روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی  یکشنبه 17 دیماه سال 1390
نقد و بررسی :  سرمقاله ی  روزی نامه حکومتی جمهوری   " جنگ نرم عليه وحدت امت اسلامي "
"راه حل نهایی تلاش و مبارزه برای تغییرات دمکراتیک در ایران وجدایی دین از حکومت است تا در ادامه فضای دمکراتکیزه کردن منطقه هموار شود تابه اختلافات میان مسلمانان و سایر ادیان دیگر پایان داده شود و شرایط مسلمان آمیز و روابط دوستانی وانسانی جایگزین گردد"
سرمقاله نویس با انکار این  واقعیت که بگوید فرصت طلبی متحجرانه  آنهم مدل اسلامی اش چگونه در یک جامعه رشد ونمو می کند و تااینکه  بستر  شرایط برای فرصت طلبی آماده  نباشد؟ معلوم  است که  اگر چنانچه فضا برای حضور فرصت طلبان و رشد آن و مانور شان وجود نداشته باشد. امکان رشد ونموش نیست؟ به ویژه اینکه سرمقاله نویس ادعای انقلابی گری کرده است که  اینان حاکم می باشند  و با حضور اینان که در قدرت هستند موا زی آن جریان فرصت طلب متحجر نفوذ کرده و درست در جهت مخالف حرکت و اقدام می کنند . بدتر اینکه با فراموشی عمدی که خمینی شیاد گفته بود که جنگ نعمت الهی می باشد. اما اکنون  وی به پیروان وی یا گروهای متحجر فرصت طلب بقول وی انتقاد کرده است که اینان  همواره آب به آسياب دشمن مي‌ريزند.  زیرا که بر طبل جنگ ميان مسلمانان مي‌كوبند. در ادامه سرمقاله نویس انتقاد شدید به پخش برنامه های تبلیغاتی وحدت شکنانه و اختلاف ونفاق افکنانه میان مسلمان نموده است که نه هیچ واکنشی نسبت به اینگونه اقدامات تخریبی در کار نیست ، بلکه برنامه های تخریبی متحجرانه در داخل کشور تهیه وبرای شبکه های تلویزیونی معاندین در برون مرز ارسال تا پخش شود که دارای مخاطبین زیادی است . از سوی دیگر سخت بر آشفته شده است که چرا سیستم ارتباطاتی آنچنان رشد کرده وتوسعه یافته وکنترل نا شدنی  شده است که همچون گذشته نیست که اگر هر از گاهی یکی سخنرانی انحرافی در جمعی می کرد فقط برای آن جمع در آن گروه قابل شنیدن و تأثیر گذار بود وممکن هم بود که آخوندی در حوزه یا جای دیگر بر سر منبر می رفت وجواب می داد و همچون شرایط کنونی نبود که برنامه ها از شبکه های ماهواره ای پخش شوند که بینندگان بیشماری دارند . بهر حال سرمقاله نویس  برنامه‌هاي تلويزيوني تعدادي از شبكه‌هاي ماهواره‌اي که وی مدعی شده به ارگان گروه‌هاي متحجر و ضد وحدت تبديل شده‌اند  موجب شده است  که بازتاب آن حداقل در سه محور، ضربه‌هاي جبران ناپذيري به اسلام و امت اسلامي وارد ‌كنند که محور اول  آن ایجاد فاصله ميان پيروان مذاهب اسلامي  است چونکه آن را زيادتر کرده است .دوم آنكه اسلام را در چشم و دل غيرمسلمانان، به صورت ديني كه پيروان آن همچون انسان‌هاي اوليه و دور از تمدن به جان همديگر مي‌افتند و به هيچيك از آداب انساني پاي بندي نيستند جلوه مي‌دهند و سوم آنكه حتي خود مسلمانان را، از هر مذهبي كه باشند، نسبت به اسلام دچار ترديد و تزلزل مي‌كنند .بالاخره سر مقاله نویس بدون آنکه به ریشه این شکوه و انتقاد و ضربه های جبران نا پذیر ناشی از آن اشاره کند. که چیست ولی عوارض ناشی از این سیاست فرصت طلبانه متحجر و وحدت شکنانه  حاکم شده را  این چنی تحلیل و تفسیر کرده است:
