن، تحريم ها همچنان در پسابرجام به بهانه هاي مختلف تصويب مي شود.نتيجه برجام اين شد که «هسته اي رفت و تحريم ها ماند».
اين روزنامه زنجيره اي همچنين وزير نفت دولت يازدهم را يکي از موفق ترين! ژنرال هاي کابينه معرفي کرده است. اين در حالي است که کرسنت يکي از نتايج مديريت خسارت بار زنگنه در وزارت نفت است. در سال 82- در دوره وزارت زنگنه-به واسطه زد و بندهاي انجام شده، گاز ايران را 24 برابر زير قيمت به شرکت اماراتي کرسنت فروختند و امروز هم به خاطر شکايت ترکيه( با استناد به مفاد کرسنت) دولت يازدهم را وادار به کاهش قيمت گاز و باز پرداخت چند ميليارد جريمه در قالب فروش گاز با قيمت پايين تر کرده اند!.
اعتراف به بي توجهي دولت يازدهم به مشکلات معيشتي
روزنامه آرمان در مطلبي نوشت:«يکي از مواردي که در چهار سال گذشته تا اندازه زيادي مانع از پيشبرد اهداف دولت شده بود، حضور برخي از وزرا و مديراني بود که ضمن عدم همسويي دقيق با دولت توانايي و کارآمدي چنداني نيز از خود نشان ندادند. اکنون زمان تغيير در کابينه، به ويژه در بخش هاي اقتصادي آن و توجه به اولويت هاي اقتصادي مردم در چهار سال آينده فرارسيده است. کابينه آينده در بخش اقتصادي بايد ضمن به کارگيري افراد توانمند و کارآمد، وزرايي را به خدمت گيرد که مخالف استفاده از رانت هستند و از سياست کوچک سازي دولت و چابک سازي آن حمايت خواهند کرد».
اين اعتراف بدان معنا است که دولت روحاني در چهار سال گذشته هم و غم خود را در جاهاي ديگري غيراز آن چه که به درد اقتصاد کشور بخورد مصروف ساخته بوده و در دوره دوم تازه بايستي به مشکلات مردم رسيدگي کند.
تحريف شهيد بهشتي
روزنامه زنجيره اي شرق در گزارشي به ميزگرد خانواده شهيد بهشتي درباره شخصيت اين شهيد پرداخت. تحريف بزرگان با سوء استفاده از آنچه برخي از اعضاي خانواده آنان مي گويند در سال هاي گذشته بسيار رايج بوده است، به عنوان نمونه در حالي که انديشه و مرام امام در آنچه که آن بزرگ سال هاي سال به آن شناخته شده بوده و در صحيفه امام ثبت و ضبط شده است چونان تحريف مي شود که گويي امام قصد انقلاب نداشته و اتفاقي روز 12 بهمن 1357 در فرودگاه مهرآباد ظاهر و ديگران انقلاب را به پيروزي رسانده و امام نيز رهبر شدند!
اين مسير در رابطه با شهيدان بزرگي چون آيت الله بهشتي نيز ساليان متمادي است که پيش گرفته شده است. در ميزگردي که شرق آن را پوشش داده است به ويژگي هاي متعددي از شهيد بهشتي که مي تواند درست باشد و درست نيز بوده است از جمله دارايي اين شهيد اشاره شده و آمده است «مثلا ايشان به داشتن ثروت آن چناني متهم شد. تنها دارايي مرحوم بهشتي همين منزل که الان بازسازي شده و ماشينش بود و دارايي ديگري نداشت. در واقع زندگي متوسط خوبي داشت و معتقد بود اگر بچه ها و خانواده بخواهند در زندگي تعادل داشته باشند، بايد اين جوري باشند»
در اين گزارش به نقل از يکي از فرزندان شهيد بهشتي آمده است که قبل از هفتم تير در جلسات مسئولين با امام همه يک نظر داشتند و امام هم نظر محترم خودشان را، ولي بعد از شهادت آيت الله بهشتي مسئولان فقط نزد امام مي رفتند تا نظر ايشان را بدانند و عمل کنند!
