روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 10 اسفند ماه سال 1390

نقد و بررسی : سرمقاله ی روزی نامه ی حکومتی " نوبت عربستان هم رسيد "

"در شرایطی که رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی غوطه ور در بحران های درونی وبیرون وبن  می باشد و  دست وپا می زنند . ازطرف دیگر سخت هم در غیر جنگ قدرت وثروت ورقابت واختلاف می باشد . تحریم های شتاب گیرنده هم که اقتصاد ناسامان را فلج نموده است و موجب افزایش تورم وگرانی وفقر وبیکار وتعطیلی کارخانجات تولیدی شده که بر ضریب نارضایتی عمومی افزوده است. بازهم چگونه این رژیم می تواند الگوی برای سایر کشورهای منطقه از جمله عربستان باشد؟بالاخره اینکه چرا مدام نماز شک دار خوانده می شود ویکبار فراخون برگزاری نظر سنجی یا رفراندوم آزاد د اده نمی شود تا مشخص شود جایگاه مردمی رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  چگونه است .آنگاه ادعای صدور انقلاب والگوی سایر ملت های کشورهای منطقه  وهمسایه شود؟

مقابل ادعای سرمقاله نویس که نماینده ملت عراق شده واز  دولت دست نشانده نوری مالکی مزدور وخائن دفاع کرده  است  و تیغ کشی عریان علیه حاکمان عربستان  و بحرین کرده است ونوید بزودی رخداد انقلاب اسلامی در عربستان کرده است که چر بر اساس ادعای وی پادشاه عربستان  با قدرت گیری شیعیان  آلت دست حاکمان ایران در عراق مخالف است که پیرامون این ادعا سئوال است .مگر مداخله گری  درهر کشوری از جمله همسایه های عراق همچون عربستان محکوم نیست؟ خوب مگر پس برای چه  رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی وارونه گوی در امور داخلی عراق مداخله گری می کند؟ مگر پس از اشغال نظامی عراق این کشور تبدیل به حیات خلوت حاکمان تهران وجولانگاه سپاه قدس وعوامل وابسته به آن نشده است؟ که سر مقاله نویس نقل قول کرده است که پس از فاش شدن مداخله گری عربستان در امور داخلی عراق یک شاهزاده ثروتمند سعودی به حاکمان کشور عربستان هشدار داده است که از خواب بیدار شوند .چون ادامه انقلاب اسلامی منطقه به عربستان می رسد و حکومت اسلامی بر پا می شود.  بازهم سئوال است که  مگر در عربستان حکومت غیر اسلامی حاکم است  که قرار است حکومت اسلامی روی کار بیاید؟ .لابد همانگونه که رهبر ولی وقیح منفور ونا مشروع علی خائنه ای ادعا کرده است که رهبر جنبش اسلامی منطقه است .چون ملت های منطقه خواهان تشکیل حکومت الگوی ایران هستند. بنابراین اکنون قرار است  که مدل حکومت اسلامی ولایت وقیح ایران در عربستان برپا شود. البته  بدون آنکه گفته  شود که در 33 سال گذشته  این مدل حکومت اسلامی مدل ولایت وقیح علی خائنه ای در ایران چه کرده که قرار است به منطقه وکشورهای منطقه و همسایه  به ویژه  به عربستان وبحرین صادر شود که دلایل وپیش در آمد تحلیلی انقلاب اسلامی در عربستان این چنین از سوی سرمقاله نویس گزارش وتحلیل داده شده است :

