باز نشر يك يادداشت اوین نامه ی کیهان "نسخه فاجعه نپيچيد!* "

اوین نامه ی کیهان یکشنبه 21 تیرماه سال 1394
باز نشر يك يادداشت  اوین نامه ی کیهان "نسخه فاجعه نپيچيد!* "
 برای اینکه مذاکره ی هسته ای بمرحله ی حساس رسیده است . بنابراین برای اینکه بطور مضاعف فشار آورده شود و  مخالفت با مذاکره ی هسته ای و موضع گیری علیه تیم مذاکره کننده ی هسته ای و رفسنجانی پیگیری شده باشد . بنابراین سربازجو شریعت  دست به ترفند تبلیغاتی بازتولید ودوباره خوری  زده چون یکی از یادداشت های 2 سال گذشته اش را بازتاب داده  است  .
 البته در پایان برای توجیه افزوده اين يادداشت در تاريخ 92/11/30 با عنوان «ديکته دشمن را ترجمه نکنيد» و در پاسخ به حجم انبوهي از شبهه افکني هاي داخلي و خارجي آن روزها در تخطئه ضرورت برخورداري کشورمان از فناوري هسته اي نوشته شده بود و از آنجا که اين روزها نيز بار ديگر نشانه هايي از آغاز همان هجوم با همان مضمون ديده مي شود، بازنشر آن را بي فايده ندانستيم.
«آيا اهميت برخورداري کشورمان از دانش و فناوري هسته اي در حد و اندازه اي هست که با هزينه هاي آن نظير تحريم هاي اقتصادي برابري کند؟ و مگر فعاليت هسته اي در پيشرفت و توسعه و زندگي مردم چه نقش برجسته اي دارد که بهاي سنگين آن قابل پذيرش باشد»؟!
    اين پرسش اگرچه تاکنون بي پاسخ نبوده و نمانده است ولي از آنجا که اين روزها و همزمان با مذاکرات ايران و 5+1 بار ديگر و در سطح گسترده تري از سوي رسانه هاي بيروني و برخي از جريانات داخلي مطرح شده و به آن دامن زده مي شود؛ اشاره اي - هر چند گذرا- به نکاتي در اين باره ضروري به نظر مي رسد و ابتدا بايد گفت؛ اين تصور که تحريم هاي اقتصادي آمريکا و متحدانش به خاطر فعاليت هسته اي کشورمان است، امروزه به اندازه اي رنگ باخته که به يک شوخي بي مزه شبيه است و در اين باره پيش از اين، مستندات فراواني داشته ايم که نيازي به تکرار آن نيست و نگاه اين نوشته از زاويه ديگري است؛ 

    1- دانش هسته اي و فناوري آن يکي از حلقه هاي تعيين کننده در زنجيره علوم و تکنولوژي است که با بسياري از شاخه هاي ديگر علوم رابطه علت و معلولي دارد، تا آنجا که حذف اين حلقه از زنجيره علم و محروميت از دانش هسته اي مي تواند خط توسعه علوم و تکنولوژي را به طور جدي مختل کرده و در مواردي متوقف کند. از سوي ديگر و دقيقا به همين علت، دانش هسته اي ده ها شاخه علمي و تکنولوژيک ديگر را در بستر خود توليد و يا گسترش مي دهد، نظير استحصال منيزيوم و زيرکونيم (شيمي صنعتي)، ساخت سانتريفيوژهاي پيشرفته (مکانيک)، پيشرفت مثال زدني در بهره گيري از اشعه ليزر (فيزيک نور)، ساخت آلياژ مقاوم در برابر چرخش چند ده هزار دور در دقيقه سانتريفيوژها (متالوژي) و ده ها دستاورد علمي و تکنولوژيک ديگر که دانش و فناوري هسته اي کشورمان علي رغم تحريم ها و فشارهاي فراوان بيروني در پي داشته است و شرح آن به درازا مي کشد.