اين که در جلسات امام و مسئولين، همه نظرات خود را اعلام مي کردند امري طبيعي است و در اصل بسياري از جلسات بزرگان نظام براي مشورت برگزار مي شده و مي شود و فلسفه تشکيل مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز که اتفاقا سال ها پس از شهادت آيت الله بهشتي نيز تشکيل شد همين بوده و هست.
تلاش براي قرار دادن شهيد بهشتي در مقابل امام با تفاسيري که ظاهر خوشايندي دارند در اين گونه ميزگردها و گزارشات به چشم مي خورد ولي آنچه که روزنامه هاي زنجيره اي بدان نمي پردازند روحيه ضدآمريکايي و ضداستکباري شهيد بهشتي است که طبيعتا با مشي اين روزنامه ها سازگار نيست.
دلخوشي به اروپا پس از ناکامي در خوش بيني به آمريکا!
روزنامه دولتي ايران در سرمقاله خود نوشت:«در شرايطي که في المثل ايالات متحده آمريکا، عربستان سعودي و رژيم اسرائيل و برخي ديگر از بازيگران منطقه اي عليه کشورمان همگام شده اند؛ او(ظريف) بايد سياست خارجي را به نحوي پيش ببرد که چنين دشمناني نتوانند حلقه اي تنگ در اطراف ايران ايجاد کنند. اين وظيفه اي است که وزارت امور خارجه و شخص وزير آن را به درستي مي داند و دنبال مي کند. تلاش و تحرک ظريف در فضاي بين الملل و سفرهاي او به کشورهايي در مناطق مختلف جهان و به طور ويژه سفرهاي دوجانبه او به کشورهاي اروپايي را بايد از همين منظر ارزيابي کرد.»
در ادامه اين يادداشت خاطرنشان شده است: «سکاندار ديپلماسي کشورمان همچنان که در سفر اخير به دو کشور آلمان و ايتاليا و با حضور و سخنراني در شوراي روابط خارجي اتحاديه اروپا نشان داد توانسته است چنان فضايي را فراهم نمايد که کشورهاي اروپايي از باب استقبال و همکاري با جمهوري اسلامي ايران ترديدي به خود راه ندهند و در مقابل ظريف از چنين تريبوني براي بيان مواضع جمهوري اسلامي و بيان جدي ترين انتقادات به سياست غرب در خاورميانه بهره گيرد. اين موقعيت به ويژه در شرايطي که دولت دونالد ترامپ در آمريکا رويه خصومت آميز نسبت به ايران را تشديد کرده است، حائز اهميت است.» حاميان دولت و روزنامه هاي زنجيره اي که به ستايش آمريکا مشغول بودند و در هواي خوشبيني به دولت عهدشکن آمريکا به سر مي بردند، پس از نقض مکرر برجام، به اروپا دلخوش کرده اند و حتي زمزمه امکان ادامه برجام با اروپا و بدون آمريکا را سر مي دهند! اين در حالي است که تا امروز که حدود 2 سال از اجراي برجام مي گذرد و آمريکايي ها با انواع و اقسام تحريم ها عليه ايران، به دفعات برجام را نقض کرده اند، اروپا نه تنها اقدامي براي جلوگيري از اين بدعهدي ها نداشته است، بلکه اتحاديه اروپا مدعي است که برجام نقض نشده است! در شرايطي که حتي پيش نويس برجام توسط آمريکا تنظيم شده و اين مسئله را خودشان هم اعتراف مي کنند، اگر آمريکايي ها نخواهند، با اشاره اي ساير کشورها از جمله اروپايي ها را مجبور مي کنند که از آنان تمکين کنند. اميدواري به اروپا براي حمايت از ايران در مقابل بدعهدي آمريکا، خوش خيالي و خامي ديگري است.
