يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "بدهكاران طلبكار!"

اوین نامه ی کیهان 4 شنبه  31 تیرماه سال 1394
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "بدهكاران طلبكار!"
  در مخالفت با توافق هسته ای تصویب شده  هم قلم و همکار یادداشت روز نویس اوین نامه  کیهان پس از مقدمه سازی که  چرا  قائم مقام صدر اعظم و وزير اقتصاد آلمان، پيش از سفر به تهران ، بدون در نظر گرفتن آداب مهماني و رعايت حداقل ادب و عرف ديپلماتيک، براي گسترش روابط تجاري کشورش با رژیم وارونه ايران، پيش شرط تعيين کرده بود! پيش شرطي که از قضا، از مهمترين اصول مبنايي  رژیم وارونه ی ولایت فقیه. راه هموار شدن روابط کشورش با رژیم  را به رسميت شناختن رژيم جعلي و کودک کش صهيونيستي اعلام کرده بود. بالاخره  درپایان  به اعضای بازار مکاره ی مجلس ارتجاع خط داده است که باید همچون امیر کبیر باشید . زیرا که توصیه کرده به ياد بياوريد که سال ها قبل، مرحوم امير کبير، با اقتدار و شجاعت، جلوي گستاخي و زياده خواهي نمايندگان روس و انگليس را گرفت و نامي نيکو از خود در تاريخ برجاي گذاشت و در دل هر ايراني ميهن دوستي، به عظمت و بزرگي جاي گرفت. اقدام امروز شما نمايندگان اعضای بازار مکاره ی مجلی ارتجاع هم مي تواند سند زريني در کارنامه نمايندگي تان بوده و گستاخان را نا اميد کند.

در خبر ها آمده بود که قائم مقام صدر اعظم و وزير اقتصاد آلمان، پيش از سفر به کشورمان، بدون در نظر گرفتن آداب مهماني و رعايت حداقل ادب و عرف ديپلماتيک، براي گسترش روابط تجاري کشورش با ايران، پيش شرط تعيين کرده بود! پيش شرطي که از قضا، از مهمترين اصول مبنايي جمهوري اسلامي ايران بود. وي راه هموار شدن روابط کشورش با ايران را به رسميت شناختن رژيم جعلي و کودک کش صهيونيستي اعلام کرده بود و بدون آن اين امر را غيرممکن دانسته و حتي براي ميانجيگري ميان ايران و آن رژيم مجعول، اعلام آمادگي هم کرده بود! اينکه متاسفانه مقامات کشورمان در ديدارهاي مختلف با اين مقام آلماني، به اين گستاخي پاسخي ندادند و يا پاسخ ضعيف وزارت خارجه، موضوع اين نوشتار نيست. آنچه در اين نوشتار حائز توجه و پرداختن است، چرايي اين رخداد است و پاسخ به اين پرسش که چه شده و چه اتفاقي افتاده که يک مقام خارجي به خود جرات مي دهد اصلي ترين موضوع سياست خارجي ما را شرط روابط تجاري با کشورش قرار دهد و از آن بعنوان حربه گرو کشي استفاده کند!؟ آن هم در حالي که رهبر انقلاب، صراحتا فرموده بودند: «توافق بشود يا نشود، اسرائيل روز به روز نا امن تر خواهد شد» يا چه شده که فلان مقام آمريکايي، از ضرورت آزادي هم جنس گرايان و توجه به آزادي هاي آنان و همينطور فرقه هاي ضاله، بعنوان شرط ورود ايران به جامعه جهاني سخن مي گويد!؟ همه اين سخنان در فضاي روزهاي پر هياهوي پس از متن وين و نيز تصويب قطعنامه ضد ايراني شوراي امنيت مطرح مي شود. در روزهايي که هم طرف غربي جشن پيروزي گرفته و نماينده اش از شادي در جلسه رسمي مي رقصد و هم در ايران سخن از پيروزي و فتح الفتوح و تغيير تاريخ است! ظاهرا آرايش متون و تعهدات، حکايت از آن دارد که طرف غربي، خود را پيروز ميدان دانسته و آنقدر خود را در برج عاج مي بيند که حتي براي تصرف بازار بزرگ و ثروتمند ايران، ناز کرده و شرط مي گذارد، آن هم شروطي تا اين حد گستاخانه! و در مقابل مقامات ما، آنقدر خود را منفعل و واداده در اين عرصه مي بينند که حتي کمترين واکنشي به اين زياده خواهي ها نشان نمي دهند و تازه فرش قرمز هم پيش پاي آنها پهن مي کنند! اما چرا چنين شده و واقعيت چيست!؟ به نظر مي رسد آنچه ما در دو عرصه «مذاکره» و «برنامه ريزي براي روزهاي بعد از مذاکره» کرده ايم، در شکل گيري چنين رفتارهايي - که ظاهرا آخرين رفتار از اين دست هم نخواهد بود- موثر است. شرحي مختصر در هر باب، به تبيين موضوع کمک مي کند.
    1-
مذاکرات با تنظم برجام يا همان برنامه جامع اقدام مشترک به فرجام رسيد. هنوز غريو شادي سرمستان فرو ننشسته و مراحل قانوني براي تصويب متن فراهم آمده در کشور انجام نشده بود که، با تصويب قطعنامه 2213شوراي امنيت، متن برجام به سندي لازم الاجرا تبديل شد! غربي ها اعلام کردند که متن قطعنامه و نيز زمان تصويب آن با هماهنگي طرف ايراني بوده است. بحث ها و ابهامات فراواني در سراسر برجام و قطعنامه وجود داشته و دارد که متاسفانه به هيچ يک پاسخ مستدل، منطقي و حقوقي داده نشد و صرفا به اين اکتفا شدکه بايد از بدست آوردن چنين پيروزي شگرفي خوشحال بود! از جمله اين ابهامات و نگراني ها بايد اشاره کرد به موضوعات بسيار مهمي همچون ؛
    
