سبزهاي رنگرز به اصلاح طلبان درس سياست ندهند (خبر ويژه) 9 بهمن 90
اکبر اعلمی و رفقای تأیید
صلاحیت شده شان برای نمایش خیمه شب بازی 12 اسفند . به ویژه اکبر اعلمی که اهرم
چماق سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری علیه ی تحریم کنندگان این نمایش خیمه شب بازی
12 اسفند شده است جواب دهد دررابطه با
تظاهرات اعتراضی به خشک شدن در یاچه ارومیه که در تبریز وارومیه بر گزار شد باا
ینان چگونه بر خورد شد وچه تعداد بازداشت
شدند .سپس به کدام سیاه چالی منتقل شده و زیر کنترل چه نهاد سرکوب گری قرار دارد
وبا این بازداشت شدگان چگونه رفتار شده
است؟ چرا اکبر اعلمی برای انکار فرصت طلب بودنش ار منتقدان مدرک وبحث علمی تحریم نمایش خیمه شب
بازی چنین رژیمی طلب می کند؟ مگر وی که عضو بازار مکاره ششم وهفتم بود چه گلی بر
سر مردم زد که اکنون سینه سپر کرده و دفاع از اقدام ضد مردمی نامز د شدن بازار مکاره
مکاره نهم د فاع می کند و قرار است با مجوز ورود چه کند؟ بنابراین چون می خواهد نقش هیزم داغ کردن تنور
بازار مکاره دوره نهم شود تا با حضور
سیاهی لشکر امکان نقلبات گسترده دشمن شکن مورد نظر علی خائنه ای فراهم شود.
منتقدان را متهم کرده است.مهمتر اینکه این اکبر اعلمی ورفقای تأیید صلاحیت شده اش
هستند که باید پاسخ علمی ومنطقی دهندکه
چگونه است .وقتی که اعضای فعلی اصول گرایان بازار مکاره رد صلاحیت شده اند . اینان
برای چه تأیید صلاحیت شده اند؟ نکند مجلس درر أس عموم وعصار ملت است که به اینان
نیاز است تا امور موکلان وملکتی را در این
بازار مکاره دنبال نمایند؟
اقدام
گروهك موسوم به «شوراي هماهنگي سبز» در حمله و ترور شخصيت اصلاح طلباني كه براي
نامزدي انتخابات ثبت نام كرده اند، با واكنش يكي از آنان مواجه شد.سايت كلمه وابسته به موسوي و شوراي هماهنگي و اميرارجمند كه از
خارج كشور به روز مي شود، چندي پيش در نوشته اي با امضاي «عده اي از زندانيان
سياسي»(!؟)، افرادي چون تابش، كواكبيان و اعلمي
را «دورو، فرصت طلب، قدرت طلب، تواب و...» توصيف و آنان را متهم به خيانت كرده
بود. اكبر اعلمي در پاسخ به اين اقدام آمرانه و
مافيايي، با اشاره به ادعاي كلمه مبني بر اينكه «اكثر مردم شما را به دليل نام
نويسي ملامت مي كنند»، يادآور شد: اي كاش اين نمايندگان اكثريت مردم حداقل يك دليل
علمي و قابل قبول براي درستي ادعاي خود ارائه مي دادند تا بنده با پي بردن به
ناخرسندي «اكثر مردم» از ثبت نام خود در انتخابات و مصون ماندن از ملامت آنان، در
اولين فرصت توبه نامه اي نوشته و به خاطر ارتكاب اين گناه نابخشودني از مردم پوزش
بطلبم! مضحك تر اين كه بنده در سايتي، «اصلاح طلب سابق» خوانده شده ام كه خود دو
سال است به صف رسانه هاي اصلاح طلب پيوسته است و دست اندركاران، پرده نشين اش هنوز
هم جرأت و شهامت بيان نام و نشان خود را در داخل و يا خارج از كشور ندارند.اعلمي در پاسخ خود همچنين به ارتباط دادن حوادث 2
سال گذشته به ثبت نام در انتخابات پرداخته و مي نويسد: نويسنده يا نويسندگان آن