معيار پوپوليسم از نگاه زنجيره اي ها
روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادي گزارشي را با عنوان «برنامه دولت براي ايجاد 970 هزار شغل در سال 96» منتشر کرده است. در بخشي از اين گزارش آمده است: «دولت بنا دارد در سال جاري نزديك به يك ميليون شغل جديد ايجاد كند. بر اين اساس برنامه اشتغال فراگير در سال ۱۳۹۶ براي ايجاد ۹۷۰ هزار شغل در سال جاري منتشر شد. سياست هاي دولت در بازار كار بيان كننده خط مشي و تصميم گيري هاي دولت در استقرار و استمرار فرآيندهاي توسعه بازار كار است كه از طريق ايجاد زيرساخت ها، بهبود عملكرد وظايف حاكميتي دولت، اقدامات حمايتي براي بهبود فضاي كسب و كار و تقويت و نهادينه سازي فرآيند پايداري و توسعه اشتغال انجام مي شود».
اکنون و پس از پايان يافتن رقابت هاي انتخاباتي، طرح اين موضوع يادآور مناظرات و بازخورد آن در روزنامه هاي زنجيره اي است. چراکه روحاني و جهانگيري، شعار ايجاد يک ميليون شغل در سال را که توسط دو نماينده جناح رقيب مطرح شده بود، غيرممکن عنوان کرده و آن را تنها شعاري براي جلب آراي عمومي خوانده بودند!
روزنامه هاي زنجيره اي با هياهوي فراوان، مسائلي مانند ايجاد يک ميليون شغل را شعارهاي پوپوليستي عنوان کرده بودند.حال با توجه به همين موضوع مي توان تشخيص داد که معيار پوپوليسم از منظر روزنامه هاي زنجيره اي چيست و تا چه اندازه نگاه حزبي و جناحي در مواضع آنها در بررسي يک موضوع دخيل است.
سالي 970 هزار شغل با تکيه بر سرمايه بانک هاي ورشکسته!
روزنامه وقايع اتفاقيه در گزارشي در صفحه اقتصادي خود با عنوان «آزمون اشتغالزايي» و طرح اين پرسش که آيا دولت مي تواند سالانه 970 هزار شغل ايجاد کند؟ با انتشار گفت و گويي با نايب رئيس کانون عالي انجمن هاي صنفي کارفرمايي ايران نوشت:«در ماده 5 ابلاغيه معاون اول رئيس جمهوري آمده است که بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران، نسبت به تعيين سهميه تسهيلات بانکي مورد نياز به ميزان 200 هزار ميليارد ريال براي اجراي برنامه اشتغال فراگير و ابلاغ به شبکه بانکي ظرف مدت 10 روز از ابلاغ اين مصوبه اقدام نمايد. اين درحالي است که بسياري معتقدند که بانک ها ديگر توان اجرايي کردن تکاليفي که بانک مرکزي و دولت بر دوششان مي گذارند را ندارند، هزاران هزار ميليارد بدهي که دولت به اين بخش دارد، توان آنها را به شدت کاسته و عطارديان هم دراين باره معتقد است که بانک ها با توجه به شرايطي که دارند به تبع نمي توانند در اين راه کمکي بکنند، مگر اينکه دولت بدهي خود را به اين بخش بپردازد و کمک کند تا بانک ها در بخش واقعي که بايد در آن حضور داشته باشند، حاضر شوند».
سرويس سياسي- روزنامه ايران در يادداشتي به قلم سيدرضا صالحي اميري، وزير ارشاد نوشت: «شهيد بهشتي مرد بحران ها بود و اگر در ترور سال 60 شهيد نمي شد، در بحران هاي بعد از انقلاب نقش آفريني مي کرد. اما منافقان کوردل، انتقام خشم و کينه خود از ياران امام و مردان صديق انقلاب را از بهشتي و بهشتي ها گرفتند و ما را از سرمايه هايي محروم کردند که کمتر جايگزيني داشتند. از نسل نخست انقلاب معدود ياراني در ميان ما باقي مانده اند. اما هنوز حقد و کينه مخالفان انقلاب ادامه دارد، هنوز مظلوميت رهبر انقلاب و فرزندان انقلاب باقي است، هنوز صداي توهين به منتخب ملت به گوش مي رسد و هنوز تفکر شوم ترور و خشونت به فکر انتقام و ضربه زدن است».
