روزی نامه ی حکومتی
جمهوری اسلامی 2 شنبه 29 تیرماه سال 1394
سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری اسلامی
"بازندگان توافق هستهای "
تاکی باکتمان حقایق وپاک کردن صورت مسأله همراه با تبلیغات وارونه قرار است ادامه یابد و
به خورد ملت داده شود؟ چراقلم زنان مقاله نویسان روزی نامه ی جمهوری اسلامی حامی رژیم وارونه ی ی ولایت فقیه تصور می کنند که مخاطبان شان همچون
خودشان دچار فراموشی تاریخی شده اند؟
چون مگر فراموش شده که خمینی شیاد 37 سال پیش با نامیدن روزجمعه آخر ماه
رمضان به عنوان روزقدس و برپایی راهیپمایی علیه اسراییل بطور تاکتیکی- تبلیغی
ادعای دفاع ازفلسطین نمود که تا حال ادامه داشته است؟ مگرخمینی شیاد نگفت اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد سیل اسراییل
راآب می برد؟ مگر از همان سال تا حال شعار مرگ بر صهیونیسم و نابود باد اسراییل سرداده
وتکرارنشده است ؟ حال بماندکه نقش برادران
قربانی فرو اسراییل در دلالی سلاح های آمریکایی در داستان ایران کنترا هنگام جنگ ایران باعراق چه بود؟
یامگر ازیاد رفته است که چگونه همکاری
مشترکی که با ارسال کشتی سلاح ازسوی پاسداران از سواحل بندرعباس بسوی سواحل آبی فلسطین و اطلاع دادن بها سراییل موجب توقیف آن
از سوی کماندوهای اسراییلی شد. سپس بهانه ی حمله ی شارون به مقر زنده یاد یاسر عرفات گردید تااینکه بالاخره منجر به
حصرو مرگ وی شد؟ از این گذشته مگر اسراییل با شعار و تهدید آبکی حاکمان
تهران وائمه جمعه ها که نابود باید گردد.آیا اسراییل نابود شد یا نه موجب
تقویت و قدرتش شده است ؟
آیا بازنده ی توافق هسته ای اسراییل است . یا سوریه و عراق و حزب الشیطان و حوثی های یمنی و به ویژه سپاه پاسداران اند ؟صد البته که
بازنده ی اصلی پس از ملت ایران ولی فقیه است که مجبور به سرکشی جام زهر توافق هسته
ای شد. البته نیاز به بیان نیست تاکه گفته شود ملت ایران به خصوص قشر تهی دست ومحروم که
اکثریت جامعه را تشکیل می دهند چگونه در چنددهه ی گذشته صدمات وخسارات جانی ومالی
جبران ناپذیری از سیاست جنگ افروزی وهسته ای متحمل شده وخاکستر نشین و داغدار و
عزادار وفقیرو محروم شده اند.زیرا که هنوز بهای سنگین آثار مخرب جنگ افروزی و آثار شدید هزینه ی گزاف رشد تورم و گرانی لجام
گسیخته و فقر وگرانی ..... ناشی ازتحریم های هسته ای را می پردازند.
ولی سرمقاله نویس همانگونه که اشاره شد فقط تاتوانسته وارونه وهذیان گویی وکتمان حقایق کرده است
. برای اینکه فراموش کرده است که چگونه از
برنامه واهداف هسته ای دفاع جانانه می کرد .تا جاییکه محمدالبرادعی رئیس سازمان جهانی انرژی اتمی را
بارهامتهم به جاسوسی برای آمریکا و سازمان سیا کرد که چرا گزارش آژانس اتمی از تأسیسات
هسته ای رژیم وارونه ی ولایت فقیه را تحویل شورای امنیت سازمان ملل داد؟ درحالی
که اکنون با تسلیم شدن مقابل قطعنامه های شورای امنیت ملی
سازمان ملل وتن دادن به پذیرش آن ازموضع خفت باز پیروزی قلمداد کرده است و اسراییل وعربستان وائتلاف کشورهای عربی علیه ی حوثی های یمنی راجزو
بازندگان توافق هسته ای معرفی کرده است .
روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» نوشت: «بنیامین نتانیاهو نخستوزیر
اسرائیل» و «ایزاک هرزوگ» رئیس اتحادیه جهانی صهیونیسم پس از توافق هستهای ایران
و کشورهای 1+5 هم قسم شدند که در برابر توافقنامه امضاء شده میان ایران و قدرتهای
جهانی با یکدیگر متحد شوند.»
به نوشته این روزنامه، این دو مقام صهیونیست در جریان دیداری که به منظور بررسی تبعات امنیتی توافقنامه هستهای ایران بر صهیونیسم بینالمللی برگزار کردند بار دیگر از این توافقنامه به عنوان توافقنامه «بد» یاد کرده و گفتند با توجه به تحولات اخیر و تاثیراتی که این تحولات بر مسائل بینالمللی به ویژه معادلات منطقهای خواهد داشت، هر کاری را که برای تضمین امنیت اسرائیل لازم باشد، انجام خواهند داد.
جروزالم پست، که از «هرزوگ» به عنوان رهبر اپوزیسیون سیاسی مخالف دولت نتانیاهو نام برده، تصریح میکند که نتانیاهو ضمن استقبال از اظهارات ضد ایرانی هرزوگ گفت: همسویی دولت ائتلافی او و اپوزیسیون، در ارتباط با منافع صهیونیستها، مسالهای حائز اهمیت بوده و برای نشان دادن جبههای متحد از مخالفین این توافقنامه به دنیا، لازم و حیاتی است.
این روزها از یک نفر بیش از همه عنوان بزرگترین بازنده توافق هستهای بین ایران و گروه 1+5 که از آن نام «توافق بزرگ قرن» یاد شده، نام برده میشود و آن شخص کسی جز «نتانیاهو»، نخستوزیر جنایتکار و جنگافروز رژیم صهیونیستی نیست، زیرا وی در دو سال گذشته و سالهای پیش از آن، همه تلاش خود را مصروف آنچه آن را «تهدیدات ناشی از برنامه هستهای ایران» میخواند، کرده بود تا جایی که در این راه از همه موجودیت خود مایه گذشته و در اقدامی خارج از عرف دیپلماتیک و درحالی که برخلاف گذشته فرش قرمزی زیر پای او پهن نشده و دولتمردان آمریکا از سفر او به واشنگتن انتقاد میکردند، به دعوت رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا برای سخنرانی علیه توافق هستهای راهی کنگره شد. او در این سالها بارها اعلام کرده بود اسرائیل نخواهد گذاشت این توافقنامه شکل بگیرد و با همه وجود و توان خود، با آن مقابله خواهد کرد.
درباره علت نگرانی این بازنده بزرگ توافق هستهای و دلیل مخالفت وی با توافق بزرگ و تاریخی قرن، باید گفت که نگرانی او اساساً به دلیل مسائل هستهای نیست بلکه در موضوعات دیگری نهفته است که توجه به آن میتواند دستاورد بزرگ ایران را در زمینه توافق وین، به خوبی تبیین کند.
نتانیاهو در سالهای اخیر، «ایران هراسی» را پایه اصلی سیاست خارجی خود قرار داده بود که با توسل به آن توانسته بود به همراه حامیان غربی خود 6 قطعنامه ظالمانه تحریم را علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب برساند. نخستوزیر رژیم صهیونیستی توانسته بود این موضوع را سالهای متمادی دستاویز خود برای ایجاد جار و جنجال تبلیغاتی و سیاسی علیه کشورمان قرار دهد آنگونه که پس از توافقنامه وین، روزنامه اسرائیلی «هاآرتض» در مقالهای علیه نتانیاهو نوشت: «توافق وین، سرانجام عروسک خیمه شب بازی ایران هراسی نتانیاهو را از دست او گرفت.»