"وليدبن طلال، ثروتمندترين شاهزاده سعودي كه منصب رسمي در حكومت عربستان ندارد، از شاه عربستان خواست قبل از آنكه در عربستان انقلاب آغاز شود پيام انقلاب‌هاي عربي را درك كند. وي افزود: با اينكه سالها در منطقه نظام سرمايه‌داري حاكم بود، پس از انقلاب‌هائي كه در كشورهاي عربي رخ داده، اكنون زمان بگونه‌اي پيش مي‌رود كه اسلام‌خواهان، حاكم خواهند شد. اهميت اين سخن، هنگامي بيشتر آشكار مي‌شود كه در كنار آن، به خبري توجه نمائيم كه هفته گذشته درباره آرزوهاي شاه عبدالله پادشاه عربستان منتشر شد. به موجب اين خبر كه پايگاه‌هاي متعدد خبري آن را از سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) نقل كرده اند، شاه عربستان در يك اجلاس امنيتي و اقتصادي گفته است: "در عراق نبايد هيچ شيعه‌اي حكومت كند حتي اگر شخص عادلي باشد." شاه عبدالله، كه فايل صوتي او از اين اجلاس موجود است و امكان انكار آن براي وي وجود ندارد، در ادامه خطاب به مسئولان امنيتي و اقتصادي حاضر در جلسه گفته است: "شما به عنوان شخصيت‌هاي امنيتي و كارشناس بايد به وظايف خود عمل كنيد. نخبگان اقتصادي نيز با شما خواهند بود و من از شما درباره ايفاي نقشي پررنگ در عراق گزارش تفصيلي مي‌خواهم." براساس همين گزارش، شاه عربستان بودجه ويژه‌اي براي تحقق اين روياي ضد شيعي خود در عراق اختصاص داده زيرا معتقد است روابط ايران و عراق بر اوضاع عربستان و منطقه خليج فارس بطور خاص و خاورميانه بطور عام تأثير خواهد گذاشت. از اين اظهارات شاه عربستان كاملاً مشخص است كه وي از تحولاتي در منطقه خبر دارد كه موجوديت خاندان آل سعود را در معرض خطر قرار داده ولي نمي‌داند و يا نمي‌خواهد بداند كه اين خطر دقيقاً از كجا ناشي شده است. به عبارت روشن تر، شاه عربستان، سوراخ دعا را گم كرده و به جاي آنكه عوامل اصلي تهديد را در خود عربستان و در عملكرد خود آل سعود در داخل كشور از جمله كشتار شيعيان منطقه شرقيه و حمايت‌هاي ديوانه واري كه از ديكتاتور يمن و خاندان سفاك آل خليفه در برار مردم مظلوم بحرين نموده جستجو كند، در عراق به دنبال آن مي‌گردد. ظاهراً مبناي شاه عربستان اينست كه چون عراق در قرون اوليه تاريخ اسلام، مقر حكومت بني عباس بوده و بني عباس اهل عربستان بودند، بنابر اين، اكنون نيز بايد حاكمان عراق توسط عربستان تعيين شوند! اين تفكر قرون وسطائي، از يكطرف اكثريت شيعه عراق را ناديده مي‌گيرد و از طرف ديگر استقلال اين كشور را به رسميت نمي‌شناسد. عراق، كشوري است كه 9 سال قبل به عنوان اولين كشور عربي از قيد و بند ديكتاتوري آزاد شد و برگزاري انتخابات در آن كشور موجب حاكميت افرادي گرديد كه با اراده و آراء مردم زمام امور را دردست گرفتند. آمريكا و عربستان تلاش زيادي كردند تا مسير انتخابات عراق را تغيير دهند و مهره‌هاي مورد نظر خود را به حكومت برسانند ولي نه ترفندهاي آمريكا و نه دلارهاي نفتي عربستان هيچكدام نتوانستند اراده مردم عراق را تغيير دهند. امروز در عراق، كساني زمام امور را در دست دارند كه با آراء مردم و از طريق انتخابات آزاد به قدرت رسيده‌اند. درست همين نكته است كه موجب وحشت شاه عربستان شده و او بشدت مايل است حاكميت عراق را در اختيار خود بگيرد.  مردم بحرين نيز اكنون در آستانه پيروزي بر آل خليفه قرار دارند و درست همين واقعيت است كه شاه عبدالله را دچار وحشت كرده و به تكاپو واداشته تا براي حفظ تاج و تخت خودكاري بكند. او بهتر از هر كس مي‌داند كه ديكتاتوري آل سعود در عربستان از ساير ديكتاتوري‌ها در كشورهاي عربي سنگين‌تر و بي‌رحمانه‌تر است و به همين دليل هيچ ترديدي ندارد كه اكنون نوبت مردم عربستان است كه از يوغ ديكتاتوري خلاص شوند و اراده خود را بر كشورشان حاكم نمايند. بايد اين واقعيت را درك كند كه دوران حكومت‌هاي ديكتاتوري و طايفه‌اي به سر آمده و ملت‌ها اكنون نمي‌پذيرند همچون قرون وسطي تحت سلطه يك خانواده و يك فرد باشند. شاه عربستان نه تنها هنوز موفق به درك اين واقعيت روشن نشده، بلكه فكر مي‌كند با تكيه بر دلارهاي نفتي، كه متعلق به مردم عربستان است، مي‌تواند ديكتاتورهاي ديگري همچون علي عبدالله صالح و آل خليفه را نيز حفظ كند و حتي در عراق نيز مهره‌هاي دلخواه خود را روي كار بياورد! اين، يك واقعيت جامعه شناختي و يكي از اصول علم سياست است كه افرادي كه خارج از دايره مسئوليت‌هاي حكومتي قرار دارند، بهتر از دست اندركاران حكومتي مي‌توانند شرايط را درك كنند و خطرها و تهديد را ببينند. بنابر اين، به شاه عربستان توصيه مي‌كنيم هشدار وليد بن طلال كه گفته است: "عربستان منتظر انقلاب باشد" را جدي بگيرد و به جاي آنكه رؤياهاي كودكانه‌اي از قبيل تعيين حاكم براي عراق در سر بپروراند، به تاج و تخت خود بچسبد كه سخت در معرض تندبادهاي آزاديخواهي مردمي و اسلام خواهي است. 