الف: محدوديت بي سابقه فعاليت هسته اي کشورمان.
    
ب: مبهم بودن لغو و توقف تحريم ها و منوط بودن آنها به انجام چندين و چند اقدام عملي و تقريبا غيرقابل بازگشت از سوي ايران، نظير از بين بردن 9700 کيلوگرم اورانيوم غني شده و محدود بودن ميزان در اختيار آن به ۳۰۰ کيلوگرم ،تسليم حدود 40 تن آب سنگين به طرف خارجي، تغيير ماهيت راکتور آب سنگين اراک، تبديل سايت حساس و کليدي فردو به مرکزي تحقيقاتي، حل مسئله pmd با آژانس، و بالاتر از همه مشروط بودن تعهدات طرف مقابل و از جمله لغو تحريم ها به نتيجه راستي آزمايي آژانس بين المللي انرژي اتمي و ارائه گزارشي مبني بر اينکه ايران به تعهدات خود عمل کرده است و....
    
ج: مبهم بودن تعهدات طرف مقابل در برابر تمامي تعهدات کشورمان و امکان تاويل و تفسير و همچنين کارشکني در مسير انجام تعهدات آنها در حوزه لغو تحريم ها به ويژه به لحاظ زماني. 
    
موارد متعددي از اين دست در قطعنامه و برجام آمده که مجال پرداختن به همه آنها وجود ندارد. افزون بر اين موارد، اعمال محدوديت هاي متعدد در ضميمه b قطعنامه 2213 در زمينه فعاليت هاي موشکي (که عملاتوان دفاعي و پيشرفت هاي ماهواره اي ما را هم تحت تاثير قرارمي دهد) و نيز تحريم ها و محدوديت هاي تسليحاتي و همينطور دخالت گسترده در عمليات ناوبري بازرگاني ما و امکان تفتيش تمامي محموله هاي به مقصد ايران در تمامي آب هاي آزاد و... به اين ابهامات دامن زد و دشمنان ديرين ما را به اين توهم رساند که پيروز ميدان هستند! و لاجرم با ما از اين موضع برخورد کنند و براي نشستن بر سر سفره پر برکت مردم ايران و ارتزاق از صدقه سر آنها، شرط و شروط هم بگذارند! پاسخ مقامات خودمان به اين ابهامات توافق و قطعنامه مي توانست دشمن را به سر جايش بنشاند.
    2
- اما بجز موضوع توافق و ابهامات پيش گفته و اندک فوق، اتفاق ديگر هم سبب گستاخي غرب و شرط گذاشتن براي ما شده است و آن اينست که به فرض پذيرش توافق و فارغ از اشکالات آن، بي برنامگي جدي براي روزهاي پس از آن ديده مي شود. موضوعي که صداي رسانه هاي همسو با دولت را هم در آورده است. در اين مقطع، دو رويکرد مهم بايد مورد توجه قرارگيرد. نخست حفظ عزت ملي و مرز بندي با کسانيکه سال هاي سال سخت ترين فشارها و تحريم هاي ظالمانه را به ملت ما تحميل کردند و دوم تدوين معيارهايي براي سرمايه گذاري خارجي و ورود تکنولوژي هاي نوين به کشور و در مقابل جلوگيري از تبديل ايران به گورستان کالاهاي خارجي. اما آنچه مشاهده مي شود، اتخاذ رويکردي جز اين است که مي تواند فرجام تاسف بار ديگري را رقم بزند. بعنوان نمونه؛ افول جدي خودرو سازي فرانسه از حدود يک دهه قبل، آن کشور را عملادر زمره قطعه ساز ها قرار داده نه خودرو ساز