ایران و
آمریکا؛ نزدیک به نقطه جوش10 اردیبهشت -98
نقش دشمن شناسی خامنه ای و آمریکاستیزی پاسداران در سرریزکردن این نقطه جوش
چیست؟
تهران- ایرنا- سیاست «تسلیم یا جنگ » به
معنای بستن راه گفتوگو یا به تعبیر بهتر، مسدودکردن دیپلماسی است. به نظر میرسد
دولت «دونالد ترامپ» رویکرد خود را در قبال ایران انتخاب کرده است.
جلال خوش چهره در سرمقاله ای در روزنامه
ابتکار، نوشته است: یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، تهران با پرهیز از واکنشهای
دفعی، کوشیده در زمینی بازی نکند که به قول «محمدجواد ظریف» گروه
«B» طراح
آن است. وزیر امورخارجه ایران در اظهارات رسانهای در نیویورک، همتای آمریکایی
خود، ولیعهد عربستان سعودی، حاکم امارات و نخستوزیر اسرائیل را که همگی نامشان با
واژه «B» در زبان لاتین آغاز میشود، به همراه «جان بولتون» مشاور
امنیت ملی ترامپ، طراحان سیاست ماجراجویانهای میخواند که نه تنها تغییر نظام
سیاسی؛ بلکه تمامیت ارضی ایران را هدف گرفتهاند.
ظریف، هشیارانه و در واکنش به اصرار کاخ سفید در تشدید منازعه با تهران، تصریح کرده است:« ما با احتیاط رفتار میکنیم، اما به آن معنا نیست که اگر آمریکا قوانین بازی یا قوانین چگونگی برخورد با نیروهای ایرانی را در منطقه تغییر دهد، هیچ پاسخی نمیگیرد.» اظهارات ظریف خطاب به افکار عمومی آمریکا به وسیله تریبونهای رسانهای این کشور بود. این اظهارات به تعبیری تلاشهای دولت ایران در اجرای دیپلماسی عمومی و تلاش برای حفظ دیپلماسی در برونرفت از وضعیت بحران در روابط دو کشور محسوب میشود.
به باور نهتنها مقامهای ایرانی، بلکه بسیاری از ناظران، هم اکنون میان هیئت حاکمه ایالات متحده درباره چگونگی رفتار با ایران تفاوت دیدگاه وجود دارد. رئیسجمهوری، وزارت دفاع و سازمانهای اطلاعاتی و دموکراتهای آمریکا با نگاه به واقعیتهای جاری در منطقه، جامعه جهانی و اوضاع داخلی این کشور، مخالف تشدید بحران تا نقطه جوش جنگ با ایران هستند. حتی در صورت بالاگرفتن منازعه، درگیری محدود را توصیه میکنند. اما گروه «B» خواستار درگیری در سطح گسترده هستند. اسرائیل، عربستان و امارات همواره با بزرگی سرزمین ایران دشمنی داشتهاند. این دشمنی تنها به چهار دهه گذشته محدود نمیشود، بلکه پیش از آن نیز همواره چنین بودهاند. یکی از اهداف کلیدی تحمیل جنگ به ایران از سوی رژیم «صدام حسین» که با حمایت مالی و لجستیکی برخی دولتهای عرب حوزه خلیج فارس انجام شد نیز همانا کوچککردن سرزمین ایران بود.
اکنون بهنظر میرسد لابی گروه «B» در رویکرد ترامپ نفوذ بیشتری یافته و این ترامپ است که در زمین آنان بازی میکند. در این صورت، مقاومت تنها چاره در برابر آن چیزی است که تمامیت ارضی و کیان نظام سیاسی ایران را تهدید میکند. سیاست دولت ترامپ، تسلیم کردن ایران در برابر خواستهای یکجانبهای است که بیش از هرچیز مطالبات متحدان منطقهای او را تامین کند. بدیهی است مقاومت در برابر این خواست، افزایش فشارهایی است که از یکسو میخواهد اقتصاد را از نفس بیندازد و از سوی دیگر به ایجاد بیثباتی در کشور بینجامد.