    بنابراين، کساني که توقف برنامه هسته اي را توصيه مي کنند- صرفنظر از نيت و انگيزه واقعي آنها- دست کشيدن از پيشرفت هاي علمي و تکنولوژيک را پيشنهاد مي کنند و براي کشورمان نسخه عقب ماندگي مي پيچند!

    2- توليد برق و انرژي اگرچه يکي از بااهميت ترين دستاوردهاي دانش و تکنولوژي هسته اي است- که به آن خواهيم پرداخت- ولي کاربرد دانش هسته اي محدود به توليد انرژي نيست و اين فناوري، کاربردهاي فراوان ديگري نيز دارد که براي پي بردن به آن کافي است به انبوه سايت ها و خروجي اعلام شده مراکز علمي که به آساني در دسترس همگان است، نيم نگاهي انداخته شود. کساني که توقف برنامه هسته اي کشورمان را توصيه مي کنند، اگر کمترين مايه اي از غيرت ديني و ملي و دلسوزي براي مردم اين مرز و بوم داشته باشند به يقين با مشاهده فهرست طولاني کاربرد دانش هسته اي در عرصه هاي مختلف علمي، صنعتي و اقتصادي، از توصيه ارتجاعي خود شرمنده مي شوند و البته آنان که خود را به خواب زده اند، حساب جداگانه اي دارند!

    در محدوده اين نوشته به چند نمونه از کاربردهاي دانش هسته اي که فقط اندکي از بسيارهاست اشاره مي شود، نظير؛ تهيه و توليد کيت هاي راديو دارويي براي مراکز پزشکي هسته اي، تهيه و توليد راديوداروهاي ويژه به منظور تشخيص انواع بيماري هاي تيروئيد و درمان آنها، توليد داروهاي ضروري براي تشخيص بيماري هاي هورموني و درمان و ترميم آسيب هاي هورموني. کاربرد در تشخيص تومورهاي سرطاني، رفع گرفتگي هاي وريدي، تصويربرداري و تشخيص بيماري هاي قلبي، عفونت ها، التهاب هاي مفصلي، آمبولي ها و ده ها کاربرد شناخته شده ديگر در عرصه پزشکي.
    دانش هسته اي در عرصه دامپزشکي نيز کاربردهاي فراواني دارد که تغذيه، بهداشت و ايمن سازي محصولات دامي، اصلاح نژاد دام ها و... از جمله آنهاست.

    از تکنيک هاي هسته اي براي کشف سفره ها و منابع آب زيرزميني، تشخيص محدوده آن، هدايت آبهاي سطحي و زيرزميني، کنترل ايمني سدها، کشف نشت هاي احتمالي سدها، پي بردن به آسيب هاي رانشي زمين، شيرين کردن آب هاي شور و... استفاده مي شود.

    دانش هسته اي در صنايع غذايي و کشاورزي نيز کاربردهاي ويژه و منحصر به فردي دارد که مقابله با ويروس هاي گياهي، مبارزه با آلودگي هاي ميکروبي، جلوگيري از فساد مواد غذايي، کنترل حمله حشرات به محصولات کشاورزي، تنظيم زمان رسيدن محصولات، افزايش جهشي برخي محصولات نظير گندم، برنج و پنبه و... فقط چند نمونه از اين کاربردهاست.

    دانش و تکنولوژي هسته اي کاربردهاي فراوان ديگري نيز در ساير حوزه هاي علمي و فني و اقتصادي دارد که حتي ارائه فهرست آن نيز بيرون از محدوده اين نوشته است.

    3- و اما، يکي از بااهميت ترين و کارسازترين موارد استفاده صلح آميز از دانش و تکنولوژي هسته اي، توليد برق با بهره گيري از نيروگاه هاي اتمي و توليد سوخت آن به دو روش، غني سازي اورانيوم از طريق دستگاههاي سانتريفيوژ و يا «ليزر» است. اين بخش از کاربرد دانش هسته اي است که امروزه در کشورمان بيشترين توجه را به خود جلب کرده است. آمريکا و متحدانش از بيرون و افراد اندک و کم شماري از درون براي وادار کردن ايران اسلامي به انصراف از فعاليت هسته اي روي همين بخش از کاربرد دانش اتمي تمرکز کرده و توقف فعاليت هسته اي و بهره گيري از منابع انرژي جايگزين- عمدتا فسيلي- را توصيه مي کنند. در اين باره گفتني است که؛