البته روحاني نيز در توييتي به مناسبت سالگرد حادثه تروريستي هفتم تير و شهادت آيت الله سيد محمد بهشتي و بيش از هفتاد نفر از يارانش در دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي با ياد کردن از او با عنوان سيد مظلومان، نوشت: «بهشتي انواع ناسزاگويي و ظلم هاي به خود را تحمل مي کرد ولي در برابر ظلم به مردم با قدرت مي ايستاد».
دولت و حاميانش در تبليغات انتخاباتي، جاي شهيد و جلاد را عوض مي کنند و در توهين آشکاري به نظام اسلامي مدعي مي شوند که آنها در طول 38 سال فقط اعدام و زندان را بلد بودند. در چرخشي 180 درجه، سنگ مظلومان و شهداي دهه 60 را به سينه مي زنند؟! اين تغيير جهت و تغيير موضع سوال برانگيز و قابل تامل است! حمايت ديروز اين طيف از قاتلان شهيد بهشتي را بايد باور کرد يا اشک تمساح و مرثيه سرايي امروز را؟!
مظلوم نمايي براي سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالي
روزنامه آفتاب يزد در گزارشي با عنوان «ژنرال هاي مردد» نوشت:«در کمتر از يک ماه مانده به تشکيل کابينه دوازدهم، شک و شبهه روحاني براي حضور در انتخابات به وزرايش نيز براي فعاليت مجدد در کابينه سرايت کرده است. آنطور که يک منبع آگاه از پاستور به خبرنگار «آفتاب يزد» گفته است، تعدادي از وزراي قدرتمند کابينه دعوت مجدد روحاني را بي پاسخ گذاشته اند چرا که براي حضور دوباره در دولت و خدمت مجدد به مردم دچار ترديد شده اند. در ميان اين وزيران مرددِ کارکشته، نام بيژن زنگنه وزير نفت و محمدجواد ظريف وزير امور خارجه رخ مي نمايد».
اين گزارش مي افزايد:«براي برجام ميوه زحمات ظريف، يکصد دستاورد توصيف کرده اند که تنها يکي از آنها برداشته شدن 12 قطعنامه شوراي حکام عليه ايران و لغو شش قطعنامه تحريم شوراي امنيت سازمان ملل است. خروج ايران از پروسه ايران هراسي پس از هشت سال و آمد و شد سران ابرقدرت هاي جهان در کشور و خريد هواپيماهاي تراز اول مسافربري، تنها گزيده هايي از ثمرات برجام به شمار مي آيند».
در بخش ديگري از گزارش آمده است:«وزير نفت دولت روحاني يکي از موفق ترين سرداران کابينه محسوب مي شود، به طوري که حتي منتقدانش هم عملکرد او را مثبت ارزيابي مي کنند»!
اين گزارش تاکيد مي کند:«اگر دستاوردهاي وزراي مردد را در يک کفه ترازو قرار دهيم و تخريب ها، تهديدها و توهين ها را در کفه ديگر، به يک نابرابري فاحش برمي خوريم و اگر براي چندي خود را جاي اين افراد بگذاريم شايد ترديد براي پيمودن ادامه راه را منطقي بدانيم».
کارنامه دولت خالي است، اين جمله کوتاه را مي توان خلاصه پرونده روحاني در چهار سال گذشته دانست، کارنامه اي که تيم رسانه اي و امنيتي دولت را به تکاپو واداشته است. متاسفانه دولتمردان و رسانه هاي به ظاهر حامي دولت به جاي اقدام و عمل و ارائه راهکار براي حل مشکلات، به فرافکني روي آورده اند. مظلوم نمايي، يکي از روش هايي است که براي سرپوش گذاشتن بر کارنامه خالي به کار مي رود.