ظریف در سفر خود به نیویورک، تمایل تهران به دیپلماسی را نمایش داد. اگرچه هنوز همه درها بسته نیست. کشورهای گروه هفت در ماه میلادی آینده اجلاس خود را برگزار میکنند. مواضع قدرتهای بزرگ اروپاییـآسیایی در اینباره تعیینکننده خواهد بود. علاوه براین، ایران همه امکانات خود را برای آنچه پیشروست، آماده کرده است.
*منبع:روزنامه ابتکار،1398،2،10
**گروه اطلاع رسانی
ظریف، هشیارانه و در واکنش به اصرار کاخ سفید در تشدید منازعه با تهران، تصریح کرده است:« ما با احتیاط رفتار میکنیم، اما به آن معنا نیست که اگر آمریکا قوانین بازی یا قوانین چگونگی برخورد با نیروهای ایرانی را در منطقه تغییر دهد، هیچ پاسخی نمیگیرد.» اظهارات ظریف خطاب به افکار عمومی آمریکا به وسیله تریبونهای رسانهای این کشور بود. این اظهارات به تعبیری تلاشهای دولت ایران در اجرای دیپلماسی عمومی و تلاش برای حفظ دیپلماسی در برونرفت از وضعیت بحران در روابط دو کشور محسوب میشود.
به باور نهتنها مقامهای ایرانی، بلکه بسیاری از ناظران، هم اکنون میان هیئت حاکمه ایالات متحده درباره چگونگی رفتار با ایران تفاوت دیدگاه وجود دارد. رئیسجمهوری، وزارت دفاع و سازمانهای اطلاعاتی و دموکراتهای آمریکا با نگاه به واقعیتهای جاری در منطقه، جامعه جهانی و اوضاع داخلی این کشور، مخالف تشدید بحران تا نقطه جوش جنگ با ایران هستند. حتی در صورت بالاگرفتن منازعه، درگیری محدود را توصیه میکنند. اما گروه «B» خواستار درگیری در سطح گسترده هستند. اسرائیل، عربستان و امارات همواره با بزرگی سرزمین ایران دشمنی داشتهاند. این دشمنی تنها به چهار دهه گذشته محدود نمیشود، بلکه پیش از آن نیز همواره چنین بودهاند. یکی از اهداف کلیدی تحمیل جنگ به ایران از سوی رژیم «صدام حسین» که با حمایت مالی و لجستیکی برخی دولتهای عرب حوزه خلیج فارس انجام شد نیز همانا کوچککردن سرزمین ایران بود.
اکنون بهنظر میرسد لابی گروه «B» در رویکرد ترامپ نفوذ بیشتری یافته و این ترامپ است که در زمین آنان بازی میکند. در این صورت، مقاومت تنها چاره در برابر آن چیزی است که تمامیت ارضی و کیان نظام سیاسی ایران را تهدید میکند. سیاست دولت ترامپ، تسلیم کردن ایران در برابر خواستهای یکجانبهای است که بیش از هرچیز مطالبات متحدان منطقهای او را تامین کند. بدیهی است مقاومت در برابر این خواست، افزایش فشارهایی است که از یکسو میخواهد اقتصاد را از نفس بیندازد و از سوی دیگر به ایجاد بیثباتی در کشور بینجامد.
ظریف در سفر خود به نیویورک، تمایل تهران به دیپلماسی را نمایش داد. اگرچه هنوز همه درها بسته نیست. کشورهای گروه هفت در ماه میلادی آینده اجلاس خود را برگزار میکنند. مواضع قدرتهای بزرگ اروپاییـآسیایی در اینباره تعیینکننده خواهد بود. علاوه براین، ایران همه امکانات خود را برای آنچه پیشروست، آماده کرده است.
*منبع:روزنامه ابتکار،1398،2،10
**گروه اطلاع رسانی