دروغ
نامه ی کیهان 10 تیر- 96
گفت و شنود
يخچال
سربازجوی دجال
يخچال
سربازجوی دجال
از نقل یک یخچال
نقل کرده این روسیاه
حملش کرده اشتباه
گفت: در تبليغات انتخاباتي که گفته بودند سايه جنگ را از سر
مردم برداشته ايم! ولي حالا که برعکس شده و آمريکايي ها پشت سرهم رجز مي خوانند و
ناتوي عربي تشکيل مي دهند و...!
گفتم: چه عرض کنم؟! احتمالا سايه جنگ را برداشته اند ولي هنوز نمي دانند که بايد آن را کجا بگذارند!
گفت: اعلام کرده بودند که ارابه تحريم ها را شکسته ايم و بقيه تحريم ها را هم برمي داريم ولي نه فقط تحريم هاي قبلي سر جايش هست، بلکه دهها تحريم ديگر هم بعد از انتخابات اضافه شده است.
گفتم: باز هم چه عرض کنم؟!
گفت: پس آنهمه وعده هاي گل و بلبل که مي دادند چه شد؟!
گفتم: چند نفر يک يخچال بزرگ را به طبقه هشتم يک ساختمان مي بردند، در طبقه هفتم ايستادند استراحت کنند و يکي از آنها رفت که ببيند چند طبقه بالا آمده اند و هنگام بازگشت گفت؛ يک خبر خوش و يک خبر بد. خبر خوش آنکه فقط يک طبقه باقي مانده و خبر بد اينکه ساختمان را اشتباه آمده ايم!
گفتم: چه عرض کنم؟! احتمالا سايه جنگ را برداشته اند ولي هنوز نمي دانند که بايد آن را کجا بگذارند!
گفت: اعلام کرده بودند که ارابه تحريم ها را شکسته ايم و بقيه تحريم ها را هم برمي داريم ولي نه فقط تحريم هاي قبلي سر جايش هست، بلکه دهها تحريم ديگر هم بعد از انتخابات اضافه شده است.
گفتم: باز هم چه عرض کنم؟!
گفت: پس آنهمه وعده هاي گل و بلبل که مي دادند چه شد؟!
گفتم: چند نفر يک يخچال بزرگ را به طبقه هشتم يک ساختمان مي بردند، در طبقه هفتم ايستادند استراحت کنند و يکي از آنها رفت که ببيند چند طبقه بالا آمده اند و هنگام بازگشت گفت؛ يک خبر خوش و يک خبر بد. خبر خوش آنکه فقط يک طبقه باقي مانده و خبر بد اينکه ساختمان را اشتباه آمده ايم!