اين روزنامه زنجيره اي، برجام را داراي يکصد دستاورد توصيف کرده است که يکي از آنها لغو شدن قطعنامه هاي تحريمي است. اين در حالي است که تمام تحريم هاي قبلي شوراي امنيت در قطعنامه 2231 که روزنامه هاي زنجيره اي از آن به عنوان يک افتخار ياد مي کنند، تجميع شده است. علاوه بر آن، تحريم ها همچنان در پسابرجام به بهانه هاي مختلف تصويب مي شود.نتيجه برجام اين شد که «هسته اي رفت و تحريم ها ماند».
اين روزنامه زنجيره اي همچنين وزير نفت دولت يازدهم را يکي از موفق ترين! ژنرال هاي کابينه معرفي کرده است. اين در حالي است که کرسنت يکي از نتايج مديريت خسارت بار زنگنه در وزارت نفت است. در سال 82- در دوره وزارت زنگنه-به واسطه زد و بندهاي انجام شده، گاز ايران را 24 برابر زير قيمت به شرکت اماراتي کرسنت فروختند و امروز هم به خاطر شکايت ترکيه( با استناد به مفاد کرسنت) دولت يازدهم را وادار به کاهش قيمت گاز و باز پرداخت چند ميليارد جريمه در قالب فروش گاز با قيمت پايين تر کرده اند!.
اعتراف به بي توجهي دولت يازدهم به مشکلات معيشتي
روزنامه آرمان در مطلبي نوشت:«يکي از مواردي که در چهار سال گذشته تا اندازه زيادي مانع از پيشبرد اهداف دولت شده بود، حضور برخي از وزرا و مديراني بود که ضمن عدم همسويي دقيق با دولت توانايي و کارآمدي چنداني نيز از خود نشان ندادند. اکنون زمان تغيير در کابينه، به ويژه در بخش هاي اقتصادي آن و توجه به اولويت هاي اقتصادي مردم در چهار سال آينده فرارسيده است. کابينه آينده در بخش اقتصادي بايد ضمن به کارگيري افراد توانمند و کارآمد، وزرايي را به خدمت گيرد که مخالف استفاده از رانت هستند و از سياست کوچک سازي دولت و چابک سازي آن حمايت خواهند کرد».
اين اعتراف بدان معنا است که دولت روحاني در چهار سال گذشته هم و غم خود را در جاهاي ديگري غيراز آن چه که به درد اقتصاد کشور بخورد مصروف ساخته بوده و در دوره دوم تازه بايستي به مشکلات مردم رسيدگي کند.
تحريف شهيد بهشتي
روزنامه زنجيره اي شرق در گزارشي به ميزگرد خانواده شهيد بهشتي درباره شخصيت اين شهيد پرداخت. تحريف بزرگان با سوء استفاده از آنچه برخي از اعضاي خانواده آنان مي گويند در سال هاي گذشته بسيار رايج بوده است، به عنوان نمونه در حالي که انديشه و مرام امام در آنچه که آن بزرگ سال هاي سال به آن شناخته شده بوده و در صحيفه امام ثبت و ضبط شده است چونان تحريف مي شود که گويي امام قصد انقلاب نداشته و اتفاقي روز 12 بهمن 1357 در فرودگاه مهرآباد ظاهر و ديگران انقلاب را به پيروزي رسانده و امام نيز رهبر شدند!