در خاتمه اینکه  پس از لغز وهدیان خوانی  طولانی سرمقاله نویس وادعای  وعده ی  بزودی انقلاب اسلامی در عربستان چرا وی نگفته است که مقامات سابق رژیم ضد بشری و قرون وسطایی اکنون کجا هستند وبه اینان چه اتهاماتی زده می شود. البته رفتار مشابه با رفسنجانی می شود؟ همچنین چرا این مدعی نگفته  که بامعترضان ناراضی پس از کودتای 22 خرداد 88 چگونه برخورد و رفتار شد و اینگونه اقدامات چه نسبتی با ادعای کمدی و وارونه دارد که گفته می شود ایران امن و آزاد ترین کشور جهان است .مهمتر اینکه مگر تازگی  خارجه علی اکبر صالحی عراقی وزیر ترور وجاسوسی امور خارجه مدعی نشده است که هیچگاه ایران چنین قدرتمند نبوده است؟ البته وی نگفته است منظور از قدرت چیست؟ همانگونه که نگفته این چگونه قدرتی است که هر روز لیست با وبلندی از اسامی  بازداشت و احضار شدگان با احکام  محکومیت زندان و اعدام صادر می شود؟ وضعیت اسفبار قشر محروم جامعه به خصوص کار گاران زحمت کش که نیاز به بیان ندارد .زیرا گذشته از اینکه کمتر از یک ششم نرخ دستمزد خط فقر   اقتصادی دریافت می کنند وهیچگونه امنیت محیط کار وتضمین ادامه شغل برای شان وجود ندارد . بدتر اینکه همین دستمزد نا چیزشان برای ماه ها وحتی سال ها به تعویق می افتد وپرداخت نمی شود .فاجعه بار اینکه اخراج می شوند وحساب وفریادر سی در کار نیست .عجیب تر اینکه محمد جواد باهنر نایب ر ئیس مجلس اعتراف کرده است که 18%  ازواجدین شرایط رأی دادن  بیشتر در نمایش خیمه شب بازی 12 اسفند شرکت نمی کند و با هشدار  توصیه کرده است باید تلاش تبلیغاتی یا  وعده های دروغ  و وارونه داد تا که بشود به 50% در 12 اسفند برسد .آخر چگونه در خوش بیانه ترین حالت وقتی اعتراف شده است که نیمی از جمعیت نا متعارف قرون وسطایی را قبول ندارد ودر نمایش خیمه شب بازی دشمن شکن رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی غیر متعارف  12 اسفند شرکت نمی کند . چگونه این رژیم مشروعیت دارد ومی تواند در شرایط قدرتمندترین دورانش باشد؟ همچنین در شرایطی که رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی غوطه ور در بحران های درونی وبیرون وبن  می باشد و  دست وپا می زنند . ازطرف دیگر سخت هم در غیر جنگ قدرت وثروت ورقابت واختلاف می باشد . تحریم های شتاب گیرنده هم که اقتصاد ناسامان را فلج نموده است و موجب افزایش تورم وگرانی وفقر وبیکار وتعطیلی کارخانجات تولیدی شده که بر ضریب نارضایتی عمومی افزوده است. بازهم چگونه این رژیم می تواند الگوی برای سایر کشورهای منطقه از جمله عربستان باشد؟بالاخره اینکه چرا مدام نماز شک دار خوانده می شود ویکبار فراخون برگزاری نظر سنجی یا رفراندوم آزاد د اده نمی شود تا مشخص شود جایگاه مردمی رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی  چگونه است .آنگاه ادعای صدور انقلاب والگوی سایر ملت های کشورهای منطقه  وهمسایه شود؟

هوشنگ بهداد

http://www.jomhourieslami.com/1390/13901110/13901110_01_jomhori_islami_sar_magaleh_0001.html

روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 2 شنبه 10 اسفند ماه سال 1390

بت عربستان هم رسيد