واقعیت اینست که نتانیاهو برای عدم توافق هستهای ایران و گروه 1+5 آنقدر هزینه کرده بود که طبعاً هرگونه توافق نهایی هستهای به ویژه توافق «برد – برد» به منزله ضربهای جدی و حیثیتی به او محسوب شود. از همین روست که یکی از رهبران احزاب مخالف وی در کنست به او پیشنهاد کرد در پی انجام توافق نهایی هستهای جهان با ایران، نتانیاهو باید از سمت خود استعفا دهد.
نگرانی دیگر نتانیاهو از توافق هستهای و لغو تحریمها، آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران و بازسازی اقتصاد ایران است که قدرت و قابلیتهای ایران را در منطقه و جهان به شدت افزایش داده و باعث میشود ایران با پشتوانه اقتصادی و توان بیشتری از محور مقاومت حمایت کند. از نظر نخستوزیر رژیم صهیونیستی، مادام که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برمبنای ادامه خط مقاومت و مقابله با رژیم اشغالگر قدس باشد، هرگونه گشایش اقتصاد داخلی و بهبود روابط خارجی ایران به ضرر تل آویو تمام خواهد شد. بدین ترتیب، توافق هستهای یک موقعیت بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران و یک شکست بزرگ برای نتانیاهو محسوب میشود.
از سوی دیگر ائتلاف و همسویی ایجاد شده در سالهای اخیر میان رژیم تل آویو و برخی رژیمهای مرتجع عرب باعث شده که صف بازماندگان توافق هستهای از دید ناظران غربی بسیار وسیعتر قلمداد شود. بر همین اساس، روزنامه انگلیسی گاردین در تحلیلی پیرامون توافق هستهای ایران و 1+5 نوشت: «بازنده بعدی این توافق، ملک سلمان پادشاه عربستان است که همواره با ایجاد این توافق و برداشته شدن فشار بینالمللی و لغو تحریمهای سیاسی و اقتصادی ایران مخالفت کرده و در ماههای اخیر با حملات گسترده به محور مقاومت در سوریه، عراق، لبنان و یمن، به شدت به تل آویو نزدیک شده است.»
همچنین «عبدالباری عطوان» روزنامهنگار و تحلیلگر برجسته جهان عرب در مقالهای، آغاز دوران جدید بر سر برنامه هستهای ایران را به معنای شکست بزرگ اسرائیل و عربستان خوانده و از ریاض و تل آویو به عنوان بازندگان بزرگ این توافق یاد کرد. به اعتقاد وی علاوه بر اسرائیل، کشورهای عربی که با محوریت عربستان تحت نام ائتلاف عربی جنگ علیه یمن را براه انداختند و به حمایت از تروریستها در سوریه و عراق ادامه دادند تا به گمان خود ضربهای کاری به ایران و محور مقاومت بزنند، اکنون در مقابل توافقی قرار گرفتهاند که هم توان هستهای ایران را حفظ کرده و هم باعث تقویت قدرت اقتصادی و دیپلماتیک تهران شده است.
این اظهارنظرها به همین جا ختم نشده بلکه روزنامه اماراتی الخلیج نیز با اشاره به دستیابی ایران و گروه 1+5 به توافق، تاکید کرد که این توافق به ایجاد تغییرات جدی در اوضاع جغرافیای سیاسی در منطقه به نفع ایران منجر خواهد شد. همچنین توماس فریدمن، نویسنده مشهور آمریکایی در مقالهای که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد تصریح کرد دستیابی به توافق هستهای به مثابه زلزله سیاسی در خاورمیانه خواهد بود و تاثیر آن از وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز فراتر میرود بلکه اوضاع منطقه را به شکل دیگری ترسیم خواهد کرد.
