سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "امت اسلامی، نیازمند تعامل "

 زوزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 4 شنبه 6 بهمن ماه سال 1395
 سرمقاله : روزی نامه ی جمهوری "امت اسلامی، نیازمند تعامل "
ادعای وارونه از موضع پدر خواندگی شده است . برای اینکه فراموش شده است که  38 سال است که سیاست صدور تروریسم وارتجاع وبحران وجنگ افروزی وعملیات تروریستی به برون مرزادامه داشته است وآشکاراد رامورداخلی کشورهای منطقه مداخله جویی شده ست . طوریکه منطقه جنگ وآشوب زده وناآرام وبی ثبات شده است .زیرا که رهبر انتصابی وپوشالی ولایت فقیه خودش را رهبر ام القرای جهان اسلام نامیده است و به خودش حق داده است تا با فتوای ضدآمریکایی  و دشمن شناسی صادرکردن  خط وخطوط برای رهبران کشورهای اسلامی ترسیم کند .ولی اکنون به دلیل اینکه رژیم وارونه ولایت فقیه درمنطقه و جهان به ا زوا کشیده شده است . بنابراین برای عبور از این بحران توصیه شده است امت اسلامی نیازمند تعامل است .

سیر تحولات پرشتاب در دنیای معاصر، صاحبنظران و اندیشمندان را دچار نگرانی کرده است. دوستان و متحدان همیشگی، در دوستی و اتحاد خود تجدیدنظر می‌کنند و حتی مقابل یکدیگر می‌ایستند. از سوی دیگر دشمنان سابق در برخی زمینه‌ها به تفاهم، همفکری و حتی «وحدت رویه» می‌رسند.
در چنین شرایطی، تعریف واژه‌های سیاسی دچار تغییرات عمده‌ای شده است. اما سئوال این است که منافع و مصالح دنیای اسلام را در این شرایط پرشتاب چگونه می‌توان حفظ و بلکه تضمین کرد؟
قطعاًٌ با فکر و اندیشه می‌توان برنامه‌ها و راهکارهای مناسبی را طراحی و اجرائی کرد ولی آیا می‌توان از کلام آسمانی وحی برای تامین بهترین دستورالعمل‌های مناسب شرایط کنونی بهره برد؟ پاسخ این سئوال مثبت و بلکه دلگرم کننده است. تعالیم قرآنی در این مقوله بسیار واضح، روشن و قابل درک است. خدا در قرآن کریم می‌فرماید:
1 –‌ ای کسانی که ایمان آورده اید، دشمن من و دشمن خود را یار و یاور خود نگیرید.
2 –
‌ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری (مسیحیان) را یار و یاور خود نگیرید.
3 –
یهود و نصاری از شما راضی نخواهند شد، مگر آنکه از آنها پیروی کنید.
4 –
همگی به ریسمان الهی بپیوندید و دچار تفرقه نشوید.
در میان تعالیم حیات بخش قرآنی و در کلام وحی، فراوانند از این قبیل دستورالعمل‌های حکیمانه و عزت آفرین که هر یک به تنهائی و در مجموع می‌توانند منافع و مصالح امت اسلامی را تامین و تضمین کنند و در حداکثر ممکن، البته به شرط اجرائی کردن دقیق، کامل و جامع آن، تثبیت نمایند.
اگر بخواهیم اوضاع امروز جوامع اسلامی را به همین چهار معیار مطرح شده مقایسه کنیم، به چه نتایجی می‌رسیم؟
برخی کشورهای اسلامی نه تنها یهود و نصاری را به عنوان متحدان خود، بلکه به عنوان حامیان و راهنمایان خود برگزیده‌اند. تعدادی از کشورهای اسلامی به اشاره و دستور همین قماش کشورهای بیگانه، به سلاخی برادران و خواهران دینی در کشورهای همسایه و اسلامی پرداخته‌اند و به چیزی کمتر از نابودی آنها رضایت نمی‌دهند. تعدادی دیگر برای کسب محبوبیت و جلب نظر دشمنان اسلام آنچنان سنگ تمام گذاشته‌اند که بیگانگان برای حفظ آبرو، اعتبار و موقعیت خودشان هم که شده، از عملکرد آنها تبری می‌جویند و رفتار آنها با ملت‌های خود و همسایگان مسلمان را محکوم می‌کنند. نیازی نیست برای رسیدن به یک جمع بندی روشن و اطمینان بخش، به اعماق تاریخ سفر کنیم و کنکاشی در گذشته‌ها را ساماندهی نمائیم، چرا که حتی با بررسی و ارزیابی عملکرد سال‌های اخیر در کشورهای اسلامی و غیراسلامی، به وضوح می‌توانیم به نتایج تاسف باری دست یابیم که حجت را بر همگان تمام می‌کند.