اين مسير در رابطه با شهيدان بزرگي چون آيت الله بهشتي نيز ساليان متمادي است که پيش گرفته شده است. در ميزگردي که شرق آن را پوشش داده است به ويژگي هاي متعددي از شهيد بهشتي که مي تواند درست باشد و درست نيز بوده است از جمله دارايي اين شهيد اشاره شده و آمده است «مثلا ايشان به داشتن ثروت آن چناني متهم شد. تنها دارايي مرحوم بهشتي همين منزل که الان بازسازي شده و ماشينش بود و دارايي ديگري نداشت. در واقع زندگي متوسط خوبي داشت و معتقد بود اگر بچه ها و خانواده بخواهند در زندگي تعادل داشته باشند، بايد اين جوري باشند»
در اين گزارش به نقل از يکي از فرزندان شهيد بهشتي آمده است که قبل از هفتم تير در جلسات مسئولين با امام همه يک نظر داشتند و امام هم نظر محترم خودشان را، ولي بعد از شهادت آيت الله بهشتي مسئولان فقط نزد امام مي رفتند تا نظر ايشان را بدانند و عمل کنند!
اين که در جلسات امام و مسئولين، همه نظرات خود را اعلام مي کردند امري طبيعي است و در اصل بسياري از جلسات بزرگان نظام براي مشورت برگزار مي شده و مي شود و فلسفه تشکيل مجمع تشخيص مصلحت نظام نيز که اتفاقا سال ها پس از شهادت آيت الله بهشتي نيز تشکيل شد همين بوده و هست.
تلاش براي قرار دادن شهيد بهشتي در مقابل امام با تفاسيري که ظاهر خوشايندي دارند در اين گونه ميزگردها و گزارشات به چشم مي خورد ولي آنچه که روزنامه هاي زنجيره اي بدان نمي پردازند روحيه ضدآمريکايي و ضداستکباري شهيد بهشتي است که طبيعتا با مشي اين روزنامه ها سازگار نيست.
دلخوشي به اروپا پس از ناکامي در خوش بيني به آمريکا!
روزنامه دولتي ايران در سرمقاله خود نوشت:«در شرايطي که في المثل ايالات متحده آمريکا، عربستان سعودي و رژيم اسرائيل و برخي ديگر از بازيگران منطقه اي عليه کشورمان همگام شده اند؛ او(ظريف) بايد سياست خارجي را به نحوي پيش ببرد که چنين دشمناني نتوانند حلقه اي تنگ در اطراف ايران ايجاد کنند. اين وظيفه اي است که وزارت امور خارجه و شخص وزير آن را به درستي مي داند و دنبال مي کند. تلاش و تحرک ظريف در فضاي بين الملل و سفرهاي او به کشورهايي در مناطق مختلف جهان و به طور ويژه سفرهاي دوجانبه او به کشورهاي اروپايي را بايد از همين منظر ارزيابي کرد.»
در ادامه اين يادداشت خاطرنشان شده است: «سکاندار ديپلماسي کشورمان همچنان که در سفر اخير به دو کشور آلمان و ايتاليا و با حضور و سخنراني در شوراي روابط خارجي اتحاديه اروپا نشان داد توانسته است چنان فضايي را فراهم نمايد که کشورهاي اروپايي از باب استقبال و همکاري با جمهوري اسلامي ايران ترديدي به خود راه ندهند و در مقابل ظريف از چنين تريبوني براي بيان مواضع جمهوري اسلامي و بيان جدي ترين انتقادات به سياست غرب در خاورميانه بهره گيرد. اين موقعيت به ويژه در شرايطي که دولت دونالد ترامپ در آمريکا رويه خصومت آميز نسبت به ايران را تشديد کرده است، حائز اهميت است.» حاميان دولت و روزنامه هاي زنجيره اي که به ستايش آمريکا مشغول بودند و در هواي خوشبيني به دولت عهدشکن آمريکا به سر مي بردند، پس از نقض مکرر برجام، به اروپا دلخوش کرده اند و حتي زمزمه امکان ادامه برجام با اروپا و بدون آمريکا را سر مي دهند! اين در حالي است که تا امروز که حدود 2 سال از اجراي برجام مي گذرد و آمريکايي ها با انواع و اقسام تحريم ها عليه ايران، به دفعات برجام را نقض کرده اند، اروپا نه تنها اقدامي براي جلوگيري از اين بدعهدي ها نداشته است، بلکه اتحاديه اروپا مدعي است که برجام نقض نشده است! در شرايطي که حتي پيش نويس برجام توسط آمريکا تنظيم شده و اين مسئله را خودشان هم اعتراف مي کنند، اگر آمريکايي ها نخواهند، با اشاره اي ساير کشورها از جمله اروپايي ها را مجبور مي کنند که از آنان تمکين کنند. اميدواري به اروپا براي حمايت از ايران در مقابل بدعهدي آمريکا، خوش خيالي و خامي ديگري است.