"خطرناك‌ترين گروهي كه با فرصت طلبي ويژه‌اي مشغول سوءاستفاده از شرايط كنوني است، گروه متحجري است كه از دين و مذهب، تفسيري واپسگرايانه دارد و نه تنها براي مصالح امت اسلامي هيچگونه حسابي باز نمي‌كند، بلكه دانسته يا ندانسته تيشه به ريشه بناي رفيعي مي‌زند كه پيامبر اسلام به توصيه قرآن كريم براي عظمت بخشيدن به مسلمانان پي‌ريزي كرده و زحمات زيادي را براي حفاظت از آن متحمل شده است. اين گروه، كه نه براي كلام الهي "ان هذه امتكم امه واحده و اناربكم فاعبدون" ارزشي قائل هستند و نه گوش به بيان نجات بخش پيامبر خدا مي‌سپارند كه فرمود: "من اصبح لايهتم بامور المسلمين فليس منهم" و "من سمع رجلاً ينادي ياللمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم" همواره آب به آسياب دشمن مي‌ريزند و بر طبل جنگ ميان مسلمانان مي‌كوبندمدتي است بعضي مراكز مذهبي، به محلي براي تهيه برنامه‌هاي تلويزيوني تعدادي از شبكه‌هاي ماهواره‌اي تبديل شده‌اند كه ارگان گروه‌هاي متحجر و ضد وحدت هستند. اين برنامه‌ها اگر حاوي مطالب اعتقادي اين گروه‌ها باشند و كاري به مصالح امت اسلامي نداشته باشند، اعتراضي به آنها نيست حتي اگر داراي اشكالاتي باشند كه آنها را براي معتقدان به اسلام ناب غيرقابل قبول مي‌كند. اما متأسفانه مطالبي كه از شبكه‌هاي ماهواره‌اي متعلق به اين گروه‌ها پخش مي‌شوند، به جاي آنكه به منطق متكي باشند آكنده از فحش و ناسزا به پيروان مذاهب اسلامي و مقدسات آنها هستند. تأسف بالاتر اينكه در تهيه اين برنامه‌ها حتي ادب و اخلاق هم رعايت نمي‌شوند و آنچه به نام اسلام و مكتب اهل البيت توسط اين گروه‌ها منتشر مي‌شود، بهيچوجه با دين خدا و مكتب اهل بيت پيامبر خدا تناسبي ندارد. متأسفانه، عناصر جاهل و در مواردي نيز وابسته به بيگانگان، با استفاده از امكانات ارتباطي پيشرفته روز، رسانه‌هائي را جايگزين رسانه محدود قديمي كرده‌اند كه داراي شعاع جهاني است و به جاي ده‌ها و صدها نفر، ميليون‌ها و حتي ميلياردها نفر را تحت پوشش قرار مي‌دهد. در برابر چنين پديده‌اي نمي‌توان بي‌تفاوت بود و براي مهار كردن آن هيچ اقدامي بعمل نياوردآثار ويران گر مطالبي كه از شبكه‌هاي تلويزيوني ماهواره‌اي پخش مي‌شوند منحصر و محدود به انحراف افكار و عقيده و يا حتي فاسد نمودن اخلاق و رفتار نيست، زيرا اين قبيل برنامه‌ها واكنش‌هائي در طرف مقابل ايجاد مي‌كنند كه عوارض پياپي و مسلسل آنها غيرقابل كنترل مي‌باشد. اين واكنش‌ها حداقل در سه محور، ضربه‌هاي جبران ناپذيري به اسلام و امت اسلامي وارد مي‌كنند. اول آنكه فاصله ميان پيروان مذاهب اسلامي را زيادتر مي‌كنند و تمام تلاش‌هاي انجام شده براي تقريب را خنثي و بي‌نتيجه مي‌نمايند، دوم آنكه اسلام را در چشم و دل غيرمسلمانان، به صورت ديني كه پيروان آن همچون انسان‌هاي اوليه و دور از تمدن به جان همديگر مي‌افتند و به هيچيك از آداب انساني پاي بندي نيستند جلوه مي‌دهند و سوم آنكه حتي خود مسلمانان را، از هر مذهبي كه باشند، نسبت به اسلام دچار ترديد و تزلزل مي‌كنندچنين تصويري از دين اسلام، علاوه بر آنكه غيرواقعي است، به جاي