در یک ارزیابی جامع میتوان گفت: کسانی که با جدیت، مانع ادامه مسیر گفت وگوها و رسیدن به توافق هستهای قرار داشتند و در راس آنها نخستوزیر رژیم صهیونیستی و شاه عربستان بزرگترین بازندگان این توافق محسوب میشوند.
به نوشته این روزنامه، این دو مقام صهیونیست در جریان دیداری که به منظور بررسی تبعات امنیتی توافقنامه هستهای ایران بر صهیونیسم بینالمللی برگزار کردند بار دیگر از این توافقنامه به عنوان توافقنامه «بد» یاد کرده و گفتند با توجه به تحولات اخیر و تاثیراتی که این تحولات بر مسائل بینالمللی به ویژه معادلات منطقهای خواهد داشت، هر کاری را که برای تضمین امنیت اسرائیل لازم باشد، انجام خواهند داد.
جروزالم پست، که از «هرزوگ» به عنوان رهبر اپوزیسیون سیاسی مخالف دولت نتانیاهو نام برده، تصریح میکند که نتانیاهو ضمن استقبال از اظهارات ضد ایرانی هرزوگ گفت: همسویی دولت ائتلافی او و اپوزیسیون، در ارتباط با منافع صهیونیستها، مسالهای حائز اهمیت بوده و برای نشان دادن جبههای متحد از مخالفین این توافقنامه به دنیا، لازم و حیاتی است.
این روزها از یک نفر بیش از همه عنوان بزرگترین بازنده توافق هستهای بین ایران و گروه 1+5 که از آن نام «توافق بزرگ قرن» یاد شده، نام برده میشود و آن شخص کسی جز «نتانیاهو»، نخستوزیر جنایتکار و جنگافروز رژیم صهیونیستی نیست، زیرا وی در دو سال گذشته و سالهای پیش از آن، همه تلاش خود را مصروف آنچه آن را «تهدیدات ناشی از برنامه هستهای ایران» میخواند، کرده بود تا جایی که در این راه از همه موجودیت خود مایه گذشته و در اقدامی خارج از عرف دیپلماتیک و درحالی که برخلاف گذشته فرش قرمزی زیر پای او پهن نشده و دولتمردان آمریکا از سفر او به واشنگتن انتقاد میکردند، به دعوت رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا برای سخنرانی علیه توافق هستهای راهی کنگره شد. او در این سالها بارها اعلام کرده بود اسرائیل نخواهد گذاشت این توافقنامه شکل بگیرد و با همه وجود و توان خود، با آن مقابله خواهد کرد.
درباره علت نگرانی این بازنده بزرگ توافق هستهای و دلیل مخالفت وی با توافق بزرگ و تاریخی قرن، باید گفت که نگرانی او اساساً به دلیل مسائل هستهای نیست بلکه در موضوعات دیگری نهفته است که توجه به آن میتواند دستاورد بزرگ ایران را در زمینه توافق وین، به خوبی تبیین کند.
نتانیاهو در سالهای اخیر، «ایران هراسی» را پایه اصلی سیاست خارجی خود قرار داده بود که با توسل به آن توانسته بود به همراه حامیان غربی خود 6 قطعنامه ظالمانه تحریم را علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب برساند. نخستوزیر رژیم صهیونیستی توانسته بود این موضوع را سالهای متمادی دستاویز خود برای ایجاد جار و جنجال تبلیغاتی و سیاسی علیه کشورمان قرار دهد آنگونه که پس از توافقنامه وین، روزنامه اسرائیلی «هاآرتض» در مقالهای علیه نتانیاهو نوشت: «توافق وین، سرانجام عروسک خیمه شب بازی ایران هراسی نتانیاهو را از دست او گرفت.»