تراز اول. عملاحيات صنعت خودروي آن کشور به فتح بازار ايران بستگي دارد. از ديگر سو رفتار فراموش نشدني آنها در اوج تحريم ها و ندادن قطعات خودرو و اوج گيري قيمت خودروهايي همچون تندر 90 و پژو 206 و همين طور کارشکني هاي متعدد در جريان مذاکرات هسته اي و دم جنباندن براي آمريکا را هم فراموش نکرده ايم. مي بينيم که ظاهرا هردو فاکتور عقب افتادگي صنعتي (در اين مورد خاص) و رفتار خباثت آميز در فرانسه به چشم مي خورد. اما اصرار برخي مديران و مسئولان دولتي و خودروساز براي تقديم دودستي بازار خودروي کشورمان به فرانسه بسيار عجيب و مشکوک است.آن هم در شرايطي که ستاره هاي کهن و نوظهور بسياري در اين عرصه وجود دارد. نمونه ديگر فرش قرمز پهن کردن پيش پاي بازرگانان- و نه سرمايه گذاران- آلماني در شرايطي که با گستاخي و طلبکاري با ما مواجه مي شوند و با لحاظ کردن دشمني ها و خباثت هاي ديرينه آنها است که بايد پرسيد آيا چنين وادادگي هايي، آنها را گستاخ تر نمي کند و اين پيام را به غرب نمي دهد که هرچه بگوييد و هرچه بکنيد، دري به روي شما بسته نمي شود!؟ گفتني دراين باره فراوان است اما آنها که سرمست جشن هستند گوش شنوايي ندارند، پس چه خوبست نمايندگان مجلس، منفعل نباشند و به وظيفه شرعي و قانوني خود عمل کنند و پيش از شکل گيري روندي ناصواب و افسوس خوردن - احتمالي- و بي فايده آتي، آستين همت بالازده، مقرراتي براي سرمايه گذاري و بازرگاني خارجي در شرايط جديد تدوين و تصويب کنند. مقرراتي با رويکرد حفظ عزت و اقتدار کشورمان، صيانت از سرمايه هاي ملي، جلوگيري از باج خواهي و زياده طلبي دولت هاي بد سابقه و بدکار و بالاخره با چشم اندازي که به تکامل شاخه هاي مهم علمي و صنعتي در کشور منتهي شود. 
    تنها در سايه چنين رفتار قاطع و محکمي مي توان اميدوار بود که از يک سو بيگانگان و دشمنان ديروز و امروز ملت، براي رسيدن به منافع اقتصادي، نه تنها گردن فرازي نکنند، بلکه آستانه ادب ببوسند و با احترام و عرض نياز با ملت ايران روبرو شوند و از ديگر سو برخي مديران و وابستگان آنها، عرصه اقتصادي کشور را به عرصه منافع قومي و قبيله اي تبديل نکرده و نتوانند با زد و بند و ارتباط گيري، فرصت سرمايه گذاري را به زراندوزي براي خود از کيسه ملت تبديل کنند.
    به ياد بياوريد که سالها قبل، مرحوم امير کبير، با اقتدار و شجاعت، جلوي گستاخي و زياده خواهي نمايندگان روس و انگليس را گرفت و نامي نيکو از خود در تاريخ برجاي گذاشت و در دل هر ايراني ميهن دوستي، به عظمت و بزرگي جاي گرفت. اقدام امروز شما نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي هم مي تواند سند زريني در کارنامه نمايندگي تان بوده و گستاخان را نا اميد کند. نويسنده: حسين شمسيان