    4- نياز سالانه کشورمان به برق نزديک به 8 هزار مگاوات است براي توليد اين ميزان برق 220 ميليون بشکه نفت خام مصرف مي شود و براساس برآورد مراکز علمي، مصرف 220ميليون بشکه نفت خام بيش از هزار تن گاز مسموم کننده و خطرناک «دي اکسيدکربن» توليد مي کند، نزديک به 170 تن ذرات معلق در هوا، بيش از 140 تن گوگرد و 55 تن اکسيد نيتروژن را در محيط زيست پراکنده مي سازد. اين همه در حالي است که نيروگاه اتمي هيچيک از آلودگي هاي مورد اشاره را ندارد و با توجه به قيمت نفت و گاز، استفاده از نيروگاه اتمي براي توليد برق مورد نياز کشور، سالانه نزديک به 6 ميليارد دلار صرفه جويي در پي خواهد داشت.

    5- توصيه مي کنند که به جاي نيروگاه اتمي مي توانيم از سوخت فسيلي، يعني نفت و گاز براي توليد برق استفاده کنيم اين پيشنهاد در حالي است که؛

    الف: ذخاير نفت و گاز کشور به سرعت رو به کاهش است، که مصرف کلان و پرشتاب داخلي از يکسو و صدور نفت و گاز براي تامين نيازهاي مالي از سوي ديگر به جان ذخاير فسيلي افتاده اند و نقطه پايان اين ذخاير ارزشمند و گرانبها را نزديک و نزديکتر مي کنند.

    ب: اکنون زماني را در نظر آوريد- حداکثر 3 تا 4 نسل ديگر- که ذخاير فسيلي کشور تمام شده است. آيا تصور فاجعه بزرگي که به يقين نسل هاي آينده با آن روبرو خواهند شد، وحشت آفرين و دردآور نيست؟! در آن حالت مردم اين مرز و بوم اسلامي اولا؛ هيچ ذخيره فسيلي براي فروش و تامين هزينه هاي جاري کشورشان در اختيار ندارند، تامين هزينه هاي عمراني و پيشرفت و توسعه که جاي خود دارد!

    ثانيا: از سوخت لازم براي ادامه فعاليت نيروگاه هاي توليد برق محروم هستند. و براي تامين سوخت نيروگاه ها بايد دست نياز به سوي کشورهاي ديگر دراز کنند و بديهي است که وقتي خزانه کشور از درآمدهاي نفتي خالي باشد قدرت خريد سوخت و يا خريد انرژي از ساير کشورها را نيز نخواهند داشت... و اين، يعني فرو رفتن در خاموشي، توقف فعاليت در تمامي مراکز توليدي و صنعتي و زمينه هايي که به انرژي برق نياز دارند.

    اين واقعيات تلخ و ده ها نمونه مشابه ديگر فقط با يک حساب سرانگشتي و مراجعه اي- هر چند گذرا- به داشته ها و يافته هاي انکارناپذير علمي قابل درک است و از نوع تحليل هاي من درآوردي و آبکي برخي از مدعيان سياست ورزي نيست که در پستوهاي حزبي و جناحي ساخته و پرداخته شده باشد و...

    حالابايد از کساني که به کم داني! و يا به فريب «عکس مار» مي کشند و دانسته يا ندانسته، ديکته آمريکايي ها درباره توقف فعاليت هسته اي را به بهانه تحريم ها به فارسي ترجمه مي کنند، پرسيد، کدام يک از واقعيت هاي تلخ و فاجعه آفرين مورد اشاره را مي توانيد انکار کنيد؟! و با استناد به کدام تحقيق و بررسي و يا گزاره علمي براي نسل هاي بعدي اين مرز و بوم نسخه فاجعه مي پيچيد؟! البته که مقاومت با سختي همراه است ولي اگر اين سختي بهاي يک متاع گرانقدر و يا براي پيشگيري از يک فاجعه وحشتناک باشد، بديهي است که نه فقط ناگوار نيست بلکه با ميل و رغبت، خريدني و پذيرفتني نيز هست.