ناگفته پیداست که خطاکاران به بن بست رسیده‌اند و ادامه راه کنونی و تحمل آن، نه تنها برای ملت‌ها بلکه برای خطاکاران هم غیرممکن شده است. هم اینک در بسیاری از کشورهای اسلامی، بحران‌های فزاینده ناشی از یکه تازی تروریست‌ها، آن هم به نام اسلام و با هدف بدنام کردن اسلام و مخدوش جلوه دادن چهره اسلام و مسلمین، بیداد می‌کند. هم اینک در عراق، سوریه، یمن، بحرین، افغانستان و لیبی جنگ خانمانسوزی در جریان است که آتش بیار آن، برخی دیگر از کشورهای مسلمان هستند.
آیا هرگز اندیشیده‌ایم که اگر همین فجایع را غیرمسلمانان مستقیماً به وجود آورده بودند، چه جنجالی در دنیای اسلام علیه آنها به راه می‌افتاد؟ آیا سکوت امروز دنیای اسلام قابل تحمل و پذیرش است؟ آیا با ادامه وضعیت موجود، از حیثیت و عزت و حرمت دنیای اسلام چیزی باقی می‌ماند؟
نکته شرم آور این که با سوءاستفاده از همین سازوکار، نهادهای حافظ منافع دنیای اسلام را هم به بیراهه کشانده‌اند و در اتحادیه عرب و سازمان همکاری‌های اسلامی، نهادهای حراست و صیانت از جان مال و نوامیس مسلمانان را تروریست معرفی کرده‌اند برای اظهار دوستی، همکاری و تعامل با سمبل تروریسم دولتی در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی، به دریوزگی افتاده‌اند.
به این بازی بدفرجام لازم است خاتمه داده شود و دنیای اسلام برای احیای مجد و عظمت از دست رفته خود با تمامی توان و ظرفیت خود وارد عمل شود. هیچ دلیل و توجیهی وجود ندارد که دشمنی، کینه توزی و تقابل مسلمانان و کشورهای اسلامی با یکدیگر را برای ادامه همین راه پرخطا و مخاطره آمیز تشویق کند.
دوستی، برادری، همفکری و تعامل از نخستین دستورات دینی ما مسلمانان است اما جای تعجب است که دشمنان اسلام به آن عمل می‌کنند ولی مسلمانان با اشاره و راهنمائی همان دشمنان به تقابل و جنگ و خونریزی علیه یکدیگر پرداخته‌اند. خوشبختانه ما مشترکات دینی – فرهنگی فراوان و زمینه‌های عظیمی برای همفکری و تعامل داریم که با عملکرد مشترک و همسو می‌توانیم تمامی منافع و مصالح دنیای اسلام را به حداکثر ممکن ارتقاء دهیم و تضمین کنیم.
اگر کشورهای شاخص و دارای امکانات مالی – اقتصادی – سیاسی و فرهنگی بیشتر در این زمینه پیشقدم شوند و برای تقویت بنیه فرهنگی – اقتصادی – اجتماعی و سیاسی دنیای اسلام از توان و ظرفیت‌های عظیم موجود بهره گیرند، حتی جبران مافات هم در کمترین زمان ممکن قابل اجرا و دستیابی است. کشورهای اسلامی برای تضمین منافع و مصالح ملی خودشان هم که شده، لازم است از ظرفیت‌های خود را برای درک واقعیت‌های ملموس و محسوس در دنیای پرتلاطم امروز استفاده کنند و عملاً در مسیری قرار بگیرند که ضمن تامین منافع جمعی دنیای اسلام، نقش و جایگاه خود را در این روند پرخیر و برکت برای تقویت و ارتقاء بنیه امت اسلام، تثبیت نمایند. این کمترین انتظار از ملت‌ها و دولت‌هایی است که در عین توانمندی و قدرت، در منظر جهان امروز، تعمداً و کینه توزانه به عنوان مظهر ضعف و ناتوانی و بی‌فرهنگی معرفی می‌شود. افسوس که در این رهگذر، بعضی کشورهای اسلامی بیشترین سهم و نقش را در وارونه جلوه دادن حقایق اسلامی ایفا می‌کنند و عملاً فضای جهنمی و غیرقابل دفاع را به نام اسلام و مسلمین به دنیای معاصر عرضه کرده‌اند که ایجاد دیوار و جلوگیری از ورود مسلمانان به کشوری که بیشترین شرارت و جنایت را علیه دنیای اسلام و بلکه علیه بشریت صورت داده، به عنوان بهترین حربه و شعار تبلیغاتی در صدر محورهای تبلیغاتی نامزد پیروز انتخابات مطرح شد و هنوز هم اصرار بر تحقق آن موضوعیت دارد. دنیای اسلام، برای خروج از این وضعیت اسفبار، مشترکات، ابزارها و زمینه‌های فراوانی را در اختیار دارد. این ما مسلمانان هستیم که باید این بازی بدفرجام را متوقف کنیم و با معرفی زمینه‌های مثبت و کارآمد برای تعامل دنیای اسلام، به این اوضاع جهنمی خاتمه دهیم، چرا که در غیر اینصورت، دشمنان اسلام همچنان برای معرفی اسلام عزیز به صورتی وارونه، از هر فرصتی و از هر ابزاری سوءاستفاده بیشتری خواهند کرد.