معيار پوپوليسم از نگاه زنجيره اي ها
روزنامه اعتماد در صفحه اقتصادي گزارشي را با عنوان «برنامه دولت براي ايجاد 970 هزار شغل در سال 96» منتشر کرده است. در بخشي از اين گزارش آمده است: «دولت بنا دارد در سال جاري نزديك به يك ميليون شغل جديد ايجاد كند. بر اين اساس برنامه اشتغال فراگير در سال ۱۳۹۶ براي ايجاد ۹۷۰ هزار شغل در سال جاري منتشر شد. سياست هاي دولت در بازار كار بيان كننده خط مشي و تصميم گيري هاي دولت در استقرار و استمرار فرآيندهاي توسعه بازار كار است كه از طريق ايجاد زيرساخت ها، بهبود عملكرد وظايف حاكميتي دولت، اقدامات حمايتي براي بهبود فضاي كسب و كار و تقويت و نهادينه سازي فرآيند پايداري و توسعه اشتغال انجام مي شود».
اکنون و پس از پايان يافتن رقابت هاي انتخاباتي، طرح اين موضوع يادآور مناظرات و بازخورد آن در روزنامه هاي زنجيره اي است. چراکه روحاني و جهانگيري، شعار ايجاد يک ميليون شغل در سال را که توسط دو نماينده جناح رقيب مطرح شده بود، غيرممکن عنوان کرده و آن را تنها شعاري براي جلب آراي عمومي خوانده بودند!
روزنامه هاي زنجيره اي با هياهوي فراوان، مسائلي مانند ايجاد يک ميليون شغل را شعارهاي پوپوليستي عنوان کرده بودند.حال با توجه به همين موضوع مي توان تشخيص داد که معيار پوپوليسم از منظر روزنامه هاي زنجيره اي چيست و تا چه اندازه نگاه حزبي و جناحي در مواضع آنها در بررسي يک موضوع دخيل است.
سالي 970 هزار شغل با تکيه بر سرمايه بانک هاي ورشکسته!
روزنامه وقايع اتفاقيه در گزارشي در صفحه اقتصادي خود با عنوان «آزمون اشتغالزايي» و طرح اين پرسش که آيا دولت مي تواند سالانه 970 هزار شغل ايجاد کند؟ با انتشار گفت و گويي با نايب رئيس کانون عالي انجمن هاي صنفي کارفرمايي ايران نوشت:«در ماده 5 ابلاغيه معاون اول رئيس جمهوري آمده است که بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران، نسبت به تعيين سهميه تسهيلات بانکي مورد نياز به ميزان 200 هزار ميليارد ريال براي اجراي برنامه اشتغال فراگير و ابلاغ به شبکه بانکي ظرف مدت 10 روز از ابلاغ اين مصوبه اقدام نمايد. اين درحالي است که بسياري معتقدند که بانک ها ديگر توان اجرايي کردن تکاليفي که بانک مرکزي و دولت بر دوششان مي گذارند را ندارند، هزاران هزار ميليارد بدهي که دولت به اين بخش دارد، توان آنها را به شدت کاسته و عطارديان هم دراين باره معتقد است که بانک ها با توجه به شرايطي که دارند به تبع نمي توانند در اين راه کمکي بکنند، مگر اينکه دولت بدهي خود را به اين بخش بپردازد و کمک کند تا بانک ها در بخش واقعي که بايد در آن حضور داشته باشند، حاضر شوند».