نامه، در انتهاي نوشتار خود به ثبت نام كنندگان اصلاح طلب نوشته اند كه شما بر سر قبري گريه مي كنيد كه مرده اي ندارد! بعد هم ندا آقاسلطان و خون كشته شدگان را دستمايه قرار داده
اند. كلمه اي ها بايد پاسخ دهند كه آيا سركوب مربوط به همين 2 سال است و به زمان
آقاي موسوي و جناب هاشمي مربوط نمي شود؟ كلمه اي ها قبل از اينكه مرا بخاطر ثبت
نام در انتخاباتي كه نتيجه اش رد صلاحيت بوده مورد شماتت و هتاكي قرار دهند، به
اين پرسش پاسخ دهند كه اگر قبر مورد ادعاي آنها مرده اي ندارد كه بر سر آن گريه
كنيم، مراد كلمه اي ها و ديگر دوستان آنان در انتخابات سال 88 براي كدام مرده شيون
و مويه كرده و ناخن بر سر و روي خود مي كشيدند!؟ آيا به تعبير آنها، اين قبر پس از
ناكامي نامزد مورد نظر آنان در انتخابات، از مرده تهي شده است!؟.... عضو فراكسيون
اصلاحات در مجلس ششم، گردانندگان كلمه را رنگرزهاي سياسي توصيف كرد و نوشت: بنده
با اين قبيل جريان سازي ها و القائات رنگرزان سياست بيگانه نيستم و با ترفندهاي
مقطعي آنها آشنايم و مي دانم كه هرگاه منافعشان ايجاب كند و خود از فرصت استفاده
در انتخابات برخوردار شوند، با ده ها توجيه، حوض خالي (بخوانيد قبر خالي) را پر آب
(بخوانيد داراي مرده) نشان مي دهند و برعكس هرگاه اقتضا كند، با توسل به ده ها
توجيه ديگر حوض پر آب را خالي از آب (بخوانيد قبر را خالي ازمرده!) نشان خواهد
داد!... هرگز براي كسي كه از شهامت لازم براي نوشتن يك نامه با نام و نشان و بدون
تهمت و افترا حتي خطاب به امثال بنده، بي بهره است، كوچكترين ارزشي قائل نيستم و
اين نشان مي دهد كه زندان رفتن چنين افرادي هم از روي هوي و هوس و يا ناخودآگاه و
غيرقابل اجتناب بوده است و پرواضح است كه فرجام مبارزات چنين افراد دن كيشوت گونه
اي هم چيزي جز توبه و اظهار ندامت و پشيماني در مقابل دوربين نيست!وي در پايان نوشت: از قديم گفته اند هر گردي گردو نيست، لذا ارزش و اعتبار هر زنداني سياسي در نزد مردم هم به
عقيده و مرام و دلايل زنداني شدنش و ميزان پايداري اش بستگي دارد.و الا زنداني شدن
به خاطر يك كانديداي خاص و يا در اعتراض به نتايج يك انتخابات با هدف جانبداري از
يك كانديداي خاص الزاماً به كسي ارزش و اعتبار نمي دهد تا چه رسد به اين كه او جزو
توابين باشد و حتي از نوشتن نام و نشان خود در زير يك بيانيه هتاكانه هم بيم و
هراس داشته باشد. كساني كه حتي حاضر نيستند
براي نوشتن يك نامه سرگشاده به امثال بنده مسئوليت آن را هم پذيرفته و حداقل امضاي
خود را پاي چنين نامه اي بگذارند، براساس كدام منطق سياسي به خود اجازه مي دهند تا
در نقش يك رهبري سياسي از كساني كه خود در ميدان سياست چندين پيراهن بيشتر از آنها
پاره كرده اند و همواره با نام و نشان كامل مواضع خود را صريح و شفاف بيان كرده و
مي كنند، انتظار پيروي داشته باشند!؟... كلمه اي ها تمام هنرشان اين است كه در
دنياي مجازي با نام مستعار نقش قهرماناني پوشالي را بازي مي كنند.