آنكه اسلام را آنگونه كه هست به جهانيان معرفي كند، از اين دين پاك الهي، محتوائي غيرقابل قبول ارائه مي‌نمايد كه نه تنها جاذبه‌اي نخواهد داشت، بلكه سر تا پا دافعه خواهد بود. با ادامه اين روش، تمام زحمات پيشگامان وحدت و تقريب برباد خواهد رفت و اهداف شوم دشمنان اسلام كه همواره درصدد ضربه زدن به دين خدا هستند محقق خواهد شدآنچه مايه تعجب و حيرت است اينست كه فعاليت‌هاي عناصر متحجر با همين ويژگي‌ها كه بر شمرديم، هر روز گسترده‌تر مي‌شود و برنامه‌هاي انحرافي كه با معارف شيعه و مصالح اسلام در تضاد است، در محافل آلوده‌اي كه توسط معاندان اداره مي‌شود و تغذيه كننده شبكه‌هاي تلويزيوني ماهواره‌اي مستقر در خارج از كشور است تهيه و براي آنها فرستاده مي‌شوند و اين سم پاشي‌ها ادامه دارد و هر لحظه افزايش مي‌يابد. معلوم نيست چرا با اين عناصر مخرب و چه بسا وابسته و مزدور، كه برخلاف نظر صريح رهبري و مراجع تقليد عمل مي‌كنند و آب به آسياب دشمن مي‌ريزند، برخورد نمي‌شود، لكن آنچه از هيچيك از مذاهب و پيروان آنها پذيرفته نيست، استفاده از روش‌هاي تخريبي و ناسزا گفتن به همديگر و مقدسات پيروان مذاهب است. اين خطرناك‌ترين نوع "جنگ نرم" عليه وحدت امت اسلامي و خود اسلام است كه اگر امروز متوقف نشود، فردا براي جلوگيري از دامنه‌هاي وسيع آن بسيار دير خواهد بود"
 در خاتمه  اینکه معلوم نیست که چرا سر مقاله نویس بطور مستقیم  اعتراف نکرده است که نقش  رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران  در تابلوی ترسیم شده اختلافات میان مسلمان چیست؟ همانگونه که به وضوح نام نبرده است که  گروه های فرصت طلبان متحجر اشاره کیستند؟ بطور مثال  مگر غیر این است که ولی وقیح منفور ونا مشروع از موضع رهبر خود خوانده ام القرای جهان اسلامی و جنبش اسلامی منطقه شده است و به اتکای دین ابزار قدرت وثروت شده  و آویزان شدن به سیاست صدور تروریسم و بحران وارتجاع به برون مرز و  مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه ها فتوا می دهد هر ر هبر وملتی که الگوی اسلام حاکم شده بر ایران را  در منطقه نه پذیرد و آن را الگوی خود نکند مورد تهدید واتهام واقع می شوند تا جایی که درون کشورشان دست به اقدام تروریستی وخرابکارانه زده می شود؟در صورتیکه واقعیت این است  که  در درون کشور این رهبر کذایی منفور ونا مشروع نه مورد تأیید نمی باشد ، بلکه پس از کودتای 22 خرداد 88  منتهی به واکنش اعتراضی  مردم ناراضی شد، آنگونه که در تظاهرات های ادامه دار ضد حکومتی فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای و اصل ولایت وقییح سر داده شد و آشکارا بر عدم مشروعیت وی که بر حکومت فاشیستی مذهبی مهر تأیید زده شد . بنابراین راه حل نهایی تلاش و مبارزه برای تغییرات دمکراتیک در ایران وجدایی دین از حکومت است تا در ادامه فضای دمکراتکیزه کردن منطقه هموار شود تابه اختلافات میان مسلمانان و سایر ادیان دیگر پایان داده شود و شرایط مسلمان آمیز و روابط دوستانی وانسانی جایگزین گردد.
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی  یکشنبه 17 دیماه سال 1390
جنگ نرم عليه وحدت امت اسلامي