    6- برخي از مدعيان که از يکسو پي آمد فاجعه بار پايان ذخاير فسيلي براي چند نسل آينده را قابل انکار نمي دانند و از سوي ديگر - به هر علت و با هر انگيزه اي - توقف فعاليت هسته اي کشورمان را توصيه مي کنند، از انرژي هاي ديگر نظير انرژي خورشيدي، انرژي بادي و يا آبي به عنوان جايگزين انرژي فسيلي ياد مي کنند! که اين توصيه ها قبل از آن که کارساز باشد، از شدت ناپختگي، خنده دار است، چرا که؛ انرژي خورشيدي هنوز قابليت صنعتي شدن و توليد انبوه را ندارد. توليد انرژي از آب با توجه به اين که کشورمان از جمله کشورهاي خشک و کم آب است، ناممکن بوده و هرگز نمي تواند جوابگوي نياز کشور پهناوري نظير ايران اسلامي باشد. برخي از کشورهاي اروپايي مانند آلمان که مدعيان به آن استناد مي کنند، از جمله کشورهاي پرآب هستند و در بسياري از شهرهاي خود، از رودخانه هاي بزرگي نظير اروند رود برخوردارند و توليد انرژي از باد اولا؛ پرهزينه و ثانيا؛ کم بازده است و ثالثا- مهم تر از همه - کشورمان بادخيز نيست.

     و اما، ممکن است گفته شود که بعد از پايان ذخاير فسيلي مي توانيم به سراغ توليد انرژي هسته اي برويم! که بايد گفت؛ فرايند توليد انرژي هسته اي، دستکم 20 سال زمان مي برد.

    7- و در پايان يادداشت پيش روي، حق آن است که به بخشي از بيانات حکيمانه و گره گشاي حضرت آقا دراين باره اشاره کنيم؛
    «ملت ايران نيز مانند کشورهاي مختلف درصدد است انرژي مورد نياز خود را از نيروگاه هسته اي تامين کند، چرا که در غير اين صورت از قافله علم باز هم عقب خواهد ماند. بنابراين تلاش براي دستيابي به فناوري هسته اي و ديگر فناوري هايي که ايران را به اوج قله علم نزديک کند امري واجب و وظيفه اي ملي است و ملت و دولت ايران برخلاف خواست خائنيني که اهداف آمريکا را دنبال مي کنند با پايداري در برابر فشارهاي مراکز سلطه جهاني، اين هدف اساسي را دنبال خواهد کرد... نفت سرمايه اي تمام شدني است که مشکلات زيست محيطي را نيز به همراه مي آورد، ضمن آنکه مي توان آن را به فرآورده هاي بسيار ارزشمندتر تبديل کرد. بنابراين با چه منطقي ملت ايران، به استفاده نامحدود از نفت ادامه دهد و از انرژي هسته اي صرف نظر کند؟... دشمنان اين ملت در واقع منتظرند نفت ايران تمام شود و ملت دست نياز به سمت آنان دراز کند و محتاج آنها شود، اما ايران اين مسئله را نمي پذيرد و با تکيه بر حرکت علمي ارزشمند جوانانش روزبه روز به پيش خواهد رفت
    حسين شريعتمداري
    * اين يادداشت در تاريخ 92/11/30 با عنوان «ديکته دشمن را ترجمه نکنيد» و در پاسخ به حجم انبوهي از شبهه افکني هاي داخلي و خارجي آن روزها در تخطئه ضرورت برخورداري کشورمان از فناوري هسته اي نوشته شده بود و از آنجا که اين روزها نيز بار ديگر نشانه هايي از آغاز همان هجوم با همان مضمون ديده مي شود، بازنشر آن را بي فايده ندانستيم.