واقعیت اینست که نتانیاهو برای عدم توافق هستهای ایران و گروه 1+5 آنقدر هزینه کرده بود که طبعاً هرگونه توافق نهایی هستهای به ویژه توافق «برد – برد» به منزله ضربهای جدی و حیثیتی به او محسوب شود. از همین روست که یکی از رهبران احزاب مخالف وی در کنست به او پیشنهاد کرد در پی انجام توافق نهایی هستهای جهان با ایران، نتانیاهو باید از سمت خود استعفا دهد.
نگرانی دیگر نتانیاهو از توافق هستهای و لغو تحریمها، آزاد شدن پولهای بلوکه شده ایران و بازسازی اقتصاد ایران است که قدرت و قابلیتهای ایران را در منطقه و جهان به شدت افزایش داده و باعث میشود ایران با پشتوانه اقتصادی و توان بیشتری از محور مقاومت حمایت کند. از نظر نخستوزیر رژیم صهیونیستی، مادام که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برمبنای ادامه خط مقاومت و مقابله با رژیم اشغالگر قدس باشد، هرگونه گشایش اقتصاد داخلی و بهبود روابط خارجی ایران به ضرر تل آویو تمام خواهد شد. بدین ترتیب، توافق هستهای یک موقعیت بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران و یک شکست بزرگ برای نتانیاهو محسوب میشود.
از سوی دیگر ائتلاف و همسویی ایجاد شده در سالهای اخیر میان رژیم تل آویو و برخی رژیمهای مرتجع عرب باعث شده که صف بازماندگان توافق هستهای از دید ناظران غربی بسیار وسیعتر قلمداد شود. بر همین اساس، روزنامه انگلیسی گاردین در تحلیلی پیرامون توافق هستهای ایران و 1+5 نوشت: «بازنده بعدی این توافق، ملک سلمان پادشاه عربستان است که همواره با ایجاد این توافق و برداشته شدن فشار بینالمللی و لغو تحریمهای سیاسی و اقتصادی ایران مخالفت کرده و در ماههای اخیر با حملات گسترده به محور مقاومت در سوریه، عراق، لبنان و یمن، به شدت به تل آویو نزدیک شده است.»
همچنین «عبدالباری عطوان» روزنامهنگار و تحلیلگر برجسته جهان عرب در مقالهای، آغاز دوران جدید بر سر برنامه هستهای ایران را به معنای شکست بزرگ اسرائیل و عربستان خوانده و از ریاض و تل آویو به عنوان بازندگان بزرگ این توافق یاد کرد. به اعتقاد وی علاوه بر اسرائیل، کشورهای عربی که با محوریت عربستان تحت نام ائتلاف عربی جنگ علیه یمن را براه انداختند و به حمایت از تروریستها در سوریه و عراق ادامه دادند تا به گمان خود ضربهای کاری به ایران و محور مقاومت بزنند، اکنون در مقابل توافقی قرار گرفتهاند که هم توان هستهای ایران را حفظ کرده و هم باعث تقویت قدرت اقتصادی و دیپلماتیک تهران شده است.
این اظهارنظرها به همین جا ختم نشده بلکه روزنامه اماراتی الخلیج نیز با اشاره به دستیابی ایران و گروه 1+5 به توافق، تاکید کرد که این توافق به ایجاد تغییرات جدی در اوضاع جغرافیای سیاسی در منطقه به نفع ایران منجر خواهد شد. همچنین توماس فریدمن، نویسنده مشهور آمریکایی در مقالهای که در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد تصریح کرد دستیابی به توافق هستهای به مثابه زلزله سیاسی در خاورمیانه خواهد بود و تاثیر آن از وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز فراتر میرود بلکه اوضاع منطقه را به شکل دیگری ترسیم خواهد کرد.
در یک ارزیابی جامع میتوان گفت: کسانی که با جدیت، مانع ادامه مسیر گفت وگوها و رسیدن به توافق هستهای قرار داشتند و در راس آنها نخستوزیر رژیم صهیونیستی و شاه عربستان بزرگترین بازندگان این توافق محسوب میشوند.